diff --git "a/train.csv" "b/train.csv" new file mode 100644--- /dev/null +++ "b/train.csv" @@ -0,0 +1,8611 @@ +cat_title,v_order,v_position,poem_text,poet_name,poem_id +رباعی,1,0,جز نقش تو در نظر نیامد ما را,حافظ,1 +رباعی,2,1,جز کوی تو رهگذر نیامد ما را,حافظ,1 +رباعی,3,0,خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت,حافظ,1 +رباعی,4,1,حقا که به چشم در نیامد ما را,حافظ,1 +رباعی,1,0,بر گیر شراب طرب‌انگیز و بیا,حافظ,2 +رباعی,2,1,پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا,حافظ,2 +رباعی,3,0,مشنو سخن خصم که بنشین و مرو,حافظ,2 +رباعی,4,1,بشنو ز من این نکته که برخیز و بیا,حافظ,2 +رباعی,1,0,ماهی که قدش به سرو می‌ماند راست,حافظ,4 +رباعی,2,1,آیینه به دست و روی خود می‌آراست,حافظ,4 +رباعی,3,0,دستارچه‌ای پیشکشش کردم گفت,حافظ,4 +رباعی,4,1,وصلم طلبی زهی خیالی که توراست,حافظ,4 +رباعی,1,0,من باکمر تو در میان کردم دست,حافظ,5 +رباعی,2,1,پنداشتمش که در میان چیزی هست,حافظ,5 +رباعی,3,0,پیداست از آن میان چو بربست کمر,حافظ,5 +رباعی,4,1,تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست,حافظ,5 +رباعی,1,0,تو بدری و خورشید تو را بنده شده‌ست,حافظ,6 +رباعی,2,1,تا بنده‌ی تو شده‌ست تابنده شده‌ست,حافظ,6 +رباعی,3,0,زان روی که از شعاع نور رخ تو,حافظ,6 +رباعی,4,1,خورشید منیر و ماه تابنده شده‌ست,حافظ,6 +رباعی,1,0,هر روز دلم به زیر باری دگر است,حافظ,7 +رباعی,2,1,در دیده‌ی من ز هجر خاری دگر است,حافظ,7 +رباعی,3,0,من جهد همی‌کنم قضا می‌گوید,حافظ,7 +رباعی,4,1,بیرون ز کفایت تو کاری دگراست,حافظ,7 +رباعی,1,0,ماهم که رخش روشنی خور بگرفت,حافظ,8 +رباعی,2,1,گرد خط او چشمه‌ی کوثر بگرفت,حافظ,8 +رباعی,3,0,دلها همه در چاه زنخدان انداخت,حافظ,8 +رباعی,4,1,وآنگه سر چاه را به عنبر بگرفت,حافظ,8 +رباعی,1,0,امشب ز غمت میان خون خواهم خفت,حافظ,9 +رباعی,2,1,وز بستر عافیت برون خواهم خفت,حافظ,9 +رباعی,3,0,باور نکنی خیال خود را بفرست,حافظ,9 +رباعی,4,1,تا در نگرد که بی‌تو چون خواهم خفت,حافظ,9 +رباعی,1,0,نی قصه‌ی آن شمع چگل بتوان گفت,حافظ,10 +رباعی,2,1,نی حال دل سوخته دل بتوان گفت,حافظ,10 +رباعی,3,0,غم در دل تنگ من از آن است که نیست,حافظ,10 +رباعی,4,1,یک دوست که با او غم دل بتوان گفت,حافظ,10 +رباعی,1,0,اول به وفا می وصالم درداد,حافظ,11 +رباعی,2,1,چون مست شدم جام جفا را سرداد,حافظ,11 +رباعی,3,0,پر آب دو دیده و پر از آتش دل,حافظ,11 +رباعی,4,1,خاک ره او شدم به بادم برداد,حافظ,11 +رباعی,1,0,نی دولت دنیا به ستم می‌ارزد,حافظ,12 +رباعی,2,1,نی لذت مستی‌اش الم می‌ارزد,حافظ,12 +رباعی,3,0,نه هفت هزار ساله شادی جهان,حافظ,12 +رباعی,4,1,این محنت هفت روزه غم می‌ارزد,حافظ,12 +رباعی,1,0,هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد,حافظ,13 +رباعی,2,1,هر پاکروی که بود تردامن شد,حافظ,13 +رباعی,3,0,گویند شب آبستن و این است عجب,حافظ,13 +رباعی,4,1,کاو مرد ندید از چه آبستن شد,حافظ,13 +رباعی,1,0,چون غنچه‌ی گل قرابه‌پرداز شود,حافظ,14 +رباعی,2,1,نرگس به هوای می قدح ساز شود,حافظ,14 +رباعی,3,0,فارغ دل آن کسی که مانند حباب,حافظ,14 +رباعی,4,1,هم در سر میخانه سرانداز شود,حافظ,14 +رباعی,1,0,با می به کنار جوی می‌باید بود,حافظ,15 +رباعی,2,1,وز غصه کناره‌جوی می‌باید بود,حافظ,15 +رباعی,3,0,این مدت عمر ما چو گل ده روز است,حافظ,15 +رباعی,4,1,خندان لب و تازه‌روی می‌باید بود,حافظ,15 +رباعی,1,0,این گل ز بر همنفسی می‌آید,حافظ,16 +رباعی,2,1,شادی به دلم از او بسی می‌آید,حافظ,16 +رباعی,3,0,پیوسته از آن روی کنم همدمی‌اش,حافظ,16 +رباعی,4,1,کز رنگ وی‌ام بوی کسی می‌آید,حافظ,16 +رباعی,1,0,از چرخ به هر گونه همی‌دار امید,حافظ,17 +رباعی,2,1,وز گردش روزگار می‌لرز چو بید,حافظ,17 +رباعی,3,0,گفتی که پس از سیا�� رنگی نبود,حافظ,17 +رباعی,4,1,پس موی سیاه من چرا گشت سفید,حافظ,17 +رباعی,1,0,ایام شباب است شراب اولیتر,حافظ,18 +رباعی,2,1,با سبز خطان باده‌ی ناب اولیتر,حافظ,18 +رباعی,3,0,عالم همه سر به سر رباطیست خراب,حافظ,18 +رباعی,4,1,در جای خراب هم خراب اولیتر,حافظ,18 +رباعی,1,0,خوبان جهان صید توان کرد به زر,حافظ,19 +رباعی,2,1,خوش خوش بر از ایشان بتوان خورد به زر,حافظ,19 +رباعی,3,0,نرگس که کله دار جهان است ببین,حافظ,19 +رباعی,4,1,کاو نیز چگونه سر درآورد به زر,حافظ,19 +رباعی,1,0,سیلاب گرفت گرد ویرانه‌ی عمر,حافظ,20 +رباعی,2,1,وآغاز پری نهاد پیمانه‌ی عمر,حافظ,20 +رباعی,3,0,بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکشد,حافظ,20 +رباعی,4,1,حمال زمانه رخت از خانه‌ی عمر,حافظ,20 +رباعی,1,0,عشق رخ یار بر من زار مگیر,حافظ,21 +رباعی,2,1,بر خسته دلان رند خمار مگیر,حافظ,21 +رباعی,3,0,صوفی چو تو رسم رهروان می‌دانی,حافظ,21 +رباعی,4,1,بر مردم رند نکته بسیار مگیر,حافظ,21 +رباعی,1,0,در سنبلش آویختم از روی نیاز,حافظ,22 +رباعی,2,1,گفتم من سودازده را کار بساز,حافظ,22 +رباعی,3,0,گفتا که لبم بگیر و زلفم بگذار,حافظ,22 +رباعی,4,1,در عیش خوش‌آویز نه در عمر دراز,حافظ,22 +رباعی,1,0,مردی ز کننده‌ی در خیبر پرس,حافظ,23 +رباعی,2,1,اسرار کرم ز خواجه‌ی قنبر پرس,حافظ,23 +رباعی,3,0,گر طالب فیض حق به صدقی حافظ,حافظ,23 +رباعی,4,1,سر چشمه‌ی آن ز ساقی کوثر پرس,حافظ,23 +رباعی,1,0,چشم تو که سحر بابل است استادش,حافظ,24 +رباعی,2,1,یا رب که فسونها برواد از یادش,حافظ,24 +رباعی,3,0,آن گوش که حلقه کرد در گوش جمال,حافظ,24 +رباعی,4,1,آویزه‌ی در ز نظم حافظ بادش,حافظ,24 +رباعی,1,0,ای دوست دل از جفای دشمن درکش,حافظ,25 +رباعی,2,1,با روی نکو شراب روشن درکش,حافظ,25 +رباعی,3,0,با اهل هنر گوی گریبان بگشای,حافظ,25 +رباعی,4,1,وز نااهلان تمام دامن درکش,حافظ,25 +رباعی,1,0,ماهی که نظیر خود ندارد به جمال,حافظ,26 +رباعی,2,1,چون جامه ز تن برکشد آن مشکین خال,حافظ,26 +رباعی,3,0,در سینه دلش ز نازکی بتوان دید,حافظ,26 +رباعی,4,1,ماننده‌ی سنگ خاره در آب زلال,حافظ,26 +رباعی,1,0,در باغ چو شد باد صبا دایه‌ی گل,حافظ,27 +رباعی,2,1,بربست مشاطه‌وار پیرایه‌ی گل,حافظ,27 +رباعی,3,0,از سایه به خورشید اگرت هست امان,حافظ,27 +رباعی,4,1,خورشید رخی طلب کن و سایه‌ی گل,حافظ,27 +رباعی,1,0,لب باز مگیر یک زمان از لب جام,حافظ,28 +رباعی,2,1,تا بستانی کام جهان از لب جام,حافظ,28 +رباعی,3,0,در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است,حافظ,28 +رباعی,4,1,این از لب یار خواه و آن از لب جام,حافظ,28 +رباعی,1,0,در آرزوی بوس و کنارت مردم,حافظ,29 +رباعی,2,1,وز حسرت لعل آبدارت مردم,حافظ,29 +رباعی,3,0,قصه نکنم دراز کوتاه کنم,حافظ,29 +رباعی,4,1,بازآ بازآ کز انتظارت مردم,حافظ,29 +رباعی,1,0,عمری ز پی مراد ضایع دارم,حافظ,30 +رباعی,2,1,وز دور فلک چیست که نافع دارم,حافظ,30 +رباعی,3,0,با هر که بگفتم که تو را دوست شدم,حافظ,30 +رباعی,4,1,شد دشمن من وه که چه طالع دارم,حافظ,30 +رباعی,1,0,من حاصل عمر خود ندارم جز غم,حافظ,31 +رباعی,2,1,در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم,حافظ,31 +رباعی,3,0,یک همدم باوفا ندیدم جز درد,حافظ,31 +رباعی,4,1,یک مونس نامزد ندارم جز غم,حافظ,31 +رباعی,1,0,چون باده ز غم چه بایدت جوشیدن,حافظ,32 +رباعی,2,1,با لشگر غم چه بایدت کوشیدن,حافظ,32 +رباعی,3,0,سبز است لبت ساغر از او دور مدار,حافظ,32 +رباعی,4,1,می بر لب سبزه خوش بود نوشیدن,حافظ,32 +رباعی,1,0,ای شرمزده غنچه‌ی مستور از تو,حافظ,33 +رباعی,2,1,حیران و خجل نرگس مخمور از تو,حافظ,33 +رباعی,3,0,گل با تو برابری کجا یارد ک��د,حافظ,33 +رباعی,4,1,کاو نور ز مه دارد و مه نور از تو,حافظ,33 +رباعی,1,0,چشمت که فسون و رنگ می‌بازد از او,حافظ,34 +رباعی,2,1,افسوس که تیر جنگ می‌بارد از او,حافظ,34 +رباعی,3,0,بس زود ملول گشتی از همنفسان,حافظ,34 +رباعی,4,1,آه از دل تو که سنگ می‌بارد از او,حافظ,34 +رباعی,1,0,ای باد حدیث من نهانش می‌گو,حافظ,35 +رباعی,2,1,سر دل من به صد زبانش می‌گو,حافظ,35 +رباعی,3,0,می‌گو نه بدانسان که ملالش گیرد,حافظ,35 +رباعی,4,1,می‌گو سخنی و در میانش می‌گو,حافظ,35 +رباعی,1,0,ای سایه‌ی سنبلت سمن پرورده,حافظ,36 +رباعی,2,1,یاقوت لبت در عدن پرورده,حافظ,36 +رباعی,3,0,همچون لب خود مدام جان می‌پرور,حافظ,36 +رباعی,4,1,زان راح که روحیست به تن پرورده,حافظ,36 +رباعی,1,0,گفتی که تو را شوم مدار اندیشه,حافظ,37 +رباعی,2,1,دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه,حافظ,37 +رباعی,3,0,کو صبر و چه دل، کنچه دلش می‌خوانند,حافظ,37 +رباعی,4,1,یک قطره‌ی خون است و هزار اندیشه,حافظ,37 +رباعی,1,0,آن جام طرب شکار بر دستم نه,حافظ,38 +رباعی,2,1,وان ساغر چون نگار بر دستم نه,حافظ,38 +رباعی,3,0,آن می‌که چو زنجیر بپیچد بر خود,حافظ,38 +رباعی,4,1,دیوانه شدم بیار بر دستم نه,حافظ,38 +رباعی,1,0,با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی,حافظ,39 +رباعی,2,1,کنجی و فراغتی و یک شیشه‌ی می,حافظ,39 +رباعی,3,0,چون گرم شود ز باده ما را رگ و پی,حافظ,39 +رباعی,4,1,منت نبریم یک جو از حاتم طی,حافظ,39 +رباعی,1,0,قسام بهشت و دوزخ آن عقده گشای,حافظ,40 +رباعی,2,1,ما را نگذارد که درآییم ز پای,حافظ,40 +رباعی,3,0,تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای,حافظ,40 +رباعی,4,1,سرپنجه‌ی دشمن افکن ای شیر خدای,حافظ,40 +رباعی,1,0,گر همچو من افتاده‌ی این دام شوی,حافظ,42 +رباعی,2,1,ای بس که خراب باده و جام شوی,حافظ,42 +رباعی,3,0,ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم,حافظ,42 +رباعی,4,1,با ما منشین اگر نه بدنام شوی,حافظ,42 +قطعه,1,0,تو نیک و بد خود هم از خود بپرس,حافظ,43 +قطعه,2,1,چرا بایدت دیگری محتسب,حافظ,43 +قطعه,3,0,و من یتق الله یجعل له,حافظ,43 +قطعه,4,1,و یرزقه من حیث لا یحتسب,حافظ,43 +قطعه,1,0,سرای مدرسه و بحث علم و طاق و رواق,حافظ,44 +قطعه,2,1,چه سود چون دل دانا و چشم بینا نیست,حافظ,44 +قطعه,3,0,سرای قاضی یزد ارچه منبع فضل است,حافظ,44 +قطعه,4,1,خلاف نیست که علم نظر در آنجا نیست,حافظ,44 +قطعه,1,0,آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه,حافظ,45 +قطعه,2,1,که در این مزرعه جز دانه‌ی خیرات نکشت,حافظ,45 +قطعه,3,0,ناف هفته بد و از ماه صفر کاف و الف,حافظ,45 +قطعه,4,1,که به گلشن شد و این گلخن پر دود بهشت,حافظ,45 +قطعه,5,0,آنکه میلش سوی حق‌بینی و حق‌گویی بود,حافظ,45 +قطعه,6,1,سال تاریخ وفاتش طلب از میل بهشت,حافظ,45 +قطعه,1,0,بهاء الحق و الدین طاب مثواه,حافظ,46 +قطعه,2,1,امام سنت و شیخ جماعت,حافظ,46 +قطعه,3,0,چو می‌رفت از جهان این بیت می‌خواند,حافظ,46 +قطعه,4,1,بر اهل فضل و ارباب براعت,حافظ,46 +قطعه,5,0,به طاعت قرب ایزد می‌توان یافت,حافظ,46 +قطعه,6,1,قدم در نه گرت هست استطاعت,حافظ,46 +قطعه,7,0,بدین دستور تاریخ وفاتش,حافظ,46 +قطعه,8,1,برون آر از حروف قرب طاعت,حافظ,46 +قطعه,1,0,قوت شاعره‌ی من سحر از فرط ملال,حافظ,47 +قطعه,2,1,متنفر شده از بنده گریزان میرفت,حافظ,47 +قطعه,3,0,نقش خوارزم و خیال لب جیحون می‌بست,حافظ,47 +قطعه,4,1,با هزاران گله از ملک سلیمان می‌رفت,حافظ,47 +قطعه,5,0,می‌شد آن کس که جز او جان سخن کس نشناخت,حافظ,47 +قطعه,6,1,من همی‌دیدم و از کالبدم جان می‌رفت,حافظ,47 +قطعه,7,0,چون همی‌گفتمش ای مونس دیرینه‌ی من,حافظ,47 +قطعه,8,1,سخت می‌گفت و دل‌آزرده و گریا�� می‌رفت,حافظ,47 +قطعه,9,0,گفتم اکنون سخن خوش که بگوید با من,حافظ,47 +قطعه,10,1,کان شکر لهجه‌ی خوشخوان خوش الحان می‌رفت,حافظ,47 +قطعه,11,0,لابه بسیار نمودم که مرو سود نداشت,حافظ,47 +قطعه,12,1,زانکه کار از نظر رحمت سلطان می‌رفت,حافظ,47 +قطعه,13,0,پادشاها ز سر لطف و کرم بازش خوان,حافظ,47 +قطعه,14,1,چه کند سوخته از غایت حرمان می‌رفت,حافظ,47 +قطعه,1,0,رحمان لایموت چو آن پادشاه را,حافظ,48 +قطعه,2,1,دید آن چنان کز او عمل الخیر لایفوت,حافظ,48 +قطعه,3,0,جانش غریق رحمت خود کرد تا بود,حافظ,48 +قطعه,4,1,تاریخ این معامله رحمان لایموت,حافظ,48 +قطعه,1,0,به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق,حافظ,49 +قطعه,2,1,به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد,حافظ,49 +قطعه,3,0,نخست پادشهی همچو او ولایت بخش,حافظ,49 +قطعه,4,1,که جان خویش بپرورد و داد عیش بداد,حافظ,49 +قطعه,5,0,دگر مربی اسلام شیخ مجدالدین,حافظ,49 +قطعه,6,1,که قاضی‌ای به از او آسمان ندارد یاد,حافظ,49 +قطعه,7,0,دگر بقیه‌ی ابدال شیخ امین الدین,حافظ,49 +قطعه,8,1,که یمن همت او کارهای بسته گشاد,حافظ,49 +قطعه,9,0,دگر شهنشه دانش عضد که در تصنیف,حافظ,49 +قطعه,10,1,بنای کار مواقف به نام شاه نهاد,حافظ,49 +قطعه,11,0,دگر کریم چو حاجی قوام دریادل,حافظ,49 +قطعه,12,1,که نام نیک ببرد از جهان به بخشش و داد,حافظ,49 +قطعه,13,0,نظیر خویش بنگذاشتند و بگذشتند,حافظ,49 +قطعه,14,1,خدای عز و جل جمله را بیامرزاد,حافظ,49 +قطعه,1,0,خسروا گوی فلک در خم چوگان توشد,حافظ,50 +قطعه,2,1,ساحت کون ومکان عرصه‌ی میدان تو باد,حافظ,50 +قطعه,3,0,زلف خاتون ظفر شیفته‌ی پرچم توست,حافظ,50 +قطعه,4,1,دیده‌ی فتح ابد عاشق جولان تو باد,حافظ,50 +قطعه,5,0,ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست,حافظ,50 +قطعه,6,1,عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد,حافظ,50 +قطعه,7,0,طیره‌ی جلوه‌ی طوبی قد چون سرو تو شد,حافظ,50 +قطعه,8,1,غیرت خلد برین ساحت ایوان تو باد,حافظ,50 +قطعه,9,0,نه به تنها حیوانات و نباتات و جماد,حافظ,50 +قطعه,10,1,هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد,حافظ,50 +قطعه,1,0,روح القدس آن سروش فرخ,حافظ,52 +قطعه,2,1,بر قبه‌ی طارم زبرجد,حافظ,52 +قطعه,3,0,می‌گفت سحر گهی که یا رب,حافظ,52 +قطعه,4,1,در دولت و حشمت مخلد,حافظ,52 +قطعه,5,0,بر مسند خسروی بماناد,حافظ,52 +قطعه,6,1,منصور مظفر محمد,حافظ,52 +قطعه,1,0,به سمع خواجه رسان ای ندیم وقت‌شناس,حافظ,53 +قطعه,2,1,به خلوتی که در او اجنبی صبا باشد,حافظ,53 +قطعه,3,0,لطیفه‌ای به میان آر و خوش بخندانش,حافظ,53 +قطعه,4,1,به نکته‌ای که دلش را بدان رضا باشد,حافظ,53 +قطعه,5,0,پس آنگهش ز کرم این قدر به لطف بپرس,حافظ,53 +قطعه,6,1,که گر وظیفه تقاضا کنم روا باشد,حافظ,53 +قطعه,1,0,اعظم قوام دولت و دین آنکه بر درش,حافظ,55 +قطعه,2,1,از بهر خاکبوس نمودی فلک سجود,حافظ,55 +قطعه,3,0,با آن وجود و آن عظمت زیر خاک رفت,حافظ,55 +قطعه,4,1,در نصف ماه ذی‌قعد از عرصه‌ی وجود,حافظ,55 +قطعه,5,0,تا کس امید جود ندارد دگر ز کس,حافظ,55 +قطعه,6,1,آمد حروف سال وفاتش امید جود,حافظ,55 +قطعه,1,0,دل منه بر دنیی و اسباب او,حافظ,56 +قطعه,2,1,زانکه از وی کس وفاداری ندید,حافظ,56 +قطعه,3,0,کس عسل بی‌نیش از این دکان نخورد,حافظ,56 +قطعه,4,1,کس رطب بی‌خار از این بستان نچید,حافظ,56 +قطعه,5,0,هر به ایامی چراغی بر فروخت,حافظ,56 +قطعه,6,1,چون تمام افروخت بادش دردمید,حافظ,56 +قطعه,7,0,بی تکلف هر که دل بر وی نهاد,حافظ,56 +قطعه,8,1,چون بدیدی خصم خود می‌پرورید,حافظ,56 +قطعه,9,0,شاه غازی خسرو گیتی‌ستان,حافظ,56 +قطعه,10,1,آنکه از شمشیر او خون می‌چکید,حافظ,56 +قطعه,11,0,گه به یک حمله سپاهی می‌شکست,حافظ,56 +قطعه,12,1,گه به هویی قلبگاهی می‌درید,حافظ,56 +قطعه,13,0,از نهیبش پنجه می‌افکند شیر,حافظ,56 +قطعه,14,1,در بیابان نام او چون می‌شنید,حافظ,56 +قطعه,15,0,سروران را بی‌سبب می‌کرد حبس,حافظ,56 +قطعه,16,1,گردنان را بی‌خطر سر می‌برید,حافظ,56 +قطعه,17,0,عاقبت شیراز و تبریز و عراق,حافظ,56 +قطعه,18,1,چون مسخر کرد وقتش در رسید,حافظ,56 +قطعه,19,0,آنکه روشن بد جهان‌بینش بدو,حافظ,56 +قطعه,20,1,میل در چشم جهان‌بینش کشید,حافظ,56 +قطعه,1,0,بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند,حافظ,57 +قطعه,2,1,بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید,حافظ,57 +قطعه,3,0,دختر رز چند روزی شد که از ما گم شده‌ست,حافظ,57 +قطعه,4,1,رفت تا گیرد سر خود، هان و هان حاضر شوید,حافظ,57 +قطعه,5,0,جامه‌ای دارد ز لعل و نیمتاجی از حباب,حافظ,57 +قطعه,6,1,عقل و دانش برد و شد تا ایمن از وی نغنوید,حافظ,57 +قطعه,7,0,هر که آن تلخم دهد حلوا بها جانش دهم,حافظ,57 +قطعه,8,1,ور بود پوشیده و پنهان به دوزخ در روید,حافظ,57 +قطعه,9,0,دختری شبگرد تند تلخ گلرنگ است و مست,حافظ,57 +قطعه,10,1,گر بیابیدش به سوی خانه‌ی حافظ برید,حافظ,57 +قطعه,1,0,برادر خواجه عادل طاب مثواه,حافظ,58 +قطعه,2,1,پس از پنجاه و نه سال از حیاتش,حافظ,58 +قطعه,3,0,به سوی روضه‌ی رضوان سفر کرد,حافظ,58 +قطعه,4,1,خدا راضی ز افعال و صفاتش,حافظ,58 +قطعه,5,0,خلیل عادلش پیوسته بر خوان,حافظ,58 +قطعه,6,1,وز آنجا فهم کن سال وفاتش,حافظ,58 +قطعه,1,0,بر تو خوانم ز دفتر اخلاق,حافظ,59 +قطعه,2,1,آیتی در وفا و در بخشش,حافظ,59 +قطعه,3,0,هر که بخراشدت جگر به جفا,حافظ,59 +قطعه,4,1,همچو کان کریم زر بخشش,حافظ,59 +قطعه,5,0,کم مباش از درخت سایه فکن,حافظ,59 +قطعه,6,1,هر که سنگت زند ثمر بخشش,حافظ,59 +قطعه,7,0,از صدف یاد دار نکته‌ی حلم,حافظ,59 +قطعه,8,1,هر که برد سرت گهر بخشش,حافظ,59 +قطعه,1,0,زان حبه خضرا خور کز روی سبک روحی,حافظ,60 +قطعه,2,1,هر کاو بخورد یک جو بر سیخ زند سی مرغ,حافظ,60 +قطعه,3,0,زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد,حافظ,60 +قطعه,4,1,یک ذره و صد مستی یک دانه و صد سیمرغ,حافظ,60 +قطعه,1,0,مجد دین سرور و سلطان قضات اسماعیل,حافظ,61 +قطعه,2,1,که زدی کلک زبان آورش از شرع نطق,حافظ,61 +قطعه,3,0,ناف هفته بد و از ماه رجب کاف و الف,حافظ,61 +قطعه,4,1,که برون رفت از این خانه‌ی بی‌نظم و نسق,حافظ,61 +قطعه,5,0,کنف رحمت حق منزل او دان و آنگه,حافظ,61 +قطعه,6,1,سال تاریخ وفاتش طلب از رحمت حق,حافظ,61 +قطعه,1,0,بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل,حافظ,62 +قطعه,2,1,هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل,حافظ,62 +قطعه,3,0,خسرو روی زمین غوث زمان بواسحاق,حافظ,62 +قطعه,4,1,که به مه طلعت او نازد و خندد بر گل,حافظ,62 +قطعه,5,0,جمعه‌ی بیست و دوم ماه جمادی الاول,حافظ,62 +قطعه,6,1,در پسین بود که پیوسته شد از جزو به کل,حافظ,62 +قطعه,1,0,سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت,حافظ,63 +قطعه,2,1,بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام,حافظ,63 +قطعه,3,0,سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش,حافظ,63 +قطعه,4,1,اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام,حافظ,63 +قطعه,1,0,سرور اهل عمایم شمع جمع انجمن,حافظ,64 +قطعه,2,1,صاحب صاحبقران خواجه قوام الدین حسن,حافظ,64 +قطعه,3,0,سادس ماه ربیع الاخر اندر نیمروز,حافظ,64 +قطعه,4,1,روز آدینه به حکم کردگار ذوالمنن,حافظ,64 +قطعه,5,0,هفتصد و پنجاه و چار از هجرت خیرالبشر,حافظ,64 +قطعه,6,1,مهر را جوزا مکان و ماه را خوشه وطن,حافظ,64 +قطعه,7,0,مرغ روحش کاو همای آشیان قدس بود,حافظ,64 +قطعه,8,1,شد سوی باغ بهشت از دام این دار محن,حافظ,64 +قطعه,1,0,دلا دیدی که آن فرزانه فرزند,حافظ,65 +قطعه,2,1,چه دید اندر خم این طاق رنگین,حافظ,65 +قطعه,3,0,به جای لوح سیمین در کنارش,حافظ,65 +قطعه,4,1,فلک بر سر نهادش لوح سنگین,حافظ,65 +قطعه,1,0,در این ظلمت‌سرا تا کی به بوی دوست بنشینم,حافظ,66 +قطعه,2,1,گهی انگشت بر دندان گهی سر بر سر زانو,حافظ,66 +قطعه,3,0,بیا ای طایر دولت بیاور مژده‌ی وصلی,حافظ,66 +قطعه,4,1,عسی الایام ان یرجعن قوما کالذی کانوا,حافظ,66 +قطعه,1,0,ای معرا اصل عالی جوهرت از حرص و آز,حافظ,67 +قطعه,2,1,وی مبرا ذات میمون اخترت از زرق و ریو,حافظ,67 +قطعه,3,0,در بزرگی کی روا باشد که تشریفات را,حافظ,67 +قطعه,4,1,از فرشته بازگیری آنگهی بخشی به دیو,حافظ,67 +قطعه,1,0,ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست,حافظ,68 +قطعه,2,1,آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه,حافظ,68 +قطعه,3,0,جنت نقد است اینجا عیش و عشرت تازه کن,حافظ,68 +قطعه,4,1,زانکه در جنت خدا بر بنده ننویسد گناه,حافظ,68 +قطعه,5,0,دوستداران دوستکامند و حریفان باادب,حافظ,68 +قطعه,6,1,پیشکاران نیکنام و صف‌نشینان نیکخواه,حافظ,68 +قطعه,7,0,ساز چنگ آهنگ عشرت صحن مجلس جای رقص,حافظ,68 +قطعه,8,1,خال جانان دانه‌ی دل زلف ساقی دام راه,حافظ,68 +قطعه,9,0,دور از این بهتر نباشد ساقیا عشرت گزین,حافظ,68 +قطعه,10,1,حال از این خوشتر نباشد حافظا ساغر بخواه,حافظ,68 +قطعه,1,0,به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد,حافظ,69 +قطعه,2,1,ز حضرت احدی لا اله الا الله,حافظ,69 +قطعه,3,0,که ای عزیز کسی را که خواریست نصیب,حافظ,69 +قطعه,4,1,حقیقت آنکه نیابد به زور منصب و جاه,حافظ,69 +قطعه,5,0,به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد,حافظ,69 +قطعه,6,1,گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه,حافظ,69 +قطعه,1,0,به روز شنبه‌ی سادس ز ماه ذی الحجه,حافظ,70 +قطعه,2,1,به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه,حافظ,70 +قطعه,3,0,ز شاهراه سعادت به باغ رضوان رفت,حافظ,70 +قطعه,4,1,وزیر کامل ابونصر خواجه فتح الله,حافظ,70 +قطعه,1,0,به من سلام فرستاد دوستی امروز,حافظ,71 +قطعه,2,1,که ای نتیجه‌ی کلکت سواد بینایی,حافظ,71 +قطعه,3,0,پس از دو سال که بختت به خانه باز آورد,حافظ,71 +قطعه,4,1,چرا ز خانه‌ی خواجه به در نمی‌آیی,حافظ,71 +قطعه,5,0,جواب دادم و گفتم بدار معذورم,حافظ,71 +قطعه,6,1,که این طریقه نه خودکامیست و خودرایی,حافظ,71 +قطعه,7,0,وکیل قاضی‌ام اندر گذر کمین کرده‌ست,حافظ,71 +قطعه,8,1,به کف قباله‌ی دعوی چو مار شیدایی,حافظ,71 +قطعه,9,0,که گر برون نهم از آستان خواجه قدم,حافظ,71 +قطعه,10,1,بگیردم سوی زندان برد به رسوایی,حافظ,71 +قطعه,11,0,جناب خواجه حصار من است گر اینجا,حافظ,71 +قطعه,12,1,کسی نفس زند از حجت تقاضایی,حافظ,71 +قطعه,13,0,به عون قوت بازوی بندگان وزیر,حافظ,71 +قطعه,14,1,به سیلی‌اش بشکافم دماغ سودایی,حافظ,71 +قطعه,15,0,همیشه باد جهانش به کام وز سر صدق,حافظ,71 +قطعه,16,1,کمر به بندگی‌اش بسته چرخ مینایی,حافظ,71 +قطعه,1,0,گدا اگر گهر پاک داشتی در اصل,حافظ,72 +قطعه,2,1,بر آب نقطه‌ی شرمش مدار بایستی,حافظ,72 +قطعه,3,0,ور آفتاب نکردی فسوس جام زرش,حافظ,72 +قطعه,4,1,چرا تهی ز می خوشگوار بایستی,حافظ,72 +قطعه,5,0,وگر سرای جهان را سر خرابی نیست,حافظ,72 +قطعه,6,1,اساس او به از این استوار بایستی,حافظ,72 +قطعه,7,0,زمانه گر نه زر قلب داشتی کارش,حافظ,72 +قطعه,8,1,به دست آصف صاحب عیار بایستی,حافظ,72 +قطعه,9,0,چو روزگار جز این یک عزیز بیش نداشت,حافظ,72 +قطعه,10,1,به عمر مهلتی از روزگار بایستی,حافظ,72 +قطعه,1,0,خسروا دادگرا شیردلا بحرکفا,حافظ,74 +قطعه,2,1,ای جلال تو به انواع هنر ارزانی,حافظ,74 +قطعه,3,0,همه آفاق گرفت و همه اطراف گشاد,حافظ,74 +قطعه,4,1,صیت مسعودی و آوازه‌ی شه سلطانی,حافظ,74 +قطعه,5,0,گفته باشد مگرت ملهم غیب احوالم,حافظ,74 +قطعه,6,1,این که شد روز سفیدم چو شب ظلمانی,حافظ,74 +قطعه,7,0,در سه سال آنچه بیندوختم از شاه و وزیر,حافظ,74 +قطعه,8,1,همه بربود به یک دم فلک چوگانی,حافظ,74 +قطعه,9,0,دوش در خواب چنان دید خیالم که سحر,حافظ,74 +قطعه,10,1,گذر افتاد بر اصطبل شهم پنهانی,حافظ,74 +قطعه,11,0,بسته بر آخور او استر من جو می‌خورد,حافظ,74 +قطعه,12,1,تیزه افشاند به من گفت مرا می‌دانی,حافظ,74 +قطعه,13,0,هیچ تعبیر نمی‌دانمش این خواب که چیست,حافظ,74 +قطعه,14,1,تو بفرمای که در فهم نداری ثانی,حافظ,74 +قطعه,1,0,ساقیا باده که اکسیر حیات است بیار,حافظ,75 +قطعه,2,1,تا تن خاکی من عین بقا گردانی,حافظ,75 +قطعه,3,0,چشم بر دور قدح دارم و جان بر کف دست,حافظ,75 +قطعه,4,1,به سر خواجه که تا آن ندهی نستانی,حافظ,75 +قطعه,5,0,همچو گل بر چمن از باد میفشان دامن,حافظ,75 +قطعه,6,1,زانکه در پای تو دارم سر جان‌افشانی,حافظ,75 +قطعه,7,0,بر مثانی و مثالث بنواز ای مطرب,حافظ,75 +قطعه,8,1,وصف آن ماه که در حسن ندارد ثانی,حافظ,75 +قطعه,1,0,پادشاها لشکر توفیق همراه تو اند,حافظ,76 +قطعه,2,1,خیز اگر بر عزم تسخیر جهان ره می‌کنی,حافظ,76 +قطعه,3,0,با چنین جاه و جلال از پیشگاه سلطنت,حافظ,76 +قطعه,4,1,آگهی و خدمت دلهای آگه می‌کنی,حافظ,76 +قطعه,5,0,با فریب رنگ این نیلی خم زنگارفام,حافظ,76 +قطعه,6,1,کار بر وفق مراد صبغه الله می‌کنی,حافظ,76 +قطعه,7,0,آن که ده با هفت و نیم آورد بس سودی نکرد,حافظ,76 +قطعه,8,1,فرصتت بادا که هفت و نیم با ده می‌کنی,حافظ,76 +قصیده,1,0,شد عرصه‌ی زمین چو بساط ارم جوان,حافظ,77 +قصیده,2,1,از پرتو سعادت شاه جهان ستان,حافظ,77 +قصیده,3,0,خاقان شرق و غرب که در شرق و غرب، اوست,حافظ,77 +قصیده,4,1,صاحب‌قران خسرو و شاه خدایگان,حافظ,77 +قصیده,5,0,خورشید ملک‌پرور و سلطان دادگر,حافظ,77 +قصیده,6,1,دارای دادگستر و کسرای کی‌نشان,حافظ,77 +قصیده,7,0,سلطان‌نشان عرصه‌ی اقلیم سلطنت,حافظ,77 +قصیده,8,1,بالانشین مسند ایوان لامکان,حافظ,77 +قصیده,9,0,اعظم جلال دولت و دین آنکه رفعتش,حافظ,77 +قصیده,10,1,دارد همیشه توسن ایام زیر ران,حافظ,77 +قصیده,11,0,دارای دهر شاه شجاع آفتاب ملک,حافظ,77 +قصیده,12,1,خاقان کامگار و شهنشاه نوجوان,حافظ,77 +قصیده,13,0,ماهی که شد به طلعتش افروخته زمین,حافظ,77 +قصیده,14,1,شاهی که شد به همتش افراخته زمان,حافظ,77 +قصیده,15,0,سیمرغ وهم را نبود قوت عروج,حافظ,77 +قصیده,16,1,آنجا که باز همت او سازد آشیان,حافظ,77 +قصیده,17,0,گر در خیال چرخ فتد عکس تیغ او,حافظ,77 +قصیده,18,1,از یکدگر جدا شود اجزای توأمان,حافظ,77 +قصیده,19,0,حکمش روان چو باد در اطراف بر و بحر,حافظ,77 +قصیده,20,1,مهرش نهان چو روح در اعضای انس و جان,حافظ,77 +قصیده,21,0,ای صورت تو ملک جمال و جمال ملک,حافظ,77 +قصیده,22,1,وی طلعت تو جان جهان و جهان جان,حافظ,77 +قصیده,23,0,تخت تو رشک مسند جمشید و کیقباد,حافظ,77 +قصیده,24,1,تاج تو غبن افسر دارا و اردوان,حافظ,77 +قصیده,25,0,تو آفتاب ملکی و هر جا که می‌روی,حافظ,77 +قصیده,26,1,چون سایه از قفای تو دولت بود دوان,حافظ,77 +قصیده,27,0,ارکان نپرورد چو تو گوهر به هیچ قرن,حافظ,77 +قصیده,28,1,گردون نیاورد چو تو اختر به صد قران,حافظ,77 +قصیده,29,0,بی‌طلعت تو جان نگراید به کالبد,حافظ,77 +قصیده,30,1,بی‌نعمت تو مغز نبندد در استخوان,حافظ,77 +قصیده,31,0,هر دانشی که در دل دفتر نیامده‌ست,حافظ,77 +قصیده,32,1,دارد چو آب خامه‌ی تو بر سر زبان,حافظ,77 +قصیده,33,0,دست تو را به ابر که یارد شبیه کرد,حاف��,77 +قصیده,34,1,چون بدره بدره این دهد و قطره قطره آن,حافظ,77 +قصیده,35,0,با پایه‌ی جلال تو افلاک پایمال,حافظ,77 +قصیده,36,1,وز دست بحر جود در دهر داستان,حافظ,77 +قصیده,37,0,بر چرخ علم ماهی و بر فرق ملک تاج,حافظ,77 +قصیده,38,1,شرع از تو در حمایت و دین از تو در امان,حافظ,77 +قصیده,39,0,ای خسرو منیع جناب رفیع قدر,حافظ,77 +قصیده,40,1,وی داور عظیم مثال رفیع‌شان,حافظ,77 +قصیده,41,0,علم از تو در حمایت و عقل از تو با شکوه,حافظ,77 +قصیده,42,1,در چشم فضل نوری و در جسم ملک جان,حافظ,77 +قصیده,43,0,ای آفتاب ملک که در جنب همتت,حافظ,77 +قصیده,44,1,چون ذره‌ی حقیر بود گنج شایگان,حافظ,77 +قصیده,45,0,در جنب بحر جود تو از ذره کمتر است,حافظ,77 +قصیده,46,1,صد گنج شایگان که ببخشی به رایگان,حافظ,77 +قصیده,47,0,عصمت نهفته رخ به سراپرده‌ات مقیم,حافظ,77 +قصیده,48,1,دولت گشاده‌رخت بقا زیر کندلان,حافظ,77 +قصیده,49,0,گردون برای خیمه خورشید فلکه‌ات,حافظ,77 +قصیده,50,1,از کوه و ابر ساخته نازیر و سایه‌بان,حافظ,77 +قصیده,51,0,وین اطلس مقرنس زرد و ز زرنگار,حافظ,77 +قصیده,52,1,چتری بلند بر سر خرگاه خویش دان,حافظ,77 +قصیده,53,0,بعد از کیان به ملک سلیمان نداد کس,حافظ,77 +قصیده,54,1,این ساز و این خزینه و این لشکر گران,حافظ,77 +قصیده,55,0,بودی درون گلشن و از پردلان تو,حافظ,77 +قصیده,56,1,در هند بود غلغل و در زنگ بد فغان,حافظ,77 +قصیده,57,0,در دشت روم خیمه زدی و غریو کوس,حافظ,77 +قصیده,58,1,از دشت روم رفت به صحرای سیستان,حافظ,77 +قصیده,59,0,تا قصر زرد تاختی و لرزه اوفتاد,حافظ,77 +قصیده,60,1,در قصرهای قیصر و در خانه‌های خان,حافظ,77 +قصیده,61,0,آن کیست کاو به ملک کند باتو همسری,حافظ,77 +قصیده,62,1,از مصر تا به روم و ز چین تا به قیروان,حافظ,77 +قصیده,63,0,سال دگر ز قیصرت از روم باج سر,حافظ,77 +قصیده,64,1,وز چینت آورند به درگه خراج جان,حافظ,77 +قصیده,65,0,تو شاکری ز خالق و خلق از تو شاکرند,حافظ,77 +قصیده,66,1,تو شادمان به دولت و ملک از تو شادمان,حافظ,77 +قصیده,67,0,اینک به طرف گلشن و بستان همی‌روی,حافظ,77 +قصیده,68,1,با بندگان سمند سعادت به زیر ران,حافظ,77 +قصیده,69,0,ای ملهکی که در صف کروبیان قدس,حافظ,77 +قصیده,70,1,فیضی رسد به خاطر پاکت زمان زمان,حافظ,77 +قصیده,71,0,ای آشکار پیش دلت هرچه کردگار,حافظ,77 +قصیده,72,1,دارد همی به پرده‌ی غیب اندرون نهان,حافظ,77 +قصیده,73,0,داده فلک عنان ارادت به دست تو,حافظ,77 +قصیده,74,1,یعنی که مرکبم به مراد خودم بران,حافظ,77 +قصیده,75,0,گر کوششیت افتد پر داده‌ام به تیر,حافظ,77 +قصیده,76,1,ور بخششیت باید زر داده‌ام به کان,حافظ,77 +قصیده,77,0,خصمت کجاست در کف پای خودش فکن,حافظ,77 +قصیده,78,1,یار تو کیست بر سر چشم منش نشان,حافظ,77 +قصیده,79,0,هم کام من به خدمت تو گشته منتظم,حافظ,77 +قصیده,80,1,هم نام من به مدحت تو گشته جاودان,حافظ,77 +قصیده,1,0,ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی,حافظ,78 +قصیده,2,1,هزار نکته در این کار هست تا دانی,حافظ,78 +قصیده,3,0,بجز شکردهنی مایه‌هاست خوبی را,حافظ,78 +قصیده,4,1,به خاتمی نتوان زد دم سلیمانی,حافظ,78 +قصیده,5,0,هزار سلطنت دلبری بدان نرسد,حافظ,78 +قصیده,6,1,که در دلی به هنر خویش را بگنجانی,حافظ,78 +قصیده,7,0,چه گردها که برانگیختی ز هستی من,حافظ,78 +قصیده,8,1,مباد خسته سمندت که تیز می‌رانی,حافظ,78 +قصیده,9,0,به همنشینی رندان سری فرود آور,حافظ,78 +قصیده,10,1,که گنجهاست در این بی‌سری و سامانی,حافظ,78 +قصیده,11,0,بیار باده‌ی رنگین که یک حکایت راست,حافظ,78 +قصیده,12,1,بگویم و نکنم رخنه در مسلمانی,حافظ,78 +قصیده,13,0,به خاک پای صبو��ی‌کنان که تا من مست,حافظ,78 +قصیده,14,1,ستاده بر در میخانه‌ام به دربانی,حافظ,78 +قصیده,15,0,به هیچ زاهد ظاهرپرست نگذشتم,حافظ,78 +قصیده,16,1,که زیر خرقه نه زنار داشت پنهانی,حافظ,78 +قصیده,17,0,به نام طره‌ی دلبند خویش خیری کن,حافظ,78 +قصیده,18,1,که تا خداش نگه دارد از پریشانی,حافظ,78 +قصیده,19,0,مگیر چشم عنایت ز حال حافظ باز,حافظ,78 +قصیده,20,1,وگرنه حال بگویم به آصف ثانی,حافظ,78 +قصیده,21,0,وزیر شاه‌نشان خواجه‌ی زمین و زمان,حافظ,78 +قصیده,22,1,که خرم است بدو حال انسی و جانی,حافظ,78 +قصیده,23,0,قوام دولت دنیی محمد بن علی,حافظ,78 +قصیده,24,1,که می‌درخشدش از چهره فر یزدانی,حافظ,78 +قصیده,25,0,زهی حمیده خصالی که گاه فکر صواب,حافظ,78 +قصیده,26,1,تو را رسد که کنی دعوی جهانبانی,حافظ,78 +قصیده,27,0,طراز دولت باقی تو را همی‌زیبد,حافظ,78 +قصیده,28,1,که همتت نبرد نام عالم فانی,حافظ,78 +قصیده,29,0,اگر نه گنج عطای تو دستگیر شود,حافظ,78 +قصیده,30,1,همه بسیط زمین رو نهد به ویرانی,حافظ,78 +قصیده,31,0,تو را که صورت جسم تو را هیولایی است,حافظ,78 +قصیده,32,1,چو جوهر ملکی در لباس انسانی,حافظ,78 +قصیده,33,0,کدام پایه‌ی تعظیم نصب شاید کرد,حافظ,78 +قصیده,34,1,که در مسالک فکرت نه برتر از آنی,حافظ,78 +قصیده,35,0,درون خلوت کروبیان عالم قدس,حافظ,78 +قصیده,36,1,صریر کلک تو باشد سماع روحانی,حافظ,78 +قصیده,37,0,تو را رسد شکر آویز خواجگی گه جود,حافظ,78 +قصیده,38,1,که آستین به کریمان عالم افشانی,حافظ,78 +قصیده,39,0,صواعق سخطت را چگونه شرح دهم,حافظ,78 +قصیده,40,1,نعوذ بالله از آن فتنه‌های طوفانی,حافظ,78 +قصیده,41,0,سوابق کرمت را بیان چگونه کنم,حافظ,78 +قصیده,42,1,تبارک‌الله از آن کارساز ربانی,حافظ,78 +قصیده,43,0,کنون که شاهد گل را به جلوه‌گاه چمن,حافظ,78 +قصیده,44,1,به جز نسیم صبا نیست همدم جانی,حافظ,78 +قصیده,45,0,شقایق از پی سلطان گل سپارد باز,حافظ,78 +قصیده,46,1,به بادبان صبا کله‌های نعمانی,حافظ,78 +قصیده,47,0,بدان رسید ز سعی نسیم باد بهار,حافظ,78 +قصیده,48,1,که لاف می‌زند از لطف روح حیوانی,حافظ,78 +قصیده,49,0,سحرگهم چه خوش آمد که بلبلی گلبانگ,حافظ,78 +قصیده,50,1,به غنچه می‌زد و می‌گفت در سخنرانی,حافظ,78 +قصیده,51,0,که تنگدل چه نشینی ز پرده بیرون آی,حافظ,78 +قصیده,52,1,که در خم است شرابی چو لعل رمانی,حافظ,78 +قصیده,53,0,مکن که می نخوری بر جمال گل یک ماه,حافظ,78 +قصیده,54,1,که باز ماه دگر می‌خوری پشیمانی,حافظ,78 +قصیده,55,0,به شکر تهمت تکفیر کز میان برخاست,حافظ,78 +قصیده,56,1,بکوش کز گل و مل داد عیش بستانی,حافظ,78 +قصیده,57,0,جفا نه شیوه‌ی دین‌پروری بود حاشا,حافظ,78 +قصیده,58,1,همه کرامت و لطف است شرع یزدانی,حافظ,78 +قصیده,59,0,رموز سر اناالحق چه داند آن غافل,حافظ,78 +قصیده,60,1,که منجذب نشد از جذبه‌های سبحانی,حافظ,78 +قصیده,61,0,درون پرده‌ی گل غنچه بین که می‌سازد,حافظ,78 +قصیده,62,1,ز بهر دیده‌ی خصم تو لعل پیکانی,حافظ,78 +قصیده,63,0,طرب‌سرای وزیر است ساقیا مگذار,حافظ,78 +قصیده,64,1,که غیر جام می آنجا کند گرانجانی,حافظ,78 +قصیده,65,0,تو بودی آن دم صبح امید کز سر مهر,حافظ,78 +قصیده,66,1,برآمدی و سر آمد شبان ظلمانی,حافظ,78 +قصیده,67,0,شنیده‌ام که ز من یاد می‌کنی گه گه,حافظ,78 +قصیده,68,1,ولی به مجلس خاص خودم نمی‌خوانی,حافظ,78 +قصیده,69,0,طلب نمی‌کنی از من سخن جفا این است,حافظ,78 +قصیده,70,1,وگرنه با تو چه بحث است در سخندانی,حافظ,78 +قصیده,71,0,ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد,حافظ,78 +قصیده,72,1,لطایف حکمی با کتاب قرآنی,حافظ,78 +قصیده,73,0,هزار سال بقا بخش��ت مدایح من,حافظ,78 +قصیده,74,1,چنین نفیس متاعی به چون تو ارزانی,حافظ,78 +قصیده,75,0,سخن دراز کشیدم ولی امیدم هست,حافظ,78 +قصیده,76,1,که ذیل عفو بدین ماجرا بپوشانی,حافظ,78 +قصیده,77,0,همیشه تا به بهاران هوا به صفحه‌ی باغ,حافظ,78 +قصیده,78,1,هزار نقش نگارد ز خط ریحانی,حافظ,78 +قصیده,79,0,به باغ ملک ز شاخ امل به عمر دراز,حافظ,78 +قصیده,80,1,شکفته باد گل دولتت به آسانی,حافظ,78 +قصیده,1,0,سپیده‌دم که صبا بوی لطف جان گیرد,حافظ,79 +قصیده,2,1,چمن ز لطف هوا نکته برجنان گیرد,حافظ,79 +قصیده,3,0,هوا ز نکهت گل در چمن تتق بندد,حافظ,79 +قصیده,4,1,افق ز عکس شفق رنگ گلستان گیرد,حافظ,79 +قصیده,5,0,نوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح,حافظ,79 +قصیده,6,1,که پیر صومعه راه در مغان گیرد,حافظ,79 +قصیده,7,0,نکال شب که کند در قدح سیاهی مشک,حافظ,79 +قصیده,8,1,در او شرار چراغ سحرگهان گیرد,حافظ,79 +قصیده,9,0,شه سپهر چو زرین سپر کشد در روی,حافظ,79 +قصیده,10,1,به تیغ صبح و عمود افق جهان گیرد,حافظ,79 +قصیده,11,0,به رغم زال سیه شاهباز زرین بال,حافظ,79 +قصیده,12,1,در این مقرنس زنگاری آشیان گیرد,حافظ,79 +قصیده,13,0,به بزمگاه چمن رو که خوش تماشایی است,حافظ,79 +قصیده,14,1,چو لاله کاسه‌ی نسرین و ارغوان گیرد,حافظ,79 +قصیده,15,0,چو شهسوار فلک بنگرد به جام صبوح,حافظ,79 +قصیده,16,1,که چون به شعشعه‌ی مهر خاوران گیرد,حافظ,79 +قصیده,17,0,محیط شمس کشد سوی خویش در خوشاب,حافظ,79 +قصیده,18,1,که تا به قبضه‌ی شمشیر زرفشان گیرد,حافظ,79 +قصیده,19,0,صبا نگر که دمادم چو رند شاهدباز,حافظ,79 +قصیده,20,1,گهی لب گل و گه زلف ضیمران گیرد,حافظ,79 +قصیده,21,0,ز اتحاد هیولا و اختلاف صور,حافظ,79 +قصیده,22,1,خرد ز هر گل نو، نقش صد بتان گیرد,حافظ,79 +قصیده,23,0,من اندر آن که دم کیست این مبارک دم,حافظ,79 +قصیده,24,1,که وقت صبح در این تیره خاکدان گیرد,حافظ,79 +قصیده,25,0,چه حالت است که گل در سحر نماید روی,حافظ,79 +قصیده,26,1,چه شعله است که در شمع آسمان گیرد,حافظ,79 +قصیده,27,0,چرا به صد غم و حسرت سپهر دایره‌شکل,حافظ,79 +قصیده,28,1,مرا چو نقطه‌ی پرگار در میان گیرد,حافظ,79 +قصیده,29,0,ضمیر دل نگشایم به کس مرا آن به,حافظ,79 +قصیده,30,1,که روزگار غیور است و ناگهان گیرد,حافظ,79 +قصیده,31,0,چو شمع هر که به افشای راز شد مشغول,حافظ,79 +قصیده,32,1,بسش زمانه چو مقراض در زبان گیرد,حافظ,79 +قصیده,33,0,کجاست ساقی مه‌روی که من از سر مهر,حافظ,79 +قصیده,34,1,چو چشم مست خودش ساغر گران گیرد,حافظ,79 +قصیده,35,0,پیامی آورد از یار و در پی‌اش جامی,حافظ,79 +قصیده,36,1,به شادی رخ آن یار مهربان گیرد,حافظ,79 +قصیده,37,0,نوای مجلس ما چو برکشد مطرب,حافظ,79 +قصیده,38,1,گهی عراق زند گاهی اصفهان گیرد,حافظ,79 +قصیده,39,0,فرشته‌ای به حقیقت سروش عالم غیب,حافظ,79 +قصیده,40,1,که روضه‌ی کرمش نکته بر جنان گیرد,حافظ,79 +قصیده,41,0,سکندری که مقیم حریم او چون خضر,حافظ,79 +قصیده,42,1,ز فیض خاک درش عمر جاودان گیرد,حافظ,79 +قصیده,43,0,جمال چهره‌ی اسلام شیخ ابو اسحاق,حافظ,79 +قصیده,44,1,که ملک در قدمش زیب بوستان گیرد,حافظ,79 +قصیده,45,0,گهی که بر فلک سروری عروج کند,حافظ,79 +قصیده,46,1,نخست پایه‌ی خود فرق فرقدان گیرد,حافظ,79 +قصیده,47,0,چراغ دیده‌ی محمود آنکه دشمن را,حافظ,79 +قصیده,48,1,ز برق تیغ وی آتش به دودمان گیرد,حافظ,79 +قصیده,49,0,به اوج ماه رسد موج خون چو تیغ کشد,حافظ,79 +قصیده,50,1,به تیر چرخ برد حمله چون کمان گیرد,حافظ,79 +قصیده,51,0,عروس خاوری از شرم رأی انور او,حافظ,79 +قصیده,52,1,به جای خود بود ار راه قیروان گیرد,حافظ,79 +قصیده,53,0,ایا عظیم وقاری که هر که بنده‌ی توست,حافظ,79 +قصیده,54,1,ز رفع قدر کمربند توأمان گیرد,حافظ,79 +قصیده,55,0,رسد ز چرخ عطارد هزار تهنیتت,حافظ,79 +قصیده,56,1,چو فکرتت صفت امر کن فکان گیرد,حافظ,79 +قصیده,57,0,مدام در پی طعن است بر حسود و عدوت,حافظ,79 +قصیده,58,1,سماک رامح از آن روز و شب سنان گیرد,حافظ,79 +قصیده,59,0,فلک چو جلوه‌کنان بنگرد سمند تو را,حافظ,79 +قصیده,60,1,کمینه پایگهش اوج کهکشان گیرد,حافظ,79 +قصیده,61,0,ملالتی که کشیدی سعادتی دهدت,حافظ,79 +قصیده,62,1,که مشتری نسق کار خود از آن گیرد,حافظ,79 +قصیده,63,0,از امتحان تو ایام را غرض آن است,حافظ,79 +قصیده,64,1,که از صفای ریاضت دلت نشان گیرد,حافظ,79 +قصیده,65,0,وگرنه پایه‌ی عزت از آن بلندتر است,حافظ,79 +قصیده,66,1,که روزگار بر او حرف امتحان گیرد,حافظ,79 +قصیده,67,0,مذاق جانش ز تلخی غم شود ایمن,حافظ,79 +قصیده,68,1,کسی که شکر شکر تو در دهان گیرد,حافظ,79 +قصیده,69,0,ز عمر برخورد آن‌کس که در جمیع صفات,حافظ,79 +قصیده,70,1,نخست بنگرد آنگه طریق آن گیرد,حافظ,79 +قصیده,71,0,چو جای جنگ نبیند به جام یازد دست,حافظ,79 +قصیده,72,1,چو وقت کار بود تیغ جان‌ستان گیرد,حافظ,79 +قصیده,73,0,ز لطف غیب به سختی رخ از امید متاب,حافظ,79 +قصیده,74,1,که مغز نغز مقام اندر استخوان گیرد,حافظ,79 +قصیده,75,0,شکر کمال حلاوت پس از ریاضت یافت,حافظ,79 +قصیده,76,1,نخست در شکن تنگ از آن مکان گیرد,حافظ,79 +قصیده,77,0,در آن مقام که سیل حوادث از چپ و راست,حافظ,79 +قصیده,78,1,چنان رسد که امان از میان کران گیرد,حافظ,79 +قصیده,79,0,چه غم بود به همه حال کوه ثابت را,حافظ,79 +قصیده,80,1,که موجهای چنان قلزم گران گیرد,حافظ,79 +قصیده,81,0,اگرچه خصم تو گستاخ می‌رود حالی,حافظ,79 +قصیده,82,1,تو شاد باش که گستاخی‌اش چنان گیرد,حافظ,79 +قصیده,83,0,که هر چه در حق این خاندان دولت کرد,حافظ,79 +قصیده,84,1,جزاش در زن و فرزند و خان و مان گیرد,حافظ,79 +قصیده,85,0,زمان عمر تو پاینده باد کاین نعمت,حافظ,79 +قصیده,86,1,عطیه‌ای است که در کار انس و جان گیرد,حافظ,79 +غزل,1,0,الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها,حافظ,80 +غزل,2,1,که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها,حافظ,80 +غزل,3,0,به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید,حافظ,80 +غزل,4,1,ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها,حافظ,80 +غزل,5,0,مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم,حافظ,80 +غزل,6,1,جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها,حافظ,80 +غزل,7,0,به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید,حافظ,80 +غزل,8,1,که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها,حافظ,80 +غزل,9,0,شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل,حافظ,80 +غزل,10,1,کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها,حافظ,80 +غزل,11,0,همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر,حافظ,80 +غزل,12,1,نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها,حافظ,80 +غزل,13,0,حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ,حافظ,80 +غزل,14,1,متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها,حافظ,80 +غزل,1,0,صلاح کار کجا و من خراب کجا,حافظ,81 +غزل,2,1,ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا,حافظ,81 +غزل,3,0,دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس,حافظ,81 +غزل,4,1,کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا,حافظ,81 +غزل,5,0,چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را,حافظ,81 +غزل,6,1,سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا,حافظ,81 +غزل,7,0,ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد,حافظ,81 +غزل,8,1,چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا,حافظ,81 +غزل,9,0,چو کحل بینش ما خاک آستان شماست,حافظ,81 +غزل,10,1,کجا رویم بفرما از این جناب کجا,حافظ,81 +غزل,11,0,مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است,حافظ,81 +غزل,12,1,کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا,حافظ,81 +غزل,13,0,بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال,حافظ,81 +غزل,14,1,خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا,حافظ,81 +غزل,15,0,قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست,حافظ,81 +غزل,16,1,قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا,حافظ,81 +غزل,1,0,اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را,حافظ,82 +غزل,2,1,به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را,حافظ,82 +غزل,3,0,بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت,حافظ,82 +غزل,4,1,کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را,حافظ,82 +غزل,5,0,فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب,حافظ,82 +غزل,6,1,چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را,حافظ,82 +غزل,7,0,ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است,حافظ,82 +غزل,8,1,به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را,حافظ,82 +غزل,9,0,من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم,حافظ,82 +غزل,10,1,که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را,حافظ,82 +غزل,11,0,اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم,حافظ,82 +غزل,12,1,جواب تلخ می‌زیبد لب لعل شکرخا را,حافظ,82 +غزل,13,0,نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند,حافظ,82 +غزل,14,1,جوانان سعادتمند پند پیر دانا را,حافظ,82 +غزل,15,0,حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو,حافظ,82 +غزل,16,1,که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را,حافظ,82 +غزل,17,0,غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ,حافظ,82 +غزل,18,1,که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را,حافظ,82 +غزل,1,0,صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را,حافظ,83 +غزل,2,1,که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را,حافظ,83 +غزل,3,0,شکرفروش که عمرش دراز باد چرا,حافظ,83 +غزل,4,1,تفقدی نکند طوطی شکرخا را,حافظ,83 +غزل,5,0,غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل,حافظ,83 +غزل,6,1,که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را,حافظ,83 +غزل,7,0,به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر,حافظ,83 +غزل,8,1,به بند و دام نگیرند مرغ دانا را,حافظ,83 +غزل,9,0,ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست,حافظ,83 +غزل,10,1,سهی قدان سیه چشم ماه سیما را,حافظ,83 +غزل,11,0,چو با حبیب نشینی و باده پیمایی,حافظ,83 +غزل,12,1,به یاد دار محبان بادپیما را,حافظ,83 +غزل,13,0,جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب,حافظ,83 +غزل,14,1,که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را,حافظ,83 +غزل,15,0,در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ,حافظ,83 +غزل,16,1,سرود زهره به رقص آورد مسیحا را,حافظ,83 +غزل,1,0,دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را,حافظ,84 +غزل,2,1,دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا,حافظ,84 +غزل,3,0,کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز,حافظ,84 +غزل,4,1,باشد که بازبینم دیدار آشنا را,حافظ,84 +غزل,5,0,ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون,حافظ,84 +غزل,6,1,نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا,حافظ,84 +غزل,7,0,در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل,حافظ,84 +غزل,8,1,هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا,حافظ,84 +غزل,9,0,ای صاحب کرامت شکرانه سلامت,حافظ,84 +غزل,10,1,روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را,حافظ,84 +غزل,11,0,آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است,حافظ,84 +غزل,12,1,با دوستان مروت با دشمنان مدارا,حافظ,84 +غزل,13,0,در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند,حافظ,84 +غزل,14,1,گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را,حافظ,84 +غزل,15,0,آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند,حافظ,84 +غزل,16,1,اشهی لنا و احلی من قبله العذارا,حافظ,84 +غزل,17,0,هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی,حافظ,84 +غزل,18,1,کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را,حافظ,84 +غزل,19,0,سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد,حافظ,84 +غزل,20,1,دلبر که در کف او موم است سنگ خارا,حافظ,84 +غزل,21,0,آیینه سکندر جام می است بنگر,حافظ,84 +غزل,22,1,تا بر تو عرضه دار�� احوال ملک دارا,حافظ,84 +غزل,23,0,خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند,حافظ,84 +غزل,24,1,ساقی بده بشارت رندان پارسا را,حافظ,84 +غزل,25,0,حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود,حافظ,84 +غزل,26,1,ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را,حافظ,84 +غزل,1,0,به ملازمان سلطان که رساند این دعا را,حافظ,85 +غزل,2,1,که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را,حافظ,85 +غزل,3,0,ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم,حافظ,85 +غزل,4,1,مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را,حافظ,85 +غزل,5,0,مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت,حافظ,85 +غزل,6,1,ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا,حافظ,85 +غزل,7,0,دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی,حافظ,85 +غزل,8,1,تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا,حافظ,85 +غزل,9,0,همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی,حافظ,85 +غزل,10,1,به پیام آشنایان بنوازد آشنا را,حافظ,85 +غزل,11,0,چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی,حافظ,85 +غزل,12,1,دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را,حافظ,85 +غزل,13,0,به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز,حافظ,85 +غزل,14,1,که دعای صبحگاهی اثری کند شما را,حافظ,85 +غزل,1,0,صوفی بیا که آینه صافیست جام را,حافظ,86 +غزل,2,1,تا بنگری صفای می لعل فام را,حافظ,86 +غزل,3,0,راز درون پرده ز رندان مست پرس,حافظ,86 +غزل,4,1,کاین حال نیست زاهد عالی مقام را,حافظ,86 +غزل,5,0,عنقا شکار کس نشود دام بازچین,حافظ,86 +غزل,6,1,کان جا همیشه باد به دست است دام را,حافظ,86 +غزل,7,0,در بزم دور یک دو قدح درکش و برو,حافظ,86 +غزل,8,1,یعنی طمع مدار وصال دوام را,حافظ,86 +غزل,9,0,ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش,حافظ,86 +غزل,10,1,پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را,حافظ,86 +غزل,11,0,در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند,حافظ,86 +غزل,12,1,آدم بهشت روضه دارالسلام را,حافظ,86 +غزل,13,0,ما را بر آستان تو بس حق خدمت است,حافظ,86 +غزل,14,1,ای خواجه بازبین به ترحم غلام را,حافظ,86 +غزل,15,0,حافظ مرید جام می است ای صبا برو,حافظ,86 +غزل,16,1,وز بنده بندگی برسان شیخ جام را,حافظ,86 +غزل,1,0,ساقیا برخیز و درده جام را,حافظ,87 +غزل,2,1,خاک بر سر کن غم ایام را,حافظ,87 +غزل,3,0,ساغر می بر کفم نه تا ز بر,حافظ,87 +غزل,4,1,برکشم این دلق ازرق فام را,حافظ,87 +غزل,5,0,گر چه بدنامیست نزد عاقلان,حافظ,87 +غزل,6,1,ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را,حافظ,87 +غزل,7,0,باده درده چند از این باد غرور,حافظ,87 +غزل,8,1,خاک بر سر نفس نافرجام را,حافظ,87 +غزل,9,0,دود آه سینه‌ی نالان من,حافظ,87 +غزل,10,1,سوخت این افسردگان خام را,حافظ,87 +غزل,11,0,محرم راز دل شیدای خود,حافظ,87 +غزل,12,1,کس نمی‌بینم ز خاص و عام را,حافظ,87 +غزل,13,0,با دلارامی مرا خاطر خوش است,حافظ,87 +غزل,14,1,کز دلم یک باره برد آرام را,حافظ,87 +غزل,15,0,ننگرد دیگر به سرو اندر چمن,حافظ,87 +غزل,16,1,هر که دید آن سرو سیم اندام را,حافظ,87 +غزل,17,0,صبر کن حافظ به سختی روز و شب,حافظ,87 +غزل,18,1,عاقبت روزی بیابی کام را,حافظ,87 +غزل,1,0,رونق عهد شباب است دگر بستان را,حافظ,88 +غزل,2,1,می‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را,حافظ,88 +غزل,3,0,ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی,حافظ,88 +غزل,4,1,خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را,حافظ,88 +غزل,5,0,گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش,حافظ,88 +غزل,6,1,خاکروب در میخانه کنم مژگان را,حافظ,88 +غزل,7,0,ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان,حافظ,88 +غزل,8,1,مضطرب حال مگردان من سرگردان را,حافظ,88 +غزل,9,0,ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند,حافظ,88 +غزل,10,1,در سر کار خرابات کنند ایمان را,حافظ,88 +غزل,11,0,یار مردان خدا باش که در کشتی نوح,حافظ,88 +غزل,12,1,هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را,حافظ,88 +غزل,13,0,بر�� از خانه گردون به در و نان مطلب,حافظ,88 +غزل,14,1,کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را,حافظ,88 +غزل,15,0,هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است,حافظ,88 +غزل,16,1,گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را,حافظ,88 +غزل,17,0,ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد,حافظ,88 +غزل,18,1,وقت آن است که بدرود کنی زندان را,حافظ,88 +غزل,19,0,حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی,حافظ,88 +غزل,20,1,دام تزویر مکن چون دگران قرآن را,حافظ,88 +غزل,1,0,دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما,حافظ,89 +غزل,2,1,چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما,حافظ,89 +غزل,3,0,ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون,حافظ,89 +غزل,4,1,روی سوی خانه خمار دارد پیر ما,حافظ,89 +غزل,5,0,در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم,حافظ,89 +غزل,6,1,کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما,حافظ,89 +غزل,7,0,عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است,حافظ,89 +غزل,8,1,عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما,حافظ,89 +غزل,9,0,روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد,حافظ,89 +غزل,10,1,زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما,حافظ,89 +غزل,11,0,با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی,حافظ,89 +غزل,12,1,آه آتشناک و سوز سینه شبگیر ما,حافظ,89 +غزل,13,0,تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش,حافظ,89 +غزل,14,1,رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما,حافظ,89 +غزل,1,0,ساقی به نور باده برافروز جام ما,حافظ,90 +غزل,2,1,مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما,حافظ,90 +غزل,3,0,ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم,حافظ,90 +غزل,4,1,ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما,حافظ,90 +غزل,5,0,هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق,حافظ,90 +غزل,6,1,ثبت است بر جریده عالم دوام ما,حافظ,90 +غزل,7,0,چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان,حافظ,90 +غزل,8,1,کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما,حافظ,90 +غزل,9,0,ای باد اگر به گلشن احباب بگذری,حافظ,90 +غزل,10,1,زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما,حافظ,90 +غزل,11,0,گو نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری,حافظ,90 +غزل,12,1,خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما,حافظ,90 +غزل,13,0,مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است,حافظ,90 +غزل,14,1,زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما,حافظ,90 +غزل,15,0,ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست,حافظ,90 +غزل,16,1,نان حلال شیخ ز آب حرام ما,حافظ,90 +غزل,17,0,حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان,حافظ,90 +غزل,18,1,باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما,حافظ,90 +غزل,19,0,دریای اخضر فلک و کشتی هلال,حافظ,90 +غزل,20,1,هستند غرق نعمت حاجی قوام ما,حافظ,90 +غزل,1,0,ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما,حافظ,91 +غزل,2,1,آب روی خوبی از چاه زنخدان شما,حافظ,91 +غزل,3,0,عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده,حافظ,91 +غزل,4,1,بازگردد یا برآید چیست فرمان شما,حافظ,91 +غزل,5,0,کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت,حافظ,91 +غزل,6,1,به که نفروشند مستوری به مستان شما,حافظ,91 +غزل,7,0,بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر,حافظ,91 +غزل,8,1,زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما,حافظ,91 +غزل,9,0,با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای,حافظ,91 +غزل,10,1,بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما,حافظ,91 +غزل,11,0,عمرتان باد و مراد ای ساقیان بزم جم,حافظ,91 +غزل,12,1,گر چه جام ما نشد پرمی به دوران شما,حافظ,91 +غزل,13,0,دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید,حافظ,91 +غزل,14,1,زینهار ای دوستان جان من و جان شما,حافظ,91 +غزل,15,0,کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند,حافظ,91 +غزل,16,1,خاطر مجموع ما زلف پریشان شما,حافظ,91 +غزل,17,0,دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری,حافظ,91 +غزل,18,1,کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما,حافظ,91 +غزل,19,0,می‌کند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو,حافظ,91 +��زل,20,1,روزی ما باد لعل شکرافشان شما,حافظ,91 +غزل,21,0,ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو,حافظ,91 +غزل,22,1,کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما,حافظ,91 +غزل,23,0,گر چه دوریم از بساط قرب همت دور نیست,حافظ,91 +غزل,24,1,بنده شاه شماییم و ثناخوان شما,حافظ,91 +غزل,25,0,ای شهنشاه بلنداختر خدا را همتی,حافظ,91 +غزل,26,1,تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما,حافظ,91 +غزل,1,0,گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب,حافظ,93 +غزل,2,1,گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب,حافظ,93 +غزل,3,0,گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار,حافظ,93 +غزل,4,1,خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب,حافظ,93 +غزل,5,0,خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم,حافظ,93 +غزل,6,1,گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب,حافظ,93 +غزل,7,0,ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست,حافظ,93 +غزل,8,1,خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب,حافظ,93 +غزل,9,0,می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت,حافظ,93 +غزل,10,1,همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب,حافظ,93 +غزل,11,0,بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت,حافظ,93 +غزل,12,1,گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب,حافظ,93 +غزل,13,0,گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو,حافظ,93 +غزل,14,1,در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب,حافظ,93 +غزل,15,0,گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند,حافظ,93 +غزل,16,1,دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب,حافظ,93 +غزل,1,0,ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت,حافظ,94 +غزل,2,1,و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت,حافظ,94 +غزل,3,0,خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز,حافظ,94 +غزل,4,1,کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت,حافظ,94 +غزل,5,0,درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد,حافظ,94 +غزل,6,1,اندیشه آمرزش و پروای ثوابت,حافظ,94 +غزل,7,0,راه دل عشاق زد آن چشم خماری,حافظ,94 +غزل,8,1,پیداست از این شیوه که مست است شرابت,حافظ,94 +غزل,9,0,تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت,حافظ,94 +غزل,10,1,تا باز چه اندیشه کند رای صوابت,حافظ,94 +غزل,11,0,هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی,حافظ,94 +غزل,12,1,پیداست نگارا که بلند است جنابت,حافظ,94 +غزل,13,0,دور است سر آب از این بادیه هش دار,حافظ,94 +غزل,14,1,تا غول بیابان نفریبد به سرابت,حافظ,94 +غزل,15,0,تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل,حافظ,94 +غزل,16,1,باری به غلط صرف شد ایام شبابت,حافظ,94 +غزل,17,0,ای قصر دل افروز که منزلگه انسی,حافظ,94 +غزل,18,1,یا رب مکناد آفت ایام خرابت,حافظ,94 +غزل,19,0,حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد,حافظ,94 +غزل,20,1,صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت,حافظ,94 +غزل,1,0,سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,2,1,آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,3,0,تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت,حافظ,96 +غزل,4,1,جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,5,0,سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع,حافظ,96 +غزل,6,1,دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,7,0,آشنایی نه غریب است که دلسوز من است,حافظ,96 +غزل,8,1,چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,9,0,خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد,حافظ,96 +غزل,10,1,خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,11,0,چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست,حافظ,96 +غزل,12,1,همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,13,0,ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم,حافظ,96 +غزل,14,1,خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,15,0,ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی,حافظ,96 +غزل,16,1,که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت,حافظ,96 +غزل,1,0,ساقیا آمدن عید مبارک بادت,حافظ,97 +غزل,2,1,وان مواعید که کردی مرواد از یادت,حافظ,97 +غزل,3,0,در شگفتم که در این مدت ایام فراق,حافظ,97 +غزل,4,1,برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت,حافظ,97 +غزل,5,0,برسان بندگی دختر رز گو به درآی,حافظ,97 +غزل,6,1,که دم و همت ما کرد ز بند آزادت,حافظ,97 +غزل,7,0,شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست,حافظ,97 +غزل,8,1,جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت,حافظ,97 +غزل,9,0,شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت,حافظ,97 +غزل,10,1,بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت,حافظ,97 +غزل,11,0,چشم بد دور کز آن تفرقه‌ات بازآورد,حافظ,97 +غزل,12,1,طالع نامور و دولت مادرزادت,حافظ,97 +غزل,13,0,حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح,حافظ,97 +غزل,14,1,ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت,حافظ,97 +غزل,1,0,ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست,حافظ,98 +غزل,2,1,منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست,حافظ,98 +غزل,3,0,شب تار است و ره وادی ایمن در پیش,حافظ,98 +غزل,4,1,آتش طور کجا موعد دیدار کجاست,حافظ,98 +غزل,5,0,هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد,حافظ,98 +غزل,6,1,در خرابات بگویید که هشیار کجاست,حافظ,98 +غزل,7,0,آن کس است اهل بشارت که اشارت داند,حافظ,98 +غزل,8,1,نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست,حافظ,98 +غزل,9,0,هر سر موی مرا با تو هزاران کار است,حافظ,98 +غزل,10,1,ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست,حافظ,98 +غزل,11,0,بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش,حافظ,98 +غزل,12,1,کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست,حافظ,98 +غزل,13,0,عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو,حافظ,98 +غزل,14,1,دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست,حافظ,98 +غزل,15,0,ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی,حافظ,98 +غزل,16,1,عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست,حافظ,98 +غزل,17,0,حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج,حافظ,98 +غزل,18,1,فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست,حافظ,98 +غزل,1,0,روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست,حافظ,99 +غزل,2,1,می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست,حافظ,99 +غزل,3,0,نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت,حافظ,99 +غزل,4,1,وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست,حافظ,99 +غزل,5,0,چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد,حافظ,99 +غزل,6,1,این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست,حافظ,99 +غزل,7,0,باده نوشی که در او روی و ریایی نبود,حافظ,99 +غزل,8,1,بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست,حافظ,99 +غزل,9,0,ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق,حافظ,99 +غزل,10,1,آن که او عالم سر است بدین حال گواست,حافظ,99 +غزل,11,0,فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم,حافظ,99 +غزل,12,1,وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست,حافظ,99 +غزل,13,0,چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم,حافظ,99 +غزل,14,1,باده از خون رزان است نه از خون شماست,حافظ,99 +غزل,15,0,این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود,حافظ,99 +غزل,16,1,ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست,حافظ,99 +غزل,1,0,دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست,حافظ,100 +غزل,2,1,گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست,حافظ,100 +غزل,3,0,که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست,حافظ,100 +غزل,4,1,که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست,حافظ,100 +غزل,5,0,شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد,حافظ,100 +غزل,6,1,پیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست,حافظ,100 +غزل,7,0,در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو,حافظ,100 +غزل,8,1,به هواداری آن عارض و قامت برخاست,حافظ,100 +غزل,9,0,مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت,حافظ,100 +غزل,10,1,به تماشای تو آشوب قیامت برخاست,حافظ,100 +غزل,11,0,پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت,حافظ,100 +غزل,12,1,سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست,حافظ,100 +غزل,13,0,حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری,حافظ,100 +غزل,14,1,کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست,حافظ,100 +غزل,1,0,چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست,حافظ,101 +غزل,2,1,سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست,حافظ,101 +غزل,3,0,سرم به دنیی و عقبی فرو نمی‌آید,حافظ,101 +غزل,4,1,تبارک الله از این فتنه‌ها که در سر ماست,حافظ,101 +غزل,5,0,در اندرون من خسته دل ندانم کیست,حافظ,101 +غزل,6,1,که من خموشم و او در فغان و در غوغاست,حافظ,101 +غزل,7,0,دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب,حافظ,101 +غزل,8,1,بنال هان که از این پرده کار ما به نواست,حافظ,101 +غزل,9,0,مرا به کار جهان هرگز التفات نبود,حافظ,101 +غزل,10,1,رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست,حافظ,101 +غزل,11,0,نخفته‌ام ز خیالی که می‌پزد دل من,حافظ,101 +غزل,12,1,خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست,حافظ,101 +غزل,13,0,چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم,حافظ,101 +غزل,14,1,گرم به باده بشویید حق به دست شماست,حافظ,101 +غزل,15,0,از آن به دیر مغانم عزیز می‌دارند,حافظ,101 +غزل,16,1,که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست,حافظ,101 +غزل,17,0,چه ساز بود که در پرده می‌زد آن مطرب,حافظ,101 +غزل,18,1,که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست,حافظ,101 +غزل,19,0,ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند,حافظ,101 +غزل,20,1,فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست,حافظ,101 +غزل,1,0,خیال روی تو در هر طریق همره ماست,حافظ,102 +غزل,2,1,نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست,حافظ,102 +غزل,3,0,به رغم مدعیانی که منع عشق کنند,حافظ,102 +غزل,4,1,جمال چهره تو حجت موجه ماست,حافظ,102 +غزل,5,0,ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید,حافظ,102 +غزل,6,1,هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست,حافظ,102 +غزل,7,0,اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد,حافظ,102 +غزل,8,1,گناه بخت پریشان و دست کوته ماست,حافظ,102 +غزل,9,0,به حاجب در خلوت سرای خاص بگو,حافظ,102 +غزل,10,1,فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست,حافظ,102 +غزل,11,0,به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است,حافظ,102 +غزل,12,1,همیشه در نظر خاطر مرفه ماست,حافظ,102 +غزل,13,0,اگر به سالی حافظ دری زند بگشای,حافظ,102 +غزل,14,1,که سال‌هاست که مشتاق روی چون مه ماست,حافظ,102 +غزل,1,0,مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست,حافظ,103 +غزل,2,1,که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست,حافظ,103 +غزل,3,0,من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق,حافظ,103 +غزل,4,1,چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست,حافظ,103 +غزل,5,0,می بده تا دهمت آگهی از سر قضا,حافظ,103 +غزل,6,1,که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست,حافظ,103 +غزل,7,0,کمر کوه کم است از کمر مور این جا,حافظ,103 +غزل,8,1,ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست,حافظ,103 +غزل,9,0,به جز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد,حافظ,103 +غزل,10,1,زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست,حافظ,103 +غزل,11,0,جان فدای دهنش باد که در باغ نظر,حافظ,103 +غزل,12,1,چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست,حافظ,103 +غزل,13,0,حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد,حافظ,103 +غزل,14,1,یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست,حافظ,103 +غزل,1,0,شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست,حافظ,104 +غزل,2,1,صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست,حافظ,104 +غزل,3,0,اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود,حافظ,104 +غزل,4,1,ببین که جام زجاجی چه طرفه‌اش بشکست,حافظ,104 +غزل,5,0,بیار باده که در بارگاه استغنا,حافظ,104 +غزل,6,1,چه پاسبان و چه سلطان چه هوشیار و چه مست,حافظ,104 +غزل,7,0,از این رباط دودر چون ضرورت است رحیل,حافظ,104 +غزل,8,1,رواق و طاق معیشت چه سربلند و چه پست,حافظ,104 +غزل,9,0,مقام عیش میسر نمی‌شود بی‌رنج,حافظ,104 +غزل,10,1,بلی به حکم بلا بسته‌اند عهد الست,حافظ,104 +غزل,11,0,به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می‌باش,حافظ,104 +غزل,12,1,که نیستیست سرانجام هر کمال که هست,حافظ,104 +غزل,13,0,شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر,حافظ,104 +غزل,14,1,به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست,حافظ,104 +غزل,15,0,به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی,حافظ,104 +غزل,16,1,هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست,حافظ,104 +غزل,17,0,زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گوید,حافظ,104 +غزل,18,1,که گفته سخنت می‌برند دست به دست,حافظ,104 +غزل,1,0,زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست,حافظ,105 +غزل,2,1,پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست,حافظ,105 +غزل,3,0,نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان,حافظ,105 +غزل,4,1,نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست,حافظ,105 +غزل,5,0,سر فرا گوش من آورد به آواز حزین,حافظ,105 +غزل,6,1,گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست,حافظ,105 +غزل,7,0,عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند,حافظ,105 +غزل,8,1,کافر عشق بود گر نشود باده پرست,حافظ,105 +غزل,9,0,برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر,حافظ,105 +غزل,10,1,که ندادند جز این تحفه به ما روز الست,حافظ,105 +غزل,11,0,آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم,حافظ,105 +غزل,12,1,اگر از خمر بهشت است وگر باده مست,حافظ,105 +غزل,13,0,خنده جام می و زلف گره گیر نگار,حافظ,105 +غزل,14,1,ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست,حافظ,105 +غزل,1,0,در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست,حافظ,106 +غزل,2,1,مست از می و میخواران از نرگس مستش مست,حافظ,106 +غزل,3,0,در نعل سمند او شکل مه نو پیدا,حافظ,106 +غزل,4,1,وز قد بلند او بالای صنوبر پست,حافظ,106 +غزل,5,0,آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست,حافظ,106 +غزل,6,1,وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست,حافظ,106 +غزل,7,0,شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست,حافظ,106 +غزل,8,1,و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست,حافظ,106 +غزل,9,0,گر غالیه خوش بو شد در گیسوی او پیچید,حافظ,106 +غزل,10,1,ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست,حافظ,106 +غزل,11,0,بازآی که بازآید عمر شده حافظ,حافظ,106 +غزل,12,1,هر چند که ناید باز تیری که بشد از شست,حافظ,106 +غزل,1,0,ما را ز خیال تو چه پروای شراب است,حافظ,108 +غزل,2,1,خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است,حافظ,108 +غزل,3,0,گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست,حافظ,108 +غزل,4,1,هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است,حافظ,108 +غزل,5,0,افسوس که شد دلبر و در دیده گریان,حافظ,108 +غزل,6,1,تحریر خیال خط او نقش بر آب است,حافظ,108 +غزل,7,0,بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود,حافظ,108 +غزل,8,1,زین سیل دمادم که در این منزل خواب است,حافظ,108 +غزل,9,0,معشوق عیان می‌گذرد بر تو ولیکن,حافظ,108 +غزل,10,1,اغیار همی‌بیند از آن بسته نقاب است,حافظ,108 +غزل,11,0,گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید,حافظ,108 +غزل,12,1,در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است,حافظ,108 +غزل,13,0,سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم,حافظ,108 +غزل,14,1,دست از سر آبی که جهان جمله سراب است,حافظ,108 +غزل,15,0,در کنج دماغم مطلب جای نصیحت,حافظ,108 +غزل,16,1,کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است,حافظ,108 +غزل,17,0,حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز,حافظ,108 +غزل,18,1,بس طور عجب لازم ایام شباب است,حافظ,108 +غزل,1,0,زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست,حافظ,109 +غزل,2,1,راه هزار چاره گر از چار سو ببست,حافظ,109 +غزل,3,0,تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان,حافظ,109 +غزل,4,1,بگشود نافه‌ای و در آرزو ببست,حافظ,109 +غزل,5,0,شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو,حافظ,109 +غزل,6,1,ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست,حافظ,109 +غزل,7,0,ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت,حافظ,109 +غزل,8,1,این نقش‌ها نگر که چه خوش در کدو ببست,حافظ,109 +غزل,9,0,یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم,حافظ,109 +غزل,10,1,با نعره‌های قلقلش اندر گلو ببست,حافظ,109 +غزل,11,0,مطرب چه پرده ساخت که در ��رده سماع,حافظ,109 +غزل,12,1,بر اهل وجد و حال در های و هو ببست,حافظ,109 +غزل,13,0,حافظ هر آن که عشق نورزید و وصل خواست,حافظ,109 +غزل,14,1,احرام طوف کعبه دل بی وضو ببست,حافظ,109 +غزل,1,0,آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است,حافظ,110 +غزل,2,1,یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است,حافظ,110 +غزل,3,0,تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد,حافظ,110 +غزل,4,1,هر دلی از حلقه‌ای در ذکر یارب یارب است,حافظ,110 +غزل,5,0,کشته چاه زنخدان توام کز هر طرف,حافظ,110 +غزل,6,1,صد هزارش گردن جان زیر طوق غبغب است,حافظ,110 +غزل,7,0,شهسوار من که مه آیینه دار روی اوست,حافظ,110 +غزل,8,1,تاج خورشید بلندش خاک نعل مرکب است,حافظ,110 +غزل,9,0,عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو,حافظ,110 +غزل,10,1,در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است,حافظ,110 +غزل,11,0,من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می,حافظ,110 +غزل,12,1,زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است,حافظ,110 +غزل,13,0,اندر آن ساعت که بر پشت صبا بندند زین,حافظ,110 +غزل,14,1,با سلیمان چون برانم من که مورم مرکب است,حافظ,110 +غزل,15,0,آن که ناوک بر دل من زیر چشمی می‌زند,حافظ,110 +غزل,16,1,قوت جان حافظش در خنده زیر لب است,حافظ,110 +غزل,17,0,آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد,حافظ,110 +غزل,18,1,زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است,حافظ,110 +غزل,1,0,خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست,حافظ,111 +غزل,2,1,گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست,حافظ,111 +غزل,3,0,مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند,حافظ,111 +غزل,4,1,زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست,حافظ,111 +غزل,5,0,ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود,حافظ,111 +غزل,6,1,نسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست,حافظ,111 +غزل,7,0,مرا به بند تو دوران چرخ راضی کرد,حافظ,111 +غزل,8,1,ولی چه سود که سررشته در رضای تو بست,حافظ,111 +غزل,9,0,چو نافه بر دل مسکین من گره مفکن,حافظ,111 +غزل,10,1,که عهد با سر زلف گره گشای تو بست,حافظ,111 +غزل,11,0,تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال,حافظ,111 +غزل,12,1,خطا نگر که دل امید در وفای تو بست,حافظ,111 +غزل,13,0,ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت,حافظ,111 +غزل,14,1,به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست,حافظ,111 +غزل,1,0,خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,2,1,چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,3,0,جانا به حاجتی که تو را هست با خدا,حافظ,112 +غزل,4,1,کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,5,0,ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم,حافظ,112 +غزل,6,1,آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,7,0,ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست,حافظ,112 +غزل,8,1,در حضرت کریم تمنا چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,9,0,محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست,حافظ,112 +غزل,10,1,چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,11,0,جام جهان نماست ضمیر منیر دوست,حافظ,112 +غزل,12,1,اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,13,0,آن شد که بار منت ملاح بردمی,حافظ,112 +غزل,14,1,گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,15,0,ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست,حافظ,112 +غزل,16,1,احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,17,0,ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار,حافظ,112 +غزل,18,1,می‌داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,19,0,حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود,حافظ,112 +غزل,20,1,با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است,حافظ,112 +غزل,1,0,رواق منظر چشم من آشیانه توست,حافظ,113 +غزل,2,1,کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست,حافظ,113 +غزل,3,0,به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل,حافظ,113 +غزل,4,1,لطیفه‌های عجب زیر دام و دانه توست,حافظ,113 +غزل,5,0,دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد,حافظ,113 +غزل,6,1,که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست,حافظ,113 +غزل,7,0,علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن,حافظ,113 +غزل,8,1,که این مفرح یاقوت در خزانه توست,حافظ,113 +غزل,9,0,به تن مقصرم از دولت ملازمتت,حافظ,113 +غزل,10,1,ولی خلاصه جان خاک آستانه توست,حافظ,113 +غزل,11,0,من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی,حافظ,113 +غزل,12,1,در خزانه به مهر تو و نشانه توست,حافظ,113 +غزل,13,0,تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار,حافظ,113 +غزل,14,1,که توسنی چو فلک رام تازیانه توست,حافظ,113 +غزل,15,0,چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز,حافظ,113 +غزل,16,1,از این حیل که در انبانه بهانه توست,حافظ,113 +غزل,17,0,سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد,حافظ,113 +غزل,18,1,که شعر حافظ شیرین سخن ترانه توست,حافظ,113 +غزل,1,0,برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست,حافظ,114 +غزل,2,1,مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست,حافظ,114 +غزل,3,0,میان او که خدا آفریده است از هیچ,حافظ,114 +غزل,4,1,دقیقه‌ایست که هیچ آفریده نگشادست,حافظ,114 +غزل,5,0,به کام تا نرساند مرا لبش چون نای,حافظ,114 +غزل,6,1,نصیحت همه عالم به گوش من بادست,حافظ,114 +غزل,7,0,گدای کوی تو از هشت خلد مستغنیست,حافظ,114 +غزل,8,1,اسیر عشق تو از هر دو عالم آزادست,حافظ,114 +غزل,9,0,اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی,حافظ,114 +غزل,10,1,اساس هستی من زان خراب آبادست,حافظ,114 +غزل,11,0,دلا منال ز بیداد و جور یار که یار,حافظ,114 +غزل,12,1,تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست,حافظ,114 +غزل,13,0,برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ,حافظ,114 +غزل,14,1,کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست,حافظ,114 +غزل,1,0,بیا که قصر امل سخت سست بنیادست,حافظ,116 +غزل,2,1,بیار باده که بنیاد عمر بر بادست,حافظ,116 +غزل,3,0,غلام همت آنم که زیر چرخ کبود,حافظ,116 +غزل,4,1,ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست,حافظ,116 +غزل,5,0,چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب,حافظ,116 +غزل,6,1,سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست,حافظ,116 +غزل,7,0,که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین,حافظ,116 +غزل,8,1,نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست,حافظ,116 +غزل,9,0,تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر,حافظ,116 +غزل,10,1,ندانمت که در این دامگه چه افتادست,حافظ,116 +غزل,11,0,نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر,حافظ,116 +غزل,12,1,که این حدیث ز پیر طریقتم یادست,حافظ,116 +غزل,13,0,غم جهان مخور و پند من مبر از یاد,حافظ,116 +غزل,14,1,که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست,حافظ,116 +غزل,15,0,رضا به داده بده وز جبین گره بگشای,حافظ,116 +غزل,16,1,که بر من و تو در اختیار نگشادست,حافظ,116 +غزل,17,0,مجو درستی عهد از جهان سست نهاد,حافظ,116 +غزل,18,1,که این عجوز عروس هزاردامادست,حافظ,116 +غزل,19,0,نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل,حافظ,116 +غزل,20,1,بنال بلبل بی دل که جای فریادست,حافظ,116 +غزل,21,0,حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ,حافظ,116 +غزل,22,1,قبول خاطر و لطف سخن خدادادست,حافظ,116 +غزل,1,0,باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است,حافظ,118 +غزل,2,1,شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است,حافظ,118 +غزل,3,0,ای نازنین پسر تو چه مذهب گرفته‌ای,حافظ,118 +غزل,4,1,کت خون ما حلالتر از شیر مادر است,حافظ,118 +غزل,5,0,چون نقش غم ز دور ببینی شراب خواه,حافظ,118 +غزل,6,1,تشخیص کرده‌ایم و مداوا مقرر است,حافظ,118 +غزل,7,0,از آستان پیر مغان سر چرا کشیم,حافظ,118 +غزل,8,1,دولت در آن سرا و گشایش در آن در است,حافظ,118 +غزل,9,0,یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب,حافظ,118 +غزل,10,1,کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است,حافظ,118 +غزل,11,0,دی وعده داد وصلم و در سر شراب داشت,حافظ,118 +غزل,12,1,امروز تا چه گوید و بازش چه در سر است,حافظ,118 +غزل,13,0,شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم,حافظ,118 +غزل,14,1,عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است,حافظ,118 +غزل,15,0,فرق است از آب خضر که ظلمات جای او است,حافظ,118 +غزل,16,1,تا آب ما که منبعش الله اکبر است,حافظ,118 +غزل,17,0,ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم,حافظ,118 +غزل,18,1,با پادشه بگوی که روزی مقدر است,حافظ,118 +غزل,19,0,حافظ چه طرفه شاخ نباتیست کلک تو,حافظ,118 +غزل,20,1,کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است,حافظ,118 +غزل,1,0,المنة لله که در میکده باز است,حافظ,119 +غزل,2,1,زان رو که مرا بر در او روی نیاز است,حافظ,119 +غزل,3,0,خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی,حافظ,119 +غزل,4,1,وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است,حافظ,119 +غزل,5,0,از وی همه مستی و غرور است و تکبر,حافظ,119 +غزل,6,1,وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است,حافظ,119 +غزل,7,0,رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم,حافظ,119 +غزل,8,1,با دوست بگوییم که او محرم راز است,حافظ,119 +غزل,9,0,شرح شکن زلف خم اندر خم جانان,حافظ,119 +غزل,10,1,کوته نتوان کرد که این قصه دراز است,حافظ,119 +غزل,11,0,بار دل مجنون و خم طره لیلی,حافظ,119 +غزل,12,1,رخساره محمود و کف پای ایاز است,حافظ,119 +غزل,13,0,بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم,حافظ,119 +غزل,14,1,تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است,حافظ,119 +غزل,15,0,در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید,حافظ,119 +غزل,16,1,از قبله ابروی تو در عین نماز است,حافظ,119 +غزل,17,0,ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین,حافظ,119 +غزل,18,1,از شمع بپرسید که در سوز و گداز است,حافظ,119 +غزل,1,0,حال دل با تو گفتنم هوس است,حافظ,121 +غزل,2,1,خبر دل شنفتنم هوس است,حافظ,121 +غزل,3,0,طمع خام بین که قصه فاش,حافظ,121 +غزل,4,1,از رقیبان نهفتنم هوس است,حافظ,121 +غزل,5,0,شب قدری چنین عزیز شریف,حافظ,121 +غزل,6,1,با تو تا روز خفتنم هوس است,حافظ,121 +غزل,7,0,وه که دردانه‌ای چنین نازک,حافظ,121 +غزل,8,1,در شب تار سفتنم هوس است,حافظ,121 +غزل,9,0,ای صبا امشبم مدد فرمای,حافظ,121 +غزل,10,1,که سحرگه شکفتنم هوس است,حافظ,121 +غزل,11,0,از برای شرف به نوک مژه,حافظ,121 +غزل,12,1,خاک راه تو رفتنم هوس است,حافظ,121 +غزل,13,0,همچو حافظ به رغم مدعیان,حافظ,121 +غزل,14,1,شعر رندانه گفتنم هوس است,حافظ,121 +غزل,1,0,صحن بستان ذوق بخش و صحبت یاران خوش است,حافظ,122 +غزل,2,1,وقت گل خوش باد کز وی وقت میخواران خوش است,حافظ,122 +غزل,3,0,از صبا هر دم مشام جان ما خوش می‌شود,حافظ,122 +غزل,4,1,آری آری طیب انفاس هواداران خوش است,حافظ,122 +غزل,5,0,ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد,حافظ,122 +غزل,6,1,ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است,حافظ,122 +غزل,7,0,مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق,حافظ,122 +غزل,8,1,دوست را با ناله شب‌های بیداران خوش است,حافظ,122 +غزل,9,0,نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست,حافظ,122 +غزل,10,1,شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است,حافظ,122 +غزل,11,0,از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش,حافظ,122 +غزل,12,1,کاندر این دیر کهن کار سبکباران خوش است,حافظ,122 +غزل,13,0,حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست,حافظ,122 +غزل,14,1,تا نپنداری که احوال جهان داران خوش است,حافظ,122 +غزل,1,0,کنون که بر کف گل جام باده صاف است,حافظ,123 +غزل,2,1,به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است,حافظ,123 +غزل,3,0,بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر,حافظ,123 +غزل,4,1,چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است,حافظ,123 +غزل,5,0,فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد,حافظ,123 +غزل,6,1,که می حرام ولی به ز مال اوقاف است,حافظ,123 +غزل,7,0,به درد و صاف تو را حکم نیست خوش درکش,حافظ,123 +غزل,8,1,که هر چه ساقی ما کرد عین الطاف است,حافظ,123 +غ��ل,9,0,ببر ز خلق و چو عنقا قیاس کار بگیر,حافظ,123 +غزل,10,1,که صیت گوشه نشینان ز قاف تا قاف است,حافظ,123 +غزل,11,0,حدیث مدعیان و خیال همکاران,حافظ,123 +غزل,12,1,همان حکایت زردوز و بوریاباف است,حافظ,123 +غزل,13,0,خموش حافظ و این نکته‌های چون زر سرخ,حافظ,123 +غزل,14,1,نگاه دار که قلاب شهر صراف است,حافظ,123 +غزل,1,0,در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است,حافظ,124 +غزل,2,1,صراحی می ناب و سفینه غزل است,حافظ,124 +غزل,3,0,جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است,حافظ,124 +غزل,4,1,پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است,حافظ,124 +غزل,5,0,نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس,حافظ,124 +غزل,6,1,ملالت علما هم ز علم بی عمل است,حافظ,124 +غزل,7,0,به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب,حافظ,124 +غزل,8,1,جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است,حافظ,124 +غزل,9,0,بگیر طره مه چهره‌ای و قصه مخوان,حافظ,124 +غزل,10,1,که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است,حافظ,124 +غزل,11,0,دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت,حافظ,124 +غزل,12,1,ولی اجل به ره عمر رهزن امل است,حافظ,124 +غزل,13,0,به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش,حافظ,124 +غزل,14,1,چنین که حافظ ما مست باده ازل است,حافظ,124 +غزل,1,0,گل در بر و می در کف و معشوق به کام است,حافظ,125 +غزل,2,1,سلطان جهانم به چنین روز غلام است,حافظ,125 +غزل,3,0,گو شمع میارید در این جمع که امشب,حافظ,125 +غزل,4,1,در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است,حافظ,125 +غزل,5,0,در مذهب ما باده حلال است ولیکن,حافظ,125 +غزل,6,1,بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است,حافظ,125 +غزل,7,0,گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است,حافظ,125 +غزل,8,1,چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است,حافظ,125 +غزل,9,0,در مجلس ما عطر میامیز که ما را,حافظ,125 +غزل,10,1,هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است,حافظ,125 +غزل,11,0,از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر,حافظ,125 +غزل,12,1,زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است,حافظ,125 +غزل,13,0,تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است,حافظ,125 +غزل,14,1,همواره مرا کوی خرابات مقام است,حافظ,125 +غزل,15,0,از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است,حافظ,125 +غزل,16,1,وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است,حافظ,125 +غزل,17,0,میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز,حافظ,125 +غزل,18,1,وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است,حافظ,125 +غزل,19,0,با محتسبم عیب مگویید که او نیز,حافظ,125 +غزل,20,1,پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است,حافظ,125 +غزل,21,0,حافظ منشین بی می و معشوق زمانی,حافظ,125 +غزل,22,1,کایام گل و یاسمن و عید صیام است,حافظ,125 +غزل,1,0,به کوی میکده هر سالکی که ره دانست,حافظ,126 +غزل,2,1,دری دگر زدن اندیشه تبه دانست,حافظ,126 +غزل,3,0,زمانه افسر رندی نداد جز به کسی,حافظ,126 +غزل,4,1,که سرفرازی عالم در این کله دانست,حافظ,126 +غزل,5,0,بر آستانه میخانه هر که یافت رهی,حافظ,126 +غزل,6,1,ز فیض جام می اسرار خانقه دانست,حافظ,126 +غزل,7,0,هر آن که راز دو عالم ز خط ساغر خواند,حافظ,126 +غزل,8,1,رموز جام جم از نقش خاک ره دانست,حافظ,126 +غزل,9,0,ورای طاعت دیوانگان ز ما مطلب,حافظ,126 +غزل,10,1,که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دانست,حافظ,126 +غزل,11,0,دلم ز نرگس ساقی امان نخواست به جان,حافظ,126 +غزل,12,1,چرا که شیوه آن ترک دل سیه دانست,حافظ,126 +غزل,13,0,ز جور کوکب طالع سحرگهان چشمم,حافظ,126 +غزل,14,1,چنان گریست که ناهید دید و مه دانست,حافظ,126 +غزل,15,0,حدیث حافظ و ساغر که می‌زند پنهان,حافظ,126 +غزل,16,1,چه جای محتسب و شحنه پادشه دانست,حافظ,126 +غزل,17,0,بلندمرتبه شاهی که نه رواق سپهر,حافظ,126 +غزل,18,1,نمونه‌ای ز خم طاق بارگه دانست,حافظ,126 +غزل,1,0,صوفی از پرتو می راز نهانی دانست,حافظ,127 +غزل,2,1,گوهر هر کس از این لعل توانی دانست,حافظ,127 +غزل,3,0,قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس,حافظ,127 +غزل,4,1,که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست,حافظ,127 +غزل,5,0,عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده,حافظ,127 +غزل,6,1,بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست,حافظ,127 +غزل,7,0,آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم,حافظ,127 +غزل,8,1,محتسب نیز در این عیش نهانی دانست,حافظ,127 +غزل,9,0,دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید,حافظ,127 +غزل,10,1,ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست,حافظ,127 +غزل,11,0,سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق,حافظ,127 +غزل,12,1,هر که قدر نفس باد یمانی دانست,حافظ,127 +غزل,13,0,ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی,حافظ,127 +غزل,14,1,ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست,حافظ,127 +غزل,15,0,می بیاور که ننازد به گل باغ جهان,حافظ,127 +غزل,16,1,هر که غارتگری باد خزانی دانست,حافظ,127 +غزل,17,0,حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت,حافظ,127 +غزل,18,1,ز اثر تربیت آصف ثانی دانست,حافظ,127 +غزل,1,0,روضه خلد برین خلوت درویشان است,حافظ,128 +غزل,2,1,مایه محتشمی خدمت درویشان است,حافظ,128 +غزل,3,0,گنج عزلت که طلسمات عجایب دارد,حافظ,128 +غزل,4,1,فتح آن در نظر رحمت درویشان است,حافظ,128 +غزل,5,0,قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت,حافظ,128 +غزل,6,1,منظری از چمن نزهت درویشان است,حافظ,128 +غزل,7,0,آن چه زر می‌شود از پرتو آن قلب سیاه,حافظ,128 +غزل,8,1,کیمیاییست که در صحبت درویشان است,حافظ,128 +غزل,9,0,آن که پیشش بنهد تاج تکبر خورشید,حافظ,128 +غزل,10,1,کبریاییست که در حشمت درویشان است,حافظ,128 +غزل,11,0,دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال,حافظ,128 +غزل,12,1,بی تکلف بشنو دولت درویشان است,حافظ,128 +غزل,13,0,خسروان قبله حاجات جهانند ولی,حافظ,128 +غزل,14,1,سببش بندگی حضرت درویشان است,حافظ,128 +غزل,15,0,روی مقصود که شاهان به دعا می‌طلبند,حافظ,128 +غزل,16,1,مظهرش آینه طلعت درویشان است,حافظ,128 +غزل,17,0,از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی,حافظ,128 +غزل,18,1,از ازل تا به ابد فرصت درویشان است,حافظ,128 +غزل,19,0,ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را,حافظ,128 +غزل,20,1,سر و زر در کنف همت درویشان است,حافظ,128 +غزل,21,0,گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز,حافظ,128 +غزل,22,1,خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است,حافظ,128 +غزل,23,0,حافظ ار آب حیات ازلی می‌خواهی,حافظ,128 +غزل,24,1,منبعش خاک در خلوت درویشان است,حافظ,128 +غزل,25,0,من غلام نظر آصف عهدم کو را,حافظ,128 +غزل,26,1,صورت خواجگی و سیرت درویشان است,حافظ,128 +غزل,1,0,به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است,حافظ,129 +غزل,2,1,بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است,حافظ,129 +غزل,3,0,گرت ز دست برآید مراد خاطر ما,حافظ,129 +غزل,4,1,به دست باش که خیری به جای خویشتن است,حافظ,129 +غزل,5,0,به جانت ای بت شیرین دهن که همچون شمع,حافظ,129 +غزل,6,1,شبان تیره مرادم فنای خویشتن است,حافظ,129 +غزل,7,0,چو رای عشق زدی با تو گفتم ای بلبل,حافظ,129 +غزل,8,1,مکن که آن گل خندان برای خویشتن است,حافظ,129 +غزل,9,0,به مشک چین و چگل نیست بوی گل محتاج,حافظ,129 +غزل,10,1,که نافه‌هاش ز بند قبای خویشتن است,حافظ,129 +غزل,11,0,مرو به خانه ارباب بی‌مروت دهر,حافظ,129 +غزل,12,1,که گنج عافیتت در سرای خویشتن است,حافظ,129 +غزل,13,0,بسوخت حافظ و در شرط عشقبازی او,حافظ,129 +غزل,14,1,هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است,حافظ,129 +غزل,1,0,لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است,حافظ,130 +غزل,2,1,وز پی دیدن او دادن جان کار من است,حافظ,130 +غزل,3,0,شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز,حافظ,130 +غزل,4,1,هر که دل بردن او دید و در انکار من است,حافظ,130 +غزل,5,0,ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو,حافظ,130 +غزل,6,1,شاهراهیست که منزلگه دلدار من است,حافظ,130 +غزل,7,0,بنده طالع خویشم که در این قحط وفا,حافظ,130 +غزل,8,1,عشق آن لولی سرمست خریدار من است,حافظ,130 +غزل,9,0,طبله عطر گل و زلف عبیرافشانش,حافظ,130 +غزل,10,1,فیض یک شمه ز بوی خوش عطار من است,حافظ,130 +غزل,11,0,باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران,حافظ,130 +غزل,12,1,کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است,حافظ,130 +غزل,13,0,شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود,حافظ,130 +غزل,14,1,نرگس او که طبیب دل بیمار من است,حافظ,130 +غزل,15,0,آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت,حافظ,130 +غزل,16,1,یار شیرین سخن نادره گفتار من است,حافظ,130 +غزل,1,0,روزگاریست که سودای بتان دین من است,حافظ,131 +غزل,2,1,غم این کار نشاط دل غمگین من است,حافظ,131 +غزل,3,0,دیدن روی تو را دیده جان بین باید,حافظ,131 +غزل,4,1,وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است,حافظ,131 +غزل,5,0,یار من باش که زیب فلک و زینت دهر,حافظ,131 +غزل,6,1,از مه روی تو و اشک چو پروین من است,حافظ,131 +غزل,7,0,تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد,حافظ,131 +غزل,8,1,خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است,حافظ,131 +غزل,9,0,دولت فقر خدایا به من ارزانی دار,حافظ,131 +غزل,10,1,کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است,حافظ,131 +غزل,11,0,واعظ شحنه شناس این عظمت گو مفروش,حافظ,131 +غزل,12,1,زان که منزلگه سلطان دل مسکین من است,حافظ,131 +غزل,13,0,یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست,حافظ,131 +غزل,14,1,که مغیلان طریقش گل و نسرین من است,حافظ,131 +غزل,15,0,حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان,حافظ,131 +غزل,16,1,که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است,حافظ,131 +غزل,1,0,منم که گوشه میخانه خانقاه من است,حافظ,132 +غزل,2,1,دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است,حافظ,132 +غزل,3,0,گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک,حافظ,132 +غزل,4,1,نوای من به سحر آه عذرخواه من است,حافظ,132 +غزل,5,0,ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله,حافظ,132 +غزل,6,1,گدای خاک در دوست پادشاه من است,حافظ,132 +غزل,7,0,غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست,حافظ,132 +غزل,8,1,جز این خیال ندارم خدا گواه من است,حافظ,132 +غزل,9,0,مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی,حافظ,132 +غزل,10,1,رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است,حافظ,132 +غزل,11,0,از آن زمان که بر این آستان نهادم روی,حافظ,132 +غزل,12,1,فراز مسند خورشید تکیه گاه من است,حافظ,132 +غزل,13,0,گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ,حافظ,132 +غزل,14,1,تو در طریق ادب باش گو گناه من است,حافظ,132 +غزل,1,0,ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است,حافظ,133 +غزل,2,1,ببین که در طلبت حال مردمان چون است,حافظ,133 +غزل,3,0,به یاد لعل تو و چشم مست میگونت,حافظ,133 +غزل,4,1,ز جام غم می لعلی که می‌خورم خون است,حافظ,133 +غزل,5,0,ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو,حافظ,133 +غزل,6,1,اگر طلوع کند طالعم همایون است,حافظ,133 +غزل,7,0,حکایت لب شیرین کلام فرهاد است,حافظ,133 +غزل,8,1,شکنج طره لیلی مقام مجنون است,حافظ,133 +غزل,9,0,دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است,حافظ,133 +غزل,10,1,سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است,حافظ,133 +غزل,11,0,ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی,حافظ,133 +غزل,12,1,که رنج خاطرم از جور دور گردون است,حافظ,133 +غزل,13,0,از آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیز,حافظ,133 +غزل,14,1,کنار دامن من همچو رود جیحون است,حافظ,133 +غزل,15,0,چگونه شاد شود اندرون غمگینم,حافظ,133 +غزل,16,1,به اختیار که از اختیار بیرون است,حافظ,133 +غزل,17,0,ز بیخودی طلب یار می‌کند حافظ,حافظ,133 +غزل,18,1,چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است,حافظ,133 +غزل,1,0,خم زلف تو دام کفر و دین است,حافظ,134 +غزل,2,1,ز کارستان او یک شمه این است,حافظ,134 +غزل,3,0,جمالت معجز حسن است لیکن,حافظ,134 +غزل,4,1,حدیث غمزه‌ات سحر مبین است,حافظ,134 +غزل,5,0,ز چشم شوخ تو جان کی توان برد,حافظ,134 +غزل,6,1,که دایم با کمان اندر کمین است,حافظ,134 +غزل,7,0,بر آن چشم سیه صد آفرین باد,حافظ,134 +غزل,8,1,که در عاشق کشی سحرآفرین است,حافظ,134 +غزل,9,0,عجب علمیست علم هیئت عشق,حافظ,134 +غزل,10,1,که چرخ هشتمش هفتم زمین است,حافظ,134 +غزل,11,0,تو پنداری که بدگو رفت و جان برد,حافظ,134 +غزل,12,1,حسابش با کرام الکاتبین است,حافظ,134 +غزل,13,0,مشو حافظ ز کید زلفش ایمن,حافظ,134 +غزل,14,1,که دل برد و کنون دربند دین است,حافظ,134 +غزل,1,0,دل سراپرده محبت اوست,حافظ,135 +غزل,2,1,دیده آیینه دار طلعت اوست,حافظ,135 +غزل,3,0,من که سر درنیاورم به دو کون,حافظ,135 +غزل,4,1,گردنم زیر بار منت اوست,حافظ,135 +غزل,5,0,تو و طوبی و ما و قامت یار,حافظ,135 +غزل,6,1,فکر هر کس به قدر همت اوست,حافظ,135 +غزل,7,0,گر من آلوده دامنم چه عجب,حافظ,135 +غزل,8,1,همه عالم گواه عصمت اوست,حافظ,135 +غزل,9,0,من که باشم در آن حرم که صبا,حافظ,135 +غزل,10,1,پرده دار حریم حرمت اوست,حافظ,135 +غزل,11,0,بی خیالش مباد منظر چشم,حافظ,135 +غزل,12,1,زان که این گوشه جای خلوت اوست,حافظ,135 +غزل,13,0,هر گل نو که شد چمن آرای,حافظ,135 +غزل,14,1,ز اثر رنگ و بوی صحبت اوست,حافظ,135 +غزل,15,0,دور مجنون گذشت و نوبت ماست,حافظ,135 +غزل,16,1,هر کسی پنج روز نوبت اوست,حافظ,135 +غزل,17,0,ملکت عاشقی و گنج طرب,حافظ,135 +غزل,18,1,هر چه دارم ز یمن همت اوست,حافظ,135 +غزل,19,0,من و دل گر فدا شدیم چه باک,حافظ,135 +غزل,20,1,غرض اندر میان سلامت اوست,حافظ,135 +غزل,21,0,فقر ظاهر مبین که حافظ را,حافظ,135 +غزل,22,1,سینه گنجینه محبت اوست,حافظ,135 +غزل,1,0,آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست,حافظ,136 +غزل,2,1,چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست,حافظ,136 +غزل,3,0,گر چه شیرین دهنان پادشهانند ولی,حافظ,136 +غزل,4,1,او سلیمان زمان است که خاتم با اوست,حافظ,136 +غزل,5,0,روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک,حافظ,136 +غزل,6,1,لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست,حافظ,136 +غزل,7,0,خال مشکین که بدان عارض گندمگون است,حافظ,136 +غزل,8,1,سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست,حافظ,136 +غزل,9,0,دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران,حافظ,136 +غزل,10,1,چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست,حافظ,136 +غزل,11,0,با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل,حافظ,136 +غزل,12,1,کشت ما را و دم عیسی مریم با اوست,حافظ,136 +غزل,13,0,حافظ از معتقدان است گرامی دارش,حافظ,136 +غزل,14,1,زان که بخشایش بس روح مکرم با اوست,حافظ,136 +غزل,1,0,سر ارادت ما و آستان حضرت دوست,حافظ,137 +غزل,2,1,که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست,حافظ,137 +غزل,3,0,نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر,حافظ,137 +غزل,4,1,نهادم آینه‌ها در مقابل رخ دوست,حافظ,137 +غزل,5,0,صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد,حافظ,137 +غزل,6,1,که چون شکنج ورق‌های غنچه تو بر توست,حافظ,137 +غزل,7,0,نه من سبوکش این دیر رندسوزم و بس,حافظ,137 +غزل,8,1,بسا سرا که در این کارخانه سنگ و سبوست,حافظ,137 +غزل,9,0,مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را,حافظ,137 +غزل,10,1,که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست,حافظ,137 +غزل,11,0,نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است,حافظ,137 +غزل,12,1,فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست,حافظ,137 +غزل,13,0,زبان ناطقه در وصف شوق نالان است,حافظ,137 +غزل,14,1,چه جای کلک بریده زبان بیهده گوست,حافظ,137 +غزل,15,0,رخ تو در دلم آمد مراد خواهم یافت,حافظ,137 +غزل,16,1,چرا که حال نکو در قفای فال نکوست,حافظ,137 +غزل,17,0,نه این زمان دل حافظ در آتش هوس است,حافظ,137 +غزل,18,1,که داغدار ازل همچو لاله خودروست,حافظ,137 +غزل,1,0,آن پیک نامور که رسید از دیار دوست,حافظ,139 +غزل,2,1,آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست,حافظ,139 +غزل,3,0,خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار,حافظ,139 +غزل,4,1,خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست,حافظ,139 +غزل,5,0,دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم,حافظ,139 +غزل,6,1,زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست,حافظ,139 +غزل,7,0,شکر خدا که از مدد بخت کارساز,حافظ,139 +غزل,8,1,بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست,حافظ,139 +غزل,9,0,سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار,حافظ,139 +غزل,10,1,در گردشند بر حسب اختیار دوست,حافظ,139 +غزل,11,0,گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند,حافظ,139 +غزل,12,1,ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست,حافظ,139 +غزل,13,0,کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح,حافظ,139 +غزل,14,1,زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست,حافظ,139 +غزل,15,0,ماییم و آستانه عشق و سر نیاز,حافظ,139 +غزل,16,1,تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست,حافظ,139 +غزل,17,0,دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک,حافظ,139 +غزل,18,1,منت خدای را که نیم شرمسار دوست,حافظ,139 +غزل,1,0,صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست,حافظ,140 +غزل,2,1,بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست,حافظ,140 +غزل,3,0,به جان او که به شکرانه جان برافشانم,حافظ,140 +غزل,4,1,اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست,حافظ,140 +غزل,5,0,و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار,حافظ,140 +غزل,6,1,برای دیده بیاور غباری از در دوست,حافظ,140 +غزل,7,0,من گدا و تمنای وصل او هیهات,حافظ,140 +غزل,8,1,مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست,حافظ,140 +غزل,9,0,دل صنوبریم همچو بید لرزان است,حافظ,140 +غزل,10,1,ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست,حافظ,140 +غزل,11,0,اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را,حافظ,140 +غزل,12,1,به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست,حافظ,140 +غزل,13,0,چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد,حافظ,140 +غزل,14,1,چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست,حافظ,140 +غزل,1,0,مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست,حافظ,141 +غزل,2,1,تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست,حافظ,141 +غزل,3,0,واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس,حافظ,141 +غزل,4,1,طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست,حافظ,141 +غزل,5,0,زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من,حافظ,141 +غزل,6,1,بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست,حافظ,141 +غزل,7,0,سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر,حافظ,141 +غزل,8,1,هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست,حافظ,141 +غزل,9,0,بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنک,حافظ,141 +غزل,10,1,دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست,حافظ,141 +غزل,11,0,گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا,حافظ,141 +غزل,12,1,خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست,حافظ,141 +غزل,13,0,میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق,حافظ,141 +غزل,14,1,ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست,حافظ,141 +غزل,15,0,حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز,حافظ,141 +غزل,16,1,زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست,حافظ,141 +غزل,1,0,روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست,حافظ,142 +غزل,2,1,در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست,حافظ,142 +غزل,3,0,گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست,حافظ,142 +غزل,4,1,چون من در آن دیار هزاران غریب هست,حافظ,142 +غزل,5,0,در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست,حافظ,142 +غزل,6,1,هر جا که هست پرتو روی حبیب هست,حافظ,142 +غزل,7,0,آن جا که کار صومعه را جلوه می‌دهند,حافظ,142 +غزل,8,1,ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست,حافظ,142 +غزل,9,0,عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد,حافظ,142 +غزل,10,1,ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست,حافظ,142 +غزل,11,0,فریاد حافظ این همه آخر به ه��زه نیست,حافظ,142 +غزل,12,1,هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست,حافظ,142 +غزل,1,0,اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست,حافظ,143 +غزل,2,1,زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست,حافظ,143 +غزل,3,0,پری نهفته رخ و دیو در کرشمه حسن,حافظ,143 +غزل,4,1,بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبیست,حافظ,143 +غزل,5,0,در این چمن گل بی خار کس نچید آری,حافظ,143 +غزل,6,1,چراغ مصطفوی با شرار بولهبیست,حافظ,143 +غزل,7,0,سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد,حافظ,143 +غزل,8,1,که کام بخشی او را بهانه بی سببیست,حافظ,143 +غزل,9,0,به نیم جو نخرم طاق خانقاه و رباط,حافظ,143 +غزل,10,1,مرا که مصطبه ایوان و پای خم طنبیست,حافظ,143 +غزل,11,0,جمال دختر رز نور چشم ماست مگر,حافظ,143 +غزل,12,1,که در نقاب زجاجی و پرده عنبیست,حافظ,143 +غزل,13,0,هزار عقل و ادب داشتم من ای خواجه,حافظ,143 +غزل,14,1,کنون که مست خرابم صلاح بی‌ادبیست,حافظ,143 +غزل,15,0,بیار می که چو حافظ هزارم استظهار,حافظ,143 +غزل,16,1,به گریه سحری و نیاز نیم شبیست,حافظ,143 +غزل,1,0,خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست,حافظ,144 +غزل,2,1,ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست,حافظ,144 +غزل,3,0,هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار,حافظ,144 +غزل,4,1,کس را وقوف نیست که انجام کار چیست,حافظ,144 +غزل,5,0,پیوند عمر بسته به موییست هوش دار,حافظ,144 +غزل,6,1,غمخوار خویش باش غم روزگار چیست,حافظ,144 +غزل,7,0,معنی آب زندگی و روضه ارم,حافظ,144 +غزل,8,1,جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست,حافظ,144 +غزل,9,0,مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند,حافظ,144 +غزل,10,1,ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست,حافظ,144 +غزل,11,0,راز درون پرده چه داند فلک خموش,حافظ,144 +غزل,12,1,ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست,حافظ,144 +غزل,13,0,سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست,حافظ,144 +غزل,14,1,معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست,حافظ,144 +غزل,15,0,زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست,حافظ,144 +غزل,16,1,تا در میانه خواسته کردگار چیست,حافظ,144 +غزل,1,0,بنال بلبل اگر با منت سر یاریست,حافظ,145 +غزل,2,1,که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست,حافظ,145 +غزل,3,0,در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست,حافظ,145 +غزل,4,1,چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست,حافظ,145 +غزل,5,0,بیار باده که رنگین کنیم جامه زرق,حافظ,145 +غزل,6,1,که مست جام غروریم و نام هشیاریست,حافظ,145 +غزل,7,0,خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست,حافظ,145 +غزل,8,1,که زیر سلسله رفتن طریق عیاریست,حافظ,145 +غزل,9,0,لطیفه‌ایست نهانی که عشق از او خیزد,حافظ,145 +غزل,10,1,که نام آن نه لب لعل و خط زنگاریست,حافظ,145 +غزل,11,0,جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال,حافظ,145 +غزل,12,1,هزار نکته در این کار و بار دلداریست,حافظ,145 +غزل,13,0,قلندران حقیقت به نیم جو نخرند,حافظ,145 +غزل,14,1,قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست,حافظ,145 +غزل,15,0,بر آستان تو مشکل توان رسید آری,حافظ,145 +غزل,16,1,عروج بر فلک سروری به دشواریست,حافظ,145 +غزل,17,0,سحر کرشمه چشمت به خواب می‌دیدم,حافظ,145 +غزل,18,1,زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست,حافظ,145 +غزل,19,0,دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ,حافظ,145 +غزل,20,1,که رستگاری جاوید در کم آزاریست,حافظ,145 +غزل,1,0,یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست,حافظ,146 +غزل,2,1,جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست,حافظ,146 +غزل,3,0,حالیا خانه برانداز دل و دین من است,حافظ,146 +غزل,4,1,تا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کیست,حافظ,146 +غزل,5,0,باده لعل لبش کز لب من دور مباد,حافظ,146 +غزل,6,1,راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست,حافظ,146 +غزل,7,0,دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو,حافظ,146 +غزل,8,1,بازپرسید خدا را که به پروا��ه کیست,حافظ,146 +غزل,9,0,می‌دهد هر کسش افسونی و معلوم نشد,حافظ,146 +غزل,10,1,که دل نازک او مایل افسانه کیست,حافظ,146 +غزل,11,0,یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین,حافظ,146 +غزل,12,1,در یکتای که و گوهر یک دانه کیست,حافظ,146 +غزل,13,0,گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو,حافظ,146 +غزل,14,1,زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست,حافظ,146 +غزل,1,0,ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست,حافظ,147 +غزل,2,1,حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست,حافظ,147 +غزل,3,0,مردم دیده ز لطف رخ او در رخ او,حافظ,147 +غزل,4,1,عکس خود دید گمان برد که مشکین خالیست,حافظ,147 +غزل,5,0,می‌چکد شیر هنوز از لب همچون شکرش,حافظ,147 +غزل,6,1,گر چه در شیوه گری هر مژه‌اش قتالیست,حافظ,147 +غزل,7,0,ای که انگشت نمایی به کرم در همه شهر,حافظ,147 +غزل,8,1,وه که در کار غریبان عجبت اهمالیست,حافظ,147 +غزل,9,0,بعد از اینم نبود شائبه در جوهر فرد,حافظ,147 +غزل,10,1,که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست,حافظ,147 +غزل,11,0,مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد,حافظ,147 +غزل,12,1,نیت خیر مگردان که مبارک فالیست,حافظ,147 +غزل,13,0,کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد,حافظ,147 +غزل,14,1,حافظ خسته که از ناله تنش چون نالیست,حافظ,147 +غزل,1,0,کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست,حافظ,148 +غزل,2,1,در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست,حافظ,148 +غزل,3,0,چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان,حافظ,148 +غزل,4,1,همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست,حافظ,148 +غزل,5,0,روی تو مگر آینه لطف الهیست,حافظ,148 +غزل,6,1,حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست,حافظ,148 +غزل,7,0,نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم,حافظ,148 +غزل,8,1,مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست,حافظ,148 +غزل,9,0,از بهر خدا زلف مپیرای که ما را,حافظ,148 +غزل,10,1,شب نیست که صد عربده با باد صبا نیست,حافظ,148 +غزل,11,0,بازآی که بی روی تو ای شمع دل افروز,حافظ,148 +غزل,12,1,در بزم حریفان اثر نور و صفا نیست,حافظ,148 +غزل,13,0,تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است,حافظ,148 +غزل,14,1,جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست,حافظ,148 +غزل,15,0,دی می‌شد و گفتم صنما عهد به جای آر,حافظ,148 +غزل,16,1,گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست,حافظ,148 +غزل,17,0,گر پیر مغان مرشد من شد چه تفاوت,حافظ,148 +غزل,18,1,در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست,حافظ,148 +غزل,19,0,عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت,حافظ,148 +غزل,20,1,با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست,حافظ,148 +غزل,21,0,در صومعه زاهد و در خلوت صوفی,حافظ,148 +غزل,22,1,جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست,حافظ,148 +غزل,23,0,ای چنگ فروبرده به خون دل حافظ,حافظ,148 +غزل,24,1,فکرت مگر از غیرت قرآن و خدا نیست,حافظ,148 +غزل,1,0,زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست,حافظ,150 +غزل,2,1,در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست,حافظ,150 +غزل,3,0,در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست,حافظ,150 +غزل,4,1,در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست,حافظ,150 +غزل,5,0,تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند,حافظ,150 +غزل,6,1,عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست,حافظ,150 +غزل,7,0,چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش,حافظ,150 +غزل,8,1,زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست,حافظ,150 +غزل,9,0,این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است,حافظ,150 +غزل,10,1,کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست,حافظ,150 +غزل,11,0,صاحب دیوان ما گویی نمی‌داند حساب,حافظ,150 +غزل,12,1,کاندر این طغرا نشان حسبة لله نیست,حافظ,150 +غزل,13,0,هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو,حافظ,150 +غزل,14,1,کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست,حافظ,150 +غزل,15,0,بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود,حاف��,150 +غزل,16,1,خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست,حافظ,150 +غزل,17,0,هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست,حافظ,150 +غزل,18,1,ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست,حافظ,150 +غزل,19,0,بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است,حافظ,150 +غزل,20,1,ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست,حافظ,150 +غزل,21,0,حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست,حافظ,150 +غزل,22,1,عاشق دردی کش اندر بند مال و جاه نیست,حافظ,150 +غزل,1,0,راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست,حافظ,151 +غزل,2,1,آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست,حافظ,151 +غزل,3,0,هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود,حافظ,151 +غزل,4,1,در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست,حافظ,151 +غزل,5,0,ما را ز منع عقل مترسان و می بیار,حافظ,151 +غزل,6,1,کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست,حافظ,151 +غزل,7,0,از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد,حافظ,151 +غزل,8,1,جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست,حافظ,151 +غزل,9,0,او را به چشم پاک توان دید چون هلال,حافظ,151 +غزل,10,1,هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست,حافظ,151 +غزل,11,0,فرصت شمر طریقه رندی که این نشان,حافظ,151 +غزل,12,1,چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست,حافظ,151 +غزل,13,0,نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو,حافظ,151 +غزل,14,1,حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست,حافظ,151 +غزل,1,0,روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,2,1,منت خاک درت بر بصری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,3,0,ناظر روی تو صاحب نظرانند آری,حافظ,152 +غزل,4,1,سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,5,0,اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب,حافظ,152 +غزل,6,1,خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,7,0,تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی,حافظ,152 +غزل,8,1,سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,9,0,تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند,حافظ,152 +غزل,10,1,با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,11,0,من از این طالع شوریده برنجم ور نی,حافظ,152 +غزل,12,1,بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,13,0,از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش,حافظ,152 +غزل,14,1,غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,15,0,مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز,حافظ,152 +غزل,16,1,ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,17,0,شیر در بادیه عشق تو روباه شود,حافظ,152 +غزل,18,1,آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,19,0,آب چشمم که بر او منت خاک در توست,حافظ,152 +غزل,20,1,زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,21,0,از وجودم قدری نام و نشان هست که هست,حافظ,152 +غزل,22,1,ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,23,0,غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است,حافظ,152 +غزل,24,1,در سراپای وجودت هنری نیست که نیست,حافظ,152 +غزل,1,0,حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,2,1,باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,3,0,از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است,حافظ,153 +غزل,4,1,غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,5,0,منت سدره و طوبی ز پی سایه مکش,حافظ,153 +غزل,6,1,که چو خوش بنگری ای سرو روان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,7,0,دولت آن است که بی خون دل آید به کنار,حافظ,153 +غزل,8,1,ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,9,0,پنج روزی که در این مرحله مهلت داری,حافظ,153 +غزل,10,1,خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,11,0,بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی,حافظ,153 +غزل,12,1,فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,13,0,زاهد ایمن مشو از بازی غیرت زنهار,حافظ,153 +غزل,14,1,که ره از صومعه تا دیر مغان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,15,0,دردمندی من سوخته زار و نزار,حافظ,153 +غزل,16,1,ظاهرا حاجت تقریر و بیان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,17,0,نام حافظ رقم نیک پذیرفت ولی,حافظ,153 +غزل,18,1,پیش رندان رقم سود و زیان این همه نیست,حافظ,153 +غزل,1,0,خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست,حافظ,154 +غزل,2,1,تاب آن زلف پریشان تو بی چیزی نیست,حافظ,154 +غزل,3,0,از لبت شیر روان بود که من می‌گفتم,حافظ,154 +غزل,4,1,این شکر گرد نمکدان تو بی چیزی نیست,حافظ,154 +غزل,5,0,جان درازی تو بادا که یقین می‌دانم,حافظ,154 +غزل,6,1,در کمان ناوک مژگان تو بی چیزی نیست,حافظ,154 +غزل,7,0,مبتلایی به غم محنت و اندوه فراق,حافظ,154 +غزل,8,1,ای دل این ناله و افغان تو بی چیزی نیست,حافظ,154 +غزل,9,0,دوش باد از سر کویش به گلستان بگذشت,حافظ,154 +غزل,10,1,ای گل این چاک گریبان تو بی چیزی نیست,حافظ,154 +غزل,11,0,درد عشق ار چه دل از خلق نهان می‌دارد,حافظ,154 +غزل,12,1,حافظ این دیده گریان تو بی چیزی نیست,حافظ,154 +غزل,1,0,جز آستان توام در جهان پناهی نیست,حافظ,155 +غزل,2,1,سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست,حافظ,155 +غزل,3,0,عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم,حافظ,155 +غزل,4,1,که تیغ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست,حافظ,155 +غزل,5,0,چرا ز کوی خرابات روی برتابم,حافظ,155 +غزل,6,1,کز این بهم به جهان هیچ رسم و راهی نیست,حافظ,155 +غزل,7,0,زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر,حافظ,155 +غزل,8,1,بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست,حافظ,155 +غزل,9,0,غلام نرگس جماش آن سهی سروم,حافظ,155 +غزل,10,1,که از شراب غرورش به کس نگاهی نیست,حافظ,155 +غزل,11,0,مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن,حافظ,155 +غزل,12,1,که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست,حافظ,155 +غزل,13,0,عنان کشیده رو ای پادشاه کشور حسن,حافظ,155 +غزل,14,1,که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست,حافظ,155 +غزل,15,0,چنین که از همه سو دام راه می‌بینم,حافظ,155 +غزل,16,1,به از حمایت زلفش مرا پناهی نیست,حافظ,155 +غزل,17,0,خزینه دل حافظ به زلف و خال مده,حافظ,155 +غزل,18,1,که کارهای چنین حد هر سیاهی نیست,حافظ,155 +غزل,1,0,بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت,حافظ,156 +غزل,2,1,و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت,حافظ,156 +غزل,3,0,گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست,حافظ,156 +غزل,4,1,گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت,حافظ,156 +غزل,5,0,یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض,حافظ,156 +غزل,6,1,پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت,حافظ,156 +غزل,7,0,در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست,حافظ,156 +غزل,8,1,خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت,حافظ,156 +غزل,9,0,خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم,حافظ,156 +غزل,10,1,کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت,حافظ,156 +غزل,11,0,گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن,حافظ,156 +غزل,12,1,شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت,حافظ,156 +غزل,13,0,وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر,حافظ,156 +غزل,14,1,ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت,حافظ,156 +غزل,15,0,چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت,حافظ,156 +غزل,16,1,شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت,حافظ,156 +غزل,1,0,دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت,حافظ,157 +غزل,2,1,بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت,حافظ,157 +غزل,3,0,یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم,حافظ,157 +غزل,4,1,افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت,حافظ,157 +غزل,5,0,بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار,حافظ,157 +غزل,6,1,حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت,حافظ,157 +غزل,7,0,با این همه هر آن که نه خواری کشید از او,حافظ,157 +غزل,8,1,هر جا که رفت هیچ کسش محترم نداشت,حافظ,157 +غزل,9,0,ساقی بیار باده و با محتسب بگو,حافظ,157 +غزل,10,1,انکار ما مکن که چنین جام جم نداشت,حافظ,157 +غزل,11,0,هر راهرو که ره به حریم درش نبرد,حافظ,157 +غزل,12,1,مسکین برید وادی و ره در حرم نداشت,حافظ,157 +غزل,13,0,حافظ ببر تو گوی فصاحت که مدعی,حافظ,157 +غزل,14,1,هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت,حافظ,157 +غزل,1,0,کنون که می‌دمد از بوستان نسیم بهشت,حافظ,158 +غزل,2,1,من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت,حافظ,158 +غزل,3,0,گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز,حافظ,158 +غزل,4,1,که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت,حافظ,158 +غزل,5,0,چمن حکایت اردیبهشت می‌گوید,حافظ,158 +غزل,6,1,نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت,حافظ,158 +غزل,7,0,به می عمارت دل کن که این جهان خراب,حافظ,158 +غزل,8,1,بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت,حافظ,158 +غزل,9,0,وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد,حافظ,158 +غزل,10,1,چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت,حافظ,158 +غزل,11,0,مکن به نامه سیاهی ملامت من مست,حافظ,158 +غزل,12,1,که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت,حافظ,158 +غزل,13,0,قدم دریغ مدار از جنازه حافظ,حافظ,158 +غزل,14,1,که گر چه غرق گناه است می‌رود به بهشت,حافظ,158 +غزل,1,0,عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت,حافظ,159 +غزل,2,1,که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت,حافظ,159 +غزل,3,0,من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش,حافظ,159 +غزل,4,1,هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت,حافظ,159 +غزل,5,0,همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست,حافظ,159 +غزل,6,1,همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت,حافظ,159 +غزل,7,0,سر تسلیم من و خشت در میکده‌ها,حافظ,159 +غزل,8,1,مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت,حافظ,159 +غزل,9,0,ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل,حافظ,159 +غزل,10,1,تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت,حافظ,159 +غزل,11,0,نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس,حافظ,159 +غزل,12,1,پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت,حافظ,159 +غزل,13,0,حافظا روز اجل گر به کف آری جامی,حافظ,159 +غزل,14,1,یک سر از کوی خرابات برندت به بهشت,حافظ,159 +غزل,1,0,صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت,حافظ,160 +غزل,2,1,ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت,حافظ,160 +غزل,3,0,گل بخندید که از راست نرنجیم ولی,حافظ,160 +غزل,4,1,هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت,حافظ,160 +غزل,5,0,گر طمع داری از آن جام مرصع می لعل,حافظ,160 +غزل,6,1,ای بسا در که به نوک مژه‌ات باید سفت,حافظ,160 +غزل,7,0,تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد,حافظ,160 +غزل,8,1,هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت,حافظ,160 +غزل,9,0,در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا,حافظ,160 +غزل,10,1,زلف سنبل به نسیم سحری می‌آشفت,حافظ,160 +غزل,11,0,گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو,حافظ,160 +غزل,12,1,گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت,حافظ,160 +غزل,13,0,سخن عشق نه آن است که آید به زبان,حافظ,160 +غزل,14,1,ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت,حافظ,160 +غزل,15,0,اشک حافظ خرد و صبر به دریا انداخت,حافظ,160 +غزل,16,1,چه کند سوز غم عشق نیارست نهفت,حافظ,160 +غزل,1,0,آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت,حافظ,161 +غزل,2,1,آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت,حافظ,161 +غزل,3,0,تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین,حافظ,161 +غزل,4,1,کس واقف ما نیست که از دیده چه‌ها رفت,حافظ,161 +غزل,5,0,بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش,حافظ,161 +غزل,6,1,آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت,حافظ,161 +غزل,7,0,دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم,حافظ,161 +غزل,8,1,سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت,حافظ,161 +غزل,9,0,از پای فتادیم چو آمد غم هجران,حافظ,161 +غزل,10,1,در درد بمردیم چو از دست دوا رفت,حافظ,161 +غزل,11,0,دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت,حافظ,161 +غزل,12,1,ع��ریست که عمرم همه در کار دعا رفت,حافظ,161 +غزل,13,0,احرام چه بندیم چو آن قبله نه این جاست,حافظ,161 +غزل,14,1,در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت,حافظ,161 +غزل,15,0,دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید,حافظ,161 +غزل,16,1,هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت,حافظ,161 +غزل,17,0,ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه,حافظ,161 +غزل,18,1,زان پیش که گویند که از دار فنا رفت,حافظ,161 +غزل,1,0,گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت,حافظ,162 +غزل,2,1,ور ز هندوی شما بر ما جفایی رفت رفت,حافظ,162 +غزل,3,0,برق عشق ار خرمن پشمینه پوشی سوخت سوخت,حافظ,162 +غزل,4,1,جور شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت,حافظ,162 +غزل,5,0,در طریقت رنجش خاطر نباشد می بیار,حافظ,162 +غزل,6,1,هر کدورت را که بینی چون صفایی رفت رفت,حافظ,162 +غزل,7,0,عشقبازی را تحمل باید ای دل پای دار,حافظ,162 +غزل,8,1,گر ملالی بود بود و گر خطایی رفت رفت,حافظ,162 +غزل,9,0,گر دلی از غمزه دلدار باری برد برد,حافظ,162 +غزل,10,1,ور میان جان و جانان ماجرایی رفت رفت,حافظ,162 +غزل,11,0,از سخن چینان ملالت‌ها پدید آمد ولی,حافظ,162 +غزل,12,1,گر میان همنشینان ناسزایی رفت رفت,حافظ,162 +غزل,13,0,عیب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه,حافظ,162 +غزل,14,1,پای آزادی چه بندی گر به جایی رفت رفت,حافظ,162 +غزل,1,0,ساقی بیار باده که ماه صیام رفت,حافظ,163 +غزل,2,1,درده قدح که موسم ناموس و نام رفت,حافظ,163 +غزل,3,0,وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم,حافظ,163 +غزل,4,1,عمری که بی حضور صراحی و جام رفت,حافظ,163 +غزل,5,0,مستم کن آن چنان که ندانم ز بیخودی,حافظ,163 +غزل,6,1,در عرصه خیال که آمد کدام رفت,حافظ,163 +غزل,7,0,بر بوی آن که جرعه جامت به ما رسد,حافظ,163 +غزل,8,1,در مصطبه دعای تو هر صبح و شام رفت,حافظ,163 +غزل,9,0,دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید,حافظ,163 +غزل,10,1,تا بویی از نسیم می‌اش در مشام رفت,حافظ,163 +غزل,11,0,زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه,حافظ,163 +غزل,12,1,رند از ره نیاز به دارالسلام رفت,حافظ,163 +غزل,13,0,نقد دلی که بود مرا صرف باده شد,حافظ,163 +غزل,14,1,قلب سیاه بود از آن در حرام رفت,حافظ,163 +غزل,15,0,در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود,حافظ,163 +غزل,16,1,می ده که عمر در سر سودای خام رفت,حافظ,163 +غزل,17,0,دیگر مکن نصیحت حافظ که ره نیافت,حافظ,163 +غزل,18,1,گمگشته‌ای که باده نابش به کام رفت,حافظ,163 +غزل,1,0,شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت,حافظ,164 +غزل,2,1,روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت,حافظ,164 +غزل,3,0,گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود,حافظ,164 +غزل,4,1,بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت,حافظ,164 +غزل,5,0,بس که ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم,حافظ,164 +غزل,6,1,وز پی اش سوره اخلاص دمیدیم و برفت,حافظ,164 +غزل,7,0,عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد,حافظ,164 +غزل,8,1,دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت,حافظ,164 +غزل,9,0,شد چمان در چمن حسن و لطافت لیکن,حافظ,164 +غزل,10,1,در گلستان وصالش نچمیدیم و برفت,حافظ,164 +غزل,11,0,همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم,حافظ,164 +غزل,12,1,کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت,حافظ,164 +غزل,1,0,ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت,حافظ,165 +غزل,2,1,کار چراغ خلوتیان باز درگرفت,حافظ,165 +غزل,3,0,آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت,حافظ,165 +غزل,4,1,وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت,حافظ,165 +غزل,5,0,آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت,حافظ,165 +غزل,6,1,وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت,حافظ,165 +غزل,7,0,زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب,حافظ,165 +غزل,8,1,گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت,حافظ,165 +غزل,9,0,بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود,حافظ,165 +غزل,10,1,عیسی دمی خدا بفرس��اد و برگرفت,حافظ,165 +غزل,11,0,هر سروقد که بر مه و خور حسن می‌فروخت,حافظ,165 +غزل,12,1,چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت,حافظ,165 +غزل,13,0,زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست,حافظ,165 +غزل,14,1,کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت,حافظ,165 +غزل,15,0,حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت,حافظ,165 +غزل,16,1,تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت,حافظ,165 +غزل,1,0,حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت,حافظ,166 +غزل,2,1,آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت,حافظ,166 +غزل,3,0,افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع,حافظ,166 +غزل,4,1,شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت,حافظ,166 +غزل,5,0,زین آتش نهفته که در سینه من است,حافظ,166 +غزل,6,1,خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت,حافظ,166 +غزل,7,0,می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست,حافظ,166 +غزل,8,1,از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت,حافظ,166 +غزل,9,0,آسوده بر کنار چو پرگار می‌شدم,حافظ,166 +غزل,10,1,دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت,حافظ,166 +غزل,11,0,آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت,حافظ,166 +غزل,12,1,کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت,حافظ,166 +غزل,13,0,خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان,حافظ,166 +غزل,14,1,زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت,حافظ,166 +غزل,15,0,می خور که هر که آخر کار جهان بدید,حافظ,166 +غزل,16,1,از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت,حافظ,166 +غزل,17,0,بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند,حافظ,166 +غزل,18,1,کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت,حافظ,166 +غزل,19,0,حافظ چو آب لطف ز نظم تو می‌چکد,حافظ,166 +غزل,20,1,حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت,حافظ,166 +غزل,1,0,یا رب سببی ساز که یارم به سلامت,حافظ,168 +غزل,2,1,بازآید و برهاندم از بند ملامت,حافظ,168 +غزل,3,0,خاک ره آن یار سفرکرده بیارید,حافظ,168 +غزل,4,1,تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت,حافظ,168 +غزل,5,0,فریاد که از شش جهتم راه ببستند,حافظ,168 +غزل,6,1,آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت,حافظ,168 +غزل,7,0,امروز که در دست توام مرحمتی کن,حافظ,168 +غزل,8,1,فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت,حافظ,168 +غزل,9,0,ای آن که به تقریر و بیان دم زنی از عشق,حافظ,168 +غزل,10,1,ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت,حافظ,168 +غزل,11,0,درویش مکن ناله ز شمشیر احبا,حافظ,168 +غزل,12,1,کاین طایفه از کشته ستانند غرامت,حافظ,168 +غزل,13,0,در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی,حافظ,168 +غزل,14,1,بر می‌شکند گوشه محراب امامت,حافظ,168 +غزل,15,0,حاشا که من از جور و جفای تو بنالم,حافظ,168 +غزل,16,1,بیداد لطیفان همه لطف است و کرامت,حافظ,168 +غزل,17,0,کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ,حافظ,168 +غزل,18,1,پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت,حافظ,168 +غزل,1,0,ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,2,1,بنگر که از کجا به کجا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,3,0,حیف است طایری چو تو در خاکدان غم,حافظ,169 +غزل,4,1,زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,5,0,در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست,حافظ,169 +غزل,6,1,می‌بینمت عیان و دعا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,7,0,هر صبح و شام قافله‌ای از دعای خیر,حافظ,169 +غزل,8,1,در صحبت شمال و صبا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,9,0,تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب,حافظ,169 +غزل,10,1,جان عزیز خود به نوا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,11,0,ای غایب از نظر که شدی همنشین دل,حافظ,169 +غزل,12,1,می‌گویمت دعا و ثنا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,13,0,در روی خود تفرج صنع خدای کن,حافظ,169 +غزل,14,1,کآیینه‌ی خدای نما می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,15,0,تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند,حافظ,169 +غزل,16,1,قول و غزل به ساز و نوا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,17,0,ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت,حافظ,169 +غزل,18,1,با درد صبر کن که دوا ��ی‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,19,0,حافظ سرود مجلس ما ذکر خیر توست,حافظ,169 +غزل,20,1,بشتاب هان که اسب و قبا می‌فرستمت,حافظ,169 +غزل,1,0,ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت,حافظ,170 +غزل,2,1,جانم بسوختی و به دل دوست دارمت,حافظ,170 +غزل,3,0,تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک,حافظ,170 +غزل,4,1,باور مکن که دست ز دامن بدارمت,حافظ,170 +غزل,5,0,محراب ابرویت بنما تا سحرگهی,حافظ,170 +غزل,6,1,دست دعا برآرم و در گردن آرمت,حافظ,170 +غزل,7,0,گر بایدم شدن سوی هاروت بابلی,حافظ,170 +غزل,8,1,صد گونه جادویی بکنم تا بیارمت,حافظ,170 +غزل,9,0,خواهم که پیش میرمت ای بی‌وفا طبیب,حافظ,170 +غزل,10,1,بیمار بازپرس که در انتظارمت,حافظ,170 +غزل,11,0,صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار,حافظ,170 +غزل,12,1,بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت,حافظ,170 +غزل,13,0,خونم بریخت وز غم عشقم خلاص داد,حافظ,170 +غزل,14,1,منت پذیر غمزه خنجر گذارمت,حافظ,170 +غزل,15,0,می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار,حافظ,170 +غزل,16,1,تخم محبت است که در دل بکارمت,حافظ,170 +غزل,17,0,بارم ده از کرم سوی خود تا به سوز دل,حافظ,170 +غزل,18,1,در پای دم به دم گهر از دیده بارمت,حافظ,170 +غزل,19,0,حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست,حافظ,170 +غزل,20,1,فی الجمله می‌کنی و فرو می‌گذارمت,حافظ,170 +غزل,1,0,میر من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمت,حافظ,171 +غزل,2,1,خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت,حافظ,171 +غزل,3,0,گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست,حافظ,171 +غزل,4,1,خوش تقاضا می‌کنی پیش تقاضا میرمت,حافظ,171 +غزل,5,0,عاشق و مخمور و مهجورم بت ساقی کجاست,حافظ,171 +غزل,6,1,گو که بخرامد که پیش سروبالا میرمت,حافظ,171 +غزل,7,0,آن که عمری شد که تا بیمارم از سودای او,حافظ,171 +غزل,8,1,گو نگاهی کن که پیش چشم شهلا میرمت,حافظ,171 +غزل,9,0,گفته‌ای لعل لبم هم درد بخشد هم دوا,حافظ,171 +غزل,10,1,گاه پیش درد و گه پیش مداوا میرمت,حافظ,171 +غزل,11,0,خوش خرامان می‌روی چشم بد از روی تو دور,حافظ,171 +غزل,12,1,دارم اندر سر خیال آن که در پا میرمت,حافظ,171 +غزل,13,0,گر چه جای حافظ اندر خلوت وصل تو نیست,حافظ,171 +غزل,14,1,ای همه جای تو خوش پیش همه جا میرمت,حافظ,171 +غزل,1,0,چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت,حافظ,172 +غزل,2,1,حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت,حافظ,172 +غزل,3,0,به نوک خامه رقم کرده‌ای سلام مرا,حافظ,172 +غزل,4,1,که کارخانه دوران مباد بی رقمت,حافظ,172 +غزل,5,0,نگویم از من بی‌دل به سهو کردی یاد,حافظ,172 +غزل,6,1,که در حساب خرد نیست سهو بر قلمت,حافظ,172 +غزل,7,0,مرا ذلیل مگردان به شکر این نعمت,حافظ,172 +غزل,8,1,که داشت دولت سرمد عزیز و محترمت,حافظ,172 +غزل,9,0,بیا که با سر زلفت قرار خواهم کرد,حافظ,172 +غزل,10,1,که گر سرم برود برندارم از قدمت,حافظ,172 +غزل,11,0,ز حال ما دلت آگه شود مگر وقتی,حافظ,172 +غزل,12,1,که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت,حافظ,172 +غزل,13,0,روان تشنه ما را به جرعه‌ای دریاب,حافظ,172 +غزل,14,1,چو می‌دهند زلال خضر ز جام جمت,حافظ,172 +غزل,15,0,همیشه وقت تو ای عیسی صبا خوش باد,حافظ,172 +غزل,16,1,که جان حافظ دلخسته زنده شد به دمت,حافظ,172 +غزل,1,0,مدامم مست می‌دارد نسیم جعد گیسویت,حافظ,174 +غزل,2,1,خرابم می‌کند هر دم فریب چشم جادویت,حافظ,174 +غزل,3,0,پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن,حافظ,174 +غزل,4,1,که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت,حافظ,174 +غزل,5,0,سواد لوح بینش را عزیز از بهر آن دارم,حافظ,174 +غزل,6,1,که جان را نسخه‌ای باشد ز لوح خال هندویت,حافظ,174 +غزل,7,0,تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی,حافظ,174 +غزل,8,1,صبا را گو که بردارد زمانی برقع از رویت,حافظ,174 +غزل,9,0,و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی,حافظ,174 +غزل,10,1,برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویت,حافظ,174 +غزل,11,0,من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی‌حاصل,حافظ,174 +غزل,12,1,من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت,حافظ,174 +غزل,13,0,زهی همت که حافظ راست از دنیی و از عقبی,حافظ,174 +غزل,14,1,نیاید هیچ در چشمش به جز خاک سر کویت,حافظ,174 +غزل,1,0,درد ما را نیست درمان الغیاث,حافظ,175 +غزل,2,1,هجر ما را نیست پایان الغیاث,حافظ,175 +غزل,3,0,دین و دل بردند و قصد جان کنند,حافظ,175 +غزل,4,1,الغیاث از جور خوبان الغیاث,حافظ,175 +غزل,5,0,در بهای بوسه‌ای جانی طلب,حافظ,175 +غزل,6,1,می‌کنند این دلستانان الغیاث,حافظ,175 +غزل,7,0,خون ما خوردند این کافردلان,حافظ,175 +غزل,8,1,ای مسلمانان چه درمان الغیاث,حافظ,175 +غزل,9,0,همچو حافظ روز و شب بی خویشتن,حافظ,175 +غزل,10,1,گشته‌ام سوزان و گریان الغیاث,حافظ,175 +غزل,1,0,اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح,حافظ,177 +غزل,2,1,صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح,حافظ,177 +غزل,3,0,سواد زلف سیاه تو جاعل الظلمات,حافظ,177 +غزل,4,1,بیاض روی چو ماه تو فالق الاصباح,حافظ,177 +غزل,5,0,ز چین زلف کمندت کسی نیافت خلاص,حافظ,177 +غزل,6,1,از آن کمانچه ابرو و تیر چشم نجاح,حافظ,177 +غزل,7,0,ز دیده‌ام شده یک چشمه در کنار روان,حافظ,177 +غزل,8,1,که آشنا نکند در میان آن ملاح,حافظ,177 +غزل,9,0,لب چو آب حیات تو هست قوت جان,حافظ,177 +غزل,10,1,وجود خاکی ما را از اوست ذکر رواح,حافظ,177 +غزل,11,0,بداد لعل لبت بوسه‌ای به صد زاری,حافظ,177 +غزل,12,1,گرفت کام دلم ز او به صد هزار الحاح,حافظ,177 +غزل,13,0,دعای جان تو ورد زبان مشتاقان,حافظ,177 +غزل,14,1,همیشه تا که بود متصل مسا و صباح,حافظ,177 +غزل,15,0,صلاح و توبه و تقوی ز ما مجو حافظ,حافظ,177 +غزل,16,1,ز رند و عاشق و مجنون کسی نیافت صلاح,حافظ,177 +غزل,1,0,دل من در هوای روی فرخ,حافظ,178 +غزل,2,1,بود آشفته همچون موی فرخ,حافظ,178 +غزل,3,0,بجز هندوی زلفش هیچ کس نیست,حافظ,178 +غزل,4,1,که برخوردار شد از روی فرخ,حافظ,178 +غزل,5,0,سیاهی نیکبخت است آن که دایم,حافظ,178 +غزل,6,1,بود همراز و هم زانوی فرخ,حافظ,178 +غزل,7,0,شود چون بید لرزان سرو آزاد,حافظ,178 +غزل,8,1,اگر بیند قد دلجوی فرخ,حافظ,178 +غزل,9,0,بده ساقی شراب ارغوانی,حافظ,178 +غزل,10,1,به یاد نرگس جادوی فرخ,حافظ,178 +غزل,11,0,دوتا شد قامتم همچون کمانی,حافظ,178 +غزل,12,1,ز غم پیوسته چون ابروی فرخ,حافظ,178 +غزل,13,0,نسیم مشک تاتاری خجل کرد,حافظ,178 +غزل,14,1,شمیم زلف عنبربوی فرخ,حافظ,178 +غزل,15,0,اگر میل دل هر کس به جایست,حافظ,178 +غزل,16,1,بود میل دل من سوی فرخ,حافظ,178 +غزل,17,0,غلام همت آنم که باشد,حافظ,178 +غزل,18,1,چو حافظ بنده و هندوی فرخ,حافظ,178 +غزل,1,0,دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد,حافظ,179 +غزل,2,1,گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد,حافظ,179 +غزل,3,0,گفتم به باد می‌دهدم باده نام و ننگ,حافظ,179 +غزل,4,1,گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد,حافظ,179 +غزل,5,0,سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست,حافظ,179 +غزل,6,1,از بهر این معامله غمگین مباش و شاد,حافظ,179 +غزل,7,0,بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ,حافظ,179 +غزل,8,1,در معرضی که تخت سلیمان رود به باد,حافظ,179 +غزل,9,0,حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است,حافظ,179 +غزل,10,1,کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد,حافظ,179 +غزل,1,0,شراب و عیش نهان چیست کار بی‌بنیاد,حافظ,180 +غزل,2,1,زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد,حافظ,180 +غزل,3,0,گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکن,حافظ,180 +غزل,4,1,که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد,حافظ,180 +غزل,5,0,ز انقلاب زمانه عجب مدار که چ��خ,حافظ,180 +غزل,6,1,از این فسانه هزاران هزار دارد یاد,حافظ,180 +غزل,7,0,قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش,حافظ,180 +غزل,8,1,ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد,حافظ,180 +غزل,9,0,که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند,حافظ,180 +غزل,10,1,که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد,حافظ,180 +غزل,11,0,ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم,حافظ,180 +غزل,12,1,که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد,حافظ,180 +غزل,13,0,مگر که لاله بدانست بی‌وفایی دهر,حافظ,180 +غزل,14,1,که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد,حافظ,180 +غزل,15,0,بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم,حافظ,180 +غزل,16,1,مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد,حافظ,180 +غزل,17,0,نمی‌دهند اجازت مرا به سیر سفر,حافظ,180 +غزل,18,1,نسیم باد مصلا و آب رکن آباد,حافظ,180 +غزل,19,0,قدح مگیر چو حافظ مگر به ناله چنگ,حافظ,180 +غزل,20,1,که بسته‌اند بر ابریشم طرب دل شاد,حافظ,180 +غزل,1,0,دوش آگهی ز یار سفرکرده داد باد,حافظ,181 +غزل,2,1,من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد,حافظ,181 +غزل,3,0,کارم بدان رسید که همراز خود کنم,حافظ,181 +غزل,4,1,هر شام برق لامع و هر بامداد باد,حافظ,181 +غزل,5,0,در چین طره تو دل بی حفاظ من,حافظ,181 +غزل,6,1,هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد,حافظ,181 +غزل,7,0,امروز قدر پند عزیزان شناختم,حافظ,181 +غزل,8,1,یا رب روان ناصح ما از تو شاد باد,حافظ,181 +غزل,9,0,خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن,حافظ,181 +غزل,10,1,بند قبای غنچه گل می‌گشاد باد,حافظ,181 +غزل,11,0,از دست رفته بود وجود ضعیف من,حافظ,181 +غزل,12,1,صبحم به بوی وصل تو جان بازداد باد,حافظ,181 +غزل,13,0,حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد,حافظ,181 +غزل,14,1,جان‌ها فدای مردم نیکونهاد باد,حافظ,181 +غزل,1,0,روز وصل دوستداران یاد باد,حافظ,182 +غزل,2,1,یاد باد آن روزگاران یاد باد,حافظ,182 +غزل,3,0,کامم از تلخی غم چون زهر گشت,حافظ,182 +غزل,4,1,بانگ نوش شادخواران یاد باد,حافظ,182 +غزل,5,0,گر چه یاران فارغند از یاد من,حافظ,182 +غزل,6,1,از من ایشان را هزاران یاد باد,حافظ,182 +غزل,7,0,مبتلا گشتم در این بند و بلا,حافظ,182 +غزل,8,1,کوشش آن حق گزاران یاد باد,حافظ,182 +غزل,9,0,گر چه صد رود است در چشمم مدام,حافظ,182 +غزل,10,1,زنده رود باغ کاران یاد باد,حافظ,182 +غزل,11,0,راز حافظ بعد از این ناگفته ماند,حافظ,182 +غزل,12,1,ای دریغا رازداران یاد باد,حافظ,182 +غزل,1,0,جمالت آفتاب هر نظر باد,حافظ,183 +غزل,2,1,ز خوبی روی خوبت خوبتر باد,حافظ,183 +غزل,3,0,همای زلف شاهین شهپرت را,حافظ,183 +غزل,4,1,دل شاهان عالم زیر پر باد,حافظ,183 +غزل,5,0,کسی کو بسته زلفت نباشد,حافظ,183 +غزل,6,1,چو زلفت درهم و زیر و زبر باد,حافظ,183 +غزل,7,0,دلی کو عاشق رویت نباشد,حافظ,183 +غزل,8,1,همیشه غرقه در خون جگر باد,حافظ,183 +غزل,9,0,بتا چون غمزه‌ات ناوک فشاند,حافظ,183 +غزل,10,1,دل مجروح من پیشش سپر باد,حافظ,183 +غزل,11,0,چو لعل شکرینت بوسه بخشد,حافظ,183 +غزل,12,1,مذاق جان من ز او پرشکر باد,حافظ,183 +غزل,13,0,مرا از توست هر دم تازه عشقی,حافظ,183 +غزل,14,1,تو را هر ساعتی حسنی دگر باد,حافظ,183 +غزل,15,0,به جان مشتاق روی توست حافظ,حافظ,183 +غزل,16,1,تو را در حال مشتاقان نظر باد,حافظ,183 +غزل,1,0,صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد,حافظ,184 +غزل,2,1,ور نه اندیشه این کار فراموشش باد,حافظ,184 +غزل,3,0,آن که یک جرعه می از دست تواند دادن,حافظ,184 +غزل,4,1,دست با شاهد مقصود در آغوشش باد,حافظ,184 +غزل,5,0,پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت,حافظ,184 +غزل,6,1,آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد,حافظ,184 +غزل,7,0,شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود,حافظ,184 +غزل,8,1,شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد,حافظ,184 +غزل,9,0,گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت,حافظ,184 +غزل,10,1,جان فدای شکرین پسته خاموشش باد,حافظ,184 +غزل,11,0,چشمم از آینه داران خط و خالش گشت,حافظ,184 +غزل,12,1,لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد,حافظ,184 +غزل,13,0,نرگس مست نوازش کن مردم دارش,حافظ,184 +غزل,14,1,خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد,حافظ,184 +غزل,15,0,به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ,حافظ,184 +غزل,16,1,حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد,حافظ,184 +غزل,1,0,تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد,حافظ,185 +غزل,2,1,وجود نازکت آزرده گزند مباد,حافظ,185 +غزل,3,0,سلامت همه آفاق در سلامت توست,حافظ,185 +غزل,4,1,به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد,حافظ,185 +غزل,5,0,جمال صورت و معنی ز امن صحت توست,حافظ,185 +غزل,6,1,که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد,حافظ,185 +غزل,7,0,در این چمن چو درآید خزان به یغمایی,حافظ,185 +غزل,8,1,رهش به سرو سهی قامت بلند مباد,حافظ,185 +غزل,9,0,در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد,حافظ,185 +غزل,10,1,مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد,حافظ,185 +غزل,11,0,هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند,حافظ,185 +غزل,12,1,بر آتش تو به جز جان او سپند مباد,حافظ,185 +غزل,13,0,شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی,حافظ,185 +غزل,14,1,که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد,حافظ,185 +غزل,1,0,حسن تو همیشه در فزون باد,حافظ,186 +غزل,2,1,رویت همه ساله لاله گون باد,حافظ,186 +غزل,3,0,اندر سر ما خیال عشقت,حافظ,186 +غزل,4,1,هر روز که باد در فزون باد,حافظ,186 +غزل,5,0,هر سرو که در چمن درآید,حافظ,186 +غزل,6,1,در خدمت قامتت نگون باد,حافظ,186 +غزل,7,0,چشمی که نه فتنه تو باشد,حافظ,186 +غزل,8,1,چون گوهر اشک غرق خون باد,حافظ,186 +غزل,9,0,چشم تو ز بهر دلربایی,حافظ,186 +غزل,10,1,در کردن سحر ذوفنون باد,حافظ,186 +غزل,11,0,هر جا که دلیست در غم تو,حافظ,186 +غزل,12,1,بی صبر و قرار و بی سکون باد,حافظ,186 +غزل,13,0,قد همه دلبران عالم,حافظ,186 +غزل,14,1,پیش الف قدت چو نون باد,حافظ,186 +غزل,15,0,هر دل که ز عشق توست خالی,حافظ,186 +غزل,16,1,از حلقه وصل تو برون باد,حافظ,186 +غزل,17,0,لعل تو که هست جان حافظ,حافظ,186 +غزل,18,1,دور از لب مردمان دون باد,حافظ,186 +غزل,1,0,خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد,حافظ,187 +غزل,2,1,ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد,حافظ,187 +غزل,3,0,زلف خاتون ظفر شیفته پرچم توست,حافظ,187 +غزل,4,1,دیده فتح ابد عاشق جولان تو باد,حافظ,187 +غزل,5,0,ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست,حافظ,187 +غزل,6,1,عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد,حافظ,187 +غزل,7,0,طیره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد,حافظ,187 +غزل,8,1,غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد,حافظ,187 +غزل,9,0,نه به تنها حیوانات و نباتات و جماد,حافظ,187 +غزل,10,1,هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد,حافظ,187 +غزل,1,0,دیر است که دلدار پیامی نفرستاد,حافظ,188 +غزل,2,1,ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد,حافظ,188 +غزل,3,0,صد نامه فرستادم و آن شاه سواران,حافظ,188 +غزل,4,1,پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد,حافظ,188 +غزل,5,0,سوی من وحشی صفت عقل رمیده,حافظ,188 +غزل,6,1,آهوروشی کبک خرامی نفرستاد,حافظ,188 +غزل,7,0,دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست,حافظ,188 +غزل,8,1,وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد,حافظ,188 +غزل,9,0,فریاد که آن ساقی شکرلب سرمست,حافظ,188 +غزل,10,1,دانست که مخمورم و جامی نفرستاد,حافظ,188 +غزل,11,0,چندان که زدم لاف کرامات و مقامات,حافظ,188 +غزل,12,1,هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد,حافظ,188 +غزل,13,0,حافظ به ادب باش که واخواست نباشد,حافظ,188 +غزل,14,1,گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد,حافظ,188 +غزل,1,0,پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد,حافظ,189 +غزل,2,1,وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد,حافظ,189 +غزل,3,0,از راه نظر مرغ دلم گشت هواگیر,حافظ,189 +غزل,4,1,ای دیده نگه کن که به دام که درافتاد,حافظ,189 +غزل,5,0,دردا که از آن آهوی مشکین سیه چشم,حافظ,189 +غزل,6,1,چون نافه بسی خون دلم در جگر افتاد,حافظ,189 +غزل,7,0,از رهگذر خاک سر کوی شما بود,حافظ,189 +غزل,8,1,هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد,حافظ,189 +غزل,9,0,مژگان تو تا تیغ جهانگیر برآورد,حافظ,189 +غزل,10,1,بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد,حافظ,189 +غزل,11,0,بس تجربه کردیم در این دیر مکافات,حافظ,189 +غزل,12,1,با دردکشان هر که درافتاد برافتاد,حافظ,189 +غزل,13,0,گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد,حافظ,189 +غزل,14,1,با طینت اصلی چه کند بدگهر افتاد,حافظ,189 +غزل,15,0,حافظ که سر زلف بتان دست کشش بود,حافظ,189 +غزل,16,1,بس طرفه حریفیست کش اکنون به سر افتاد,حافظ,189 +غزل,1,0,عکس روی تو چو در آینه جام افتاد,حافظ,190 +غزل,2,1,عارف از خنده می در طمع خام افتاد,حافظ,190 +غزل,3,0,حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد,حافظ,190 +غزل,4,1,این همه نقش در آیینه اوهام افتاد,حافظ,190 +غزل,5,0,این همه عکس می و نقش نگارین که نمود,حافظ,190 +غزل,6,1,یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد,حافظ,190 +غزل,7,0,غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید,حافظ,190 +غزل,8,1,کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد,حافظ,190 +غزل,9,0,من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم,حافظ,190 +غزل,10,1,اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد,حافظ,190 +غزل,11,0,چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار,حافظ,190 +غزل,12,1,هر که در دایره گردش ایام افتاد,حافظ,190 +غزل,13,0,در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ,حافظ,190 +غزل,14,1,آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد,حافظ,190 +غزل,15,0,آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی,حافظ,190 +غزل,16,1,کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد,حافظ,190 +غزل,17,0,زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت,حافظ,190 +غزل,18,1,کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد,حافظ,190 +غزل,19,0,هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است,حافظ,190 +غزل,20,1,این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد,حافظ,190 +غزل,21,0,صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی,حافظ,190 +غزل,22,1,زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد,حافظ,190 +غزل,1,0,آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد,حافظ,191 +غزل,2,1,صبر و آرام تواند به من مسکین داد,حافظ,191 +غزل,3,0,وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت,حافظ,191 +غزل,4,1,هم تواند کرمش داد من غمگین داد,حافظ,191 +غزل,5,0,من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم,حافظ,191 +غزل,6,1,که عنان دل شیدا به لب شیرین داد,حافظ,191 +غزل,7,0,گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست,حافظ,191 +غزل,8,1,آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد,حافظ,191 +غزل,9,0,خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن,حافظ,191 +غزل,10,1,هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد,حافظ,191 +غزل,11,0,بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی,حافظ,191 +غزل,12,1,خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد,حافظ,191 +غزل,13,0,در کف غصه دوران دل حافظ خون شد,حافظ,191 +غزل,14,1,از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد,حافظ,191 +غزل,1,0,همای اوج سعادت به دام ما افتد,حافظ,193 +غزل,2,1,اگر تو را گذری بر مقام ما افتد,حافظ,193 +غزل,3,0,حباب وار براندازم از نشاط کلاه,حافظ,193 +غزل,4,1,اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد,حافظ,193 +غزل,5,0,شبی که ماه مراد از افق شود طالع,حافظ,193 +غزل,6,1,بود که پرتو نوری به بام ما افتد,حافظ,193 +غزل,7,0,به بارگاه تو چون باد را نباشد بار,حافظ,193 +غزل,8,1,کی اتفاق مجال سلام ما افتد,حافظ,193 +غزل,9,0,چو جان فدای لبش شد خیال می‌بستم,حافظ,193 +غزل,10,1,که قطره‌ای ز زلالش به کام ما افتد,حافظ,193 +غزل,11,0,خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز,حافظ,193 +غزل,12,1,کز این شکار فراوان به دام ما افتد,حافظ,193 +غزل,13,0,به ناامیدی از این در مرو بزن فالی,حافظ,193 +غزل,14,1,بود که قرعه دولت به نام ما افتد,حافظ,193 +غزل,15,0,ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ,حافظ,193 +غزل,16,1,نسیم گلشن جان در مشام ما افتد,حافظ,193 +غزل,1,0,درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد,حافظ,194 +غزل,2,1,نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد,حافظ,194 +غزل,3,0,چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان,حافظ,194 +غزل,4,1,که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد,حافظ,194 +غزل,5,0,شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما,حافظ,194 +غزل,6,1,بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد,حافظ,194 +غزل,7,0,عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است,حافظ,194 +غزل,8,1,خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد,حافظ,194 +غزل,9,0,بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال,حافظ,194 +غزل,10,1,چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد,حافظ,194 +غزل,11,0,خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت,حافظ,194 +غزل,12,1,بفرما لعل نوشین را که زودش باقرار آرد,حافظ,194 +غزل,13,0,در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ,حافظ,194 +غزل,14,1,نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد,حافظ,194 +غزل,1,0,کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد,حافظ,195 +غزل,2,1,محقق است که او حاصل بصر دارد,حافظ,195 +غزل,3,0,چو خامه در ره فرمان او سر طاعت,حافظ,195 +غزل,4,1,نهاده‌ایم مگر او به تیغ بردارد,حافظ,195 +غزل,5,0,کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه,حافظ,195 +غزل,6,1,که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد,حافظ,195 +غزل,7,0,به پای بوس تو دست کسی رسید که او,حافظ,195 +غزل,8,1,چو آستانه بدین در همیشه سر دارد,حافظ,195 +غزل,9,0,ز زهد خشک ملولم کجاست باده ناب,حافظ,195 +غزل,10,1,که بوی باده مدامم دماغ تر دارد,حافظ,195 +غزل,11,0,ز باده هیچت اگر نیست این نه بس که تو را,حافظ,195 +غزل,12,1,دمی ز وسوسه عقل بی‌خبر دارد,حافظ,195 +غزل,13,0,کسی که از ره تقوا قدم برون ننهاد,حافظ,195 +غزل,14,1,به عزم میکده اکنون ره سفر دارد,حافظ,195 +غزل,15,0,دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد,حافظ,195 +غزل,16,1,چو لاله داغ هوایی که بر جگر دارد,حافظ,195 +غزل,1,0,دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد,حافظ,196 +غزل,2,1,که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد,حافظ,196 +غزل,3,0,سر ما فرونیاید به کمان ابروی کس,حافظ,196 +غزل,4,1,که درون گوشه گیران ز جهان فراغ دارد,حافظ,196 +غزل,5,0,ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم,حافظ,196 +غزل,6,1,تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد,حافظ,196 +غزل,7,0,به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله,حافظ,196 +غزل,8,1,به ندیم شاه ماند که به کف ایاغ دارد,حافظ,196 +غزل,9,0,شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن,حافظ,196 +غزل,10,1,مگر آن که شمع رویت به رهم چراغ دارد,حافظ,196 +غزل,11,0,من و شمع صبحگاهی سزد ار به هم بگرییم,حافظ,196 +غزل,12,1,که بسوختیم و از ما بت ما فراغ دارد,حافظ,196 +غزل,13,0,سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم,حافظ,196 +غزل,14,1,طرب آشیان بلبل بنگر که زاغ دارد,حافظ,196 +غزل,15,0,سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ,حافظ,196 +غزل,16,1,که نه خاطر تماشا نه هوای باغ دارد,حافظ,196 +غزل,1,0,آن کس که به دست جام دارد,حافظ,197 +غزل,2,1,سلطانی جم مدام دارد,حافظ,197 +غزل,3,0,آبی که خضر حیات از او یافت,حافظ,197 +غزل,4,1,در میکده جو که جام دارد,حافظ,197 +غزل,5,0,سررشته جان به جام بگذار,حافظ,197 +غزل,6,1,کاین رشته از او نظام دارد,حافظ,197 +غزل,7,0,ما و می و زاهدان و تقوا,حافظ,197 +غزل,8,1,تا یار سر کدام دارد,حافظ,197 +غزل,9,0,بیرون ز لب تو ساقیا نیست,حافظ,197 +غزل,10,1,در دور کسی که کام دارد,حافظ,197 +غزل,11,0,نرگ�� همه شیوه‌های مستی,حافظ,197 +غزل,12,1,از چشم خوشت به وام دارد,حافظ,197 +غزل,13,0,ذکر رخ و زلف تو دلم را,حافظ,197 +غزل,14,1,وردیست که صبح و شام دارد,حافظ,197 +غزل,15,0,بر سینه ریش دردمندان,حافظ,197 +غزل,16,1,لعلت نمکی تمام دارد,حافظ,197 +غزل,17,0,در چاه ذقن چو حافظ ای جان,حافظ,197 +غزل,18,1,حسن تو دو صد غلام دارد,حافظ,197 +غزل,1,0,دلی که غیب نمای است و جام جم دارد,حافظ,198 +غزل,2,1,ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد,حافظ,198 +غزل,3,0,به خط و خال گدایان مده خزینه دل,حافظ,198 +غزل,4,1,به دست شاهوشی ده که محترم دارد,حافظ,198 +غزل,5,0,نه هر درخت تحمل کند جفای خزان,حافظ,198 +غزل,6,1,غلام همت سروم که این قدم دارد,حافظ,198 +غزل,7,0,رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست,حافظ,198 +غزل,8,1,نهد به پای قدح هر که شش درم دارد,حافظ,198 +غزل,9,0,زر از بهای می اکنون چو گل دریغ مدار,حافظ,198 +غزل,10,1,که عقل کل به صدت عیب متهم دارد,حافظ,198 +غزل,11,0,ز سر غیب کس آگاه نیست قصه مخوان,حافظ,198 +غزل,12,1,کدام محرم دل ره در این حرم دارد,حافظ,198 +غزل,13,0,دلم که لاف تجرد زدی کنون صد شغل,حافظ,198 +غزل,14,1,به بوی زلف تو با باد صبحدم دارد,حافظ,198 +غزل,15,0,مراد دل ز که پرسم که نیست دلداری,حافظ,198 +غزل,16,1,که جلوه نظر و شیوه کرم دارد,حافظ,198 +غزل,17,0,ز جیب خرقه حافظ چه طرف بتوان بست,حافظ,198 +غزل,18,1,که ما صمد طلبیدیم و او صنم دارد,حافظ,198 +غزل,1,0,بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد,حافظ,199 +غزل,2,1,بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد,حافظ,199 +غزل,3,0,غبار خط بپوشانید خورشید رخش یا رب,حافظ,199 +غزل,4,1,بقای جاودانش ده که حسن جاودان دارد,حافظ,199 +غزل,5,0,چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود,حافظ,199 +غزل,6,1,ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد,حافظ,199 +غزل,7,0,ز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که می‌بینم,حافظ,199 +غزل,8,1,کمین از گوشه‌ای کرده‌ست و تیر اندر کمان دارد,حافظ,199 +غزل,9,0,چو دام طره افشاند ز گرد خاطر عشاق,حافظ,199 +غزل,10,1,به غماز صبا گوید که راز ما نهان دارد,حافظ,199 +غزل,11,0,بیفشان جرعه‌ای بر خاک و حال اهل دل بشنو,حافظ,199 +غزل,12,1,که از جمشید و کیخسرو فراوان داستان دارد,حافظ,199 +غزل,13,0,چو در رویت بخندد گل مشو در دامش ای بلبل,حافظ,199 +غزل,14,1,که بر گل اعتمادی نیست گر حسن جهان دارد,حافظ,199 +غزل,15,0,خدا را داد من بستان از او ای شحنه مجلس,حافظ,199 +غزل,16,1,که می با دیگری خورده‌ست و با من سر گران دارد,حافظ,199 +غزل,17,0,به فتراک ار همی‌بندی خدا را زود صیدم کن,حافظ,199 +غزل,18,1,که آفت‌هاست در تاخیر و طالب را زیان دارد,حافظ,199 +غزل,19,0,ز سروقد دلجویت مکن محروم چشمم را,حافظ,199 +غزل,20,1,بدین سرچشمه‌اش بنشان که خوش آبی روان دارد,حافظ,199 +غزل,21,0,ز خوف هجرم ایمن کن اگر امید آن داری,حافظ,199 +غزل,22,1,که از چشم بداندیشان خدایت در امان دارد,حافظ,199 +غزل,23,0,چه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوب,حافظ,199 +غزل,24,1,به تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد,حافظ,199 +غزل,1,0,هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد,حافظ,200 +غزل,2,1,سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد,حافظ,200 +غزل,3,0,حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است,حافظ,200 +غزل,4,1,کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد,حافظ,200 +غزل,5,0,دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان است,حافظ,200 +غزل,6,1,که نقش خاتم لعلش جهان زیر نگین دارد,حافظ,200 +غزل,7,0,لب لعل و خط مشکین چو آنش هست و اینش هست,حافظ,200 +غزل,8,1,بنازم دلبر خود را که حسنش آن و این دارد,حافظ,200 +غزل,9,0,به خواری منگر ای منعم ضعیفان و نحیفان را,حافظ,200 +غزل,10,1,که صدر مجلس عشرت گدای رهنشین دارد,حافظ,200 +غزل,11,0,چو بر روی زمین باشی توانایی غنیمت دان,حافظ,200 +غزل,12,1,که دوران ناتوانی‌ها بسی زیر زمین دارد,حافظ,200 +غزل,13,0,بلاگردان جان و تن دعای مستمندان است,حافظ,200 +غزل,14,1,که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشه چین دارد,حافظ,200 +غزل,15,0,صبا از عشق من رمزی بگو با آن شه خوبان,حافظ,200 +غزل,16,1,که صد جمشید و کیخسرو غلام کمترین دارد,حافظ,200 +غزل,17,0,و گر گوید نمی‌خواهم چو حافظ عاشق مفلس,حافظ,200 +غزل,18,1,بگوییدش که سلطانی گدایی همنشین دارد,حافظ,200 +غزل,1,0,مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد,حافظ,202 +غزل,2,1,نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد,حافظ,202 +غزل,3,0,عالم از ناله عشاق مبادا خالی,حافظ,202 +غزل,4,1,که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد,حافظ,202 +غزل,5,0,پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور,حافظ,202 +غزل,6,1,خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد,حافظ,202 +غزل,7,0,محترم دار دلم کاین مگس قندپرست,حافظ,202 +غزل,8,1,تا هواخواه تو شد فر همایی دارد,حافظ,202 +غزل,9,0,از عدالت نبود دور گرش پرسد حال,حافظ,202 +غزل,10,1,پادشاهی که به همسایه گدایی دارد,حافظ,202 +غزل,11,0,اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند,حافظ,202 +غزل,12,1,درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد,حافظ,202 +غزل,13,0,ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق,حافظ,202 +غزل,14,1,هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد,حافظ,202 +غزل,15,0,نغز گفت آن بت ترسابچه باده پرست,حافظ,202 +غزل,16,1,شادی روی کسی خور که صفایی دارد,حافظ,202 +غزل,17,0,خسروا حافظ درگاه نشین فاتحه خواند,حافظ,202 +غزل,18,1,و از زبان تو تمنای دعایی دارد,حافظ,202 +غزل,1,0,آن که از سنبل او غالیه تابی دارد,حافظ,203 +غزل,2,1,باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد,حافظ,203 +غزل,3,0,از سر کشته خود می‌گذری همچون باد,حافظ,203 +غزل,4,1,چه توان کرد که عمر است و شتابی دارد,حافظ,203 +غزل,5,0,ماه خورشید نمایش ز پس پرده زلف,حافظ,203 +غزل,6,1,آفتابیست که در پیش سحابی دارد,حافظ,203 +غزل,7,0,چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک,حافظ,203 +غزل,8,1,تا سهی سرو تو را تازه‌تر آبی دارد,حافظ,203 +غزل,9,0,غمزه شوخ تو خونم به خطا می‌ریزد,حافظ,203 +غزل,10,1,فرصتش باد که خوش فکر صوابی دارد,حافظ,203 +غزل,11,0,آب حیوان اگر این است که دارد لب دوست,حافظ,203 +غزل,12,1,روشن است این که خضر بهره سرابی دارد,حافظ,203 +غزل,13,0,چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر,حافظ,203 +غزل,14,1,ترک مست است مگر میل کبابی دارد,حافظ,203 +غزل,15,0,جان بیمار مرا نیست ز تو روی سؤال,حافظ,203 +غزل,16,1,ای خوش آن خسته که از دوست جوابی دارد,حافظ,203 +غزل,17,0,کی کند سوی دل خسته حافظ نظری,حافظ,203 +غزل,18,1,چشم مستش که به هر گوشه خرابی دارد,حافظ,203 +غزل,1,0,شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد,حافظ,204 +غزل,2,1,بنده طلعت آن باش که آنی دارد,حافظ,204 +غزل,3,0,شیوه حور و پری گر چه لطیف است ولی,حافظ,204 +غزل,4,1,خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد,حافظ,204 +غزل,5,0,چشمه چشم مرا ای گل خندان دریاب,حافظ,204 +غزل,6,1,که به امید تو خوش آب روانی دارد,حافظ,204 +غزل,7,0,گوی خوبی که برد از تو که خورشید آن جا,حافظ,204 +غزل,8,1,نه سواریست که در دست عنانی دارد,حافظ,204 +غزل,9,0,دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی,حافظ,204 +غزل,10,1,آری آری سخن عشق نشانی دارد,حافظ,204 +غزل,11,0,خم ابروی تو در صنعت تیراندازی,حافظ,204 +غزل,12,1,برده از دست هر آن کس که کمانی دارد,حافظ,204 +غزل,13,0,در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز,حافظ,204 +غزل,14,1,هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد,حافظ,204 +غزل,15,0,با خرابات نشینان ز کرامات ملاف,حافظ,204 +غزل,16,1,هر سخن وقتی و هر نکته مکا��ی دارد,حافظ,204 +غزل,17,0,مرغ زیرک نزند در چمنش پرده سرای,حافظ,204 +غزل,18,1,هر بهاری که به دنباله خزانی دارد,حافظ,204 +غزل,19,0,مدعی گو لغز و نکته به حافظ مفروش,حافظ,204 +غزل,20,1,کلک ما نیز زبانی و بیانی دارد,حافظ,204 +غزل,1,0,جان بی جمال جانان میل جهان ندارد,حافظ,205 +غزل,2,1,هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد,حافظ,205 +غزل,3,0,با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم,حافظ,205 +غزل,4,1,یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد,حافظ,205 +غزل,5,0,هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است,حافظ,205 +غزل,6,1,دردا که این معما شرح و بیان ندارد,حافظ,205 +غزل,7,0,سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن,حافظ,205 +غزل,8,1,ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد,حافظ,205 +غزل,9,0,چنگ خمیده قامت می‌خواندت به عشرت,حافظ,205 +غزل,10,1,بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد,حافظ,205 +غزل,11,0,ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز,حافظ,205 +غزل,12,1,مست است و در حق او کس این گمان ندارد,حافظ,205 +غزل,13,0,احوال گنج قارون کایام داد بر باد,حافظ,205 +غزل,14,1,در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد,حافظ,205 +غزل,15,0,گر خود رقیب شمع است اسرار از او بپوشان,حافظ,205 +غزل,16,1,کان شوخ سربریده بند زبان ندارد,حافظ,205 +غزل,17,0,کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ,حافظ,205 +غزل,18,1,زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد,حافظ,205 +غزل,1,0,روشنی طلعت تو ماه ندارد,حافظ,206 +غزل,2,1,پیش تو گل رونق گیاه ندارد,حافظ,206 +غزل,3,0,گوشه ابروی توست منزل جانم,حافظ,206 +غزل,4,1,خوشتر از این گوشه پادشاه ندارد,حافظ,206 +غزل,5,0,تا چه کند با رخ تو دود دل من,حافظ,206 +غزل,6,1,آینه دانی که تاب آه ندارد,حافظ,206 +غزل,7,0,شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت,حافظ,206 +غزل,8,1,چشم دریده ادب نگاه ندارد,حافظ,206 +غزل,9,0,دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری,حافظ,206 +غزل,10,1,جانب هیچ آشنا نگاه ندارد,حافظ,206 +غزل,11,0,رطل گرانم ده ای مرید خرابات,حافظ,206 +غزل,12,1,شادی شیخی که خانقاه ندارد,حافظ,206 +غزل,13,0,خون خور و خامش نشین که آن دل نازک,حافظ,206 +غزل,14,1,طاقت فریاد دادخواه ندارد,حافظ,206 +غزل,15,0,گو برو و آستین به خون جگر شوی,حافظ,206 +غزل,16,1,هر که در این آستانه راه ندارد,حافظ,206 +غزل,17,0,نی من تنها کشم تطاول زلفت,حافظ,206 +غزل,18,1,کیست که او داغ آن سیاه ندارد,حافظ,206 +غزل,19,0,حافظ اگر سجده تو کرد مکن عیب,حافظ,206 +غزل,20,1,کافر عشق ای صنم گناه ندارد,حافظ,206 +غزل,1,0,نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد,حافظ,207 +غزل,2,1,بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد,حافظ,207 +غزل,3,0,کو حریفی کش سرمست که پیش کرمش,حافظ,207 +غزل,4,1,عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد,حافظ,207 +غزل,5,0,باغبانا ز خزان بی‌خبرت می‌بینم,حافظ,207 +غزل,6,1,آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد,حافظ,207 +غزل,7,0,رهزن دهر نخفته‌ست مشو ایمن از او,حافظ,207 +غزل,8,1,اگر امروز نبرده‌ست که فردا ببرد,حافظ,207 +غزل,9,0,در خیال این همه لعبت به هوس می‌بازم,حافظ,207 +غزل,10,1,بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد,حافظ,207 +غزل,11,0,علم و فضلی که به چل سال دلم جمع آورد,حافظ,207 +غزل,12,1,ترسم آن نرگس مستانه به یغما ببرد,حافظ,207 +غزل,13,0,بانگ گاوی چه صدا بازدهد عشوه مخر,حافظ,207 +غزل,14,1,سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد,حافظ,207 +غزل,15,0,جام مینایی می سد ره تنگ دلیست,حافظ,207 +غزل,16,1,منه از دست که سیل غمت از جا ببرد,حافظ,207 +غزل,17,0,راه عشق ار چه کمینگاه کمانداران است,حافظ,207 +غزل,18,1,هر که دانسته رود صرفه ز اعدا ببرد,حافظ,207 +غزل,19,0,حافظ ار جان طلبد غمزه مستانه یار,حافظ,207 +غزل,20,1,خانه از غیر بپرداز و بهل تا ببرد,حافظ,207 +غزل,1,0,سحر بلبل حکایت با صبا کرد,حافظ,209 +غزل,2,1,که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد,حافظ,209 +غزل,3,0,از آن رنگ رخم خون در دل افتاد,حافظ,209 +غزل,4,1,وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد,حافظ,209 +غزل,5,0,غلام همت آن نازنینم,حافظ,209 +غزل,6,1,که کار خیر بی روی و ریا کرد,حافظ,209 +غزل,7,0,من از بیگانگان دیگر ننالم,حافظ,209 +غزل,8,1,که با من هر چه کرد آن آشنا کرد,حافظ,209 +غزل,9,0,گر از سلطان طمع کردم خطا بود,حافظ,209 +غزل,10,1,ور از دلبر وفا جستم جفا کرد,حافظ,209 +غزل,11,0,خوشش باد آن نسیم صبحگاهی,حافظ,209 +غزل,12,1,که درد شب نشینان را دوا کرد,حافظ,209 +غزل,13,0,نقاب گل کشید و زلف سنبل,حافظ,209 +غزل,14,1,گره بند قبای غنچه وا کرد,حافظ,209 +غزل,15,0,به هر سو بلبل عاشق در افغان,حافظ,209 +غزل,16,1,تنعم از میان باد صبا کرد,حافظ,209 +غزل,17,0,بشارت بر به کوی می فروشان,حافظ,209 +غزل,18,1,که حافظ توبه از زهد ریا کرد,حافظ,209 +غزل,19,0,وفا از خواجگان شهر با من,حافظ,209 +غزل,20,1,کمال دولت و دین بوالوفا کرد,حافظ,209 +غزل,1,0,بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد,حافظ,210 +غزل,2,1,هلال عید به دور قدح اشارت کرد,حافظ,210 +غزل,3,0,ثواب روزه و حج قبول آن کس برد,حافظ,210 +غزل,4,1,که خاک میکده عشق را زیارت کرد,حافظ,210 +غزل,5,0,مقام اصلی ما گوشه خرابات است,حافظ,210 +غزل,6,1,خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد,حافظ,210 +غزل,7,0,بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل,حافظ,210 +غزل,8,1,بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد,حافظ,210 +غزل,9,0,نماز در خم آن ابروان محرابی,حافظ,210 +غزل,10,1,کسی کند که به خون جگر طهارت کرد,حافظ,210 +غزل,11,0,فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز,حافظ,210 +غزل,12,1,نظر به دردکشان از سر حقارت کرد,حافظ,210 +غزل,13,0,به روی یار نظر کن ز دیده منت دار,حافظ,210 +غزل,14,1,که کار دیده نظر از سر بصارت کرد,حافظ,210 +غزل,15,0,حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ,حافظ,210 +غزل,16,1,اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد,حافظ,210 +غزل,1,0,به آب روشن می عارفی طهارت کرد,حافظ,211 +غزل,2,1,علی الصباح که میخانه را زیارت کرد,حافظ,211 +غزل,3,0,همین که ساغر زرین خور نهان گردید,حافظ,211 +غزل,4,1,هلال عید به دور قدح اشارت کرد,حافظ,211 +غزل,5,0,خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد,حافظ,211 +غزل,6,1,به آب دیده و خون جگر طهارت کرد,حافظ,211 +غزل,7,0,امام خواجه که بودش سر نماز دراز,حافظ,211 +غزل,8,1,به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد,حافظ,211 +غزل,9,0,دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب,حافظ,211 +غزل,10,1,چه سود دید ندانم که این تجارت کرد,حافظ,211 +غزل,11,0,اگر امام جماعت طلب کند امروز,حافظ,211 +غزل,12,1,خبر دهید که حافظ به می طهارت کرد,حافظ,211 +غزل,1,0,بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد,حافظ,213 +غزل,2,1,باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد,حافظ,213 +غزل,3,0,طوطی ای را به خیال شکری دل خوش بود,حافظ,213 +غزل,4,1,ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد,حافظ,213 +غزل,5,0,قرة العین من آن میوه دل یادش باد,حافظ,213 +غزل,6,1,که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد,حافظ,213 +غزل,7,0,ساروان بار من افتاد خدا را مددی,حافظ,213 +غزل,8,1,که امید کرمم همره این محمل کرد,حافظ,213 +غزل,9,0,روی خاکی و نم چشم مرا خوار مدار,حافظ,213 +غزل,10,1,چرخ فیروزه طربخانه از این کهگل کرد,حافظ,213 +غزل,11,0,آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ,حافظ,213 +غزل,12,1,در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد,حافظ,213 +غزل,13,0,نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ,حافظ,213 +غزل,14,1,چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد,حافظ,213 +غزل,1,0,چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد,حافظ,214 +غزل,2,1,نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد,حافظ,214 +غزل,3,0,به هرزه بی می و معشوق عمر می‌گذرد,حاف��,214 +غزل,4,1,بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد,حافظ,214 +غزل,5,0,هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین,حافظ,214 +غزل,6,1,نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد,حافظ,214 +غزل,7,0,چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن,حافظ,214 +غزل,8,1,که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد,حافظ,214 +غزل,9,0,به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت,حافظ,214 +غزل,10,1,بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد,حافظ,214 +غزل,11,0,صبا کجاست که این جان خون گرفته چو گل,حافظ,214 +غزل,12,1,فدای نکهت گیسوی یار خواهم کرد,حافظ,214 +غزل,13,0,نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ,حافظ,214 +غزل,14,1,طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد,حافظ,214 +غزل,1,0,دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,2,1,تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,3,0,آن چه سعی است من اندر طلبت بنمایم,حافظ,215 +غزل,4,1,این قدر هست که تغییر قضا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,5,0,دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست,حافظ,215 +غزل,6,1,به فسوسی که کند خصم رها نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,7,0,عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفت,حافظ,215 +غزل,8,1,نسبت دوست به هر بی سر و پا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,9,0,سروبالای من آن گه که درآید به سماع,حافظ,215 +غزل,10,1,چه محل جامه جان را که قبا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,11,0,نظر پاک تواند رخ جانان دیدن,حافظ,215 +غزل,12,1,که در آیینه نظر جز به صفا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,13,0,مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست,حافظ,215 +غزل,14,1,حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,15,0,غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن,حافظ,215 +غزل,16,1,روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,17,0,من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف,حافظ,215 +غزل,18,1,تا به حدیست که آهسته دعا نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,19,0,بجز ابروی تو محراب دل حافظ نیست,حافظ,215 +غزل,20,1,طاعت غیر تو در مذهب ما نتوان کرد,حافظ,215 +غزل,1,0,دل از من برد و روی از من نهان کرد,حافظ,216 +غزل,2,1,خدا را با که این بازی توان کرد,حافظ,216 +غزل,3,0,شب تنهاییم در قصد جان بود,حافظ,216 +غزل,4,1,خیالش لطف‌های بی‌کران کرد,حافظ,216 +غزل,5,0,چرا چون لاله خونین دل نباشم,حافظ,216 +غزل,6,1,که با ما نرگس او سرگران کرد,حافظ,216 +غزل,7,0,که را گویم که با این درد جان سوز,حافظ,216 +غزل,8,1,طبیبم قصد جان ناتوان کرد,حافظ,216 +غزل,9,0,بدان سان سوخت چون شمعم که بر من,حافظ,216 +غزل,10,1,صراحی گریه و بربط فغان کرد,حافظ,216 +غزل,11,0,صبا گر چاره داری وقت وقت است,حافظ,216 +غزل,12,1,که درد اشتیاقم قصد جان کرد,حافظ,216 +غزل,13,0,میان مهربانان کی توان گفت,حافظ,216 +غزل,14,1,که یار ما چنین گفت و چنان کرد,حافظ,216 +غزل,15,0,عدو با جان حافظ آن نکردی,حافظ,216 +غزل,16,1,که تیر چشم آن ابروکمان کرد,حافظ,216 +غزل,1,0,یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد,حافظ,217 +غزل,2,1,به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد,حافظ,217 +غزل,3,0,آن جوان بخت که می‌زد رقم خیر و قبول,حافظ,217 +غزل,4,1,بنده پیر ندانم ز چه آزاد نکرد,حافظ,217 +غزل,5,0,کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلک,حافظ,217 +غزل,6,1,رهنمونیم به پای علم داد نکرد,حافظ,217 +غزل,7,0,دل به امید صدایی که مگر در تو رسد,حافظ,217 +غزل,8,1,ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد,حافظ,217 +غزل,9,0,سایه تا بازگرفتی ز چمن مرغ سحر,حافظ,217 +غزل,10,1,آشیان در شکن طره شمشاد نکرد,حافظ,217 +غزل,11,0,شاید ار پیک صبا از تو بیاموزد کار,حافظ,217 +غزل,12,1,زان که چالاکتر از این حرکت باد نکرد,حافظ,217 +غزل,13,0,کلک مشاطه صنعش نکشد نقش مراد,حافظ,217 +غزل,14,1,هر که اقرار بدین حسن خداداد نکرد,حافظ,217 +غزل,15,0,مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق,حافظ,217 +غزل,16,1,که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد,حافظ,217 +غزل,17,0,غزلیات عراقیست سرود حافظ,حافظ,217 +غزل,18,1,که شنید این ره دلسوز که فریاد نکرد,حافظ,217 +غزل,1,0,رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد,حافظ,218 +غزل,2,1,صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد,حافظ,218 +غزل,3,0,سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد,حافظ,218 +غزل,4,1,در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد,حافظ,218 +غزل,5,0,یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار,حافظ,218 +غزل,6,1,کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد,حافظ,218 +غزل,7,0,ماهی و مرغ دوش ز افغان من نخفت,حافظ,218 +غزل,8,1,وان شوخ دیده بین که سر از خواب برنکرد,حافظ,218 +غزل,9,0,می‌خواستم که میرمش اندر قدم چو شمع,حافظ,218 +غزل,10,1,او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد,حافظ,218 +غزل,11,0,جانا کدام سنگ‌دل بی‌کفایت است,حافظ,218 +غزل,12,1,کو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد,حافظ,218 +غزل,13,0,کلک زبان بریده حافظ در انجمن,حافظ,218 +غزل,14,1,با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد,حافظ,218 +غزل,1,0,دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد,حافظ,219 +غزل,2,1,یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد,حافظ,219 +غزل,3,0,یا بخت من طریق مروت فروگذاشت,حافظ,219 +غزل,4,1,یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد,حافظ,219 +غزل,5,0,گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم,حافظ,219 +غزل,6,1,چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد,حافظ,219 +غزل,7,0,شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار من,حافظ,219 +غزل,8,1,سودای دام عاشقی از سر به درنکرد,حافظ,219 +غزل,9,0,هر کس که دید روی تو بوسید چشم من,حافظ,219 +غزل,10,1,کاری که کرد دیده من بی نظر نکرد,حافظ,219 +غزل,11,0,من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمع,حافظ,219 +غزل,12,1,او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد,حافظ,219 +غزل,1,0,دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد,حافظ,220 +غزل,2,1,چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد,حافظ,220 +غزل,3,0,آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت,حافظ,220 +غزل,4,1,آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد,حافظ,220 +غزل,5,0,اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار,حافظ,220 +غزل,6,1,طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد,حافظ,220 +غزل,7,0,برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر,حافظ,220 +غزل,8,1,وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد,حافظ,220 +غزل,9,0,ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب,حافظ,220 +غزل,10,1,نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد,حافظ,220 +غزل,11,0,آن که پرنقش زد این دایره مینایی,حافظ,220 +غزل,12,1,کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد,حافظ,220 +غزل,13,0,فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت,حافظ,220 +غزل,14,1,یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد,حافظ,220 +غزل,1,0,دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد,حافظ,221 +غزل,2,1,شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد,حافظ,221 +غزل,3,0,آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید,حافظ,221 +غزل,4,1,تا نگویند حریفان که چرا دوری کرد,حافظ,221 +غزل,5,0,مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق,حافظ,221 +غزل,6,1,راه مستانه زد و چاره مخموری کرد,حافظ,221 +غزل,7,0,نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود,حافظ,221 +غزل,8,1,آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد,حافظ,221 +غزل,9,0,غنچه گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت,حافظ,221 +غزل,10,1,مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد,حافظ,221 +غزل,11,0,حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود,حافظ,221 +غزل,12,1,عرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد,حافظ,221 +غزل,1,0,سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد,حافظ,222 +غزل,2,1,وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد,حافظ,222 +غزل,3,0,گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است,حافظ,222 +غزل,4,1,طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد,حافظ,222 +غزل,5,0,مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش,حافظ,222 +غزل,6,1,کو به تأیید نظر حل معما می‌کرد,حافظ,222 +غزل,7,0,دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست,حافظ,222 +غزل,8,1,و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد,حافظ,222 +غزل,9,0,گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم,حافظ,222 +غزل,10,1,گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد,حافظ,222 +غزل,11,0,بی دلی در همه احوال خدا با او بود,حافظ,222 +غزل,12,1,او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد,حافظ,222 +غزل,13,0,این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا,حافظ,222 +غزل,14,1,سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد,حافظ,222 +غزل,15,0,گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند,حافظ,222 +غزل,16,1,جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد,حافظ,222 +غزل,17,0,فیض روح القدس ار باز مدد فرماید,حافظ,222 +غزل,18,1,دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد,حافظ,222 +غزل,19,0,گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست,حافظ,222 +غزل,20,1,گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد,حافظ,222 +غزل,1,0,صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,2,1,دل شوریده ما را به بو در کار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,3,0,من آن شکل صنوبر را ز باغ دیده برکندم,حافظ,225 +غزل,4,1,که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,5,0,فروغ ماه می‌دیدم ز بام قصر او روشن,حافظ,225 +غزل,6,1,که رو از شرم آن خورشید در دیوار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,7,0,ز بیم غارت عشقش دل پرخون رها کردم,حافظ,225 +غزل,8,1,ولی می‌ریخت خون و ره بدان هنجار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,9,0,به قول مطرب و ساقی برون رفتم گه و بی‌گه,حافظ,225 +غزل,10,1,کز آن راه گران قاصد خبر دشوار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,11,0,سراسر بخشش جانان طریق لطف و احسان بود,حافظ,225 +غزل,12,1,اگر تسبیح می‌فرمود اگر زنار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,13,0,عفاالله چین ابرویش اگر چه ناتوانم کرد,حافظ,225 +غزل,14,1,به عشوه هم پیامی بر سر بیمار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,15,0,عجب می‌داشتم دیشب ز حافظ جام و پیمانه,حافظ,225 +غزل,16,1,ولی منعش نمی‌کردم که صوفی وار می‌آورد,حافظ,225 +غزل,1,0,نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد,حافظ,226 +غزل,2,1,که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد,حافظ,226 +غزل,3,0,به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک,حافظ,226 +غزل,4,1,بدین نوید که باد سحرگهی آورد,حافظ,226 +غزل,5,0,بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان,حافظ,226 +غزل,6,1,در این جهان ز برای دل رهی آورد,حافظ,226 +غزل,7,0,همی‌رویم به شیراز با عنایت بخت,حافظ,226 +غزل,8,1,زهی رفیق که بختم به همرهی آورد,حافظ,226 +غزل,9,0,به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد,حافظ,226 +غزل,10,1,بسا شکست که با افسر شهی آورد,حافظ,226 +غزل,11,0,چه ناله‌ها که رسید از دلم به خرمن ماه,حافظ,226 +غزل,12,1,چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد,حافظ,226 +غزل,13,0,رساند رایت منصور بر فلک حافظ,حافظ,226 +غزل,14,1,که التجا به جناب شهنشهی آورد,حافظ,226 +غزل,1,0,یارم چو قدح به دست گیرد,حافظ,227 +غزل,2,1,بازار بتان شکست گیرد,حافظ,227 +غزل,3,0,هر کس که بدید چشم او گفت,حافظ,227 +غزل,4,1,کو محتسبی که مست گیرد,حافظ,227 +غزل,5,0,در بحر فتاده‌ام چو ماهی,حافظ,227 +غزل,6,1,تا یار مرا به شست گیرد,حافظ,227 +غزل,7,0,در پاش فتاده‌ام به زاری,حافظ,227 +غزل,8,1,آیا بود آن که دست گیرد,حافظ,227 +غزل,9,0,خرم دل آن که همچو حافظ,حافظ,227 +غزل,10,1,جامی ز می الست گیرد,حافظ,227 +غزل,1,0,دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,2,1,ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,3,0,خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو,حافظ,228 +غزل,4,1,که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,5,0,بیا ای ساقی گلرخ بیاور باده رنگین,حافظ,228 +غزل,6,1,که فکری در درون ما از این بهتر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,7,0,صراحی می‌کشم پنهان و مردم دفتر انگا��ند,حافظ,228 +غزل,8,1,عجب گر آتش این زرق در دفتر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,9,0,من این دلق مرقع را بخواهم سوختن روزی,حافظ,228 +غزل,10,1,که پیر می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,11,0,از آن رو هست یاران را صفاها با می لعلش,حافظ,228 +غزل,12,1,که غیر از راستی نقشی در آن جوهر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,13,0,سر و چشمی چنین دلکش تو گویی چشم از او بردوز,حافظ,228 +غزل,14,1,برو کاین وعظ بی‌معنی مرا در سر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,15,0,نصیحتگوی رندان را که با حکم قضا جنگ است,حافظ,228 +غزل,16,1,دلش بس تنگ می‌بینم مگر ساغر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,17,0,میان گریه می‌خندم که چون شمع اندر این مجلس,حافظ,228 +غزل,18,1,زبان آتشینم هست لیکن در نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,19,0,چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را,حافظ,228 +غزل,20,1,که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,21,0,سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است,حافظ,228 +غزل,22,1,چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,23,0,من آن آیینه را روزی به دست آرم سکندروار,حافظ,228 +غزل,24,1,اگر می‌گیرد این آتش زمانی ور نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,25,0,خدا را رحمی ای منعم که درویش سر کویت,حافظ,228 +غزل,26,1,دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,27,0,بدین شعر تر شیرین ز شاهنشه عجب دارم,حافظ,228 +غزل,28,1,که سر تا پای حافظ را چرا در زر نمی‌گیرد,حافظ,228 +غزل,1,0,ساقی ار باده از این دست به جام اندازد,حافظ,229 +غزل,2,1,عارفان را همه در شرب مدام اندازد,حافظ,229 +غزل,3,0,ور چنین زیر خم زلف نهد دانه خال,حافظ,229 +غزل,4,1,ای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد,حافظ,229 +غزل,5,0,ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف,حافظ,229 +غزل,6,1,سر و دستار نداند که کدام اندازد,حافظ,229 +غزل,7,0,زاهد خام که انکار می و جام کند,حافظ,229 +غزل,8,1,پخته گردد چو نظر بر می خام اندازد,حافظ,229 +غزل,9,0,روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز,حافظ,229 +غزل,10,1,دل چون آینه در زنگ ظلام اندازد,حافظ,229 +غزل,11,0,آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب,حافظ,229 +غزل,12,1,گرد خرگاه افق پرده شام اندازد,حافظ,229 +غزل,13,0,باده با محتسب شهر ننوشی زنهار,حافظ,229 +غزل,14,1,بخورد باده‌ات و سنگ به جام اندازد,حافظ,229 +غزل,15,0,حافظا سر ز کله گوشه خورشید برآر,حافظ,229 +غزل,16,1,بختت ار قرعه بدان ماه تمام اندازد,حافظ,229 +غزل,1,0,دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد,حافظ,230 +غزل,2,1,به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد,حافظ,230 +غزل,3,0,به کوی می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرند,حافظ,230 +غزل,4,1,زهی سجاده تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد,حافظ,230 +غزل,5,0,رقیبم سرزنش‌ها کرد کز این باب رخ برتاب,حافظ,230 +غزل,6,1,چه افتاد این سر ما را که خاک در نمی‌ارزد,حافظ,230 +غزل,7,0,شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است,حافظ,230 +غزل,8,1,کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمی‌ارزد,حافظ,230 +غزل,9,0,چه آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود,حافظ,230 +غزل,10,1,غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد,حافظ,230 +غزل,11,0,تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی,حافظ,230 +غزل,12,1,که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد,حافظ,230 +غزل,13,0,چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر,حافظ,230 +غزل,14,1,که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد,حافظ,230 +غزل,1,0,در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد,حافظ,231 +غزل,2,1,عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد,حافظ,231 +غزل,3,0,جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت,حافظ,231 +غزل,4,1,عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد,حافظ,231 +غزل,5,0,عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد,حافظ,231 +غزل,6,1,برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد,حافظ,231 +غزل,7,0,مدعی خواست که آید به تماشاگه راز,حافظ,231 +غزل,8,1,دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد,حافظ,231 +غزل,9,0,دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند,حافظ,231 +غزل,10,1,دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد,حافظ,231 +غزل,11,0,جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت,حافظ,231 +غزل,12,1,دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد,حافظ,231 +غزل,13,0,حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت,حافظ,231 +غزل,14,1,که قلم بر سر اسباب دل خرم زد,حافظ,231 +غزل,1,0,سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد,حافظ,232 +غزل,2,1,به دست مرحمت یارم در امیدواران زد,حافظ,232 +غزل,3,0,چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیست,حافظ,232 +غزل,4,1,برآمد خنده‌ای خوش بر غرور کامگاران زد,حافظ,232 +غزل,5,0,نگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاست,حافظ,232 +غزل,6,1,گره بگشود از ابرو و بر دل‌های یاران زد,حافظ,232 +غزل,7,0,من از رنگ صلاح آن دم به خون دل بشستم دست,حافظ,232 +غزل,8,1,که چشم باده پیمایش صلا بر هوشیاران زد,حافظ,232 +غزل,9,0,کدام آهن دلش آموخت این آیین عیاری,حافظ,232 +غزل,10,1,کز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد,حافظ,232 +غزل,11,0,خیال شهسواری پخت و شد ناگه دل مسکین,حافظ,232 +غزل,12,1,خداوندا نگه دارش که بر قلب سواران زد,حافظ,232 +غزل,13,0,در آب و رنگ رخسارش چه جان دادیم و خون خوردیم,حافظ,232 +غزل,14,1,چو نقشش دست داد اول رقم بر جان سپاران زد,حافظ,232 +غزل,15,0,منش با خرقه پشمین کجا اندر کمند آرم,حافظ,232 +غزل,16,1,زره مویی که مژگانش ره خنجرگزاران زد,حافظ,232 +غزل,17,0,نظر بر قرعه توفیق و یمن دولت شاه است,حافظ,232 +غزل,18,1,بده کام دل حافظ که فال بختیاران زد,حافظ,232 +غزل,19,0,شهنشاه مظفر فر شجاع ملک و دین منصور,حافظ,232 +غزل,20,1,که جود بی‌دریغش خنده بر ابر بهاران زد,حافظ,232 +غزل,21,0,از آن ساعت که جام می به دست او مشرف شد,حافظ,232 +غزل,22,1,زمانه ساغر شادی به یاد میگساران زد,حافظ,232 +غزل,23,0,ز شمشیر سرافشانش ظفر آن روز بدرخشید,حافظ,232 +غزل,24,1,که چون خورشید انجم سوز تنها بر هزاران زد,حافظ,232 +غزل,25,0,دوام عمر و ملک او بخواه از لطف حق ای دل,حافظ,232 +غزل,26,1,که چرخ این سکه دولت به دور روزگاران زد,حافظ,232 +غزل,1,0,راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد,حافظ,233 +غزل,2,1,شعری بخوان که با او رطل گران توان زد,حافظ,233 +غزل,3,0,بر آستان جانان گر سر توان نهادن,حافظ,233 +غزل,4,1,گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد,حافظ,233 +غزل,5,0,قد خمیده ما سهلت نماید اما,حافظ,233 +غزل,6,1,بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد,حافظ,233 +غزل,7,0,در خانقه نگنجد اسرار عشقبازی,حافظ,233 +غزل,8,1,جام می مغانه هم با مغان توان زد,حافظ,233 +غزل,9,0,درویش را نباشد برگ سرای سلطان,حافظ,233 +غزل,10,1,ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد,حافظ,233 +غزل,11,0,اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازند,حافظ,233 +غزل,12,1,عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد,حافظ,233 +غزل,13,0,گر دولت وصالت خواهد دری گشودن,حافظ,233 +غزل,14,1,سرها بدین تخیل بر آستان توان زد,حافظ,233 +غزل,15,0,عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است,حافظ,233 +غزل,16,1,چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد,حافظ,233 +غزل,17,0,شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست,حافظ,233 +غزل,18,1,گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد,حافظ,233 +غزل,19,0,حافظ به حق قرآن کز شید و زرق بازآی,حافظ,233 +غزل,20,1,باشد که گوی عیشی در این جهان توان زد,حافظ,233 +غزل,1,0,اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد,حافظ,234 +غزل,2,1,ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد,حافظ,234 +غزل,3,0,و گر به رهگذری یک دم از وفاداری,حافظ,234 +غزل,4,1,چو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد,حافظ,234 +غزل,5,0,و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس,حافظ,234 +غزل,6,1,ز حقه دهنش چون شکر فروریزد,حافظ,234 +غزل,7,0,من آن فریب که در نرگس تو می‌بینم,حافظ,234 +غزل,8,1,بس آب روی که با خاک ره برآمیزد,حافظ,234 +غزل,9,0,فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست,حافظ,234 +غزل,10,1,کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد,حافظ,234 +غزل,11,0,تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز,حافظ,234 +غزل,12,1,هزار بازی از این طرفه‌تر برانگیزد,حافظ,234 +غزل,13,0,بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ,حافظ,234 +غزل,14,1,که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد,حافظ,234 +غزل,1,0,به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,2,1,تو را در این سخن انکار کار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,3,0,اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده‌اند,حافظ,235 +غزل,4,1,کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,5,0,به حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز,حافظ,235 +غزل,6,1,به یار یک جهت حق گزار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,7,0,هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی,حافظ,235 +غزل,8,1,به دلپذیری نقش نگار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,9,0,هزار نقد به بازار کائنات آرند,حافظ,235 +غزل,10,1,یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,11,0,دریغ قافله عمر کان چنان رفتند,حافظ,235 +غزل,12,1,که گردشان به هوای دیار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,13,0,دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش,حافظ,235 +غزل,14,1,که بد به خاطر امیدوار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,15,0,چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را,حافظ,235 +غزل,16,1,غبار خاطری از رهگذار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,17,0,بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصه او,حافظ,235 +غزل,18,1,به سمع پادشه کامگار ما نرسد,حافظ,235 +غزل,1,0,هر که را با خط سبزت سر سودا باشد,حافظ,236 +غزل,2,1,پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد,حافظ,236 +غزل,3,0,من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم,حافظ,236 +غزل,4,1,داغ سودای توام سر سویدا باشد,حافظ,236 +غزل,5,0,تو خود ای گوهر یک دانه کجایی آخر,حافظ,236 +غزل,6,1,کز غمت دیده مردم همه دریا باشد,حافظ,236 +غزل,7,0,از بن هر مژه‌ام آب روان است بیا,حافظ,236 +غزل,8,1,اگرت میل لب جوی و تماشا باشد,حافظ,236 +غزل,9,0,چون گل و می دمی از پرده برون آی و درآ,حافظ,236 +غزل,10,1,که دگرباره ملاقات نه پیدا باشد,حافظ,236 +غزل,11,0,ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد,حافظ,236 +غزل,12,1,کاندر این سایه قرار دل شیدا باشد,حافظ,236 +غزل,13,0,چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری,حافظ,236 +غزل,14,1,سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد,حافظ,236 +غزل,1,0,من و انکار شراب این چه حکایت باشد,حافظ,237 +غزل,2,1,غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد,حافظ,237 +غزل,3,0,تا به غایت ره میخانه نمی‌دانستم,حافظ,237 +غزل,4,1,ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد,حافظ,237 +غزل,5,0,زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز,حافظ,237 +غزل,6,1,تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد,حافظ,237 +غزل,7,0,زاهد ار راه به رندی نبرد معذور است,حافظ,237 +غزل,8,1,عشق کاریست که موقوف هدایت باشد,حافظ,237 +غزل,9,0,من که شب‌ها ره تقوا زده‌ام با دف و چنگ,حافظ,237 +غزل,10,1,این زمان سر به ره آرم چه حکایت باشد,حافظ,237 +غزل,11,0,بنده پیر مغانم که ز جهلم برهاند,حافظ,237 +غزل,12,1,پیر ما هر چه کند عین عنایت باشد,حافظ,237 +غزل,13,0,دوش از این غصه نخفتم که رفیقی می‌گفت,حافظ,237 +غزل,14,1,حافظ ار مست بود جای شکایت باشد,حافظ,237 +غزل,1,0,نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد,حافظ,238 +غزل,2,1,ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد,حافظ,238 +غزل,3,0,صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی,حافظ,238 +غزل,4,1,شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد,حافظ,238 +غزل,5,0,خوش بود گر محک تجربه آید به میان,حافظ,238 +غزل,6,1,تا سیه روی شود هر که در او غش باشد,حافظ,238 +غزل,7,0,خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب,حافظ,238 +غزل,8,1,ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد,حافظ,238 +غزل,9,0,ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست,حافظ,238 +غزل,10,1,عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد,حافظ,238 +غزل,11,0,غم دنیای دنی چند خوری باده بخور,حافظ,238 +غزل,12,1,حیف باشد دل دانا که مشوش باشد,حافظ,238 +غزل,13,0,دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش,حافظ,238 +غزل,14,1,گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد,حافظ,238 +غزل,1,0,خوش است خلوت اگر یار یار من باشد,حافظ,239 +غزل,2,1,نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد,حافظ,239 +غزل,3,0,من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم,حافظ,239 +غزل,4,1,که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد,حافظ,239 +غزل,5,0,روا مدار خدایا که در حریم وصال,حافظ,239 +غزل,6,1,رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد,حافظ,239 +غزل,7,0,همای گو مفکن سایه شرف هرگز,حافظ,239 +غزل,8,1,در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد,حافظ,239 +غزل,9,0,بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل,حافظ,239 +غزل,10,1,توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد,حافظ,239 +غزل,11,0,هوای کوی تو از سر نمی‌رود آری,حافظ,239 +غزل,12,1,غریب را دل سرگشته با وطن باشد,حافظ,239 +غزل,13,0,به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ,حافظ,239 +غزل,14,1,چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد,حافظ,239 +غزل,1,0,کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد,حافظ,240 +غزل,2,1,یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد,حافظ,240 +غزل,3,0,از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار,حافظ,240 +غزل,4,1,صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد,حافظ,240 +غزل,5,0,غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل,حافظ,240 +غزل,6,1,شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد,حافظ,240 +غزل,7,0,هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز,حافظ,240 +غزل,8,1,نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد,حافظ,240 +غزل,9,0,جام می و خون دل هر یک به کسی دادند,حافظ,240 +غزل,10,1,در دایره قسمت اوضاع چنین باشد,حافظ,240 +غزل,11,0,در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود,حافظ,240 +غزل,12,1,کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد,حافظ,240 +غزل,13,0,آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر,حافظ,240 +غزل,14,1,کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد,حافظ,240 +غزل,1,0,خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد,حافظ,241 +غزل,2,1,که در دستت به جز ساغر نباشد,حافظ,241 +غزل,3,0,زمان خوشدلی دریاب و در یاب,حافظ,241 +غزل,4,1,که دایم در صدف گوهر نباشد,حافظ,241 +غزل,5,0,غنیمت دان و می خور در گلستان,حافظ,241 +غزل,6,1,که گل تا هفته دیگر نباشد,حافظ,241 +غزل,7,0,ایا پرلعل کرده جام زرین,حافظ,241 +غزل,8,1,ببخشا بر کسی کش زر نباشد,حافظ,241 +غزل,9,0,بیا ای شیخ و از خمخانه ما,حافظ,241 +غزل,10,1,شرابی خور که در کوثر نباشد,حافظ,241 +غزل,11,0,بشوی اوراق اگر همدرس مایی,حافظ,241 +غزل,12,1,که علم عشق در دفتر نباشد,حافظ,241 +غزل,13,0,ز من بنیوش و دل در شاهدی بند,حافظ,241 +غزل,14,1,که حسنش بسته زیور نباشد,حافظ,241 +غزل,15,0,شرابی بی خمارم بخش یا رب,حافظ,241 +غزل,16,1,که با وی هیچ درد سر نباشد,حافظ,241 +غزل,17,0,من از جان بنده سلطان اویسم,حافظ,241 +غزل,18,1,اگر چه یادش از چاکر نباشد,حافظ,241 +غزل,19,0,به تاج عالم آرایش که خورشید,حافظ,241 +غزل,20,1,چنین زیبنده افسر نباشد,حافظ,241 +غزل,21,0,کسی گیرد خطا بر نظم حافظ,حافظ,241 +غزل,22,1,که هیچش لطف در گوهر نباشد,حافظ,241 +غزل,1,0,گل بی رخ یار خوش نباشد,حافظ,242 +غزل,2,1,بی باده بهار خوش نباشد,حافظ,242 +غزل,3,0,طرف چمن و طواف بستان,حافظ,242 +غزل,4,1,بی لاله عذار خوش نباشد,حافظ,242 +غزل,5,0,رقصیدن سرو و حالت گل,حافظ,242 +غزل,6,1,بی صوت هزار خوش نباشد,حافظ,242 +غزل,7,0,با یار شکرلب گل اندام,حافظ,242 +غز��,8,1,بی بوس و کنار خوش نباشد,حافظ,242 +غزل,9,0,هر نقش که دست عقل بندد,حافظ,242 +غزل,10,1,جز نقش نگار خوش نباشد,حافظ,242 +غزل,11,0,جان نقد محقر است حافظ,حافظ,242 +غزل,12,1,از بهر نثار خوش نباشد,حافظ,242 +غزل,1,0,نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد,حافظ,243 +غزل,2,1,عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد,حافظ,243 +غزل,3,0,ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد,حافظ,243 +غزل,4,1,چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد,حافظ,243 +غزل,5,0,این تطاول که کشید از غم هجران بلبل,حافظ,243 +غزل,6,1,تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد,حافظ,243 +غزل,7,0,گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر,حافظ,243 +غزل,8,1,مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد,حافظ,243 +غزل,9,0,ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی,حافظ,243 +غزل,10,1,مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد,حافظ,243 +غزل,11,0,ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید,حافظ,243 +غزل,12,1,از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد,حافظ,243 +غزل,13,0,گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت,حافظ,243 +غزل,14,1,که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد,حافظ,243 +غزل,15,0,مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود,حافظ,243 +غزل,16,1,چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد,حافظ,243 +غزل,17,0,حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود,حافظ,243 +غزل,18,1,قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد,حافظ,243 +غزل,1,0,مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد,حافظ,244 +غزل,2,1,قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد,حافظ,244 +غزل,3,0,رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت,حافظ,244 +غزل,4,1,مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد,حافظ,244 +غزل,5,0,مرا روز ازل کاری به جز رندی نفرمودند,حافظ,244 +غزل,6,1,هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد,حافظ,244 +غزل,7,0,خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش,حافظ,244 +غزل,8,1,که ساز شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد,حافظ,244 +غزل,9,0,مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم,حافظ,244 +غزل,10,1,کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد,حافظ,244 +غزل,11,0,شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی,حافظ,244 +غزل,12,1,دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد,حافظ,244 +غزل,13,0,مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ,حافظ,244 +غزل,14,1,که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد,حافظ,244 +غزل,1,0,گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد,حافظ,247 +غزل,2,1,بسوختیم در این آرزوی خام و نشد,حافظ,247 +غزل,3,0,به لابه گفت شبی میر مجلس تو شوم,حافظ,247 +غزل,4,1,شدم به رغبت خویشش کمین غلام و نشد,حافظ,247 +غزل,5,0,پیام داد که خواهم نشست با رندان,حافظ,247 +غزل,6,1,بشد به رندی و دردی کشیم نام و نشد,حافظ,247 +غزل,7,0,رواست در بر اگر می‌تپد کبوتر دل,حافظ,247 +غزل,8,1,که دید در ره خود تاب و پیچ دام و نشد,حافظ,247 +غزل,9,0,بدان هوس که به مستی ببوسم آن لب لعل,حافظ,247 +غزل,10,1,چه خون که در دلم افتاد همچو جام و نشد,حافظ,247 +غزل,11,0,به کوی عشق منه بی‌دلیل راه قدم,حافظ,247 +غزل,12,1,که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد,حافظ,247 +غزل,13,0,فغان که در طلب گنج نامه مقصود,حافظ,247 +غزل,14,1,شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد,حافظ,247 +غزل,15,0,دریغ و درد که در جست و جوی گنج حضور,حافظ,247 +غزل,16,1,بسی شدم به گدایی بر کرام و نشد,حافظ,247 +غزل,17,0,هزار حیله برانگیخت حافظ از سر فکر,حافظ,247 +غزل,18,1,در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد,حافظ,247 +غزل,1,0,یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد,حافظ,248 +غزل,2,1,دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد,حافظ,248 +غزل,3,0,آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست,حافظ,248 +غزل,4,1,خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد,حافظ,248 +غزل,5,0,کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی,حافظ,248 +غزل,6,1,حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد,حافظ,248 +غزل,7,0,لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست,حافظ,248 +غزل,8,1,تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد,حافظ,248 +غزل,9,0,شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار,حافظ,248 +غزل,10,1,مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد,حافظ,248 +غزل,11,0,گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند,حافظ,248 +غزل,12,1,کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد,حافظ,248 +غزل,13,0,صدهزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست,حافظ,248 +غزل,14,1,عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد,حافظ,248 +غزل,15,0,زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت,حافظ,248 +غزل,16,1,کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد,حافظ,248 +غزل,17,0,حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش,حافظ,248 +غزل,18,1,از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد,حافظ,248 +غزل,1,0,زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد,حافظ,249 +غزل,2,1,از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد,حافظ,249 +غزل,3,0,صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست,حافظ,249 +غزل,4,1,باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد,حافظ,249 +غزل,5,0,شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب,حافظ,249 +غزل,6,1,باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد,حافظ,249 +غزل,7,0,مغبچه‌ای می‌گذشت راهزن دین و دل,حافظ,249 +غزل,8,1,در پی آن آشنا از همه بیگانه شد,حافظ,249 +غزل,9,0,آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت,حافظ,249 +غزل,10,1,چهره خندان شمع آفت پروانه شد,حافظ,249 +غزل,11,0,گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت,حافظ,249 +غزل,12,1,قطره باران ما گوهر یک دانه شد,حافظ,249 +غزل,13,0,نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری,حافظ,249 +غزل,14,1,حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد,حافظ,249 +غزل,15,0,منزل حافظ کنون بارگه پادشاست,حافظ,249 +غزل,16,1,دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد,حافظ,249 +غزل,1,0,دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد,حافظ,250 +غزل,2,1,کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد,حافظ,250 +غزل,3,0,خاک وجود ما را از آب دیده گل کن,حافظ,250 +غزل,4,1,ویرانسرای دل را گاه عمارت آمد,حافظ,250 +غزل,5,0,این شرح بی‌نهایت کز زلف یار گفتند,حافظ,250 +غزل,6,1,حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد,حافظ,250 +غزل,7,0,عیبم بپوش زنهار ای خرقه می آلود,حافظ,250 +غزل,8,1,کان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد,حافظ,250 +غزل,9,0,امروز جای هر کس پیدا شود ز خوبان,حافظ,250 +غزل,10,1,کان ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد,حافظ,250 +غزل,11,0,بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است,حافظ,250 +غزل,12,1,همت نگر که موری با آن حقارت آمد,حافظ,250 +غزل,13,0,از چشم شوخش ای دل ایمان خود نگه دار,حافظ,250 +غزل,14,1,کان جادوی کمانکش بر عزم غارت آمد,حافظ,250 +غزل,15,0,آلوده‌ای تو حافظ فیضی ز شاه درخواه,حافظ,250 +غزل,16,1,کان عنصر سماحت بهر طهارت آمد,حافظ,250 +غزل,17,0,دریاست مجلس او دریاب وقت و در یاب,حافظ,250 +غزل,18,1,هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد,حافظ,250 +غزل,1,0,در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد,حافظ,252 +غزل,2,1,حالتی رفت که محراب به فریاد آمد,حافظ,252 +غزل,3,0,از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار,حافظ,252 +غزل,4,1,کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد,حافظ,252 +غزل,5,0,باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند,حافظ,252 +غزل,6,1,موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد,حافظ,252 +غزل,7,0,بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم,حافظ,252 +غزل,8,1,شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد,حافظ,252 +غزل,9,0,ای عروس هنر از بخت شکایت منما,حافظ,252 +غزل,10,1,حجله حسن بیارای که داماد آمد,حافظ,252 +غزل,11,0,دلفریبان نباتی همه زیور بستند,حافظ,252 +غزل,12,1,دلبر ماست که با حسن خداداد آمد,حافظ,252 +غزل,13,0,زیر بارند درختان که تعلق دارند,حافظ,252 +غزل,14,1,ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد,حافظ,252 +غزل,15,0,مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان,حافظ,252 +غزل,16,1,تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد,حافظ,252 +غزل,1,0,مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد,حافظ,253 +غزل,2,1,هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد,حافظ,253 +غزل,3,0,برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز,حافظ,253 +غزل,4,1,که سلیمان گل از باد هوا بازآمد,حافظ,253 +غزل,5,0,عارفی کو که کند فهم زبان سوسن,حافظ,253 +غزل,6,1,تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد,حافظ,253 +غزل,7,0,مردمی کرد و کرم لطف خداداد به من,حافظ,253 +غزل,8,1,کان بت ماه رخ از راه وفا بازآمد,حافظ,253 +غزل,9,0,لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح,حافظ,253 +غزل,10,1,داغ دل بود به امید دوا بازآمد,حافظ,253 +غزل,11,0,چشم من در ره این قافله راه بماند,حافظ,253 +غزل,12,1,تا به گوش دلم آواز درا بازآمد,حافظ,253 +غزل,13,0,گر چه حافظ در رنجش زد و پیمان بشکست,حافظ,253 +غزل,14,1,لطف او بین که به لطف از در ما بازآمد,حافظ,253 +غزل,1,0,صبا به تهنیت پیر می فروش آمد,حافظ,254 +غزل,2,1,که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد,حافظ,254 +غزل,3,0,هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای,حافظ,254 +غزل,4,1,درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد,حافظ,254 +غزل,5,0,تنور لاله چنان برفروخت باد بهار,حافظ,254 +غزل,6,1,که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد,حافظ,254 +غزل,7,0,به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش,حافظ,254 +غزل,8,1,که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد,حافظ,254 +غزل,9,0,ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع,حافظ,254 +غزل,10,1,به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد,حافظ,254 +غزل,11,0,ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد,حافظ,254 +غزل,12,1,چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد,حافظ,254 +غزل,13,0,چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس,حافظ,254 +غزل,14,1,سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد,حافظ,254 +غزل,15,0,ز خانقاه به میخانه می‌رود حافظ,حافظ,254 +غزل,16,1,مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد,حافظ,254 +غزل,1,0,سحرم دولت بیدار به بالین آمد,حافظ,255 +غزل,2,1,گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد,حافظ,255 +غزل,3,0,قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام,حافظ,255 +غزل,4,1,تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد,حافظ,255 +غزل,5,0,مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای,حافظ,255 +غزل,6,1,که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد,حافظ,255 +غزل,7,0,گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد,حافظ,255 +غزل,8,1,ناله فریادرس عاشق مسکین آمد,حافظ,255 +غزل,9,0,مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست,حافظ,255 +غزل,10,1,ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد,حافظ,255 +غزل,11,0,ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست,حافظ,255 +غزل,12,1,که به کام دل ما آن بشد و این آمد,حافظ,255 +غزل,13,0,رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار,حافظ,255 +غزل,14,1,گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد,حافظ,255 +غزل,15,0,چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل,حافظ,255 +غزل,16,1,عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد,حافظ,255 +غزل,1,0,نه هر که چهره برافروخت دلبری داند,حافظ,256 +غزل,2,1,نه هر که آینه سازد سکندری داند,حافظ,256 +غزل,3,0,نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست,حافظ,256 +غزل,4,1,کلاه داری و آیین سروری داند,حافظ,256 +غزل,5,0,تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن,حافظ,256 +غزل,6,1,که دوست خود روش بنده پروری داند,حافظ,256 +غزل,7,0,غلام همت آن رند عافیت سوزم,حافظ,256 +غزل,8,1,که در گداصفتی کیمیاگری داند,حافظ,256 +غزل,9,0,وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی,حافظ,256 +غزل,10,1,وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند,حافظ,256 +غزل,11,0,بباختم دل دیوانه و ندانستم,حافظ,256 +غزل,12,1,که آدمی بچه‌ای شیوه پری داند,حافظ,256 +غزل,13,0,هزار نکته باریکتر ز مو این جاست,حافظ,256 +غزل,14,1,نه هر که سر بتراشد قلندری داند,حافظ,256 +غزل,15,0,مدار نقطه بینش ز خال توست مرا,حافظ,256 +غزل,16,1,که قدر گوهر یک دانه جوهری داند,حافظ,256 +غزل,17,0,به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد,حافظ,256 +غزل,18,1,جهان بگیرد اگر دادگستری داند,حافظ,256 +غزل,19,0,ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه,حافظ,256 +غزل,20,1,که لطف طبع و سخن گفتن دری داند,حافظ,256 +غزل,1,0,رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,2,1,چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,3,0,من ار چه در نظر یار خاکسار شدم,حافظ,258 +غزل,4,1,رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,5,0,چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را,حافظ,258 +غزل,6,1,کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,7,0,چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است,حافظ,258 +غزل,8,1,چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,9,0,سرود مجلس جمشید گفته‌اند این بود,حافظ,258 +غزل,10,1,که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,11,0,غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه,حافظ,258 +غزل,12,1,که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,13,0,توانگرا دل درویش خود به دست آور,حافظ,258 +غزل,14,1,که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,15,0,بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر,حافظ,258 +غزل,16,1,که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,17,0,ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ,حافظ,258 +غزل,18,1,که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند,حافظ,258 +غزل,1,0,ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند,حافظ,259 +غزل,2,1,مشتاقم از برای خدا یک شکر بخند,حافظ,259 +غزل,3,0,طوبی ز قامت تو نیارد که دم زند,حافظ,259 +غزل,4,1,زین قصه بگذرم که سخن می‌شود بلند,حافظ,259 +غزل,5,0,خواهی که برنخیزدت از دیده رود خون,حافظ,259 +غزل,6,1,دل در وفای صحبت رود کسان مبند,حافظ,259 +غزل,7,0,گر جلوه می‌نمایی و گر طعنه می‌زنی,حافظ,259 +غزل,8,1,ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند,حافظ,259 +غزل,9,0,ز آشفتگی حال من آگاه کی شود,حافظ,259 +غزل,10,1,آن را که دل نگشت گرفتار این کمند,حافظ,259 +غزل,11,0,بازار شوق گرم شد آن سروقد کجاست,حافظ,259 +غزل,12,1,تا جان خود بر آتش رویش کنم سپند,حافظ,259 +غزل,13,0,جایی که یار ما به شکرخنده دم زند,حافظ,259 +غزل,14,1,ای پسته کیستی تو خدا را به خود مخند,حافظ,259 +غزل,15,0,حافظ چو ترک غمزه ترکان نمی‌کنی,حافظ,259 +غزل,16,1,دانی کجاست جای تو خوارزم یا خجند,حافظ,259 +غزل,1,0,بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند,حافظ,260 +غزل,2,1,که به بالای چمان از بن و بیخم برکند,حافظ,260 +غزل,3,0,حاجت مطرب و می نیست تو برقع بگشا,حافظ,260 +غزل,4,1,که به رقص آوردم آتش رویت چو سپند,حافظ,260 +غزل,5,0,هیچ رویی نشود آینه حجله بخت,حافظ,260 +غزل,6,1,مگر آن روی که مالند در آن سم سمند,حافظ,260 +غزل,7,0,گفتم اسرار غمت هر چه بود گو می‌باش,حافظ,260 +غزل,8,1,صبر از این بیش ندارم چه کنم تا کی و چند,حافظ,260 +غزل,9,0,مکش آن آهوی مشکین مرا ای صیاد,حافظ,260 +غزل,10,1,شرم از آن چشم سیه دار و مبندش به کمند,حافظ,260 +غزل,11,0,من خاکی که از این در نتوانم برخاست,حافظ,260 +غزل,12,1,از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند,حافظ,260 +غزل,13,0,باز مستان دل از آن گیسوی مشکین حافظ,حافظ,260 +غزل,14,1,زان که دیوانه همان به که بود اندر بند,حافظ,260 +غزل,1,0,حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند,حافظ,261 +غزل,2,1,محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند,حافظ,261 +غزل,3,0,ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید,حافظ,261 +غزل,4,1,هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند,حافظ,261 +غزل,5,0,چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب,حافظ,261 +غزل,6,1,فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند,حافظ,261 +غزل,7,0,قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست,حافظ,261 +غزل,8,1,بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند,حافظ,261 +غزل,9,0,زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر,حافظ,261 +غزل,10,1,تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند,حافظ,261 +غزل,11,0,عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو,حافظ,261 +غزل,12,1,نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند,حافظ,261 +غزل,13,0,ای گدایان خرابات خدا یار شماست,حافظ,261 +غزل,14,1,چشم انعام مدارید ز انعامی چند,حافظ,261 +غزل,15,0,پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش,حافظ,261 +غزل,16,1,که مگو حال دل سوخته با خامی چند,حافظ,261 +غزل,17,0,حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت,حافظ,261 +غزل,18,1,کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند,حافظ,261 +غزل,1,0,دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند,حافظ,262 +غزل,2,1,واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند,حافظ,262 +غزل,3,0,بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند,حافظ,262 +غزل,4,1,باده از جام تجلی صفاتم دادند,حافظ,262 +غزل,5,0,چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی,حافظ,262 +غزل,6,1,آن شب قدر که این تازه براتم دادند,حافظ,262 +غزل,7,0,بعد از این روی من و آینه وصف جمال,حافظ,262 +غزل,8,1,که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند,حافظ,262 +غزل,9,0,من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب,حافظ,262 +غزل,10,1,مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند,حافظ,262 +غزل,11,0,هاتف آن روز به من مژده این دولت داد,حافظ,262 +غزل,12,1,که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند,حافظ,262 +غزل,13,0,این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد,حافظ,262 +غزل,14,1,اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند,حافظ,262 +غزل,15,0,همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود,حافظ,262 +غزل,16,1,که ز بند غم ایام نجاتم دادند,حافظ,262 +غزل,1,0,دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند,حافظ,263 +غزل,2,1,گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند,حافظ,263 +غزل,3,0,ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت,حافظ,263 +غزل,4,1,با من راه نشین باده مستانه زدند,حافظ,263 +غزل,5,0,آسمان بار امانت نتوانست کشید,حافظ,263 +غزل,6,1,قرعه کار به نام من دیوانه زدند,حافظ,263 +غزل,7,0,جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه,حافظ,263 +غزل,8,1,چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند,حافظ,263 +غزل,9,0,شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد,حافظ,263 +غزل,10,1,صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند,حافظ,263 +غزل,11,0,آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع,حافظ,263 +غزل,12,1,آتش آن است که در خرمن پروانه زدند,حافظ,263 +غزل,13,0,کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب,حافظ,263 +غزل,14,1,تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند,حافظ,263 +غزل,1,0,نقدها را بود آیا که عیاری گیرند,حافظ,264 +غزل,2,1,تا همه صومعه داران پی کاری گیرند,حافظ,264 +غزل,3,0,مصلحت دید من آن است که یاران همه کار,حافظ,264 +غزل,4,1,بگذارند و خم طره یاری گیرند,حافظ,264 +غزل,5,0,خوش گرفتند حریفان سر زلف ساقی,حافظ,264 +غزل,6,1,گر فلکشان بگذارد که قراری گیرند,حافظ,264 +غزل,7,0,قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش,حافظ,264 +غزل,8,1,که در این خیل حصاری به سواری گیرند,حافظ,264 +غزل,9,0,یا رب این بچه ترکان چه دلیرند به خون,حافظ,264 +غزل,10,1,که به تیر مژه هر لحظه شکاری گیرند,حافظ,264 +غزل,11,0,رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشد,حافظ,264 +غزل,12,1,خاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند,حافظ,264 +غزل,13,0,حافظ ابنای زمان را غم مسکینان نیست,حافظ,264 +غزل,14,1,زین میان گر بتوان به که کناری گیرند,حافظ,264 +غزل,1,0,گر می فروش حاجت رندان روا کند,حافظ,265 +غزل,2,1,ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند,حافظ,265 +غزل,3,0,ساقی به جام عدل بده باده تا گدا,حافظ,265 +غزل,4,1,غیرت نیاورد که جهان پربلا کند,حافظ,265 +غزل,5,0,حقا کز این غمان برسد مژده امان,حافظ,265 +غزل,6,1,گر سالکی به عهد امانت وفا کند,حافظ,265 +غزل,7,0,گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم,حافظ,265 +غزل,8,1,نسبت مکن به غیر که این‌ها خدا کند,حافظ,265 +غزل,9,0,در کارخانه‌ای که ره عقل و فضل نیست,حافظ,265 +غزل,10,1,فهم ضعیف رای فضولی چرا کند,حافظ,265 +غزل,11,0,مطرب بساز پرده که کس بی اجل نمرد,حافظ,265 +غزل,12,1,وان کو نه این ترانه سراید خطا کند,حافظ,265 +غزل,13,0,ما را که درد عشق و بلای خمار کشت,حافظ,265 +غزل,14,1,یا وصل دوست یا می صافی دوا کند,حافظ,265 +غزل,15,0,جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت,حافظ,265 +غزل,16,1,عیسی دمی کجاست که احیای ما کند,حافظ,265 +غزل,1,0,دلا بسوز که سوز تو کارها بکند,حافظ,266 +غزل,2,1,نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند,حافظ,266 +غزل,3,0,عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش,حافظ,266 +غزل,4,1,که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند,حافظ,266 +غزل,5,0,ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند,حافظ,266 +غزل,6,1,هر آن که خدمت جام جهان نما بکند,حافظ,266 +غزل,7,0,طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک,حافظ,266 +غزل,8,1,چو درد در تو نبیند که را دوا بکند,حافظ,266 +غزل,9,0,تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار,حافظ,266 +غزل,10,1,که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند,حافظ,266 +غزل,11,0,ز بخت خفته ملولم بود که بیداری,حافظ,266 +غزل,12,1,به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند,حافظ,266 +غزل,13,0,بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد,حافظ,266 +غزل,14,1,مگر دلالت این دولتش صبا بکند,حافظ,266 +غزل,1,0,مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند,حافظ,267 +غزل,2,1,که اعتراض بر اسرار علم غیب کند,حافظ,267 +غزل,3,0,کمال سر محبت ببین نه نقص گناه,حافظ,267 +غزل,4,1,که هر که بی‌هنر افتد نظر به عیب کند,حافظ,267 +غزل,5,0,ز عطر حور بهشت آن نفس برآید بوی,حافظ,267 +غزل,6,1,که خاک میکده ما عبیر جیب کند,حافظ,267 +غزل,7,0,چنان زند ره اسلام غمزه ساقی,حافظ,267 +غزل,8,1,که اجتناب ز صهبا مگر صهیب کند,حافظ,267 +غزل,9,0,کلید گنج سعادت قبول اهل دل است,حافظ,267 +غزل,10,1,مباد آن که در این نکته شک و ریب کند,حافظ,267 +غزل,11,0,شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد,حافظ,267 +غزل,12,1,که چند سال به جان خدمت شعیب کند,حافظ,267 +غزل,13,0,ز دیده خون بچکاند فسانه حافظ,حافظ,267 +غزل,14,1,چو یاد وقت زمان شباب و شیب کند,حافظ,267 +غزل,1,0,طایر دولت اگر باز گذاری بکند,حافظ,268 +غزل,2,1,یار بازآید و با وصل قراری بکند,حافظ,268 +غزل,3,0,دیده را دستگه در و گهر گر چه نماند,حافظ,268 +غزل,4,1,بخورد خونی و تدبیر نثاری بکند,حافظ,268 +غزل,5,0,دوش گفتم بکند لعل لبش چاره من,حافظ,268 +غزل,6,1,هاتف غیب ندا داد که آری بکند,حافظ,268 +غزل,7,0,کس نیارد بر او دم زند از قصه ما,حافظ,268 +غزل,8,1,مگرش باد صبا گوش گذاری بکند,حافظ,268 +غزل,9,0,داده‌ام باز نظر را به تذروی پرواز,حافظ,268 +غزل,10,1,بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند,حافظ,268 +غزل,11,0,شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی,حافظ,268 +غزل,12,1,مردی از خویش برون آید و کاری بکند,حافظ,268 +غزل,13,0,کو کریمی که ز بزم طربش غمزده‌ای,حافظ,268 +غزل,14,1,جرعه‌ای درکشد و دفع خماری بکند,حافظ,268 +غزل,15,0,یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب,حافظ,268 +غزل,16,1,بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند,حافظ,268 +غزل,17,0,حافظا گر نروی از در او هم روزی,حافظ,268 +غزل,18,1,گذری بر سرت از گوشه کناری بکند,حافظ,268 +غزل,1,0,کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند,حافظ,269 +غزل,2,1,ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند,حافظ,269 +غزل,3,0,قاصد منزل سلمی که سلامت بادش,حافظ,269 +غزل,4,1,چه شود گر به سلامی دل ما شاد کند,حافظ,269 +غزل,5,0,امتحان کن که بسی گنج مرادت بدهند,حافظ,269 +غزل,6,1,گر خرابی چو مرا لطف تو آباد کند,حافظ,269 +غزل,7,0,یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز,حا��ظ,269 +غزل,8,1,که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند,حافظ,269 +غزل,9,0,شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد,حافظ,269 +غزل,10,1,قدر یک ساعته عمری که در او داد کند,حافظ,269 +غزل,11,0,حالیا عشوه ناز تو ز بنیادم برد,حافظ,269 +غزل,12,1,تا دگرباره حکیمانه چه بنیاد کند,حافظ,269 +غزل,13,0,گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنیست,حافظ,269 +غزل,14,1,فکر مشاطه چه با حسن خداداد کند,حافظ,269 +غزل,15,0,ره نبردیم به مقصود خود اندر شیراز,حافظ,269 +غزل,16,1,خرم آن روز که حافظ ره بغداد کند,حافظ,269 +غزل,1,0,آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند,حافظ,270 +غزل,2,1,بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند,حافظ,270 +غزل,3,0,اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی,حافظ,270 +غزل,4,1,وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند,حافظ,270 +غزل,5,0,دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او,حافظ,270 +غزل,6,1,نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند,حافظ,270 +غزل,7,0,گفتم گره نگشوده‌ام زان طره تا من بوده‌ام,حافظ,270 +غزل,8,1,گفتا منش فرموده‌ام تا با تو طراری کند,حافظ,270 +غزل,9,0,پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده‌است بو,حافظ,270 +غزل,10,1,از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند,حافظ,270 +غزل,11,0,چون من گدای بی‌نشان مشکل بود یاری چنان,حافظ,270 +غزل,12,1,سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند,حافظ,270 +غزل,13,0,زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم,حافظ,270 +غزل,14,1,از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند,حافظ,270 +غزل,15,0,شد لشکر غم بی عدد از بخت می‌خواهم مدد,حافظ,270 +غزل,16,1,تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند,حافظ,270 +غزل,17,0,با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او,حافظ,270 +غزل,18,1,کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند,حافظ,270 +غزل,1,0,سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,2,1,همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,3,0,دی گله‌ای ز طره‌اش کردم و از سر فسوس,حافظ,271 +غزل,4,1,گفت که این سیاه کج گوش به من نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,5,0,تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او,حافظ,271 +غزل,6,1,زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,7,0,پیش کمان ابرویش لابه همی‌کنم ولی,حافظ,271 +غزل,8,1,گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,9,0,با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب,حافظ,271 +غزل,10,1,کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,11,0,چون ز نسیم می‌شود زلف بنفشه پرشکن,حافظ,271 +غزل,12,1,وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,13,0,دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود,حافظ,271 +غزل,14,1,جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,15,0,ساقی سیم ساق من گر همه درد می‌دهد,حافظ,271 +غزل,16,1,کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,17,0,دستخوش جفا مکن آب رخم که فیض ابر,حافظ,271 +غزل,18,1,بی مدد سرشک من در عدن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,19,0,کشته غمزه تو شد حافظ ناشنیده پند,حافظ,271 +غزل,20,1,تیغ سزاست هر که را درد سخن نمی‌کند,حافظ,271 +غزل,1,0,در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند,حافظ,272 +غزل,2,1,من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند,حافظ,272 +غزل,3,0,عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی,حافظ,272 +غزل,4,1,عشق داند که در این دایره سرگردانند,حافظ,272 +غزل,5,0,جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست,حافظ,272 +غزل,6,1,ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند,حافظ,272 +غزل,7,0,عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا,حافظ,272 +غزل,8,1,ما همه بنده و این قوم خداوندانند,حافظ,272 +غزل,9,0,مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم,حافظ,272 +غزل,10,1,آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند,حافظ,272 +غزل,11,0,وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد,حافظ,272 +غزل,12,1,که در آن آینه صاحب نظران حیرانند,حافظ,272 +غزل,13,0,لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ,حافظ,272 +غزل,14,1,عشقبازان چنین مستحق هجرانند,حافظ,272 +غزل,15,0,مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار,حافظ,272 +غزل,16,1,ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند,حافظ,272 +غزل,17,0,گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد,حافظ,272 +غزل,18,1,عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند,حافظ,272 +غزل,19,0,زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد,حافظ,272 +غزل,20,1,دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند,حافظ,272 +غزل,21,0,گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان,حافظ,272 +غزل,22,1,بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند,حافظ,272 +غزل,1,0,سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند,حافظ,273 +غزل,2,1,پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند,حافظ,273 +غزل,3,0,به فتراک جفا دل‌ها چو بربندند بربندند,حافظ,273 +غزل,4,1,ز زلف عنبرین جان‌ها چو بگشایند بفشانند,حافظ,273 +غزل,5,0,به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند,حافظ,273 +غزل,6,1,نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند,حافظ,273 +غزل,7,0,سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند,حافظ,273 +غزل,8,1,رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند,حافظ,273 +غزل,9,0,ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند می‌بارند,حافظ,273 +غزل,10,1,ز رویم راز پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند,حافظ,273 +غزل,11,0,دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد,حافظ,273 +غزل,12,1,ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند,حافظ,273 +غزل,13,0,چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند,حافظ,273 +غزل,14,1,بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند می‌رانند,حافظ,273 +غزل,15,0,در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند,حافظ,273 +غزل,16,1,که با این درد اگر دربند درمانند درمانند,حافظ,273 +غزل,1,0,غلام نرگس مست تو تاجدارانند,حافظ,274 +غزل,2,1,خراب باده لعل تو هوشیارانند,حافظ,274 +غزل,3,0,تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز,حافظ,274 +غزل,4,1,و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند,حافظ,274 +غزل,5,0,ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر,حافظ,274 +غزل,6,1,که از یمین و یسارت چه سوگوارانند,حافظ,274 +غزل,7,0,گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین,حافظ,274 +غزل,8,1,که از تطاول زلفت چه بی‌قرارانند,حافظ,274 +غزل,9,0,نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو,حافظ,274 +غزل,10,1,که مستحق کرامت گناهکارانند,حافظ,274 +غزل,11,0,نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس,حافظ,274 +غزل,12,1,که عندلیب تو از هر طرف هزارانند,حافظ,274 +غزل,13,0,تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من,حافظ,274 +غزل,14,1,پیاده می‌روم و همرهان سوارانند,حافظ,274 +غزل,15,0,بیا به میکده و چهره ارغوانی کن,حافظ,274 +غزل,16,1,مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند,حافظ,274 +غزل,17,0,خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد,حافظ,274 +غزل,18,1,که بستگان کمند تو رستگارانند,حافظ,274 +غزل,1,0,آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند,حافظ,275 +غزل,2,1,آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند,حافظ,275 +غزل,3,0,دردم نهفته به ز طبیبان مدعی,حافظ,275 +غزل,4,1,باشد که از خزانه غیبم دوا کنند,حافظ,275 +غزل,5,0,معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد,حافظ,275 +غزل,6,1,هر کس حکایتی به تصور چرا کنند,حافظ,275 +غزل,7,0,چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست,حافظ,275 +غزل,8,1,آن به که کار خود به عنایت رها کنند,حافظ,275 +غزل,9,0,بی معرفت مباش که در من یزید عشق,حافظ,275 +غزل,10,1,اهل نظر معامله با آشنا کنند,حافظ,275 +غزل,11,0,حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود,حافظ,275 +غزل,12,1,تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند,حافظ,275 +غزل,13,0,گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار,حافظ,275 +غزل,14,1,صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند,حافظ,275 +غز��,15,0,می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب,حافظ,275 +غزل,16,1,بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند,حافظ,275 +غزل,17,0,پیراهنی که آید از او بوی یوسفم,حافظ,275 +غزل,18,1,ترسم برادران غیورش قبا کنند,حافظ,275 +غزل,19,0,بگذر به کوی میکده تا زمره حضور,حافظ,275 +غزل,20,1,اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند,حافظ,275 +غزل,21,0,پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان,حافظ,275 +غزل,22,1,خیر نهان برای رضای خدا کنند,حافظ,275 +غزل,23,0,حافظ دوام وصل میسر نمی‌شود,حافظ,275 +غزل,24,1,شاهان کم التفات به حال گدا کنند,حافظ,275 +غزل,1,0,گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند,حافظ,277 +غزل,2,1,گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند,حافظ,277 +غزل,3,0,گفتم خراج مصر طلب می‌کند لبت,حافظ,277 +غزل,4,1,گفتا در این معامله کمتر زیان کنند,حافظ,277 +غزل,5,0,گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه,حافظ,277 +غزل,6,1,گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند,حافظ,277 +غزل,7,0,گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین,حافظ,277 +غزل,8,1,گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند,حافظ,277 +غزل,9,0,گفتم هوای میکده غم می‌برد ز دل,حافظ,277 +غزل,10,1,گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند,حافظ,277 +غزل,11,0,گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است,حافظ,277 +غزل,12,1,گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند,حافظ,277 +غزل,13,0,گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود,حافظ,277 +غزل,14,1,گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند,حافظ,277 +غزل,15,0,گفتم که خواجه کی به سر حجله می‌رود,حافظ,277 +غزل,16,1,گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند,حافظ,277 +غزل,17,0,گفتم دعای دولت او ورد حافظ است,حافظ,277 +غزل,18,1,گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند,حافظ,277 +غزل,1,0,واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند,حافظ,278 +غزل,2,1,چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند,حافظ,278 +غزل,3,0,مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس,حافظ,278 +غزل,4,1,توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند,حافظ,278 +غزل,5,0,گوییا باور نمی‌دارند روز داوری,حافظ,278 +غزل,6,1,کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند,حافظ,278 +غزل,7,0,یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان,حافظ,278 +غزل,8,1,کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند,حافظ,278 +غزل,9,0,ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان,حافظ,278 +غزل,10,1,می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند,حافظ,278 +غزل,11,0,حسن بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کشد,حافظ,278 +غزل,12,1,زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند,حافظ,278 +غزل,13,0,بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی,حافظ,278 +غزل,14,1,کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند,حافظ,278 +غزل,15,0,صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت,حافظ,278 +غزل,16,1,قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند,حافظ,278 +غزل,1,0,دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,2,1,پنهان خورید باده که تعزیر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,3,0,ناموس عشق و رونق عشاق می‌برند,حافظ,279 +غزل,4,1,عیب جوان و سرزنش پیر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,5,0,جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز,حافظ,279 +غزل,6,1,باطل در این خیال که اکسیر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,7,0,گویند رمز عشق مگویید و مشنوید,حافظ,279 +غزل,8,1,مشکل حکایتیست که تقریر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,9,0,ما از برون در شده مغرور صد فریب,حافظ,279 +غزل,10,1,تا خود درون پرده چه تدبیر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,11,0,تشویش وقت پیر مغان می‌دهند باز,حافظ,279 +غزل,12,1,این سالکان نگر که چه با پیر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,13,0,صد ملک دل به نیم نظر می‌توان خرید,حافظ,279 +غزل,14,1,خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,15,0,قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست,حافظ,279 +غزل,16,1,قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,17,0,فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر,حافظ,279 +غزل,18,1,کاین کارخانه‌ایست که تغییر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,19,0,می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب,حافظ,279 +غزل,20,1,چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند,حافظ,279 +غزل,1,0,شراب بی‌غش و ساقی خوش دو دام رهند,حافظ,280 +غزل,2,1,که زیرکان جهان از کمندشان نرهند,حافظ,280 +غزل,3,0,من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه,حافظ,280 +غزل,4,1,هزار شکر که یاران شهر بی‌گنهند,حافظ,280 +غزل,5,0,جفا نه پیشه درویشیست و راهروی,حافظ,280 +غزل,6,1,بیار باده که این سالکان نه مرد رهند,حافظ,280 +غزل,7,0,مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم,حافظ,280 +غزل,8,1,شهان بی کمر و خسروان بی کلهند,حافظ,280 +غزل,9,0,به هوش باش که هنگام باد استغنا,حافظ,280 +غزل,10,1,هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند,حافظ,280 +غزل,11,0,مکن که کوکبه دلبری شکسته شود,حافظ,280 +غزل,12,1,چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند,حافظ,280 +غزل,13,0,غلام همت دردی کشان یک رنگم,حافظ,280 +غزل,14,1,نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند,حافظ,280 +غزل,15,0,قدم منه به خرابات جز به شرط ادب,حافظ,280 +غزل,16,1,که سالکان درش محرمان پادشهند,حافظ,280 +غزل,17,0,جناب عشق بلند است همتی حافظ,حافظ,280 +غزل,18,1,که عاشقان ره بی‌همتان به خود ندهند,حافظ,280 +غزل,1,0,بود آیا که در میکده‌ها بگشایند,حافظ,281 +غزل,2,1,گره از کار فروبسته ما بگشایند,حافظ,281 +غزل,3,0,اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند,حافظ,281 +غزل,4,1,دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند,حافظ,281 +غزل,5,0,به صفای دل رندان صبوحی زدگان,حافظ,281 +غزل,6,1,بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند,حافظ,281 +غزل,7,0,نامه تعزیت دختر رز بنویسید,حافظ,281 +غزل,8,1,تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشایند,حافظ,281 +غزل,9,0,گیسوی چنگ ببرید به مرگ می ناب,حافظ,281 +غزل,10,1,تا حریفان همه خون از مژه‌ها بگشایند,حافظ,281 +غزل,11,0,در میخانه ببستند خدایا مپسند,حافظ,281 +غزل,12,1,که در خانه تزویر و ریا بگشایند,حافظ,281 +غزل,13,0,حافظ این خرقه که داری تو ببینی فردا,حافظ,281 +غزل,14,1,که چه زنار ز زیرش به دغا بگشایند,حافظ,281 +غزل,1,0,سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود,حافظ,282 +غزل,2,1,رونق میکده از درس و دعای ما بود,حافظ,282 +غزل,3,0,نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان,حافظ,282 +غزل,4,1,هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود,حافظ,282 +غزل,5,0,دفتر دانش ما جمله بشویید به می,حافظ,282 +غزل,6,1,که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود,حافظ,282 +غزل,7,0,از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل,حافظ,282 +غزل,8,1,کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود,حافظ,282 +غزل,9,0,دل چو پرگار به هر سو دورانی می‌کرد,حافظ,282 +غزل,10,1,و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود,حافظ,282 +غزل,11,0,مطرب از درد محبت عملی می‌پرداخت,حافظ,282 +غزل,12,1,که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود,حافظ,282 +غزل,13,0,می‌شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی,حافظ,282 +غزل,14,1,بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود,حافظ,282 +غزل,15,0,پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان,حافظ,282 +غزل,16,1,رخصت خبث نداد ار نه حکایت‌ها بود,حافظ,282 +غزل,17,0,قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد,حافظ,282 +غزل,18,1,کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود,حافظ,282 +غزل,1,0,یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود,حافظ,283 +غزل,2,1,رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود,حافظ,283 +غزل,3,0,یاد باد آن که چو چشمت به عتابم می‌کشت,حافظ,283 +غزل,4,1,معجز عیسویت در لب شکرخا بود,حافظ,283 +غزل,5,0,یاد باد آن که صبوحی زده در مجلس انس,حافظ,283 +غزل,6,1,جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود,حافظ,283 +غزل,7,0,یاد باد آن که رخت شمع طرب می‌افروخت,حافظ,283 +غزل,8,1,وین دل سوخته پروانه ناپروا بود,حافظ,283 +غزل,9,0,یاد باد آن که در آن بزمگه خلق و ادب,حافظ,283 +غزل,10,1,آن که او خنده مستانه زدی صهبا بود,حافظ,283 +غزل,11,0,یاد باد آن که چو یاقوت قدح خنده زدی,حافظ,283 +غزل,12,1,در میان من و لعل تو حکایت‌ها بود,حافظ,283 +غزل,13,0,یاد باد آن که نگارم چو کمر بربستی,حافظ,283 +غزل,14,1,در رکابش مه نو پیک جهان پیما بود,حافظ,283 +غزل,15,0,یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست,حافظ,283 +غزل,16,1,وآنچه در مسجدم امروز کم است آنجا بود,حافظ,283 +غزل,17,0,یاد باد آن که به اصلاح شما می‌شد راست,حافظ,283 +غزل,18,1,نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود,حافظ,283 +غزل,1,0,تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود,حافظ,284 +غزل,2,1,سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود,حافظ,284 +غزل,3,0,حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است,حافظ,284 +غزل,4,1,بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود,حافظ,284 +غزل,5,0,بر سر تربت ما چون گذری همت خواه,حافظ,284 +غزل,6,1,که زیارتگه رندان جهان خواهد بود,حافظ,284 +غزل,7,0,برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو,حافظ,284 +غزل,8,1,راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود,حافظ,284 +غزل,9,0,ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز,حافظ,284 +غزل,10,1,تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود,حافظ,284 +غزل,11,0,چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد,حافظ,284 +غزل,12,1,تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود,حافظ,284 +غزل,13,0,بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد,حافظ,284 +غزل,14,1,زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود,حافظ,284 +غزل,1,0,یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود,حافظ,286 +غزل,2,1,دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود,حافظ,286 +غزل,3,0,راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک,حافظ,286 +غزل,4,1,بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود,حافظ,286 +غزل,5,0,دل چو از پیر خرد نقل معانی می‌کرد,حافظ,286 +غزل,6,1,عشق می‌گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود,حافظ,286 +غزل,7,0,آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است,حافظ,286 +غزل,8,1,آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود,حافظ,286 +غزل,9,0,در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز,حافظ,286 +غزل,10,1,چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود,حافظ,286 +غزل,11,0,دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم,حافظ,286 +غزل,12,1,خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود,حافظ,286 +غزل,13,0,بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق,حافظ,286 +غزل,14,1,مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود,حافظ,286 +غزل,15,0,راستی خاتم فیروزه بواسحاقی,حافظ,286 +غزل,16,1,خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود,حافظ,286 +غزل,17,0,دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ,حافظ,286 +غزل,18,1,که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود,حافظ,286 +غزل,1,0,خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود,حافظ,287 +غزل,2,1,گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود,حافظ,287 +غزل,3,0,ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی,حافظ,287 +غزل,4,1,آنچه در مذهب ارباب طریقت نبود,حافظ,287 +غزل,5,0,خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق,حافظ,287 +غزل,6,1,تیره آن دل که در او شمع محبت نبود,حافظ,287 +غزل,7,0,دولت از مرغ همایون طلب و سایه او,حافظ,287 +غزل,8,1,زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود,حافظ,287 +غزل,9,0,گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن,حافظ,287 +غزل,10,1,شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود,حافظ,287 +غزل,11,0,چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست,حافظ,287 +غزل,12,1,نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود,حافظ,287 +غزل,13,0,حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه,حافظ,287 +غزل,14,1,هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود,حافظ,287 +غزل,1,0,قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود,حافظ,288 +غزل,2,1,ور نه هیچ از دل بی‌رحم تو تقصیر نبود,حافظ,288 +غزل,3,0,من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم,حافظ,288 +غزل,4,1,هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود,حافظ,288 +غزل,5,0,یا رب این آینه حسن چه جوهر دارد,حافظ,288 +غزل,6,1,که در او آه مرا قوت تأثیر نبود,حافظ,288 +غزل,7,0,سر ز حسرت به در میکده‌ها برکردم,حافظ,288 +غزل,8,1,چون شناسای تو در صومعه یک پیر نبود,حافظ,288 +غزل,9,0,نازنین‌تر ز قدت در چمن ناز نرست,حافظ,288 +غزل,10,1,خوش‌تر از نقش تو در عالم تصویر نبود,حافظ,288 +غزل,11,0,تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم,حافظ,288 +غزل,12,1,حاصلم دوش به جز ناله شبگیر نبود,حافظ,288 +غزل,13,0,آن کشیدم ز تو ای آتش هجران که چو شمع,حافظ,288 +غزل,14,1,جز فنای خودم از دست تو تدبیر نبود,حافظ,288 +غزل,15,0,آیتی بود عذاب انده حافظ بی تو,حافظ,288 +غزل,16,1,که بر هیچ کسش حاجت تفسیر نبود,حافظ,288 +غزل,1,0,دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود,حافظ,289 +غزل,2,1,تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود,حافظ,289 +غزل,3,0,دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت,حافظ,289 +غزل,4,1,باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود,حافظ,289 +غزل,5,0,هم عفاالله صبا کز تو پیامی می‌داد,حافظ,289 +غزل,6,1,ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود,حافظ,289 +غزل,7,0,عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت,حافظ,289 +غزل,8,1,فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود,حافظ,289 +غزل,9,0,من سرگشته هم از اهل سلامت بودم,حافظ,289 +غزل,10,1,دام راهم شکن طره هندوی تو بود,حافظ,289 +غزل,11,0,بگشا بند قبا تا بگشاید دل من,حافظ,289 +غزل,12,1,که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود,حافظ,289 +غزل,13,0,به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر,حافظ,289 +غزل,14,1,کز جهان می‌شد و در آرزوی روی تو بود,حافظ,289 +غزل,1,0,دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود,حافظ,290 +غزل,2,1,تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود,حافظ,290 +غزل,3,0,رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی,حافظ,290 +غزل,4,1,جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود,حافظ,290 +غزل,5,0,جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست,حافظ,290 +غزل,6,1,و آتش چهره بدین کار برافروخته بود,حافظ,290 +غزل,7,0,گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم,حافظ,290 +غزل,8,1,که نهانش نظری با من دلسوخته بود,حافظ,290 +غزل,9,0,کفر زلفش ره دین می‌زد و آن سنگین دل,حافظ,290 +غزل,10,1,در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود,حافظ,290 +غزل,11,0,دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت,حافظ,290 +غزل,12,1,الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود,حافظ,290 +غزل,13,0,یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد,حافظ,290 +غزل,14,1,آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود,حافظ,290 +غزل,15,0,گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ,حافظ,290 +غزل,16,1,یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود,حافظ,290 +غزل,1,0,یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,2,1,وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,3,0,از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب,حافظ,291 +غزل,4,1,رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,5,0,در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر,حافظ,291 +غزل,6,1,عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,7,0,ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق,حافظ,291 +غزل,8,1,هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,9,0,ای معبر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب,حافظ,291 +غزل,10,1,در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,11,0,نقش می‌بستم که گیرم گوشه‌ای زان چشم مست,حافظ,291 +غزل,12,1,طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,13,0,گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم,حافظ,291 +غزل,14,1,کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,15,0,حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می‌نوشت,حافظ,291 +غزل,16,1,طا��ر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود,حافظ,291 +غزل,1,0,گوهر مخزن اسرار همان است که بود,حافظ,292 +غزل,2,1,حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود,حافظ,292 +غزل,3,0,عاشقان زمره ارباب امانت باشند,حافظ,292 +غزل,4,1,لاجرم چشم گهربار همان است که بود,حافظ,292 +غزل,5,0,از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح,حافظ,292 +غزل,6,1,بوی زلف تو همان مونس جان است که بود,حافظ,292 +غزل,7,0,طالب لعل و گهر نیست وگرنه خورشید,حافظ,292 +غزل,8,1,همچنان در عمل معدن و کان است که بود,حافظ,292 +غزل,9,0,کشته غمزه خود را به زیارت دریاب,حافظ,292 +غزل,10,1,زان که بیچاره همان دل‌نگران است که بود,حافظ,292 +غزل,11,0,رنگ خون دل ما را که نهان می‌داری,حافظ,292 +غزل,12,1,همچنان در لب لعل تو عیان است که بود,حافظ,292 +غزل,13,0,زلف هندوی تو گفتم که دگر ره نزند,حافظ,292 +غزل,14,1,سال‌ها رفت و بدان سیرت و سان است که بود,حافظ,292 +غزل,15,0,حافظا بازنما قصه خونابه چشم,حافظ,292 +غزل,16,1,که بر این چشمه همان آب روان است که بود,حافظ,292 +غزل,1,0,دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود,حافظ,293 +غزل,2,1,تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود,حافظ,293 +غزل,3,0,چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت,حافظ,293 +غزل,4,1,تدبیر ما به دست شراب دوساله بود,حافظ,293 +غزل,5,0,آن نافه مراد که می‌خواستم ز بخت,حافظ,293 +غزل,6,1,در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود,حافظ,293 +غزل,7,0,از دست برده بود خمار غمم سحر,حافظ,293 +غزل,8,1,دولت مساعد آمد و می در پیاله بود,حافظ,293 +غزل,9,0,بر آستان میکده خون می‌خورم مدام,حافظ,293 +غزل,10,1,روزی ما ز خوان قدر این نواله بود,حافظ,293 +غزل,11,0,هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید,حافظ,293 +غزل,12,1,در رهگذار باد نگهبان لاله بود,حافظ,293 +غزل,13,0,بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح,حافظ,293 +غزل,14,1,آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود,حافظ,293 +غزل,15,0,دیدیم شعر دلکش حافظ به مدح شاه,حافظ,293 +غزل,16,1,یک بیت از این قصیده به از صد رساله بود,حافظ,293 +غزل,17,0,آن شاه تندحمله که خورشید شیرگیر,حافظ,293 +غزل,18,1,پیشش به روز معرکه کمتر غزاله بود,حافظ,293 +غزل,1,0,به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود,حافظ,294 +غزل,2,1,که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود,حافظ,294 +غزل,3,0,حدیث عشق که از حرف و صوت مستغنیست,حافظ,294 +غزل,4,1,به ناله دف و نی در خروش و ولوله بود,حافظ,294 +غزل,5,0,مباحثی که در آن مجلس جنون می‌رفت,حافظ,294 +غزل,6,1,ورای مدرسه و قال و قیل مسئله بود,حافظ,294 +غزل,7,0,دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی,حافظ,294 +غزل,8,1,ز نامساعدی بختش اندکی گله بود,حافظ,294 +غزل,9,0,قیاس کردم و آن چشم جادوانه مست,حافظ,294 +غزل,10,1,هزار ساحر چون سامریش در گله بود,حافظ,294 +غزل,11,0,بگفتمش به لبم بوسه‌ای حوالت کن,حافظ,294 +غزل,12,1,به خنده گفت کی ات با من این معامله بود,حافظ,294 +غزل,13,0,ز اخترم نظری سعد در ره است که دوش,حافظ,294 +غزل,14,1,میان ماه و رخ یار من مقابله بود,حافظ,294 +غزل,15,0,دهان یار که درمان درد حافظ داشت,حافظ,294 +غزل,16,1,فغان که وقت مروت چه تنگ حوصله بود,حافظ,294 +غزل,1,0,آن یار کز او خانه ما جای پری بود,حافظ,295 +غزل,2,1,سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود,حافظ,295 +غزل,3,0,دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش,حافظ,295 +غزل,4,1,بیچاره ندانست که یارش سفری بود,حافظ,295 +غزل,5,0,تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد,حافظ,295 +غزل,6,1,تا بود فلک شیوه او پرده دری بود,حافظ,295 +غزل,7,0,منظور خردمند من آن ماه که او را,حافظ,295 +غزل,8,1,با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود,حافظ,295 +غزل,9,0,از چنگ منش اختر بدمهر به در برد,حافظ,295 +غزل,10,1,آری چه کنم دولت دور قمری بود,حافظ,295 +غزل,11,0,عذری بنه ای دل که تو درویشی و او را,حافظ,295 +غزل,12,1,در مملکت حسن سر تاجوری بود,حافظ,295 +غزل,13,0,اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت,حافظ,295 +غزل,14,1,باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود,حافظ,295 +غزل,15,0,خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین,حافظ,295 +غزل,16,1,افسوس که آن گنج روان رهگذری بود,حافظ,295 +غزل,17,0,خود را بکش ای بلبل از این رشک که گل را,حافظ,295 +غزل,18,1,با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود,حافظ,295 +غزل,19,0,هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ,حافظ,295 +غزل,20,1,از یمن دعای شب و ورد سحری بود,حافظ,295 +غزل,1,0,مسلمانان مرا وقتی دلی بود,حافظ,296 +غزل,2,1,که با وی گفتمی گر مشکلی بود,حافظ,296 +غزل,3,0,به گردابی چو می‌افتادم از غم,حافظ,296 +غزل,4,1,به تدبیرش امید ساحلی بود,حافظ,296 +غزل,5,0,دلی همدرد و یاری مصلحت بین,حافظ,296 +غزل,6,1,که استظهار هر اهل دلی بود,حافظ,296 +غزل,7,0,ز من ضایع شد اندر کوی جانان,حافظ,296 +غزل,8,1,چه دامنگیر یا رب منزلی بود,حافظ,296 +غزل,9,0,هنر بی‌عیب حرمان نیست لیکن,حافظ,296 +غزل,10,1,ز من محروم‌تر کی سائلی بود,حافظ,296 +غزل,11,0,بر این جان پریشان رحمت آرید,حافظ,296 +غزل,12,1,که وقتی کاردانی کاملی بود,حافظ,296 +غزل,13,0,مرا تا عشق تعلیم سخن کرد,حافظ,296 +غزل,14,1,حدیثم نکته هر محفلی بود,حافظ,296 +غزل,15,0,مگو دیگر که حافظ نکته‌دان است,حافظ,296 +غزل,16,1,که ما دیدیم و محکم جاهلی بود,حافظ,296 +غزل,1,0,در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بود,حافظ,297 +غزل,2,1,تا ابد جام مرادش همدم جانی بود,حافظ,297 +غزل,3,0,من همان ساعت که از می خواستم شد توبه کار,حافظ,297 +غزل,4,1,گفتم این شاخ ار دهد باری پشیمانی بود,حافظ,297 +غزل,5,0,خود گرفتم کافکنم سجاده چون سوسن به دوش,حافظ,297 +غزل,6,1,همچو گل بر خرقه رنگ می مسلمانی بود,حافظ,297 +غزل,7,0,بی چراغ جام در خلوت نمی‌یارم نشست,حافظ,297 +غزل,8,1,زان که کنج اهل دل باید که نورانی بود,حافظ,297 +غزل,9,0,همت عالی طلب جام مرصع گو مباش,حافظ,297 +غزل,10,1,رند را آب عنب یاقوت رمانی بود,حافظ,297 +غزل,11,0,گر چه بی‌سامان نماید کار ما سهلش مبین,حافظ,297 +غزل,12,1,کاندر این کشور گدایی رشک سلطانی بود,حافظ,297 +غزل,13,0,نیک نامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار,حافظ,297 +غزل,14,1,خودپسندی جان من برهان نادانی بود,حافظ,297 +غزل,15,0,مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان,حافظ,297 +غزل,16,1,نستدن جام می از جانان گران جانی بود,حافظ,297 +غزل,17,0,دی عزیزی گفت حافظ می‌خورد پنهان شراب,حافظ,297 +غزل,18,1,ای عزیز من نه عیب آن به که پنهانی بود,حافظ,297 +غزل,1,0,از دیده خون دل همه بر روی ما رود,حافظ,299 +غزل,2,1,بر روی ما ز دیده چه گویم چه‌ها رود,حافظ,299 +غزل,3,0,ما در درون سینه هوایی نهفته‌ایم,حافظ,299 +غزل,4,1,بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود,حافظ,299 +غزل,5,0,خورشید خاوری کند از رشک جامه چاک,حافظ,299 +غزل,6,1,گر ماه مهرپرور من در قبا رود,حافظ,299 +غزل,7,0,بر خاک راه یار نهادیم روی خویش,حافظ,299 +غزل,8,1,بر روی ما رواست اگر آشنا رود,حافظ,299 +غزل,9,0,سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد,حافظ,299 +غزل,10,1,گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود,حافظ,299 +غزل,11,0,ما را به آب دیده شب و روز ماجراست,حافظ,299 +غزل,12,1,زان رهگذر که بر سر کویش چرا رود,حافظ,299 +غزل,13,0,حافظ به کوی میکده دایم به صدق دل,حافظ,299 +غزل,14,1,چون صوفیان صومعه دار از صفا رود,حافظ,299 +غزل,1,0,چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود,حافظ,300 +غزل,2,1,ور آشتی طلبم با سر عتاب رود,حافظ,300 +غزل,3,0,چو ماه نو ره بیچارگان نظاره,حافظ,300 +غزل,4,1,زند به گوشه ابرو و در نقاب رود,حافظ,300 +غزل,5,0,شب شراب خرابم کند به بیداری,حافظ,300 +غزل,6,1,وگر به روز شکایت کنم به خواب رود,حافظ,300 +غزل,7,0,طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل,حافظ,300 +غزل,8,1,بیفتد آن که در این راه با شتاب رود,حافظ,300 +غزل,9,0,گدایی در جانان به سلطنت مفروش,حافظ,300 +غزل,10,1,کسی ز سایه این در به آفتاب رود,حافظ,300 +غزل,11,0,سواد نامه موی سیاه چون طی شد,حافظ,300 +غزل,12,1,بیاض کم نشود گر صد انتخاب رود,حافظ,300 +غزل,13,0,حباب را چو فتد باد نخوت اندر سر,حافظ,300 +غزل,14,1,کلاه داریش اندر سر شراب رود,حافظ,300 +غزل,15,0,حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز,حافظ,300 +غزل,16,1,خوشا کسی که در این راه بی‌حجاب رود,حافظ,300 +غزل,1,0,از سر کوی تو هر کو به ملالت برود,حافظ,301 +غزل,2,1,نرود کارش و آخر به خجالت برود,حافظ,301 +غزل,3,0,کاروانی که بود بدرقه‌اش حفظ خدا,حافظ,301 +غزل,4,1,به تجمل بنشیند به جلالت برود,حافظ,301 +غزل,5,0,سالک از نور هدایت ببرد راه به دوست,حافظ,301 +غزل,6,1,که به جایی نرسد گر به ضلالت برود,حافظ,301 +غزل,7,0,کام خود آخر عمر از می و معشوق بگیر,حافظ,301 +غزل,8,1,حیف اوقات که یک سر به بطالت برود,حافظ,301 +غزل,9,0,ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی,حافظ,301 +غزل,10,1,که غریب ار نبرد ره به دلالت برود,حافظ,301 +غزل,11,0,حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت است,حافظ,301 +غزل,12,1,کس ندانست که آخر به چه حالت برود,حافظ,301 +غزل,13,0,حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی,حافظ,301 +غزل,14,1,بو که از لوح دلت نقش جهالت برود,حافظ,301 +غزل,1,0,هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود,حافظ,302 +غزل,2,1,هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود,حافظ,302 +غزل,3,0,از دماغ من سرگشته خیال دهنت,حافظ,302 +غزل,4,1,به جفای فلک و غصه دوران نرود,حافظ,302 +غزل,5,0,در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند,حافظ,302 +غزل,6,1,تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود,حافظ,302 +غزل,7,0,هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است,حافظ,302 +غزل,8,1,برود از دل من وز دل من آن نرود,حافظ,302 +غزل,9,0,آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت,حافظ,302 +غزل,10,1,که اگر سر برود از دل و از جان نرود,حافظ,302 +غزل,11,0,گر رود از پی خوبان دل من معذور است,حافظ,302 +غزل,12,1,درد دارد چه کند کز پی درمان نرود,حافظ,302 +غزل,13,0,هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان,حافظ,302 +غزل,14,1,دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود,حافظ,302 +غزل,1,0,خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود,حافظ,303 +غزل,2,1,به هر درش که بخوانند بی‌خبر نرود,حافظ,303 +غزل,3,0,طمع در آن لب شیرین نکردنم اولی,حافظ,303 +غزل,4,1,ولی چگونه مگس از پی شکر نرود,حافظ,303 +غزل,5,0,سواد دیده غمدیده‌ام به اشک مشوی,حافظ,303 +غزل,6,1,که نقش خال توام هرگز از نظر نرود,حافظ,303 +غزل,7,0,ز من چو باد صبا بوی خود دریغ مدار,حافظ,303 +غزل,8,1,چرا که بی سر زلف توام به سر نرود,حافظ,303 +غزل,9,0,دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی,حافظ,303 +غزل,10,1,که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود,حافظ,303 +غزل,11,0,مکن به چشم حقارت نگاه در من مست,حافظ,303 +غزل,12,1,که آبروی شریعت بدین قدر نرود,حافظ,303 +غزل,13,0,من گدا هوس سروقامتی دارم,حافظ,303 +غزل,14,1,که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود,حافظ,303 +غزل,15,0,تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری,حافظ,303 +غزل,16,1,وفای عهد من از خاطرت به در نرود,حافظ,303 +غزل,17,0,سیاه نامه‌تر از خود کسی نمی‌بینم,حافظ,303 +غزل,18,1,چگونه چون قلمم دود دل به سر نرود,حافظ,303 +غزل,19,0,به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید,حافظ,303 +غزل,20,1,چو باشه در پی هر صید مختصر نرود,حافظ,303 +غزل,21,0,بیار باده و اول به دست حافظ ده,حافظ,303 +غزل,22,1,به شرط آن که ز مجلس سخن به در نرود,حافظ,303 +غزل,1,0,ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود,حافظ,304 +غزل,2,1,وین بحث با ثلاثه غساله می‌رود,حافظ,304 +غزل,3,0,می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت,حافظ,304 +غزل,4,1,کار این زمان ز صنعت دلاله می‌رود,حافظ,304 +غزل,5,0,شکرشکن شوند همه طوطیان هند,حافظ,304 +غزل,6,1,زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود,حافظ,304 +غزل,7,0,طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر,حافظ,304 +غزل,8,1,کاین طفل یک شبه ره یک ساله می‌رود,حافظ,304 +غزل,9,0,آن چشم جادوانه عابدفریب بین,حافظ,304 +غزل,10,1,کش کاروان سحر ز دنباله می‌رود,حافظ,304 +غزل,11,0,از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز,حافظ,304 +غزل,12,1,مکاره می‌نشیند و محتاله می‌رود,حافظ,304 +غزل,13,0,باد بهار می‌وزد از گلستان شاه,حافظ,304 +غزل,14,1,وز ژاله باده در قدح لاله می‌رود,حافظ,304 +غزل,15,0,حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین,حافظ,304 +غزل,16,1,غافل مشو که کار تو از ناله می‌رود,حافظ,304 +غزل,1,0,ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود,حافظ,305 +غزل,2,1,وین راز سر به مهر به عالم سمر شود,حافظ,305 +غزل,3,0,گویند سنگ لعل شود در مقام صبر,حافظ,305 +غزل,4,1,آری شود ولیک به خون جگر شود,حافظ,305 +غزل,5,0,خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه,حافظ,305 +غزل,6,1,کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود,حافظ,305 +غزل,7,0,از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان,حافظ,305 +غزل,8,1,باشد کز آن میانه یکی کارگر شود,حافظ,305 +غزل,9,0,ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو,حافظ,305 +غزل,10,1,لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود,حافظ,305 +غزل,11,0,از کیمیای مهر تو زر گشت روی من,حافظ,305 +غزل,12,1,آری به یمن لطف شما خاک زر شود,حافظ,305 +غزل,13,0,در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب,حافظ,305 +غزل,14,1,یا رب مباد آن که گدا معتبر شود,حافظ,305 +غزل,15,0,بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی,حافظ,305 +غزل,16,1,مقبول طبع مردم صاحب نظر شود,حافظ,305 +غزل,17,0,این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست,حافظ,305 +غزل,18,1,سرها بر آستانه او خاک در شود,حافظ,305 +غزل,19,0,حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست,حافظ,305 +غزل,20,1,دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود,حافظ,305 +غزل,1,0,گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود,حافظ,306 +غزل,2,1,تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود,حافظ,306 +غزل,3,0,رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنر است,حافظ,306 +غزل,4,1,حیوانی که ننوشد می و انسان نشود,حافظ,306 +غزل,5,0,گوهر پاک بباید که شود قابل فیض,حافظ,306 +غزل,6,1,ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود,حافظ,306 +غزل,7,0,اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش,حافظ,306 +غزل,8,1,که به تلبیس و حیل دیو مسلمان نشود,حافظ,306 +غزل,9,0,عشق می‌ورزم و امید که این فن شریف,حافظ,306 +غزل,10,1,چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود,حافظ,306 +غزل,11,0,دوش می‌گفت که فردا بدهم کام دلت,حافظ,306 +غزل,12,1,سببی ساز خدایا که پشیمان نشود,حافظ,306 +غزل,13,0,حسن خلقی ز خدا می‌طلبم خوی تو را,حافظ,306 +غزل,14,1,تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود,حافظ,306 +غزل,15,0,ذره را تا نبود همت عالی حافظ,حافظ,306 +غزل,16,1,طالب چشمه خورشید درخشان نشود,حافظ,306 +غزل,1,0,گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود,حافظ,307 +غزل,2,1,پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود,حافظ,307 +غزل,3,0,یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند,حافظ,307 +غزل,4,1,گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود,حافظ,307 +غزل,5,0,آخر ای خاتم جمشید همایون آثار,حافظ,307 +غزل,6,1,گر فتد عکس تو بر نقش نگینم چه شود,حافظ,307 +غزل,7,0,واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزید,حافظ,307 +غزل,8,1,من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود,حافظ,307 +غزل,9,0,عقلم از خانه به در رفت و گر می این است,حافظ,307 +غزل,10,1,دیدم از پیش که در خانه دینم چه شود,حافظ,307 +غزل,11,0,صرف شد عمر گران ��ایه به معشوقه و می,حافظ,307 +غزل,12,1,تا از آنم چه به پیش آید از اینم چه شود,حافظ,307 +غزل,13,0,خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت,حافظ,307 +غزل,14,1,حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود,حافظ,307 +غزل,1,0,اگر به باده مشکین دلم کشد شاید,حافظ,309 +غزل,2,1,که بوی خیر ز زهد ریا نمی‌آید,حافظ,309 +غزل,3,0,جهانیان همه گر منع من کنند از عشق,حافظ,309 +غزل,4,1,من آن کنم که خداوندگار فرماید,حافظ,309 +غزل,5,0,طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم,حافظ,309 +غزل,6,1,گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید,حافظ,309 +غزل,7,0,مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید,حافظ,309 +غزل,8,1,که حلقه‌ای ز سر زلف یار بگشاید,حافظ,309 +غزل,9,0,تو را که حسن خداداده هست و حجله بخت,حافظ,309 +غزل,10,1,چه حاجت است که مشاطه‌ات بیاراید,حافظ,309 +غزل,11,0,چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی‌غش,حافظ,309 +غزل,12,1,کنون به جز دل خوش هیچ در نمی‌باید,حافظ,309 +غزل,13,0,جمیله‌ایست عروس جهان ولی هش دار,حافظ,309 +غزل,14,1,که این مخدره در عقد کس نمی‌آید,حافظ,309 +غزل,15,0,به لابه گفتمش ای ماه رخ چه باشد اگر,حافظ,309 +غزل,16,1,به یک شکر ز تو دلخسته‌ای بیاساید,حافظ,309 +غزل,17,0,به خنده گفت که حافظ خدای را مپسند,حافظ,309 +غزل,18,1,که بوسه تو رخ ماه را بیالاید,حافظ,309 +غزل,1,0,گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید,حافظ,310 +غزل,2,1,گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید,حافظ,310 +غزل,3,0,گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز,حافظ,310 +غزل,4,1,گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید,حافظ,310 +غزل,5,0,گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم,حافظ,310 +غزل,6,1,گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید,حافظ,310 +غزل,7,0,گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد,حافظ,310 +غزل,8,1,گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید,حافظ,310 +غزل,9,0,گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد,حافظ,310 +غزل,10,1,گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید,حافظ,310 +غزل,11,0,گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت,حافظ,310 +غزل,12,1,گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید,حافظ,310 +غزل,13,0,گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد,حافظ,310 +غزل,14,1,گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید,حافظ,310 +غزل,15,0,گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد,حافظ,310 +غزل,16,1,گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید,حافظ,310 +غزل,1,0,بر سر آنم که گر ز دست برآید,حافظ,311 +غزل,2,1,دست به کاری زنم که غصه سر آید,حافظ,311 +غزل,3,0,خلوت دل نیست جای صحبت اضداد,حافظ,311 +غزل,4,1,دیو چو بیرون رود فرشته درآید,حافظ,311 +غزل,5,0,صحبت حکام ظلمت شب یلداست,حافظ,311 +غزل,6,1,نور ز خورشید جوی بو که برآید,حافظ,311 +غزل,7,0,بر در ارباب بی‌مروت دنیا,حافظ,311 +غزل,8,1,چند نشینی که خواجه کی به درآید,حافظ,311 +غزل,9,0,ترک گدایی مکن که گنج بیابی,حافظ,311 +غزل,10,1,از نظر ره روی که در گذر آید,حافظ,311 +غزل,11,0,صالح و طالح متاع خویش نمودند,حافظ,311 +غزل,12,1,تا که قبول افتد و که در نظر آید,حافظ,311 +غزل,13,0,بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر,حافظ,311 +غزل,14,1,باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید,حافظ,311 +غزل,15,0,غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست,حافظ,311 +غزل,16,1,هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید,حافظ,311 +غزل,1,0,دست از طلب ندارم تا کام من برآید,حافظ,312 +غزل,2,1,یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید,حافظ,312 +غزل,3,0,بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر,حافظ,312 +غزل,4,1,کز آتش درونم دود از کفن برآید,حافظ,312 +غزل,5,0,بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران,حافظ,312 +غزل,6,1,بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید,حافظ,312 +غزل,7,0,جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش,حافظ,312 +غزل,8,1,نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید,حافظ,312 +غزل,9,0,از حسرت دهانش آمد به تنگ جان��,حافظ,312 +غزل,10,1,خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید,حافظ,312 +غزل,11,0,گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان,حافظ,312 +غزل,12,1,هر جا که نام حافظ در انجمن برآید,حافظ,312 +غزل,1,0,چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید,حافظ,313 +غزل,2,1,ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید,حافظ,313 +غزل,3,0,نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل,حافظ,313 +غزل,4,1,چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید,حافظ,313 +غزل,5,0,حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست,حافظ,313 +غزل,6,1,که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید,حافظ,313 +غزل,7,0,ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت,حافظ,313 +غزل,8,1,که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید,حافظ,313 +غزل,9,0,به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود,حافظ,313 +غزل,10,1,خیال باشد کاین کار بی حواله برآید,حافظ,313 +غزل,11,0,گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان,حافظ,313 +غزل,12,1,بلا بگردد و کام هزارساله برآید,حافظ,313 +غزل,13,0,نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ,حافظ,313 +غزل,14,1,ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید,حافظ,313 +غزل,1,0,زهی خجسته زمانی که یار بازآید,حافظ,314 +غزل,2,1,به کام غمزدگان غمگسار بازآید,حافظ,314 +غزل,3,0,به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم,حافظ,314 +غزل,4,1,بدان امید که آن شهسوار بازآید,حافظ,314 +غزل,5,0,اگر نه در خم چوگان او رود سر من,حافظ,314 +غزل,6,1,ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید,حافظ,314 +غزل,7,0,مقیم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد,حافظ,314 +غزل,8,1,بدان هوس که بدین رهگذار بازآید,حافظ,314 +غزل,9,0,دلی که با سر زلفین او قراری داد,حافظ,314 +غزل,10,1,گمان مبر که بدان دل قرار بازآید,حافظ,314 +غزل,11,0,چه جورها که کشیدند بلبلان از دی,حافظ,314 +غزل,12,1,به بوی آن که دگر نوبهار بازآید,حافظ,314 +غزل,13,0,ز نقش بند قضا هست امید آن حافظ,حافظ,314 +غزل,14,1,که همچو سرو به دستم نگار بازآید,حافظ,314 +غزل,1,0,اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید,حافظ,315 +غزل,2,1,عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید,حافظ,315 +غزل,3,0,دارم امید بر این اشک چو باران که دگر,حافظ,315 +غزل,4,1,برق دولت که برفت از نظرم بازآید,حافظ,315 +غزل,5,0,آن که تاج سر من خاک کف پایش بود,حافظ,315 +غزل,6,1,از خدا می‌طلبم تا به سرم بازآید,حافظ,315 +غزل,7,0,خواهم اندر عقبش رفت به یاران عزیز,حافظ,315 +غزل,8,1,شخصم ار بازنیاید خبرم بازآید,حافظ,315 +غزل,9,0,گر نثار قدم یار گرامی نکنم,حافظ,315 +غزل,10,1,گوهر جان به چه کار دگرم بازآید,حافظ,315 +غزل,11,0,کوس نودولتی از بام سعادت بزنم,حافظ,315 +غزل,12,1,گر ببینم که مه نوسفرم بازآید,حافظ,315 +غزل,13,0,مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح,حافظ,315 +غزل,14,1,ور نه گر بشنود آه سحرم بازآید,حافظ,315 +غزل,15,0,آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ,حافظ,315 +غزل,16,1,همتی تا به سلامت ز درم بازآید,حافظ,315 +غزل,1,0,نفس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,2,1,فغان که بخت من از خواب در نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,3,0,صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش,حافظ,316 +غزل,4,1,که آب زندگیم در نظر نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,5,0,قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم,حافظ,316 +غزل,6,1,درخت کام و مرادم به بر نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,7,0,مگر به روی دلارای یار ما ور نی,حافظ,316 +غزل,8,1,به هیچ وجه دگر کار بر نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,9,0,مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید,حافظ,316 +غزل,10,1,وز آن غریب بلاکش خبر نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,11,0,ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا,حافظ,316 +غزل,12,1,ولی چه سود یکی کارگر نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,13,0,بسم حکایت دل هست با نسیم سحر,حافظ,316 +غزل,14,1,ولی به بخت من امشب سحر نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,15,0,در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز,حافظ,316 +��زل,16,1,بلای زلف سیاهت به سر نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,17,0,ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس,حافظ,316 +غزل,18,1,کنون ز حلقه زلفت به در نمی‌آید,حافظ,316 +غزل,1,0,جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید,حافظ,317 +غزل,2,1,هلال عید در ابروی یار باید دید,حافظ,317 +غزل,3,0,شکسته گشت چو پشت هلال قامت من,حافظ,317 +غزل,4,1,کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید,حافظ,317 +غزل,5,0,مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت,حافظ,317 +غزل,6,1,که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید,حافظ,317 +غزل,7,0,نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود,حافظ,317 +غزل,8,1,گل وجود من آغشته گلاب و نبید,حافظ,317 +غزل,9,0,بیا که با تو بگویم غم ملالت دل,حافظ,317 +غزل,10,1,چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید,حافظ,317 +غزل,11,0,بهای وصل تو گر جان بود خریدارم,حافظ,317 +غزل,12,1,که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید,حافظ,317 +غزل,13,0,چو ماه روی تو در شام زلف می‌دیدم,حافظ,317 +غزل,14,1,شبم به روی تو روشن چو روز می‌گردید,حافظ,317 +غزل,15,0,به لب رسید مرا جان و برنیامد کام,حافظ,317 +غزل,16,1,به سر رسید امید و طلب به سر نرسید,حافظ,317 +غزل,17,0,ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند,حافظ,317 +غزل,18,1,بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید,حافظ,317 +غزل,1,0,رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید,حافظ,318 +غزل,2,1,وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید,حافظ,318 +غزل,3,0,صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست,حافظ,318 +غزل,4,1,فغان فتاد به بلبل نقاب گل که کشید,حافظ,318 +غزل,5,0,ز میوه‌های بهشتی چه ذوق دریابد,حافظ,318 +غزل,6,1,هر آن که سیب زنخدان شاهدی نگزید,حافظ,318 +غزل,7,0,مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب,حافظ,318 +غزل,8,1,به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید,حافظ,318 +غزل,9,0,ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز,حافظ,318 +غزل,10,1,که گرد عارض بستان خط بنفشه دمید,حافظ,318 +غزل,11,0,چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد,حافظ,318 +غزل,12,1,که با کسی دگرم نیست برگ گفت و شنید,حافظ,318 +غزل,13,0,من این مرقع رنگین چو گل بخواهم سوخت,حافظ,318 +غزل,14,1,که پیر باده فروشش به جرعه‌ای نخرید,حافظ,318 +غزل,15,0,بهار می‌گذرد دادگسترا دریاب,حافظ,318 +غزل,16,1,که رفت موسم و حافظ هنوز می نچشید,حافظ,318 +غزل,1,0,ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید,حافظ,319 +غزل,2,1,وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید,حافظ,319 +غزل,3,0,شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام,حافظ,319 +غزل,4,1,بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید,حافظ,319 +غزل,5,0,قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت,حافظ,319 +غزل,6,1,باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید,حافظ,319 +غزل,7,0,گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش,حافظ,319 +غزل,8,1,من همی‌کردم دعا و صبح صادق می‌دمید,حافظ,319 +غزل,9,0,با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ,حافظ,319 +غزل,10,1,از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید,حافظ,319 +غزل,11,0,دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک,حافظ,319 +غزل,12,1,جامه‌ای در نیک نامی نیز می‌باید درید,حافظ,319 +غزل,13,0,این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت,حافظ,319 +غزل,14,1,وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید,حافظ,319 +غزل,15,0,عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق,حافظ,319 +غزل,16,1,گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید,حافظ,319 +غزل,17,0,تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد,حافظ,319 +غزل,18,1,این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید,حافظ,319 +غزل,1,0,معاشران ز حریف شبانه یاد آرید,حافظ,320 +غزل,2,1,حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید,حافظ,320 +غزل,3,0,به وقت سرخوشی از آه و ناله عشاق,حافظ,320 +غزل,4,1,به صوت و نغمه چنگ و چغانه یاد آرید,حافظ,320 +غزل,5,0,چو لطف باده کند جلوه در رخ ساقی,حافظ,320 +غزل,6,1,ز عاشقان به سرود و ترانه یاد آرید,حافظ,320 +غزل,7,0,چو در میان مراد آورید دست امید,حافظ,320 +غزل,8,1,ز عهد صحبت ما در میانه یاد آرید,حافظ,320 +غزل,9,0,سمند دولت اگر چند سرکشیده رود,حافظ,320 +غزل,10,1,ز همرهان به سر تازیانه یاد آرید,حافظ,320 +غزل,11,0,نمی‌خورید زمانی غم وفاداران,حافظ,320 +غزل,12,1,ز بی‌وفایی دور زمانه یاد آرید,حافظ,320 +غزل,13,0,به وجه مرحمت ای ساکنان صدر جلال,حافظ,320 +غزل,14,1,ز روی حافظ و این آستانه یاد آرید,حافظ,320 +غزل,1,0,بیا که رایت منصور پادشاه رسید,حافظ,321 +غزل,2,1,نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید,حافظ,321 +غزل,3,0,جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت,حافظ,321 +غزل,4,1,کمال عدل به فریاد دادخواه رسید,حافظ,321 +غزل,5,0,سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد,حافظ,321 +غزل,6,1,جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید,حافظ,321 +غزل,7,0,ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن,حافظ,321 +غزل,8,1,قوافل دل و دانش که مرد راه رسید,حافظ,321 +غزل,9,0,عزیز مصر به رغم برادران غیور,حافظ,321 +غزل,10,1,ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید,حافظ,321 +غزل,11,0,کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل,حافظ,321 +غزل,12,1,بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید,حافظ,321 +غزل,13,0,صبا بگو که چه‌ها بر سرم در این غم عشق,حافظ,321 +غزل,14,1,ز آتش دل سوزان و دود آه رسید,حافظ,321 +غزل,15,0,ز شوق روی تو شاها بدین اسیر فراق,حافظ,321 +غزل,16,1,همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید,حافظ,321 +غزل,17,0,مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول,حافظ,321 +غزل,18,1,ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید,حافظ,321 +غزل,1,0,بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید,حافظ,322 +غزل,2,1,از یار آشنا سخن آشنا شنید,حافظ,322 +غزل,3,0,ای شاه حسن چشم به حال گدا فکن,حافظ,322 +غزل,4,1,کاین گوش بس حکایت شاه و گدا شنید,حافظ,322 +غزل,5,0,خوش می‌کنم به باده مشکین مشام جان,حافظ,322 +غزل,6,1,کز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید,حافظ,322 +غزل,7,0,سر خدا که عارف سالک به کس نگفت,حافظ,322 +غزل,8,1,در حیرتم که باده فروش از کجا شنید,حافظ,322 +غزل,9,0,یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان,حافظ,322 +غزل,10,1,دل شرح آن دهد که چه گفت و چه‌ها شنید,حافظ,322 +غزل,11,0,اینش سزا نبود دل حق گزار من,حافظ,322 +غزل,12,1,کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید,حافظ,322 +غزل,13,0,محروم اگر شدم ز سر کوی او چه شد,حافظ,322 +غزل,14,1,از گلشن زمانه که بوی وفا شنید,حافظ,322 +غزل,15,0,ساقی بیا که عشق ندا می‌کند بلند,حافظ,322 +غزل,16,1,کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنید,حافظ,322 +غزل,17,0,ما باده زیر خرقه نه امروز می‌خوریم,حافظ,322 +غزل,18,1,صد بار پیر میکده این ماجرا شنید,حافظ,322 +غزل,19,0,ما می به بانگ چنگ نه امروز می‌کشیم,حافظ,322 +غزل,20,1,بس دور شد که گنبد چرخ این صدا شنید,حافظ,322 +غزل,21,0,پند حکیم محض صواب است و عین خیر,حافظ,322 +غزل,22,1,فرخنده آن کسی که به سمع رضا شنید,حافظ,322 +غزل,23,0,حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس,حافظ,322 +غزل,24,1,دربند آن مباش که نشنید یا شنید,حافظ,322 +غزل,1,0,معاشران گره از زلف یار باز کنید,حافظ,323 +غزل,2,1,شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید,حافظ,323 +غزل,3,0,حضور خلوت انس است و دوستان جمعند,حافظ,323 +غزل,4,1,و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید,حافظ,323 +غزل,5,0,رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند,حافظ,323 +غزل,6,1,که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید,حافظ,323 +غزل,7,0,به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد,حافظ,323 +غزل,8,1,گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید,حافظ,323 +غزل,9,0,میان عاشق و معشوق فرق بسیار است,حافظ,323 +غزل,10,1,چو یار ناز نماید شما نیاز کنید,حافظ,323 +غزل,11,0,نخست موعظه پیر صحبت این حرف است,حافظ,323 +غزل,12,1,که از مصاحب ناجنس احتراز کنید,حافظ,323 +غزل,13,0,هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق,حافظ,323 +غزل,14,1,بر او نمرده به فتوای من نماز کنید,حافظ,323 +غزل,15,0,وگر طلب کند انعامی از شما حافظ,حافظ,323 +غزل,16,1,حوالتش به لب یار دلنواز کنید,حافظ,323 +غزل,1,0,الا ای طوطی گویای اسرار,حافظ,324 +غزل,2,1,مبادا خالیت شکر ز منقار,حافظ,324 +غزل,3,0,سرت سبز و دلت خوش باد جاوید,حافظ,324 +غزل,4,1,که خوش نقشی نمودی از خط یار,حافظ,324 +غزل,5,0,سخن سربسته گفتی با حریفان,حافظ,324 +غزل,6,1,خدا را زین معما پرده بردار,حافظ,324 +غزل,7,0,به روی ما زن از ساغر گلابی,حافظ,324 +غزل,8,1,که خواب آلوده‌ایم ای بخت بیدار,حافظ,324 +غزل,9,0,چه ره بود این که زد در پرده مطرب,حافظ,324 +غزل,10,1,که می‌رقصند با هم مست و هشیار,حافظ,324 +غزل,11,0,از آن افیون که ساقی در می افکند,حافظ,324 +غزل,12,1,حریفان را نه سر ماند نه دستار,حافظ,324 +غزل,13,0,سکندر را نمی‌بخشند آبی,حافظ,324 +غزل,14,1,به زور و زر میسر نیست این کار,حافظ,324 +غزل,15,0,بیا و حال اهل درد بشنو,حافظ,324 +غزل,16,1,به لفظ اندک و معنی بسیار,حافظ,324 +غزل,17,0,بت چینی عدوی دین و دل‌هاست,حافظ,324 +غزل,18,1,خداوندا دل و دینم نگه دار,حافظ,324 +غزل,19,0,به مستوران مگو اسرار مستی,حافظ,324 +غزل,20,1,حدیث جان مگو با نقش دیوار,حافظ,324 +غزل,21,0,به یمن دولت منصور شاهی,حافظ,324 +غزل,22,1,علم شد حافظ اندر نظم اشعار,حافظ,324 +غزل,23,0,خداوندی به جای بندگان کرد,حافظ,324 +غزل,24,1,خداوندا ز آفاتش نگه دار,حافظ,324 +غزل,1,0,عید است و آخر گل و یاران در انتظار,حافظ,325 +غزل,2,1,ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار,حافظ,325 +غزل,3,0,دل برگرفته بودم از ایام گل ولی,حافظ,325 +غزل,4,1,کاری بکرد همت پاکان روزه دار,حافظ,325 +غزل,5,0,دل در جهان مبند و به مستی سؤال کن,حافظ,325 +غزل,6,1,از فیض جام و قصه جمشید کامگار,حافظ,325 +غزل,7,0,جز نقد جان به دست ندارم شراب کو,حافظ,325 +غزل,8,1,کان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثار,حافظ,325 +غزل,9,0,خوش دولتیست خرم و خوش خسروی کریم,حافظ,325 +غزل,10,1,یا رب ز چشم زخم زمانش نگاه دار,حافظ,325 +غزل,11,0,می خور به شعر بنده که زیبی دگر دهد,حافظ,325 +غزل,12,1,جام مرصع تو بدین در شاهوار,حافظ,325 +غزل,13,0,گر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هست,حافظ,325 +غزل,14,1,از می کنند روزه گشا طالبان یار,حافظ,325 +غزل,15,0,زانجا که پرده پوشی عفو کریم توست,حافظ,325 +غزل,16,1,بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار,حافظ,325 +غزل,17,0,ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود,حافظ,325 +غزل,18,1,تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار,حافظ,325 +غزل,19,0,حافظ چو رفت روزه و گل نیز می‌رود,حافظ,325 +غزل,20,1,ناچار باده نوش که از دست رفت کار,حافظ,325 +غزل,1,0,صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,2,1,وز او به عاشق بی‌دل خبر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,3,0,به شکر آن که شکفتی به کام بخت ای گل,حافظ,326 +غزل,4,1,نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,5,0,حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی,حافظ,326 +غزل,6,1,کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,7,0,جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است,حافظ,326 +غزل,8,1,ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,9,0,کنون که چشمه قند است لعل نوشینت,حافظ,326 +غزل,10,1,سخن بگوی و ز طوطی شکر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,11,0,مکارم تو به آفاق می‌برد شاعر,حافظ,326 +غزل,12,1,از او وظیفه و زاد سفر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,13,0,چو ذکر خیر طلب می‌کنی سخن این است,حافظ,326 +غزل,14,1,که در بهای سخن سیم و زر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,15,0,غبار غم برود حال خوش شود حافظ,حافظ,326 +غزل,16,1,تو آب دیده از ای�� رهگذر دریغ مدار,حافظ,326 +غزل,1,0,ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر,حافظ,327 +غزل,2,1,زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر,حافظ,327 +غزل,3,0,قلب بی‌حاصل ما را بزن اکسیر مراد,حافظ,327 +غزل,4,1,یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر,حافظ,327 +غزل,5,0,در کمینگاه نظر با دل خویشم جنگ است,حافظ,327 +غزل,6,1,ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر,حافظ,327 +غزل,7,0,در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم,حافظ,327 +غزل,8,1,ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر,حافظ,327 +غزل,9,0,منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان,حافظ,327 +غزل,10,1,وگر ایشان نستانند روانی به من آر,حافظ,327 +غزل,11,0,ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن,حافظ,327 +غزل,12,1,یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر,حافظ,327 +غزل,13,0,دلم از دست بشد دوش چو حافظ می‌گفت,حافظ,327 +غزل,14,1,کای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر,حافظ,327 +غزل,1,0,ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار,حافظ,328 +غزل,2,1,ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار,حافظ,328 +غزل,3,0,نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو,حافظ,328 +غزل,4,1,نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار,حافظ,328 +غزل,5,0,تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام,حافظ,328 +غزل,6,1,شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار,حافظ,328 +غزل,7,0,به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز,حافظ,328 +غزل,8,1,بی غباری که پدید آید از اغیار بیار,حافظ,328 +غزل,9,0,گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب,حافظ,328 +غزل,10,1,بهر آسایش این دیده خونبار بیار,حافظ,328 +غزل,11,0,خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست,حافظ,328 +غزل,12,1,خبری از بر آن دلبر عیار بیار,حافظ,328 +غزل,13,0,شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن,حافظ,328 +غزل,14,1,به اسیران قفس مژده گلزار بیار,حافظ,328 +غزل,15,0,کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست,حافظ,328 +غزل,16,1,عشوه‌ای زان لب شیرین شکربار بیار,حافظ,328 +غزل,17,0,روزگاریست که دل چهره مقصود ندید,حافظ,328 +غزل,18,1,ساقیا آن قدح آینه کردار بیار,حافظ,328 +غزل,19,0,دلق حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن,حافظ,328 +غزل,20,1,وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار,حافظ,328 +غزل,1,0,روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر,حافظ,329 +غزل,2,1,خرمن سوختگان را همه گو باد ببر,حافظ,329 +غزل,3,0,ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا,حافظ,329 +غزل,4,1,گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر,حافظ,329 +غزل,5,0,زلف چون عنبر خامش که ببوید هیهات,حافظ,329 +غزل,6,1,ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر,حافظ,329 +غزل,7,0,سینه گو شعله آتشکده فارس بکش,حافظ,329 +غزل,8,1,دیده گو آب رخ دجله بغداد ببر,حافظ,329 +غزل,9,0,دولت پیر مغان باد که باقی سهل است,حافظ,329 +غزل,10,1,دیگری گو برو و نام من از یاد ببر,حافظ,329 +غزل,11,0,سعی نابرده در این راه به جایی نرسی,حافظ,329 +غزل,12,1,مزد اگر می‌طلبی طاعت استاد ببر,حافظ,329 +غزل,13,0,روز مرگم نفسی وعده دیدار بده,حافظ,329 +غزل,14,1,وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر,حافظ,329 +غزل,15,0,دوش می‌گفت به مژگان درازت بکشم,حافظ,329 +غزل,16,1,یا رب از خاطرش اندیشه بیداد ببر,حافظ,329 +غزل,17,0,حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار,حافظ,329 +غزل,18,1,برو از درگهش این ناله و فریاد ببر,حافظ,329 +غزل,1,0,شب وصل است و طی شد نامه هجر,حافظ,330 +غزل,2,1,سلام فیه حتی مطلع الفجر,حافظ,330 +غزل,3,0,دلا در عاشقی ثابت قدم باش,حافظ,330 +غزل,4,1,که در این ره نباشد کار بی اجر,حافظ,330 +غزل,5,0,من از رندی نخواهم کرد توبه,حافظ,330 +غزل,6,1,و لو آذیتنی بالهجر و الحجر,حافظ,330 +غزل,7,0,برآی ای صبح روشن دل خدا را,حافظ,330 +غزل,8,1,که بس تاریک می‌بینم شب هجر,حافظ,330 +غزل,9,0,دلم رفت و ندیدم روی دلدار,حافظ,330 +غزل,10,1,فغان از این تطاول آه ��ز این زجر,حافظ,330 +غزل,11,0,وفا خواهی جفاکش باش حافظ,حافظ,330 +غزل,12,1,فان الربح و الخسران فی التجر,حافظ,330 +غزل,1,0,گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر,حافظ,331 +غزل,2,1,بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر,حافظ,331 +غزل,3,0,خرم آن روز که با دیده گریان بروم,حافظ,331 +غزل,4,1,تا زنم آب در میکده یک بار دگر,حافظ,331 +غزل,5,0,معرفت نیست در این قوم خدا را سببی,حافظ,331 +غزل,6,1,تا برم گوهر خود را به خریدار دگر,حافظ,331 +غزل,7,0,یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت,حافظ,331 +غزل,8,1,حاش لله که روم من ز پی یار دگر,حافظ,331 +غزل,9,0,گر مساعد شودم دایره چرخ کبود,حافظ,331 +غزل,10,1,هم به دست آورمش باز به پرگار دگر,حافظ,331 +غزل,11,0,عافیت می‌طلبد خاطرم ار بگذارند,حافظ,331 +غزل,12,1,غمزه شوخش و آن طره‌ی طرار دگر,حافظ,331 +غزل,13,0,راز سربسته ما بین که به دستان گفتند,حافظ,331 +غزل,14,1,هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر,حافظ,331 +غزل,15,0,هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت,حافظ,331 +غزل,16,1,کندم قصد دل ریش به آزار دگر,حافظ,331 +غزل,17,0,بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاست,حافظ,331 +غزل,18,1,غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر,حافظ,331 +غزل,1,0,ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر,حافظ,332 +غزل,2,1,بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر,حافظ,332 +غزل,3,0,از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست,حافظ,332 +غزل,4,1,کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر,حافظ,332 +غزل,5,0,این یک دو دم که مهلت دیدار ممکن است,حافظ,332 +غزل,6,1,دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر,حافظ,332 +غزل,7,0,تا کی می صبوح و شکرخواب بامداد,حافظ,332 +غزل,8,1,هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر,حافظ,332 +غزل,9,0,دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد,حافظ,332 +غزل,10,1,بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر,حافظ,332 +غزل,11,0,اندیشه از محیط فنا نیست هر که را,حافظ,332 +غزل,12,1,بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر,حافظ,332 +غزل,13,0,در هر طرف ز خیل حوادث کمین‌گهیست,حافظ,332 +غزل,14,1,زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر,حافظ,332 +غزل,15,0,بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار,حافظ,332 +غزل,16,1,روز فراق را که نهد در شمار عمر,حافظ,332 +غزل,17,0,حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان,حافظ,332 +غزل,18,1,این نقش ماند از قلمت یادگار عمر,حافظ,332 +غزل,1,0,دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور,حافظ,333 +غزل,2,1,گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور,حافظ,333 +غزل,3,0,ای گل به شکر آن که تویی پادشاه حسن,حافظ,333 +غزل,4,1,با بلبلان بی‌دل شیدا مکن غرور,حافظ,333 +غزل,5,0,از دست غیبت تو شکایت نمی‌کنم,حافظ,333 +غزل,6,1,تا نیست غیبتی نبود لذت حضور,حافظ,333 +غزل,7,0,گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد,حافظ,333 +غزل,8,1,ما را غم نگار بود مایه سرور,حافظ,333 +غزل,9,0,زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار,حافظ,333 +غزل,10,1,ما را شرابخانه قصور است و یار حور,حافظ,333 +غزل,11,0,می خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی,حافظ,333 +غزل,12,1,گوید تو را که باده مخور گو هوالغفور,حافظ,333 +غزل,13,0,حافظ شکایت از غم هجران چه می‌کنی,حافظ,333 +غزل,14,1,در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور,حافظ,333 +غزل,1,0,یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور,حافظ,334 +غزل,2,1,کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور,حافظ,334 +غزل,3,0,ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن,حافظ,334 +غزل,4,1,وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور,حافظ,334 +غزل,5,0,گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن,حافظ,334 +غزل,6,1,چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور,حافظ,334 +غزل,7,0,دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت,حافظ,334 +غزل,8,1,دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور,حافظ,334 +غزل,9,0,هان مشو نومید چون واقف نه���ای از سر غیب,حافظ,334 +غزل,10,1,باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور,حافظ,334 +غزل,11,0,ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند,حافظ,334 +غزل,12,1,چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور,حافظ,334 +غزل,13,0,در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم,حافظ,334 +غزل,14,1,سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور,حافظ,334 +غزل,15,0,گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید,حافظ,334 +غزل,16,1,هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور,حافظ,334 +غزل,17,0,حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب,حافظ,334 +غزل,18,1,جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور,حافظ,334 +غزل,19,0,حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار,حافظ,334 +غزل,20,1,تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور,حافظ,334 +غزل,1,0,نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر,حافظ,335 +غزل,2,1,هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر,حافظ,335 +غزل,3,0,ز وصل روی جوانان تمتعی بردار,حافظ,335 +غزل,4,1,که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر,حافظ,335 +غزل,5,0,نعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی,حافظ,335 +غزل,6,1,که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر,حافظ,335 +غزل,7,0,معاشری خوش و رودی بساز می‌خواهم,حافظ,335 +غزل,8,1,که درد خویش بگویم به ناله بم و زیر,حافظ,335 +غزل,9,0,بر آن سرم که ننوشم می و گنه نکنم,حافظ,335 +غزل,10,1,اگر موافق تدبیر من شود تقدیر,حافظ,335 +غزل,11,0,چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند,حافظ,335 +غزل,12,1,گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر,حافظ,335 +غزل,13,0,چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک,حافظ,335 +غزل,14,1,که نقش خال نگارم نمی‌رود ز ضمیر,حافظ,335 +غزل,15,0,بیار ساغر در خوشاب ای ساقی,حافظ,335 +غزل,16,1,حسود گو کرم آصفی ببین و بمیر,حافظ,335 +غزل,17,0,به عزم توبه نهادم قدح ز کف صد بار,حافظ,335 +غزل,18,1,ولی کرشمه ساقی نمی‌کند تقصیر,حافظ,335 +غزل,19,0,می دوساله و محبوب چارده ساله,حافظ,335 +غزل,20,1,همین بس است مرا صحبت صغیر و کبیر,حافظ,335 +غزل,21,0,دل رمیده ما را که پیش می‌گیرد,حافظ,335 +غزل,22,1,خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر,حافظ,335 +غزل,23,0,حدیث توبه در این بزمگه مگو حافظ,حافظ,335 +غزل,24,1,که ساقیان کمان ابرویت زنند به تیر,حافظ,335 +غزل,1,0,روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیر,حافظ,336 +غزل,2,1,پیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر,حافظ,336 +غزل,3,0,در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغ,حافظ,336 +غزل,4,1,بر سر کشته خویش آی و ز خاکش برگیر,حافظ,336 +غزل,5,0,ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش,حافظ,336 +غزل,6,1,در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر,حافظ,336 +غزل,7,0,چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک,حافظ,336 +غزل,8,1,آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر,حافظ,336 +غزل,9,0,در سماع آی و ز سر خرقه برانداز و برقص,حافظ,336 +غزل,10,1,ور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گیر,حافظ,336 +غزل,11,0,صوف برکش ز سر و باده صافی درکش,حافظ,336 +غزل,12,1,سیم در باز و به زر سیمبری در بر گیر,حافظ,336 +غزل,13,0,دوست گو یار شو و هر دو جهان دشمن باش,حافظ,336 +غزل,14,1,بخت گو پشت مکن روی زمین لشکر گیر,حافظ,336 +غزل,15,0,میل رفتن مکن ای دوست دمی با ما باش,حافظ,336 +غزل,16,1,بر لب جوی طرب جوی و به کف ساغر گیر,حافظ,336 +غزل,17,0,رفته گیر از برم و زآتش و آب دل و چشم,حافظ,336 +غزل,18,1,گونه‌ام زرد و لبم خشک و کنارم تر گیر,حافظ,336 +غزل,19,0,حافظ آراسته کن بزم و بگو واعظ را,حافظ,336 +غزل,20,1,که ببین مجلسم و ترک سر منبر گیر,حافظ,336 +غزل,1,0,هزار شکر که دیدم به کام خویشت باز,حافظ,337 +غزل,2,1,ز روی صدق و صفا گشته با دلم دمساز,حافظ,337 +غزل,3,0,روندگان طریقت ره بلا سپرند,حافظ,337 +غزل,4,1,رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز,حافظ,337 +غزل,5,0,غم حبیب نهان به ز گفت و گوی رقیب,حافظ,337 +غزل,6,1,که نیست سینه ارباب کینه محرم راز,حافظ,337 +غزل,7,0,اگر چه حسن تو از عشق غیر مستغنیست,حافظ,337 +غزل,8,1,من آن نیم که از این عشقبازی آیم باز,حافظ,337 +غزل,9,0,چه گویمت که ز سوز درون چه می‌بینم,حافظ,337 +غزل,10,1,ز اشک پرس حکایت که من نیم غماز,حافظ,337 +غزل,11,0,چه فتنه بود که مشاطه قضا انگیخت,حافظ,337 +غزل,12,1,که کرد نرگس مستش سیه به سرمه ناز,حافظ,337 +غزل,13,0,بدین سپاس که مجلس منور است به دوست,حافظ,337 +غزل,14,1,گرت چو شمع جفایی رسد بسوز و بساز,حافظ,337 +غزل,15,0,غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نیست,حافظ,337 +غزل,16,1,جمال دولت محمود را به زلف ایاز,حافظ,337 +غزل,17,0,غزل سرایی ناهید صرفه‌ای نبرد,حافظ,337 +غزل,18,1,در آن مقام که حافظ برآورد آواز,حافظ,337 +غزل,1,0,منم که دیده به دیدار دوست کردم باز,حافظ,338 +غزل,2,1,چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز,حافظ,338 +غزل,3,0,نیازمند بلا گو رخ از غبار مشوی,حافظ,338 +غزل,4,1,که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز,حافظ,338 +غزل,5,0,ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل,حافظ,338 +غزل,6,1,که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز,حافظ,338 +غزل,7,0,طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق,حافظ,338 +غزل,8,1,به قول مفتی عشقش درست نیست نماز,حافظ,338 +غزل,9,0,در این مقام مجازی به جز پیاله مگیر,حافظ,338 +غزل,10,1,در این سراچه بازیچه غیر عشق مباز,حافظ,338 +غزل,11,0,به نیم بوسه دعایی بخر ز اهل دلی,حافظ,338 +غزل,12,1,که کید دشمنت از جان و جسم دارد باز,حافظ,338 +غزل,13,0,فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق,حافظ,338 +غزل,14,1,نوای بانگ غزلهای حافظ از شیراز,حافظ,338 +غزل,1,0,ای سرو ناز حسن که خوش می‌روی به ناز,حافظ,339 +غزل,2,1,عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نیاز,حافظ,339 +غزل,3,0,فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل,حافظ,339 +غزل,4,1,ببریده‌اند بر قد سروت قبای ناز,حافظ,339 +غزل,5,0,آن را که بوی عنبر زلف تو آرزوست,حافظ,339 +غزل,6,1,چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز,حافظ,339 +غزل,7,0,پروانه را ز شمع بود سوز دل ولی,حافظ,339 +غزل,8,1,بی شمع عارض تو دلم را بود گداز,حافظ,339 +غزل,9,0,صوفی که بی تو توبه ز می کرده بود دوش,حافظ,339 +غزل,10,1,بشکست عهد چون در میخانه دید باز,حافظ,339 +غزل,11,0,از طعنه رقیب نگردد عیار من,حافظ,339 +غزل,12,1,چون زر اگر برند مرا در دهان گاز,حافظ,339 +غزل,13,0,دل کز طواف کعبه کویت وقوف یافت,حافظ,339 +غزل,14,1,از شوق آن حریم ندارد سر حجاز,حافظ,339 +غزل,15,0,هر دم به خون دیده چه حاجت وضو چو نیست,حافظ,339 +غزل,16,1,بی طاق ابروی تو نماز مرا جواز,حافظ,339 +غزل,17,0,چون باده باز بر سر خم رفت کف زنان,حافظ,339 +غزل,18,1,حافظ که دوش از لب ساقی شنید راز,حافظ,339 +غزل,1,0,درآ که در دل خسته توان درآید باز,حافظ,340 +غزل,2,1,بیا که در تن مرده روان درآید باز,حافظ,340 +غزل,3,0,بیا که فرقت تو چشم من چنان در بست,حافظ,340 +غزل,4,1,که فتح باب وصالت مگر گشاید باز,حافظ,340 +غزل,5,0,غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت,حافظ,340 +غزل,6,1,ز خیل شادی روم رخت زداید باز,حافظ,340 +غزل,7,0,به پیش آینه دل هر آن چه می‌دارم,حافظ,340 +غزل,8,1,بجز خیال جمالت نمی‌نماید باز,حافظ,340 +غزل,9,0,بدان مثل که شب آبستن است روز از تو,حافظ,340 +غزل,10,1,ستاره می‌شمرم تا که شب چه زاید باز,حافظ,340 +غزل,11,0,بیا که بلبل مطبوع خاطر حافظ,حافظ,340 +غزل,12,1,به بوی گلبن وصل تو می‌سراید باز,حافظ,340 +غزل,1,0,حال خونین دلان که گوید باز,حافظ,341 +غزل,2,1,وز فلک خون خم که جوید باز,حافظ,341 +غزل,3,0,شرمش از چشم می پرستان باد,حافظ,341 +غزل,4,1,نرگس مست اگر بروید باز,حافظ,341 +غزل,5,0,جز فلاطون خم نشین شراب,حافظ,341 +غزل,6,1,سر حکمت به ما که گوید باز,حافظ,341 +غزل,7,0,هر که چون لاله کاسه گردان شد,حافظ,341 +غزل,8,1,زین جفا رخ به خون بشوید باز,حافظ,341 +غزل,9,0,نگشاید دلم چو غنچه اگر,حافظ,341 +غزل,10,1,ساغری از لبش نبوید باز,حافظ,341 +غزل,11,0,بس که در پرده چنگ گفت سخن,حافظ,341 +غزل,12,1,ببرش موی تا نموید باز,حافظ,341 +غزل,13,0,گرد بیت الحرام خم حافظ,حافظ,341 +غزل,14,1,گر نمیرد به سر بپوید باز,حافظ,341 +غزل,1,0,بیا و کشتی ما در شط شراب انداز,حافظ,342 +غزل,2,1,خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز,حافظ,342 +غزل,3,0,مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی,حافظ,342 +غزل,4,1,که گفته‌اند نکویی کن و در آب انداز,حافظ,342 +غزل,5,0,ز کوی میکده برگشته‌ام ز راه خطا,حافظ,342 +غزل,6,1,مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز,حافظ,342 +غزل,7,0,بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی,حافظ,342 +غزل,8,1,شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز,حافظ,342 +غزل,9,0,اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن,حافظ,342 +غزل,10,1,نظر بر این دل سرگشته خراب انداز,حافظ,342 +غزل,11,0,به نیمشب اگرت آفتاب می‌باید,حافظ,342 +غزل,12,1,ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز,حافظ,342 +غزل,13,0,مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند,حافظ,342 +غزل,14,1,مرا به میکده بر در خم شراب انداز,حافظ,342 +غزل,15,0,ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت,حافظ,342 +غزل,16,1,به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز,حافظ,342 +غزل,1,0,خیز و در کاسه زر آب طربناک انداز,حافظ,343 +غزل,2,1,پیشتر زان که شود کاسه سر خاک انداز,حافظ,343 +غزل,3,0,عاقبت منزل ما وادی خاموشان است,حافظ,343 +غزل,4,1,حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز,حافظ,343 +غزل,5,0,چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است,حافظ,343 +غزل,6,1,بر رخ او نظر از آینه پاک انداز,حافظ,343 +غزل,7,0,به سر سبز تو ای سرو که گر خاک شوم,حافظ,343 +غزل,8,1,ناز از سر بنه و سایه بر این خاک انداز,حافظ,343 +غزل,9,0,دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست,حافظ,343 +غزل,10,1,از لب خود به شفاخانه تریاک انداز,حافظ,343 +غزل,11,0,ملک این مزرعه دانی که ثباتی ندهد,حافظ,343 +غزل,12,1,آتشی از جگر جام در املاک انداز,حافظ,343 +غزل,13,0,غسل در اشک زدم کاهل طریقت گویند,حافظ,343 +غزل,14,1,پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز,حافظ,343 +غزل,15,0,یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید,حافظ,343 +غزل,16,1,دود آهیش در آیینه ادراک انداز,حافظ,343 +غزل,17,0,چون گل از نکهت او جامه قبا کن حافظ,حافظ,343 +غزل,18,1,وین قبا در ره آن قامت چالاک انداز,حافظ,343 +غزل,1,0,برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز,حافظ,344 +غزل,2,1,بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز,حافظ,344 +غزل,3,0,روز اول رفت دینم در سر زلفین تو,حافظ,344 +غزل,4,1,تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز,حافظ,344 +غزل,5,0,ساقیا یک جرعه‌ای زان آب آتشگون که من,حافظ,344 +غزل,6,1,در میان پختگان عشق او خامم هنوز,حافظ,344 +غزل,7,0,از خطا گفتم شبی زلف تو را مشک ختن,حافظ,344 +غزل,8,1,می‌زند هر لحظه تیغی مو بر اندامم هنوز,حافظ,344 +غزل,9,0,پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب,حافظ,344 +غزل,10,1,می‌رود چون سایه هر دم بر در و بامم هنوز,حافظ,344 +غزل,11,0,نام من رفته‌ست روزی بر لب جانان به سهو,حافظ,344 +غزل,12,1,اهل دل را بوی جان می‌آید از نامم هنوز,حافظ,344 +غزل,13,0,در ازل داده‌ست ما را ساقی لعل لبت,حافظ,344 +غزل,14,1,جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز,حافظ,344 +غزل,15,0,ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان,حافظ,344 +غزل,16,1,جان به غم‌هایش سپردم نیست آرامم هنوز,حافظ,344 +غزل,17,0,در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش,حافظ,344 +غزل,18,1,آب حیوان می‌رود هر دم ز اقلامم هنوز,حافظ,344 +غزل,1,0,دلم رمیده لولی‌وشیست شورانگیز,حافظ,345 +غزل,2,1,دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آمیز,حافظ,345 +غزل,3,0,فدای پیرهن چاک ماه رویان باد,حافظ,345 +غزل,4,1,هزار جامه تقوی و خرقه پرهیز,حافظ,345 +غزل,5,0,خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد,حافظ,345 +غزل,6,1,که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز,حافظ,345 +غزل,7,0,فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی,حافظ,345 +غزل,8,1,بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز,حافظ,345 +غزل,9,0,پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر,حافظ,345 +غزل,10,1,به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز,حافظ,345 +غزل,11,0,فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی,حافظ,345 +غزل,12,1,که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز,حافظ,345 +غزل,13,0,بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت,حافظ,345 +غزل,14,1,که در مقام رضا باش و از قضا مگریز,حافظ,345 +غزل,15,0,میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست,حافظ,345 +غزل,16,1,تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز,حافظ,345 +غزل,1,0,گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس,حافظ,347 +غزل,2,1,زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس,حافظ,347 +غزل,3,0,من و همصحبتی اهل ریا دورم باد,حافظ,347 +غزل,4,1,از گرانان جهان رطل گران ما را بس,حافظ,347 +غزل,5,0,قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند,حافظ,347 +غزل,6,1,ما که رندیم و گدا دیر مغان ما را بس,حافظ,347 +غزل,7,0,بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین,حافظ,347 +غزل,8,1,کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس,حافظ,347 +غزل,9,0,نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان,حافظ,347 +غزل,10,1,گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس,حافظ,347 +غزل,11,0,یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم,حافظ,347 +غزل,12,1,دولت صحبت آن مونس جان ما را بس,حافظ,347 +غزل,13,0,از در خویش خدا را به بهشتم مفرست,حافظ,347 +غزل,14,1,که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس,حافظ,347 +غزل,15,0,حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست,حافظ,347 +غزل,16,1,طبع چون آب و غزل‌های روان ما را بس,حافظ,347 +غزل,1,0,دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس,حافظ,348 +غزل,2,1,نسیم روضه شیراز پیک راهت بس,حافظ,348 +غزل,3,0,دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش,حافظ,348 +غزل,4,1,که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس,حافظ,348 +غزل,5,0,وگر کمین بگشاید غمی ز گوشه دل,حافظ,348 +غزل,6,1,حریم درگه پیر مغان پناهت بس,حافظ,348 +غزل,7,0,به صدر مصطبه بنشین و ساغر می‌نوش,حافظ,348 +غزل,8,1,که این قدر ز جهان کسب مال و جاهت بس,حافظ,348 +غزل,9,0,زیادتی مطلب کار بر خود آسان کن,حافظ,348 +غزل,10,1,صراحی می لعل و بتی چو ماهت بس,حافظ,348 +غزل,11,0,فلک به مردم نادان دهد زمام مراد,حافظ,348 +غزل,12,1,تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس,حافظ,348 +غزل,13,0,هوای مسکن مألوف و عهد یار قدیم,حافظ,348 +غزل,14,1,ز رهروان سفرکرده عذرخواهت بس,حافظ,348 +غزل,15,0,به منت دگران خو مکن که در دو جهان,حافظ,348 +غزل,16,1,رضای ایزد و انعام پادشاهت بس,حافظ,348 +غزل,17,0,به هیچ ورد دگر نیست حاجت ای حافظ,حافظ,348 +غزل,18,1,دعای نیم شب و درس صبحگاهت بس,حافظ,348 +غزل,1,0,درد عشقی کشیده‌ام که مپرس,حافظ,349 +غزل,2,1,زهر هجری چشیده‌ام که مپرس,حافظ,349 +غزل,3,0,گشته‌ام در جهان و آخر کار,حافظ,349 +غزل,4,1,دلبری برگزیده‌ام که مپرس,حافظ,349 +غزل,5,0,آن چنان در هوای خاک درش,حافظ,349 +غزل,6,1,می‌رود آب دیده‌ام که مپرس,حافظ,349 +غزل,7,0,من به گوش خود از دهانش دوش,حافظ,349 +غزل,8,1,سخنانی شنیده‌ام که مپرس,حافظ,349 +غزل,9,0,سوی من لب چه می‌گزی که مگوی,حافظ,349 +غزل,10,1,لب لعلی گزیده‌ام که مپرس,حافظ,349 +غزل,11,0,بی تو در کلبه گدایی خویش,حافظ,349 +غزل,12,1,رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس,حافظ,349 +غزل,13,0,همچو حافظ غریب در ره عشق,حافظ,349 +غزل,14,1,به مقامی رسیده‌ام که مپرس,حافظ,349 +غزل,1,0,دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس,حافظ,350 +غزل,2,1,که چنان ز او شده‌ام بی سر و سامان که مپرس,حافظ,350 +غزل,3,0,کس به امید وفا ترک دل و دین مکناد,حافظ,350 +غزل,4,1,که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس,حافظ,350 +غزل,5,0,به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست,حافظ,350 +غزل,6,1,زحمتی می‌کشم از مردم نادان که مپرس,حافظ,350 +غزل,7,0,زاهد از ما به سلامت بگذر کاین می لعل,حافظ,350 +غزل,8,1,دل و دین می‌برد از دست بدان سان که مپرس,حافظ,350 +غزل,9,0,گفت‌وگوهاست در این راه که جان بگدازد,حافظ,350 +غزل,10,1,هر کسی عربده‌ای این که مبین آن که مپرس,حافظ,350 +غزل,11,0,پارسایی و سلامت هوسم بود ولی,حافظ,350 +غزل,12,1,شیوه‌ای می‌کند آن نرگس فتان که مپرس,حافظ,350 +غزل,13,0,گفتم از گوی فلک صورت حالی پرسم,حافظ,350 +غزل,14,1,گفت آن می‌کشم اندر خم چوگان که مپرس,حافظ,350 +غزل,15,0,گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا,حافظ,350 +غزل,16,1,حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس,حافظ,350 +غزل,1,0,اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش,حافظ,352 +غزل,2,1,حریف خانه و گرمابه و گلستان باش,حافظ,352 +غزل,3,0,شکنج زلف پریشان به دست باد مده,حافظ,352 +غزل,4,1,مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش,حافظ,352 +غزل,5,0,گرت هواست که با خضر همنشین باشی,حافظ,352 +غزل,6,1,نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش,حافظ,352 +غزل,7,0,زبور عشق نوازی نه کار هر مرغیست,حافظ,352 +غزل,8,1,بیا و نوگل این بلبل غزل خوان باش,حافظ,352 +غزل,9,0,طریق خدمت و آیین بندگی کردن,حافظ,352 +غزل,10,1,خدای را که رها کن به ما و سلطان باش,حافظ,352 +غزل,11,0,دگر به صید حرم تیغ برمکش زنهار,حافظ,352 +غزل,12,1,وز آن که با دل ما کرده‌ای پشیمان باش,حافظ,352 +غزل,13,0,تو شمع انجمنی یکزبان و یکدل شو,حافظ,352 +غزل,14,1,خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش,حافظ,352 +غزل,15,0,کمال دلبری و حسن در نظربازیست,حافظ,352 +غزل,16,1,به شیوه نظر از نادران دوران باش,حافظ,352 +غزل,17,0,خموش حافظ و از جور یار ناله مکن,حافظ,352 +غزل,18,1,تو را که گفت که در روی خوب حیران باش,حافظ,352 +غزل,1,0,صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش,حافظ,354 +غزل,2,1,وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش,حافظ,354 +غزل,3,0,طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه,حافظ,354 +غزل,4,1,تسبیح و طیلسان به می و میگسار بخش,حافظ,354 +غزل,5,0,زهد گران که شاهد و ساقی نمی‌خرند,حافظ,354 +غزل,6,1,در حلقه چمن به نسیم بهار بخش,حافظ,354 +غزل,7,0,راهم شراب لعل زد ای میر عاشقان,حافظ,354 +غزل,8,1,خون مرا به چاه زنخدان یار بخش,حافظ,354 +غزل,9,0,یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن,حافظ,354 +غزل,10,1,وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش,حافظ,354 +غزل,11,0,ای آن که ره به مشرب مقصود برده‌ای,حافظ,354 +غزل,12,1,زین بحر قطره‌ای به من خاکسار بخش,حافظ,354 +غزل,13,0,شکرانه را که چشم تو روی بتان ندید,حافظ,354 +غزل,14,1,ما را به عفو و لطف خداوندگار بخش,حافظ,354 +غزل,15,0,ساقی چو شاه نوش کند باده صبوح,حافظ,354 +غزل,16,1,گو جام زر به حافظ شب زنده دار بخش,حافظ,354 +غزل,1,0,باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش,حافظ,355 +غزل,2,1,بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش,حافظ,355 +غزل,3,0,ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال,حافظ,355 +غزل,4,1,مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش,حافظ,355 +غزل,5,0,رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار,حافظ,355 +غزل,6,1,کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش,حافظ,355 +غزل,7,0,تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست,حافظ,355 +غزل,8,1,راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش,حافظ,355 +غزل,9,0,با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام,حافظ,355 +غزل,10,1,هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش,حافظ,355 +غزل,11,0,نازها زان نرگس مستانه‌اش باید کشید,حافظ,355 +غزل,12,1,این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش,حافظ,355 +غزل,13,0,ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند,حافظ,355 +غزل,14,1,دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش,حافظ,355 +غزل,15,0,کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود,حافظ,355 +غزل,16,1,عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش,حافظ,355 +غزل,1,0,فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش,حافظ,356 +غزل,2,1,گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش,حافظ,356 +غزل,3,0,دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند,حافظ,356 +غزل,4,1,خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش,حافظ,356 +غزل,5,0,جای آن است که خون موج زند در دل لعل,حافظ,356 +غزل,6,1,زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش,حافظ,356 +غزل,7,0,بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود,حافظ,356 +غزل,8,1,این همه قول و غزل تعبیه در منقارش,حافظ,356 +غزل,9,0,ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری,حافظ,356 +غزل,10,1,بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش,حافظ,356 +غزل,11,0,آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست,حافظ,356 +غزل,12,1,هر کجا هست خدایا به سلامت دارش,حافظ,356 +غزل,13,0,صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل,حافظ,356 +غزل,14,1,جانب عشق عزیز است فرومگذارش,حافظ,356 +غزل,15,0,صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه,حافظ,356 +غزل,16,1,به دو جام دگر آشفته شود دستارش,حافظ,356 +غزل,17,0,دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود,حافظ,356 +غزل,18,1,نازپرورد وصال است مجو آزارش,حافظ,356 +غزل,1,0,شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش,حافظ,357 +غزل,2,1,که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش,حافظ,357 +غزل,3,0,سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش,حافظ,357 +غزل,4,1,مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش,حافظ,357 +غزل,5,0,بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن,حافظ,357 +غزل,6,1,به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش,حافظ,357 +غزل,7,0,کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار,حافظ,357 +غزل,8,1,که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش,حافظ,357 +غزل,9,0,بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم,حافظ,357 +غزل,10,1,به شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش,حافظ,357 +غزل,11,0,نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست,حافظ,357 +غزل,12,1,سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش,حافظ,357 +غزل,13,0,کمان ابروی جانان نمی‌پیچد سر از حافظ,حافظ,357 +غزل,14,1,ولیکن خنده می‌آید بدین بازوی بی زورش,حافظ,357 +غزل,1,0,خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش,حافظ,358 +غزل,2,1,خداوندا نگه دار از زوالش,حافظ,358 +غزل,3,0,ز رکن آباد ما صد لوحش الله,حافظ,358 +غزل,4,1,که عمر خضر می‌بخشد زلالش,حافظ,358 +غزل,5,0,میان جعفرآباد و مصلا,حافظ,358 +غزل,6,1,عبیرآمیز می‌آید شمالش,حافظ,358 +غزل,7,0,به شیراز آی و فیض روح قدسی,حافظ,358 +غزل,8,1,بجوی از مردم صاحب کمالش,حافظ,358 +غزل,9,0,که نام قند مصری برد آنجا,حافظ,358 +غزل,10,1,که شیرینان ندادند انفعالش,حافظ,358 +غزل,11,0,صبا زان لولی شنگول سرمست,حافظ,358 +غزل,12,1,چه داری آگهی چون است حالش,حافظ,358 +غزل,13,0,گر آن شیرین پسر خونم بریزد,حافظ,358 +غزل,14,1,دلا چون شیر مادر کن حلالش,حافظ,358 +غزل,15,0,مکن از خواب بیدارم خدا را,حافظ,358 +غزل,16,1,که دارم خلوتی خوش با خیالش,حافظ,358 +غزل,17,0,چرا حافظ چو می‌ترسیدی از هجر,حافظ,358 +غزل,18,1,نکردی شکر ایام وصالش,حافظ,358 +غزل,1,0,چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش,حافظ,359 +غزل,2,1,به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش,حافظ,359 +غزل,3,0,کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم,حافظ,359 +غزل,4,1,که دل چه می‌کشد از روزگار هجرانش,حافظ,359 +غزل,5,0,زمانه از ورق گل مثال روی تو بست,حافظ,359 +غزل,6,1,ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش,حافظ,359 +غزل,7,0,تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید,حافظ,359 +��زل,8,1,تبارک الله از این ره که نیست پایانش,حافظ,359 +غزل,9,0,جمال کعبه مگر عذر رهروان خواهد,حافظ,359 +غزل,10,1,که جان زنده دلان سوخت در بیابانش,حافظ,359 +غزل,11,0,بدین شکسته بیت الحزن که می‌آرد,حافظ,359 +غزل,12,1,نشان یوسف دل از چه زنخدانش,حافظ,359 +غزل,13,0,بگیرم آن سر زلف و به دست خواجه دهم,حافظ,359 +غزل,14,1,که سوخت حافظ بی‌دل ز مکر و دستانش,حافظ,359 +غزل,1,0,یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش,حافظ,360 +غزل,2,1,می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش,حافظ,360 +غزل,3,0,گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور,حافظ,360 +غزل,4,1,دور باد آفت دور فلک از جان و تنش,حافظ,360 +غزل,5,0,گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا,حافظ,360 +غزل,6,1,چشم دارم که سلامی برسانی ز منش,حافظ,360 +غزل,7,0,به ادب نافه گشایی کن از آن زلف سیاه,حافظ,360 +غزل,8,1,جای دل‌های عزیز است به هم برمزنش,حافظ,360 +غزل,9,0,گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد,حافظ,360 +غزل,10,1,محترم دار در آن طره عنبرشکنش,حافظ,360 +غزل,11,0,در مقامی که به یاد لب او می نوشند,حافظ,360 +غزل,12,1,سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش,حافظ,360 +غزل,13,0,عرض و مال از در میخانه نشاید اندوخت,حافظ,360 +غزل,14,1,هر که این آب خورد رخت به دریا فکنش,حافظ,360 +غزل,15,0,هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال,حافظ,360 +غزل,16,1,سر ما و قدمش یا لب ما و دهنش,حافظ,360 +غزل,17,0,شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است,حافظ,360 +غزل,18,1,آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش,حافظ,360 +غزل,1,0,ببرد از من قرار و طاقت و هوش,حافظ,361 +غزل,2,1,بت سنگین دل سیمین بناگوش,حافظ,361 +غزل,3,0,نگاری چابکی شنگی کلهدار,حافظ,361 +غزل,4,1,ظریفی مه وشی ترکی قباپوش,حافظ,361 +غزل,5,0,ز تاب آتش سودای عشقش,حافظ,361 +غزل,6,1,به سان دیگ دایم می‌زنم جوش,حافظ,361 +غزل,7,0,چو پیراهن شوم آسوده خاطر,حافظ,361 +غزل,8,1,گرش همچون قبا گیرم در آغوش,حافظ,361 +غزل,9,0,اگر پوسیده گردد استخوانم,حافظ,361 +غزل,10,1,نگردد مهرت از جانم فراموش,حافظ,361 +غزل,11,0,دل و دینم دل و دینم ببرده‌ست,حافظ,361 +غزل,12,1,بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش,حافظ,361 +غزل,13,0,دوای تو دوای توست حافظ,حافظ,361 +غزل,14,1,لب نوشش لب نوشش لب نوش,حافظ,361 +غزل,1,0,سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش,حافظ,362 +غزل,2,1,که دور شاه شجاع است می دلیر بنوش,حافظ,362 +غزل,3,0,شد آن که اهل نظر بر کناره می‌رفتند,حافظ,362 +غزل,4,1,هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش,حافظ,362 +غزل,5,0,به صوت چنگ بگوییم آن حکایت‌ها,حافظ,362 +غزل,6,1,که از نهفتن آن دیگ سینه می‌زد جوش,حافظ,362 +غزل,7,0,شراب خانگی ترس محتسب خورده,حافظ,362 +غزل,8,1,به روی یار بنوشیم و بانگ نوشانوش,حافظ,362 +غزل,9,0,ز کوی میکده دوشش به دوش می‌بردند,حافظ,362 +غزل,10,1,امام شهر که سجاده می‌کشید به دوش,حافظ,362 +غزل,11,0,دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات,حافظ,362 +غزل,12,1,مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش,حافظ,362 +غزل,13,0,محل نور تجلیست رای انور شاه,حافظ,362 +غزل,14,1,چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش,حافظ,362 +غزل,15,0,به جز ثنای جلالش مساز ورد ضمیر,حافظ,362 +غزل,16,1,که هست گوش دلش محرم پیام سروش,حافظ,362 +غزل,17,0,رموز مصلحت ملک خسروان دانند,حافظ,362 +غزل,18,1,گدای گوشه نشینی تو حافظا مخروش,حافظ,362 +غزل,1,0,هاتفی از گوشه میخانه دوش,حافظ,363 +غزل,2,1,گفت ببخشند گنه می بنوش,حافظ,363 +غزل,3,0,لطف الهی بکند کار خویش,حافظ,363 +غزل,4,1,مژده رحمت برساند سروش,حافظ,363 +غزل,5,0,این خرد خام به میخانه بر,حافظ,363 +غزل,6,1,تا می لعل آوردش خون به جوش,حافظ,363 +غزل,7,0,گر چه وصالش نه به کوشش دهند,حافظ,363 +غزل,8,1,هر قدر ای دل که توانی بکوش,حافظ,363 +غزل,9,0,لطف خدا بیشتر از جرم ماست,حافظ,363 +غزل,10,1,نکته سربسته چه دانی خموش,حافظ,363 +غزل,11,0,گوش من و حلقه گیسوی یار,حافظ,363 +غزل,12,1,روی من و خاک در می فروش,حافظ,363 +غزل,13,0,رندی حافظ نه گناهیست صعب,حافظ,363 +غزل,14,1,با کرم پادشه عیب پوش,حافظ,363 +غزل,15,0,داور دین شاه شجاع آن که کرد,حافظ,363 +غزل,16,1,روح قدس حلقه امرش به گوش,حافظ,363 +غزل,17,0,ای ملک العرش مرادش بده,حافظ,363 +غزل,18,1,و از خطر چشم بدش دار گوش,حافظ,363 +غزل,1,0,در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش,حافظ,364 +غزل,2,1,حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش,حافظ,364 +غزل,3,0,صوفی ز کنج صومعه با پای خم نشست,حافظ,364 +غزل,4,1,تا دید محتسب که سبو می‌کشد به دوش,حافظ,364 +غزل,5,0,احوال شیخ و قاضی و شرب الیهودشان,حافظ,364 +غزل,6,1,کردم سؤال صبحدم از پیر می فروش,حافظ,364 +غزل,7,0,گفتا نه گفتنیست سخن گر چه محرمی,حافظ,364 +غزل,8,1,درکش زبان و پرده نگه دار و می بنوش,حافظ,364 +غزل,9,0,ساقی بهار می‌رسد و وجه می نماند,حافظ,364 +غزل,10,1,فکری بکن که خون دل آمد ز غم به جوش,حافظ,364 +غزل,11,0,عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار,حافظ,364 +غزل,12,1,عذرم پذیر و جرم به ذیل کرم بپوش,حافظ,364 +غزل,13,0,تا چند همچو شمع زبان آوری کنی,حافظ,364 +غزل,14,1,پروانه مراد رسید ای محب خموش,حافظ,364 +غزل,15,0,ای پادشاه صورت و معنی که مثل تو,حافظ,364 +غزل,16,1,نادیده هیچ دیده و نشنیده هیچ گوش,حافظ,364 +غزل,17,0,چندان بمان که خرقه ازرق کند قبول,حافظ,364 +غزل,18,1,بخت جوانت از فلک پیر ژنده پوش,حافظ,364 +غزل,1,0,دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش,حافظ,365 +غزل,2,1,وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش,حافظ,365 +غزل,3,0,گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع,حافظ,365 +غزل,4,1,سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش,حافظ,365 +غزل,5,0,وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک,حافظ,365 +غزل,6,1,زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش,حافظ,365 +غزل,7,0,با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام,حافظ,365 +غزل,8,1,نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش,حافظ,365 +غزل,9,0,تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی,حافظ,365 +غزل,10,1,گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش,حافظ,365 +غزل,11,0,گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور,حافظ,365 +غزل,12,1,گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش,حافظ,365 +غزل,13,0,در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید,حافظ,365 +غزل,14,1,زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش,حافظ,365 +غزل,15,0,بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست,حافظ,365 +غزل,16,1,یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش,حافظ,365 +غزل,17,0,ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد,حافظ,365 +غزل,18,1,آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش,حافظ,365 +غزل,1,0,ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش,حافظ,366 +غزل,2,1,دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش,حافظ,366 +غزل,3,0,همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف,حافظ,366 +غزل,4,1,همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش,حافظ,366 +غزل,5,0,شیوه و ناز تو شیرین خط و خال تو ملیح,حافظ,366 +غزل,6,1,چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش,حافظ,366 +غزل,7,0,هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار,حافظ,366 +غزل,8,1,هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش,حافظ,366 +غزل,9,0,در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار,حافظ,366 +غزل,10,1,کرده‌ام خاطر خود را به تمنای تو خوش,حافظ,366 +غزل,11,0,شکر چشم تو چه گویم که بدان بیماری,حافظ,366 +غزل,12,1,می‌کند درد مرا از رخ زیبای تو خوش,حافظ,366 +غزل,13,0,در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطریست,حافظ,366 +غزل,14,1,می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش,حافظ,366 +غزل,1,0,مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش,حافظ,368 +غزل,2,1,لیکنش مهر و وفا ن��ست خدایا بدهش,حافظ,368 +غزل,3,0,دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی,حافظ,368 +غزل,4,1,بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش,حافظ,368 +غزل,5,0,من همان به که از او نیک نگه دارم دل,حافظ,368 +غزل,6,1,که بد و نیک ندیده‌ست و ندارد نگهش,حافظ,368 +غزل,7,0,بوی شیر از لب همچون شکرش می‌آید,حافظ,368 +غزل,8,1,گر چه خون می‌چکد از شیوه چشم سیهش,حافظ,368 +غزل,9,0,چارده ساله بتی چابک شیرین دارم,حافظ,368 +غزل,10,1,که به جان حلقه به گوش است مه چاردهش,حافظ,368 +غزل,11,0,از پی آن گل نورسته دل ما یا رب,حافظ,368 +غزل,12,1,خود کجا شد که ندیدیم در این چند گهش,حافظ,368 +غزل,13,0,یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند,حافظ,368 +غزل,14,1,ببرد زود به جانداری خود پادشهش,حافظ,368 +غزل,15,0,جان به شکرانه کنم صرف گر آن دانه در,حافظ,368 +غزل,16,1,صدف سینه حافظ بود آرامگهش,حافظ,368 +غزل,1,0,دلم رمیده شد و غافلم من درویش,حافظ,369 +غزل,2,1,که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش,حافظ,369 +غزل,3,0,چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم,حافظ,369 +غزل,4,1,که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش,حافظ,369 +غزل,5,0,خیال حوصله بحر می‌پزد هیهات,حافظ,369 +غزل,6,1,چه‌هاست در سر این قطره محال اندیش,حافظ,369 +غزل,7,0,بنازم آن مژه شوخ عافیت کش را,حافظ,369 +غزل,8,1,که موج می‌زندش آب نوش بر سر نیش,حافظ,369 +غزل,9,0,ز آستین طبیبان هزار خون بچکد,حافظ,369 +غزل,10,1,گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش,حافظ,369 +غزل,11,0,به کوی میکده گریان و سرفکنده روم,حافظ,369 +غزل,12,1,چرا که شرم همی‌آیدم ز حاصل خویش,حافظ,369 +غزل,13,0,نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر,حافظ,369 +غزل,14,1,نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش,حافظ,369 +غزل,15,0,بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ,حافظ,369 +غزل,16,1,خزانه‌ای به کف آور ز گنج قارون بیش,حافظ,369 +غزل,1,0,ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش,حافظ,370 +غزل,2,1,بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش,حافظ,370 +غزل,3,0,از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم,حافظ,370 +غزل,4,1,آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش,حافظ,370 +غزل,5,0,دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می‌سرود,حافظ,370 +غزل,6,1,گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش,حافظ,370 +غزل,7,0,کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو,حافظ,370 +غزل,8,1,بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش,حافظ,370 +غزل,9,0,خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد,حافظ,370 +غزل,10,1,بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش,حافظ,370 +غزل,11,0,وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون,حافظ,370 +غزل,12,1,آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش,حافظ,370 +غزل,13,0,ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام,حافظ,370 +غزل,14,1,جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش,حافظ,370 +غزل,1,0,قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع,حافظ,371 +غزل,2,1,که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع,حافظ,371 +غزل,3,0,شراب خانگیم بس می مغانه بیار,حافظ,371 +غزل,4,1,حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع,حافظ,371 +غزل,5,0,خدای را به می‌ام شست و شوی خرقه کنید,حافظ,371 +غزل,6,1,که من نمی‌شنوم بوی خیر از این اوضاع,حافظ,371 +غزل,7,0,ببین که رقص کنان می‌رود به ناله چنگ,حافظ,371 +غزل,8,1,کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع,حافظ,371 +غزل,9,0,به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت,حافظ,371 +غزل,10,1,که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع,حافظ,371 +غزل,11,0,به فیض جرعه جام تو تشنه‌ایم ولی,حافظ,371 +غزل,12,1,نمی‌کنیم دلیری نمی‌دهیم صداع,حافظ,371 +غزل,13,0,جبین و چهره حافظ خدا جدا مکناد,حافظ,371 +غزل,14,1,ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع,حافظ,371 +غزل,1,0,بامدادان که ز خلوتگه کاخ ابداع,حافظ,372 +غزل,2,1,شمع خاور فکند بر همه اطراف شعاع,حافظ,372 +غزل,3,0,برکشد آینه از جیب افق چرخ و در آ��,حافظ,372 +غزل,4,1,بنماید رخ گیتی به هزاران انواع,حافظ,372 +غزل,5,0,در زوایای طربخانه جمشید فلک,حافظ,372 +غزل,6,1,ارغنون ساز کند زهره به آهنگ سماع,حافظ,372 +غزل,7,0,چنگ در غلغله آید که کجا شد منکر,حافظ,372 +غزل,8,1,جام در قهقهه آید که کجا شد مناع,حافظ,372 +غزل,9,0,وضع دوران بنگر ساغر عشرت بر گیر,حافظ,372 +غزل,10,1,که به هر حالتی این است بهین اوضاع,حافظ,372 +غزل,11,0,طره شاهد دنیی همه بند است و فریب,حافظ,372 +غزل,12,1,عارفان بر سر این رشته نجویند نزاع,حافظ,372 +غزل,13,0,عمر خسرو طلب ار نفع جهان می‌خواهی,حافظ,372 +غزل,14,1,که وجودیست عطابخش کریم نفاع,حافظ,372 +غزل,15,0,مظهر لطف ازل روشنی چشم امل,حافظ,372 +غزل,16,1,جامع علم و عمل جان جهان شاه شجاع,حافظ,372 +غزل,1,0,در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,2,1,شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,3,0,روز و شب خوابم نمی‌آید به چشم غم پرست,حافظ,373 +غزل,4,1,بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,5,0,رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد,حافظ,373 +غزل,6,1,همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,7,0,گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو,حافظ,373 +غزل,8,1,کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,9,0,در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست,حافظ,373 +غزل,10,1,این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,11,0,در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست,حافظ,373 +غزل,12,1,ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,13,0,بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است,حافظ,373 +غزل,14,1,با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,15,0,کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت,حافظ,373 +غزل,16,1,تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,17,0,همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو,حافظ,373 +غزل,18,1,چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,19,0,سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین,حافظ,373 +غزل,20,1,تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,21,0,آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت,حافظ,373 +غزل,22,1,آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع,حافظ,373 +غزل,1,0,سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ,حافظ,374 +غزل,2,1,که تا چو بلبل بیدل کنم علاج دماغ,حافظ,374 +غزل,3,0,به جلوه گل سوری نگاه می‌کردم,حافظ,374 +غزل,4,1,که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ,حافظ,374 +غزل,5,0,چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور,حافظ,374 +غزل,6,1,که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ,حافظ,374 +غزل,7,0,گشاده نرگس رعنا ز حسرت آب از چشم,حافظ,374 +غزل,8,1,نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ,حافظ,374 +غزل,9,0,زبان کشیده چو تیغی به سرزنش سوسن,حافظ,374 +غزل,10,1,دهان گشاده شقایق چو مردم ایغاغ,حافظ,374 +غزل,11,0,یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست,حافظ,374 +غزل,12,1,یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ,حافظ,374 +غزل,13,0,نشاط و عیش و جوانی چو گل غنیمت دان,حافظ,374 +غزل,14,1,که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ,حافظ,374 +غزل,1,0,طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف,حافظ,375 +غزل,2,1,گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف,حافظ,375 +غزل,3,0,طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من,حافظ,375 +غزل,4,1,گر چه سخن همی‌برد قصه من به هر طرف,حافظ,375 +غزل,5,0,از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد,حافظ,375 +غزل,6,1,وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف,حافظ,375 +غزل,7,0,ابروی دوست کی شود دستکش خیال من,حافظ,375 +غزل,8,1,کس نزده‌ست از این کمان تیر مراد بر هدف,حافظ,375 +غزل,9,0,چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل,حافظ,375 +غزل,10,1,یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف,حافظ,375 +غزل,11,0,من به خیال زاهدی گوشه‌نشین و طرفه آنک,حافظ,375 +غزل,12,1,مغبچه‌ای ز هر طرف می‌زندم به چنگ و دف,حافظ,375 +غزل,13,0,بی خبرند زاهدان نقش بخوان ولاتقل,حافظ,375 +غزل,14,1,مست ریاست محتسب باده بده ولاتخف,حافظ,375 +غزل,15,0,صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می‌خورد,حافظ,375 +غزل,16,1,پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف,حافظ,375 +غزل,17,0,حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق,حافظ,375 +غزل,18,1,بدرقه رهت شود همت شحنه نجف,حافظ,375 +غزل,1,0,زبان خامه ندارد سر بیان فراق,حافظ,376 +غزل,2,1,وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق,حافظ,376 +غزل,3,0,دریغ مدت عمرم که بر امید وصال,حافظ,376 +غزل,4,1,به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق,حافظ,376 +غزل,5,0,سری که بر سر گردون به فخر می‌سودم,حافظ,376 +غزل,6,1,به راستان که نهادم بر آستان فراق,حافظ,376 +غزل,7,0,چگونه باز کنم بال در هوای وصال,حافظ,376 +غزل,8,1,که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق,حافظ,376 +غزل,9,0,کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی,حافظ,376 +غزل,10,1,فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق,حافظ,376 +غزل,11,0,بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود,حافظ,376 +غزل,12,1,ز موج شوق تو در بحر بی‌کران فراق,حافظ,376 +غزل,13,0,اگر به دست من افتد فراق را بکشم,حافظ,376 +غزل,14,1,که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق,حافظ,376 +غزل,15,0,رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب,حافظ,376 +غزل,16,1,قرین آتش هجران و هم قران فراق,حافظ,376 +غزل,17,0,چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده‌ست,حافظ,376 +غزل,18,1,تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق,حافظ,376 +غزل,19,0,ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار,حافظ,376 +غزل,20,1,مدام خون جگر می‌خورم ز خوان فراق,حافظ,376 +غزل,21,0,فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق,حافظ,376 +غزل,22,1,ببست گردن صبرم به ریسمان فراق,حافظ,376 +غزل,23,0,به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ,حافظ,376 +غزل,24,1,به دست هجر ندادی کسی عنان فراق,حافظ,376 +غزل,1,0,مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق,حافظ,377 +غزل,2,1,گرت مدام میسر شود زهی توفیق,حافظ,377 +غزل,3,0,جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است,حافظ,377 +غزل,4,1,هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق,حافظ,377 +غزل,5,0,دریغ و درد که تا این زمان ندانستم,حافظ,377 +غزل,6,1,که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق,حافظ,377 +غزل,7,0,به مأمنی رو و فرصت شمر غنیمت وقت,حافظ,377 +غزل,8,1,که در کمینگه عمرند قاطعان طریق,حافظ,377 +غزل,9,0,بیا که توبه ز لعل نگار و خنده جام,حافظ,377 +غزل,10,1,حکایتیست که عقلش نمی‌کند تصدیق,حافظ,377 +غزل,11,0,اگر چه موی میانت به چون منی نرسد,حافظ,377 +غزل,12,1,خوش است خاطرم از فکر این خیال دقیق,حافظ,377 +غزل,13,0,حلاوتی که تو را در چه زنخدان است,حافظ,377 +غزل,14,1,به کنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق,حافظ,377 +غزل,15,0,اگر به رنگ عقیقی شد اشک من چه عجب,حافظ,377 +غزل,16,1,که مهر خاتم لعل تو هست همچو عقیق,حافظ,377 +غزل,17,0,به خنده گفت که حافظ غلام طبع توام,حافظ,377 +غزل,18,1,ببین که تا به چه حدم همی‌کند تحمیق,حافظ,377 +غزل,1,0,اگر شراب خوری جرعه‌ای فشان بر خاک,حافظ,378 +غزل,2,1,از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک,حافظ,378 +غزل,3,0,برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخور,حافظ,378 +غزل,4,1,که بی‌دریغ زند روزگار تیغ هلاک,حافظ,378 +غزل,5,0,به خاک پای تو ای سرو نازپرور من,حافظ,378 +غزل,6,1,که روز واقعه پا وا مگیرم از سر خاک,حافظ,378 +غزل,7,0,چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پری,حافظ,378 +غزل,8,1,به مذهب همه کفر طریقت است امساک,حافظ,378 +غزل,9,0,مهندس فلکی راه دیر شش جهتی,حافظ,378 +غزل,10,1,چنان ببست که ره نیست زیر دیر مغاک,حافظ,378 +غزل,11,0,فریب دختر رز طرفه می‌زند ره عقل,حافظ,378 +غزل,12,1,مباد تا به قیامت خراب طارم تاک,حافظ,378 +غزل,13,0,به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتی,حافظ,378 +غزل,14,1,دعای اهل دلت باد مونس دل پاک,حافظ,378 +غزل,1,0,هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک,حافظ,379 +غزل,2,1,گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک,حافظ,379 +غزل,3,0,مرا امید وصال تو زنده می‌دارد,حافظ,379 +غزل,4,1,و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک,حافظ,379 +غزل,5,0,نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش,حافظ,379 +غزل,6,1,زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک,حافظ,379 +غزل,7,0,رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات,حافظ,379 +غزل,8,1,بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک,حافظ,379 +غزل,9,0,اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم,حافظ,379 +غزل,10,1,و گر تو زهر دهی به که دیگری تریاک,حافظ,379 +غزل,11,0,بضرب سیفک قتلی حیاتنا ابدا,حافظ,379 +غزل,12,1,لأن روحی قد طاب ان یکون فداک,حافظ,379 +غزل,13,0,عنان مپیچ که گر می‌زنی به شمشیرم,حافظ,379 +غزل,14,1,سپر کنم سر و دستت ندارم از فتراک,حافظ,379 +غزل,15,0,تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند,حافظ,379 +غزل,16,1,به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک,حافظ,379 +غزل,17,0,به چشم خلق عزیز جهان شود حافظ,حافظ,379 +غزل,18,1,که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک,حافظ,379 +غزل,1,0,ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک,حافظ,380 +غزل,2,1,حق نگه دار که من می‌روم الله معک,حافظ,380 +غزل,3,0,تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس,حافظ,380 +غزل,4,1,ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک,حافظ,380 +غزل,5,0,در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن,حافظ,380 +غزل,6,1,کس عیار زر خالص نشناسد چو محک,حافظ,380 +غزل,7,0,گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم,حافظ,380 +غزل,8,1,وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک,حافظ,380 +غزل,9,0,بگشا پسته خندان و شکرریزی کن,حافظ,380 +غزل,10,1,خلق را از دهن خویش مینداز به شک,حافظ,380 +غزل,11,0,چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد,حافظ,380 +غزل,12,1,من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک,حافظ,380 +غزل,13,0,چون بر حافظ خویشش نگذاری باری,حافظ,380 +غزل,14,1,ای رقیب از بر او یک دو قدم دورترک,حافظ,380 +غزل,1,0,شممت روح ودادٍ و شمت برق وصال,حافظ,382 +غزل,2,1,بیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمال,حافظ,382 +غزل,3,0,احادیاً بجمال الحبیب قف وانزل,حافظ,382 +غزل,4,1,که نیست صبر جمیلم ز اشتیاق جمال,حافظ,382 +غزل,5,0,حکایت شب هجران فروگذاشته به,حافظ,382 +غزل,6,1,به شکر آن که برافکند پرده روز وصال,حافظ,382 +غزل,7,0,بیا که پرده‌ی گلریز هفت خانه چشم,حافظ,382 +غزل,8,1,کشیده‌ایم به تحریر کارگاه خیال,حافظ,382 +غزل,9,0,چو یار بر سر صلح است و عذر می‌طلبد,حافظ,382 +غزل,10,1,توان گذشت ز جور رقیب در همه حال,حافظ,382 +غزل,11,0,به جز خیال دهان تو نیست در دل تنگ,حافظ,382 +غزل,12,1,که کس مباد چو من در پی خیال محال,حافظ,382 +غزل,13,0,قتیل عشق تو شد حافظ غریب ولی,حافظ,382 +غزل,14,1,به خاک ما گذری کن که خون مات حلال,حافظ,382 +غزل,1,0,به وقت گل شدم از توبه‌ی شراب خجل,حافظ,384 +غزل,2,1,که کس مباد ز کردار ناصواب خجل,حافظ,384 +غزل,3,0,صلاح ما همه دام ره است و من زین بحث,حافظ,384 +غزل,4,1,نیم ز شاهد و ساقی به هیچ باب خجل,حافظ,384 +غزل,5,0,بود که یار نرنجد ز ما به خلق کریم,حافظ,384 +غزل,6,1,که از سؤال ملولیم و از جواب خجل,حافظ,384 +غزل,7,0,ز خون که رفت شب دوش از سراچه‌ی چشم,حافظ,384 +غزل,8,1,شدیم در نظر رهروان خواب خجل,حافظ,384 +غزل,9,0,رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش,حافظ,384 +غزل,10,1,که شد ز شیوه‌ی آن چشم پر عتاب خجل,حافظ,384 +غزل,11,0,تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا,حافظ,384 +غزل,12,1,که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل,حافظ,384 +غزل,13,0,حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت,حافظ,384 +غزل,14,1,ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل,حافظ,384 +غزل,1,0,اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول,حافظ,385 +غزل,2,1,رسد به دولت وصل تو کار من به اصول,حافظ,385 +غزل,3,0,قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا,حافظ,385 +غزل,4,1,فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول,حافظ,385 +غزل,5,0,چو بر در تو من بینوای بی زر و زور,حافظ,385 +غزل,6,1,به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول,حافظ,385 +غزل,7,0,کجا روم چه کنم چاره از کجا جویم,حافظ,385 +غزل,8,1,که گشته‌ام ز غم و جور روزگار ملول,حافظ,385 +غزل,9,0,من شکسته‌ی بدحال زندگی یابم,حافظ,385 +غزل,10,1,در آن زمان که به تیغ غمت شوم مقتول,حافظ,385 +غزل,11,0,خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت,حافظ,385 +غزل,12,1,که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول,حافظ,385 +غزل,13,0,دل از جواهر مهرت چو صیقلی دارد,حافظ,385 +غزل,14,1,بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول,حافظ,385 +غزل,15,0,چه جرم کرده‌ام ای جان و دل به حضرت تو,حافظ,385 +غزل,16,1,که طاعت من بیدل نمی‌شود مقبول,حافظ,385 +غزل,17,0,به درد عشق بساز و خموش کن حافظ,حافظ,385 +غزل,18,1,رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول,حافظ,385 +غزل,1,0,ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل,حافظ,387 +غزل,2,1,سلسبیلت کرده جان و دل سبیل,حافظ,387 +غزل,3,0,سبزپوشان خطت بر گرد لب,حافظ,387 +غزل,4,1,همچو مورانند گرد سلسبیل,حافظ,387 +غزل,5,0,ناوک چشم تو در هر گوشه‌ای,حافظ,387 +غزل,6,1,همچو من افتاده دارد صد قتیل,حافظ,387 +غزل,7,0,یا رب این آتش که در جان من است,حافظ,387 +غزل,8,1,سرد کن زان سان که کردی بر خلیل,حافظ,387 +غزل,9,0,من نمی‌یابم مجال ای دوستان,حافظ,387 +غزل,10,1,گر چه دارد او جمالی بس جمیل,حافظ,387 +غزل,11,0,پای ما لنگ است و منزل بس دراز,حافظ,387 +غزل,12,1,دست ما کوتاه و خرما بر نخیل,حافظ,387 +غزل,13,0,حافظ از سرپنجه‌ی عشق نگار,حافظ,387 +غزل,14,1,همچو مور افتاده شد در پای پیل,حافظ,387 +غزل,15,0,شاه عالم را بقا و عز و ناز,حافظ,387 +غزل,16,1,باد و هر چیزی که باشد زین قبیل,حافظ,387 +غزل,1,0,عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام,حافظ,388 +غزل,2,1,مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام,حافظ,388 +غزل,3,0,ساقی شکردهان و مطرب شیرین سخن,حافظ,388 +غزل,4,1,همنشینی نیک کردار و ندیمی نیک نام,حافظ,388 +غزل,5,0,شاهدی از لطف و پاکی رشک آب زندگی,حافظ,388 +غزل,6,1,دلبری در حسن و خوبی غیرت ماه تمام,حافظ,388 +غزل,7,0,بزمگاهی دلنشان چون قصر فردوس برین,حافظ,388 +غزل,8,1,گلشنی پیرامنش چون روضه‌ی دارالسلام,حافظ,388 +غزل,9,0,صف نشینان نیکخواه و پیشکاران با ادب,حافظ,388 +غزل,10,1,دوستداران صاحب‌اسرار و حریفان دوستکام,حافظ,388 +غزل,11,0,باده‌ی گلرنگ تلخ تیز خوشخوار سبک,حافظ,388 +غزل,12,1,نقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام,حافظ,388 +غزل,13,0,غمزه‌ی ساقی به یغمای خرد آهخته تیغ,حافظ,388 +غزل,14,1,زلف جانان از برای صید دل گسترده دام,حافظ,388 +غزل,15,0,نکته‌دانی بذله‌گو چون حافظ شیرین سخن,حافظ,388 +غزل,16,1,بخشش‌آموزی جهان‌افروز چون حاجی قوام,حافظ,388 +غزل,17,0,هر که این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه,حافظ,388 +غزل,18,1,وان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام,حافظ,388 +غزل,1,0,مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام,حافظ,389 +غزل,2,1,خیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام,حافظ,389 +غزل,3,0,یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد,حافظ,389 +غزل,4,1,که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام,حافظ,389 +غزل,5,0,ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست,حافظ,389 +غزل,6,1,هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام,حافظ,389 +غزل,7,0,گل ز حد برد تنعم نفسی رخ بنما,حافظ,389 +غزل,8,1,سرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام,حافظ,389 +غزل,9,0,زلف دلدار چو زنار همی‌فرماید,حافظ,389 +غزل,10,1,برو ای شیخ که شد بر تن ما خرقه حرام,حافظ,389 +غزل,11,0,مرغ روحم که همی‌زد ز سر سدره صفیر,حافظ,389 +غزل,12,1,عاقبت دانه‌ی خال تو فکندش در دام,حافظ,389 +غزل,13,0,چشم بیمار مرا خواب نه در خور باشد,حافظ,389 +غزل,14,1,من له یقتل داءٌ دنفٌ کیف ینام,حافظ,389 +غزل,15,0,تو ترحم نکنی بر من مخلص گفتم,حافظ,389 +غزل,16,1,ذاک دعوای و ها انت و تلک الایام,حافظ,389 +غزل,17,0,حافظ ار میل به ابروی تو دارد شاید,حافظ,389 +غزل,18,1,جای در گوشه محراب کنند اهل کلام,حافظ,389 +غزل,1,0,عاشق روی جوانی خوش نوخاسته‌ام,حافظ,390 +غزل,2,1,وز خدا دولت این غم به دعا خواسته‌ام,حافظ,390 +غزل,3,0,عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاش,حافظ,390 +غزل,4,1,تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام,حافظ,390 +غزل,5,0,شرمم از خرقه آلوده خود می‌آید,حافظ,390 +غزل,6,1,که بر او وصله به صد شعبده پیراسته‌ام,حافظ,390 +غزل,7,0,خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیز,حافظ,390 +غزل,8,1,هم بدین کار کمربسته و برخاسته‌ام,حافظ,390 +غزل,9,0,با چنین حیرتم از دست بشد صرفه کار,حافظ,390 +غزل,10,1,در غم افزوده‌ام آنچ از دل و جان کاسته‌ام,حافظ,390 +غزل,11,0,همچو حافظ به خرابات روم جامه قبا,حافظ,390 +غزل,12,1,بو که در بر کشد آن دلبر نوخاسته‌ام,حافظ,390 +غزل,1,0,بشری اذ السلامة حلت بذی سلم,حافظ,391 +غزل,2,1,لله حمد معترفٍ غایة النعم,حافظ,391 +غزل,3,0,آن خوش خبر کجاست که این فتح مژده داد,حافظ,391 +غزل,4,1,تا جان فشانمش چو زر و سیم در قدم,حافظ,391 +غزل,5,0,از بازگشت شاه در این طرفه منزل است,حافظ,391 +غزل,6,1,آهنگ خصم او به سراپرده‌ی عدم,حافظ,391 +غزل,7,0,پیمان شکن هرآینه گردد شکسته حال,حافظ,391 +غزل,8,1,ان العهود عند ملیک النهی ذمم,حافظ,391 +غزل,9,0,می‌جست از سحاب امل رحمتی ولی,حافظ,391 +غزل,10,1,جز دیده‌اش معاینه بیرون نداد نم,حافظ,391 +غزل,11,0,در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت,حافظ,391 +غزل,12,1,الآن قد ندمت و ما ینفع الندم,حافظ,391 +غزل,13,0,ساقی چو یار مه رخ و از اهل راز بود,حافظ,391 +غزل,14,1,حافظ بخورد باده و شیخ و فقیه هم,حافظ,391 +غزل,1,0,بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم,حافظ,392 +غزل,2,1,مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم,حافظ,392 +غزل,3,0,زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست,حافظ,392 +غزل,4,1,بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم,حافظ,392 +غزل,5,0,هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت,حافظ,392 +غزل,6,1,تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم,حافظ,392 +غزل,7,0,عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم,حافظ,392 +غزل,8,1,کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم,حافظ,392 +غزل,9,0,می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار,حافظ,392 +غزل,10,1,این موهبت رسید ز میراث فطرتم,حافظ,392 +غزل,11,0,من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش,حافظ,392 +غزل,12,1,در عشق دیدن تو هواخواه غربتم,حافظ,392 +غزل,13,0,دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف,حافظ,392 +غزل,14,1,ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم,حافظ,392 +غزل,15,0,دورم به صورت از در دولتسرای تو,حافظ,392 +غزل,16,1,لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم,حافظ,392 +غزل,17,0,حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان,حافظ,392 +غزل,18,1,در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم,حافظ,392 +غزل,1,0,دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم,حافظ,393 +غزل,2,1,لیکن از لطف لبت صورت جان می‌بستم,حافظ,393 +غزل,3,0,عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست,حافظ,393 +غزل,4,1,دیرگاه است کز این جام هلالی مستم,حافظ,393 +غزل,5,0,از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به جور,حافظ,393 +غزل,6,1,در سر کوی تو از پای طلب ننشستم,حافظ,393 +غزل,7,0,عافیت چشم مدار از من میخانه نشین,حافظ,393 +غزل,8,1,که دم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم,حافظ,393 +غزل,9,0,در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است,حافظ,393 +غزل,10,1,تا نگویی که چو عمرم به سر آمد رستم,حافظ,393 +غزل,11,0,بعد از اینم چه غم از تیر کج انداز حسود,حافظ,393 +غزل,12,1,چون به محبوب کمان ابروی خود پیوستم,حافظ,393 +غزل,13,0,بوسه بر درج عقیق تو حلال است مرا,حافظ,393 +غزل,14,1,که به افسوس و جفا مهر وفا نشکستم,حافظ,393 +غزل,15,0,صنمی لشکریم غارت دل کرد و برفت,حافظ,393 +غزل,16,1,آه اگر عاطفت شاه نگیرد دستم,حافظ,393 +غزل,17,0,رتبت دانش حافظ به فلک بر شده بود,حافظ,393 +غزل,18,1,کرد غمخواری شمشاد بلندت پستم,حافظ,393 +غزل,1,0,به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم,حافظ,394 +غزل,2,1,بیا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم,حافظ,394 +غزل,3,0,اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد,حافظ,394 +غزل,4,1,به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم,حافظ,394 +غزل,5,0,چو ذره گر چه حقیرم ببین به دولت عشق,حافظ,394 +غزل,6,1,که در هوای رخت چون به مهر پیوستم,حافظ,394 +غزل,7,0,بیار باده که عمریست تا من از سر امن,حافظ,394 +غزل,8,1,به کنج عافیت از بهر عیش ننشستم,حافظ,394 +غزل,9,0,اگر ز مردم هشیاری ای نصیحتگو,حافظ,394 +غزل,10,1,سخن به خاک میفکن چرا که من مستم,حافظ,394 +غزل,11,0,چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست,حافظ,394 +غزل,12,1,که خدمتی به سزا برنیامد از دستم,حافظ,394 +غزل,13,0,بسوخت حافظ و آن یار دلنواز نگفت,حافظ,394 +غزل,14,1,که مرهمی بفرستم که خاطرش خستم,حافظ,394 +غزل,1,0,زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم,حافظ,395 +غزل,2,1,ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم,حافظ,395 +غزل,3,0,می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر,حافظ,395 +غزل,4,1,سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم,حافظ,395 +غزل,5,0,زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم,حافظ,395 +غزل,6,1,طره را تاب مده تا ندهی بر بادم,حافظ,395 +غزل,7,0,یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم,حافظ,395 +غزل,8,1,غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم,حافظ,395 +غزل,9,0,رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم,حافظ,395 +غزل,10,1,قد برافراز که از سرو کنی آزادم,حافظ,395 +غزل,11,0,شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را,حافظ,395 +غزل,12,1,یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم,حافظ,395 +غزل,13,0,شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه,حافظ,395 +غزل,14,1,شور شیرین منما تا نکنی فرهادم,حافظ,395 +غزل,15,0,رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس,حافظ,395 +غزل,16,1,تا به خاک در آصف نرسد فریادم,حافظ,395 +غزل,17,0,حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی,حافظ,395 +غزل,18,1,من از آن روز که دربند توام آزادم,حافظ,395 +غزل,1,0,فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم,حافظ,396 +غزل,2,1,بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم,حافظ,396 +غزل,3,0,طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق,حافظ,396 +غزل,4,1,که در این دامگه حادثه چون افتادم,حافظ,396 +غزل,5,0,من ملک بودم و فردوس برین جایم بود,حافظ,396 +غزل,6,1,آدم آورد در این دیر خراب آبادم,حافظ,396 +غزل,7,0,سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض,حافظ,396 +غزل,8,1,به هوای سر کوی تو برفت از یادم,حافظ,396 +غزل,9,0,نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست,حافظ,396 +غزل,10,1,چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم,حافظ,396 +غزل,11,0,کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت,حافظ,396 +غزل,12,1,یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم,حافظ,396 +غزل,13,0,تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق,حافظ,396 +غزل,14,1,هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم,حافظ,396 +غزل,15,0,می‌خورد خون دلم مردمک دیده سزاست,حافظ,396 +غزل,16,1,که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم,حافظ,396 +غزل,17,0,پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک,حافظ,396 +غزل,18,1,ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم,حافظ,396 +غزل,1,0,مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم,حافظ,397 +غزل,2,1,تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم,حافظ,397 +غزل,3,0,به سامانم نمی‌پرسی نمی��دانم چه سر داری,حافظ,397 +غزل,4,1,به درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم,حافظ,397 +غزل,5,0,نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی,حافظ,397 +غزل,6,1,گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم,حافظ,397 +غزل,7,0,ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم هم,حافظ,397 +غزل,8,1,که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم,حافظ,397 +غزل,9,0,فرو رفت از غم عشقت دمم دم می‌دهی تا کی,حافظ,397 +غزل,10,1,دمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم,حافظ,397 +غزل,11,0,شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستم,حافظ,397 +غزل,12,1,رخت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم,حافظ,397 +غزل,13,0,کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت,حافظ,397 +غزل,14,1,نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم,حافظ,397 +غزل,15,0,تو خوش می‌باش با حافظ برو گو خصم جان می‌ده,حافظ,397 +غزل,16,1,چو گرمی از تو می‌بینم چه باک از خصم دم سردم,حافظ,397 +غزل,1,0,سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم,حافظ,398 +غزل,2,1,تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم,حافظ,398 +غزل,3,0,من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه,حافظ,398 +غزل,4,1,قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم,حافظ,398 +غزل,5,0,سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان,حافظ,398 +غزل,6,1,که من این خانه به سودای تو ویران کردم,حافظ,398 +غزل,7,0,توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون,حافظ,398 +غزل,8,1,می‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم,حافظ,398 +غزل,9,0,در خلاف آمد عادت بطلب کام که من,حافظ,398 +غزل,10,1,کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم,حافظ,398 +غزل,11,0,نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست,حافظ,398 +غزل,12,1,آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم,حافظ,398 +غزل,13,0,دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع,حافظ,398 +غزل,14,1,گر چه دربانی میخانه فراوان کردم,حافظ,398 +غزل,15,0,این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت,حافظ,398 +غزل,16,1,اجر صبریست که در کلبه احزان کردم,حافظ,398 +غزل,17,0,صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ,حافظ,398 +غزل,18,1,هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم,حافظ,398 +غزل,19,0,گر به دیوان غزل صدرنشینم چه عجب,حافظ,398 +غزل,20,1,سال‌ها بندگی صاحب دیوان کردم,حافظ,398 +غزل,1,0,دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,2,1,نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,3,0,ابروی یار در نظر و خرقه سوخته,حافظ,399 +غزل,4,1,جامی به یاد گوشه محراب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,5,0,هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست,حافظ,399 +غزل,6,1,بازش ز طره تو به مضراب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,7,0,روی نگار در نظرم جلوه می‌نمود,حافظ,399 +غزل,8,1,وز دور بوسه بر رخ مهتاب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,9,0,چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ,حافظ,399 +غزل,10,1,فالی به چشم و گوش در این باب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,11,0,نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم,حافظ,399 +غزل,12,1,بر کارگاه دیده بی‌خواب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,13,0,ساقی به صوت این غزلم کاسه می‌گرفت,حافظ,399 +غزل,14,1,می‌گفتم این سرود و می ناب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,15,0,خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام,حافظ,399 +غزل,16,1,بر نام عمر و دولت احباب می‌زدم,حافظ,399 +غزل,1,0,هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم,حافظ,400 +غزل,2,1,هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم,حافظ,400 +غزل,3,0,شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا,حافظ,400 +غزل,4,1,بر منتهای همت خود کامران شدم,حافظ,400 +غزل,5,0,ای گلبن جوان بر دولت بخور که من,حافظ,400 +غزل,6,1,در سایه تو بلبل باغ جهان شدم,حافظ,400 +غزل,7,0,اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود,حافظ,400 +غزل,8,1,در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم,حافظ,400 +غزل,9,0,قسمت حوالتم به خرابات می‌کند,حافظ,400 +غزل,10,1,هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم,حافظ,400 +غزل,11,0,آن روز بر دلم در معنی گشوده شد,حافظ,400 +غزل,12,1,کز ساکنان درگه پیر مغان شدم,حافظ,400 +غزل,13,0,در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت,حافظ,400 +غزل,14,1,با جام می به کام دل دوستان شدم,حافظ,400 +غزل,15,0,از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید,حافظ,400 +غزل,16,1,ایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم,حافظ,400 +غزل,17,0,من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست,حافظ,400 +غزل,18,1,بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم,حافظ,400 +غزل,19,0,دوشم نوید داد عنایت که حافظا,حافظ,400 +غزل,20,1,بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم,حافظ,400 +غزل,1,0,خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم,حافظ,401 +غزل,2,1,به صورت تو نگاری ندیدم و نشنیدم,حافظ,401 +غزل,3,0,اگر چه در طلبت همعنان باد شمالم,حافظ,401 +غزل,4,1,به گرد سرو خرامان قامتت نرسیدم,حافظ,401 +غزل,5,0,امید در شب زلفت به روز عمر نبستم,حافظ,401 +غزل,6,1,طمع به دور دهانت ز کام دل ببریدم,حافظ,401 +غزل,7,0,به شوق چشمه نوشت چه قطره‌ها که فشاندم,حافظ,401 +غزل,8,1,ز لعل باده فروشت چه عشوه‌ها که خریدم,حافظ,401 +غزل,9,0,ز غمزه بر دل ریشم چه تیرها که گشادی,حافظ,401 +غزل,10,1,ز غصه بر سر کویت چه بارها که کشیدم,حافظ,401 +غزل,11,0,ز کوی یار بیار ای نسیم صبح غباری,حافظ,401 +غزل,12,1,که بوی خون دل ریش از آن تراب شنیدم,حافظ,401 +غزل,13,0,گناه چشم سیاه تو بود و گردن دلخواه,حافظ,401 +غزل,14,1,که من چو آهوی وحشی ز آدمی برمیدم,حافظ,401 +غزل,15,0,چو غنچه بر سرم از کوی او گذشت نسیمی,حافظ,401 +غزل,16,1,که پرده بر دل خونین به بوی او بدریدم,حافظ,401 +غزل,17,0,به خاک پای تو سوگند و نور دیده حافظ,حافظ,401 +غزل,18,1,که بی رخ تو فروغ از چراغ دیده ندیدم,حافظ,401 +غزل,1,0,ز دست کوته خود زیر بارم,حافظ,402 +غزل,2,1,که از بالابلندان شرمسارم,حافظ,402 +غزل,3,0,مگر زنجیر مویی گیردم دست,حافظ,402 +غزل,4,1,وگر نه سر به شیدایی برآرم,حافظ,402 +غزل,5,0,ز چشم من بپرس اوضاع گردون,حافظ,402 +غزل,6,1,که شب تا روز اختر می‌شمارم,حافظ,402 +غزل,7,0,بدین شکرانه می‌بوسم لب جام,حافظ,402 +غزل,8,1,که کرد آگه ز راز روزگارم,حافظ,402 +غزل,9,0,اگر گفتم دعای می فروشان,حافظ,402 +غزل,10,1,چه باشد حق نعمت می‌گزارم,حافظ,402 +غزل,11,0,من از بازوی خود دارم بسی شکر,حافظ,402 +غزل,12,1,که زور مردم آزاری ندارم,حافظ,402 +غزل,13,0,سری دارم چو حافظ مست لیکن,حافظ,402 +غزل,14,1,به لطف آن سری امیدوارم,حافظ,402 +غزل,1,0,گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم,حافظ,403 +غزل,2,1,همچنان چشم گشاد از کرمش می‌دارم,حافظ,403 +غزل,3,0,به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام,حافظ,403 +غزل,4,1,خون دل عکس برون می‌دهد از رخسارم,حافظ,403 +غزل,5,0,پرده مطربم از دست برون خواهد برد,حافظ,403 +غزل,6,1,آه اگر زان که در این پرده نباشد بارم,حافظ,403 +غزل,7,0,پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب,حافظ,403 +غزل,8,1,تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم,حافظ,403 +غزل,9,0,منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن,حافظ,403 +غزل,10,1,از نی کلک همه قند و شکر می‌بارم,حافظ,403 +غزل,11,0,دیده بخت به افسانه او شد در خواب,حافظ,403 +غزل,12,1,کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم,حافظ,403 +غزل,13,0,چون تو را در گذر ای یار نمی‌یارم دید,حافظ,403 +غزل,14,1,با که گویم که بگوید سخنی با یارم,حافظ,403 +غزل,15,0,دوش می‌گفت که حافظ همه روی است و ریا,حافظ,403 +غزل,16,1,بجز از خاک درش با که بود بازارم,حافظ,403 +غزل,1,0,گر دست دهد خاک کف پای نگارم,حافظ,404 +غزل,2,1,بر لوح بصر خط غباری بنگارم,حافظ,404 +غزل,3,0,بر بوی کنار تو شدم غرق و امید است,حافظ,404 +غزل,4,1,از موج سرشکم که رساند به کنارم,حافظ,404 +غزل,5,0,پروانه او گر رسدم در طلب جان,حافظ,404 +غزل,6,1,چون شمع همان دم به دمی جان بسپارم,حافظ,404 +غزل,7,0,امروز مکش سر ز وفای من و اندیش,حافظ,404 +غزل,8,1,زان شب که من از غم به دعا دست برآرم,حافظ,404 +غزل,9,0,زلفین سیاه تو به دلداری عشاق,حافظ,404 +غزل,10,1,دادند قراری و ببردند قرارم,حافظ,404 +غزل,11,0,ای باد از آن باده نسیمی به من آور,حافظ,404 +غزل,12,1,کان بوی شفابخش بود دفع خمارم,حافظ,404 +غزل,13,0,گر قلب دلم را ننهد دوست عیاری,حافظ,404 +غزل,14,1,من نقد روان در دمش از دیده شمارم,حافظ,404 +غزل,15,0,دامن مفشان از من خاکی که پس از من,حافظ,404 +غزل,16,1,زین در نتواند که برد باد غبارم,حافظ,404 +غزل,17,0,حافظ لب لعلش چو مرا جان عزیز است,حافظ,404 +غزل,18,1,عمری بود آن لحظه که جان را به لب آرم,حافظ,404 +غزل,1,0,مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم,حافظ,406 +غزل,2,1,هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم,حافظ,406 +غزل,3,0,صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم,حافظ,406 +غزل,4,1,فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم,حافظ,406 +غزل,5,0,به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصل,حافظ,406 +غزل,6,1,چه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم,حافظ,406 +غزل,7,0,مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش,حافظ,406 +غزل,8,1,فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم,حافظ,406 +غزل,9,0,گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند,حافظ,406 +غزل,10,1,بحمد الله و المنه بتی لشکرشکن دارم,حافظ,406 +غزل,11,0,سزد کز خاتم لعلش زنم لاف سلیمانی,حافظ,406 +غزل,12,1,چو اسم اعظمم باشد چه باک از اهرمن دارم,حافظ,406 +غزل,13,0,الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه,حافظ,406 +غزل,14,1,که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم,حافظ,406 +غزل,15,0,خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه,حافظ,406 +غزل,16,1,که من با لعل خاموشش نهانی صد سخن دارم,حافظ,406 +غزل,17,0,چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله,حافظ,406 +غزل,18,1,نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم,حافظ,406 +غزل,19,0,به رندی شهره شد حافظ میان همدمان لیکن,حافظ,406 +غزل,20,1,چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم,حافظ,406 +غزل,1,0,من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم,حافظ,407 +غزل,2,1,لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم,حافظ,407 +غزل,3,0,دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو,حافظ,407 +غزل,4,1,که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم,حافظ,407 +غزل,5,0,همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس,حافظ,407 +غزل,6,1,که دراز است ره مقصد و من نوسفرم,حافظ,407 +غزل,7,0,ای نسیم سحری بندگی من برسان,حافظ,407 +غزل,8,1,که فراموش مکن وقت دعای سحرم,حافظ,407 +غزل,9,0,خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار,حافظ,407 +غزل,10,1,و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم,حافظ,407 +غزل,11,0,حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل,حافظ,407 +غزل,12,1,دیده دریا کنم از اشک و در او غوطه خورم,حافظ,407 +غزل,13,0,پایه نظم بلند است و جهان گیر بگو,حافظ,407 +غزل,14,1,تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم,حافظ,407 +غزل,1,0,جوزا سحر نهاد حمایل برابرم,حافظ,408 +غزل,2,1,یعنی غلام شاهم و سوگند می‌خورم,حافظ,408 +غزل,3,0,ساقی بیا که از مدد بخت کارساز,حافظ,408 +غزل,4,1,کامی که خواستم ز خدا شد میسرم,حافظ,408 +غزل,5,0,جامی بده که باز به شادی روی شاه,حافظ,408 +غزل,6,1,پیرانه سر هوای جوانیست در سرم,حافظ,408 +غزل,7,0,راهم مزن به وصف زلال خضر که من,حافظ,408 +غزل,8,1,از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم,حافظ,408 +غزل,9,0,شاها اگر به عرش رسانم سریر فضل,حافظ,408 +غزل,10,1,مملوک این جنابم و مسکین این درم,حافظ,408 +غزل,11,0,من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال,حافظ,408 +غزل,12,1,کی ترک آبخورد کند طبع خوگرم,حافظ,408 +غزل,13,0,ور باورت نمی‌کند از بنده این حدیث,حافظ,408 +غزل,14,1,از گفته ��مال دلیلی بیاورم,حافظ,408 +غزل,15,0,گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر,حافظ,408 +غزل,16,1,آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم,حافظ,408 +غزل,17,0,منصور بن مظفر غازیست حرز من,حافظ,408 +غزل,18,1,و از این خجسته نام بر اعدا مظفرم,حافظ,408 +غزل,19,0,عهد الست من همه با عشق شاه بود,حافظ,408 +غزل,20,1,و از شاهراه عمر بدین عهد بگذرم,حافظ,408 +غزل,21,0,گردون چو کرد نظم ثریا به نام شاه,حافظ,408 +غزل,22,1,من نظم در چرا نکنم از که کمترم,حافظ,408 +غزل,23,0,شاهین صفت چو طعمه چشیدم ز دست شاه,حافظ,408 +غزل,24,1,کی باشد التفات به صید کبوترم,حافظ,408 +غزل,25,0,ای شاه شیرگیر چه کم گردد ار شود,حافظ,408 +غزل,26,1,در سایه تو ملک فراغت میسرم,حافظ,408 +غزل,27,0,شعرم به یمن مدح تو صد ملک دل گشاد,حافظ,408 +غزل,28,1,گویی که تیغ توست زبان سخنورم,حافظ,408 +غزل,29,0,بر گلشنی اگر بگذشتم چو باد صبح,حافظ,408 +غزل,30,1,نی عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم,حافظ,408 +غزل,31,0,بوی تو می‌شنیدم و بر یاد روی تو,حافظ,408 +غزل,32,1,دادند ساقیان طرب یک دو ساغرم,حافظ,408 +غزل,33,0,مستی به آب یک دو عنب وضع بنده نیست,حافظ,408 +غزل,34,1,من سالخورده پیر خرابات پرورم,حافظ,408 +غزل,35,0,با سیر اختر فلکم داوری بسیست,حافظ,408 +غزل,36,1,انصاف شاه باد در این قصه یاورم,حافظ,408 +غزل,37,0,شکر خدا که باز در این اوج بارگاه,حافظ,408 +غزل,38,1,طاووس عرش می‌شنود صیت شهپرم,حافظ,408 +غزل,39,0,نامم ز کارخانه عشاق محو باد,حافظ,408 +غزل,40,1,گر جز محبت تو بود شغل دیگرم,حافظ,408 +غزل,41,0,شبل الاسد به صید دلم حمله کرد و من,حافظ,408 +غزل,42,1,گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم,حافظ,408 +غزل,43,0,ای عاشقان روی تو از ذره بیشتر,حافظ,408 +غزل,44,1,من کی رسم به وصل تو کز ذره کمترم,حافظ,408 +غزل,45,0,بنما به من که منکر حسن رخ تو کیست,حافظ,408 +غزل,46,1,تا دیده‌اش به گزلک غیرت برآورم,حافظ,408 +غزل,47,0,بر من فتاد سایه خورشید سلطنت,حافظ,408 +غزل,48,1,و اکنون فراغت است ز خورشید خاورم,حافظ,408 +غزل,49,0,مقصود از این معامله بازارتیزی است,حافظ,408 +غزل,50,1,نی جلوه می‌فروشم و نی عشوه می‌خرم,حافظ,408 +غزل,1,0,تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم,حافظ,409 +غزل,2,1,تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم,حافظ,409 +غزل,3,0,چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست,حافظ,409 +غزل,4,1,بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم,حافظ,409 +غزل,5,0,بر آستان مرادت گشاده‌ام در چشم,حافظ,409 +غزل,6,1,که یک نظر فکنی خود فکندی از نظرم,حافظ,409 +غزل,7,0,چه شکر گویمت ای خیل غم عفاک الله,حافظ,409 +غزل,8,1,که روز بی‌کسی آخر نمی‌روی ز سرم,حافظ,409 +غزل,9,0,غلام مردم چشمم که با سیاه دلی,حافظ,409 +غزل,10,1,هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم,حافظ,409 +غزل,11,0,به هر نظر بت ما جلوه می‌کند لیکن,حافظ,409 +غزل,12,1,کس این کرشمه نبیند که من همی‌نگرم,حافظ,409 +غزل,13,0,به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون باد,حافظ,409 +غزل,14,1,ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم,حافظ,409 +غزل,1,0,به تیغم گر کشد دستش نگیرم,حافظ,410 +غزل,2,1,وگر تیرم زند منت پذیرم,حافظ,410 +غزل,3,0,کمان ابرویت را گو بزن تیر,حافظ,410 +غزل,4,1,که پیش دست و بازویت بمیرم,حافظ,410 +غزل,5,0,غم گیتی گر از پایم درآرد,حافظ,410 +غزل,6,1,بجز ساغر که باشد دستگیرم,حافظ,410 +غزل,7,0,برآی ای آفتاب صبح امید,حافظ,410 +غزل,8,1,که در دست شب هجران اسیرم,حافظ,410 +غزل,9,0,به فریادم رس ای پیر خرابات,حافظ,410 +غزل,10,1,به یک جرعه جوانم کن که پیرم,حافظ,410 +غزل,11,0,به گیسوی تو خوردم دوش سوگند,حافظ,410 +غزل,12,1,که من از پای تو سر بر نگیرم,حافظ,410 +غزل,13,0,بسوز این خرقه تقوا تو حافظ,حافظ,410 +غزل,14,1,که گر آتش شوم در وی نگیرم,حافظ,410 +غزل,1,0,مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم,حافظ,411 +غزل,2,1,که پیش چشم بیمارت بمیرم,حافظ,411 +غزل,3,0,نصاب حسن در حد کمال است,حافظ,411 +غزل,4,1,زکاتم ده که مسکین و فقیرم,حافظ,411 +غزل,5,0,چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی,حافظ,411 +غزل,6,1,به سیب بوستان و شهد و شیرم,حافظ,411 +غزل,7,0,چنان پر شد فضای سینه از دوست,حافظ,411 +غزل,8,1,که فکر خویش گم شد از ضمیرم,حافظ,411 +غزل,9,0,قدح پر کن که من در دولت عشق,حافظ,411 +غزل,10,1,جوان بخت جهانم گر چه پیرم,حافظ,411 +غزل,11,0,قراری بسته‌ام با می فروشان,حافظ,411 +غزل,12,1,که روز غم به جز ساغر نگیرم,حافظ,411 +غزل,13,0,مبادا جز حساب مطرب و می,حافظ,411 +غزل,14,1,اگر نقشی کشد کلک دبیرم,حافظ,411 +غزل,15,0,در این غوغا که کس کس را نپرسد,حافظ,411 +غزل,16,1,من از پیر مغان منت پذیرم,حافظ,411 +غزل,17,0,خوشا آن دم کز استغنای مستی,حافظ,411 +غزل,18,1,فراغت باشد از شاه و وزیرم,حافظ,411 +غزل,19,0,من آن مرغم که هر شام و سحرگاه,حافظ,411 +غزل,20,1,ز بام عرش می‌آید صفیرم,حافظ,411 +غزل,21,0,چو حافظ گنج او در سینه دارم,حافظ,411 +غزل,22,1,اگر چه مدعی بیند حقیرم,حافظ,411 +غزل,1,0,نماز شام غریبان چو گریه آغازم,حافظ,412 +غزل,2,1,به مویه‌های غریبانه قصه پردازم,حافظ,412 +غزل,3,0,به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار,حافظ,412 +غزل,4,1,که از جهان ره و رسم سفر براندازم,حافظ,412 +غزل,5,0,من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب,حافظ,412 +غزل,6,1,مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم,حافظ,412 +غزل,7,0,خدای را مددی ای رفیق ره تا من,حافظ,412 +غزل,8,1,به کوی میکده دیگر علم برافرازم,حافظ,412 +غزل,9,0,خرد ز پیری من کی حساب برگیرد,حافظ,412 +غزل,10,1,که باز با صنمی طفل عشق می‌بازم,حافظ,412 +غزل,11,0,بجز صبا و شمالم نمی‌شناسد کس,حافظ,412 +غزل,12,1,عزیز من که به جز باد نیست دمسازم,حافظ,412 +غزل,13,0,هوای منزل یار آب زندگانی ماست,حافظ,412 +غزل,14,1,صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم,حافظ,412 +غزل,15,0,سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی,حافظ,412 +غزل,16,1,شکایت از که کنم خانگیست غمازم,حافظ,412 +غزل,17,0,ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می‌گفت,حافظ,412 +غزل,18,1,غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم,حافظ,412 +غزل,1,0,گر دست رسد در سر زلفین تو بازم,حافظ,413 +غزل,2,1,چون گوی چه سرها که به چوگان تو بازم,حافظ,413 +غزل,3,0,زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست,حافظ,413 +غزل,4,1,در دست سر مویی از آن عمر درازم,حافظ,413 +غزل,5,0,پروانه راحت بده ای شمع که امشب,حافظ,413 +غزل,6,1,از آتش دل پیش تو چون شمع گدازم,حافظ,413 +غزل,7,0,آن دم که به یک خنده دهم جان چو صراحی,حافظ,413 +غزل,8,1,مستان تو خواهم که گزارند نمازم,حافظ,413 +غزل,9,0,چون نیست نماز من آلوده نمازی,حافظ,413 +غزل,10,1,در میکده زان کم نشود سوز و گدازم,حافظ,413 +غزل,11,0,در مسجد و میخانه خیالت اگر آید,حافظ,413 +غزل,12,1,محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم,حافظ,413 +غزل,13,0,گر خلوت ما را شبی از رخ بفروزی,حافظ,413 +غزل,14,1,چون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم,حافظ,413 +غزل,15,0,محمود بود عاقبت کار در این راه,حافظ,413 +غزل,16,1,گر سر برود در سر سودای ایازم,حافظ,413 +غزل,17,0,حافظ غم دل با که بگویم که در این دور,حافظ,413 +غزل,18,1,جز جام نشاید که بود محرم رازم,حافظ,413 +غزل,1,0,چرا نه در پی عزم دیار خود باشم,حافظ,416 +غزل,2,1,چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم,حافظ,416 +غزل,3,0,غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم,حافظ,416 +غزل,4,1,به شهر خود روم و شهریار خود باشم,حافظ,416 +غزل,5,0,ز محرمان سراپرده وصال شوم,حافظ,416 +غزل,6,1,ز بندگان خداوندگار خود باشم,حافظ,416 +غزل,7,0,چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی,حافظ,416 +غزل,8,1,که روز واقعه پیش نگار خود باشم,حافظ,416 +غزل,9,0,ز دست بخت گران خواب و کار بی‌سامان,حافظ,416 +غزل,10,1,گرم بود گله‌ای رازدار خود باشم,حافظ,416 +غزل,11,0,همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود,حافظ,416 +غزل,12,1,دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم,حافظ,416 +غزل,13,0,بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ,حافظ,416 +غزل,14,1,وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم,حافظ,416 +غزل,1,0,من دوستدار روی خوش و موی دلکشم,حافظ,417 +غزل,2,1,مدهوش چشم مست و می صاف بی‌غشم,حافظ,417 +غزل,3,0,گفتی ز سر عهد ازل یک سخن بگو,حافظ,417 +غزل,4,1,آن گه بگویمت که دو پیمانه درکشم,حافظ,417 +غزل,5,0,من آدم بهشتیم اما در این سفر,حافظ,417 +غزل,6,1,حالی اسیر عشق جوانان مه وشم,حافظ,417 +غزل,7,0,در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز,حافظ,417 +غزل,8,1,استاده‌ام چو شمع مترسان ز آتشم,حافظ,417 +غزل,9,0,شیراز معدن لب لعل است و کان حسن,حافظ,417 +غزل,10,1,من جوهری مفلسم ایرا مشوشم,حافظ,417 +غزل,11,0,از بس که چشم مست در این شهر دیده‌ام,حافظ,417 +غزل,12,1,حقا که می نمی‌خورم اکنون و سرخوشم,حافظ,417 +غزل,13,0,شهریست پر کرشمه حوران ز شش جهت,حافظ,417 +غزل,14,1,چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم,حافظ,417 +غزل,15,0,بخت ار مدد دهد که کشم رخت سوی دوست,حافظ,417 +غزل,16,1,گیسوی حور گرد فشاند ز مفرشم,حافظ,417 +غزل,17,0,حافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوست,حافظ,417 +غزل,18,1,آیینه‌ای ندارم از آن آه می‌کشم,حافظ,417 +غزل,1,0,خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم,حافظ,418 +غزل,2,1,دل از پی نظر آید به سوی روزن چشم,حافظ,418 +غزل,3,0,سزای تکیه گهت منظری نمی‌بینم,حافظ,418 +غزل,4,1,منم ز عالم و این گوشه معین چشم,حافظ,418 +غزل,5,0,بیا که لعل و گهر در نثار مقدم تو,حافظ,418 +غزل,6,1,ز گنج خانه دل می‌کشم به روزن چشم,حافظ,418 +غزل,7,0,سحر سرشک روانم سر خرابی داشت,حافظ,418 +غزل,8,1,گرم نه خون جگر می‌گرفت دامن چشم,حافظ,418 +غزل,9,0,نخست روز که دیدم رخ تو دل می‌گفت,حافظ,418 +غزل,10,1,اگر رسد خللی خون من به گردن چشم,حافظ,418 +غزل,11,0,به بوی مژده وصل تو تا سحر شب دوش,حافظ,418 +غزل,12,1,به راه باد نهادم چراغ روشن چشم,حافظ,418 +غزل,13,0,به مردمی که دل دردمند حافظ را,حافظ,418 +غزل,14,1,مزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم,حافظ,418 +غزل,1,0,من که از آتش دل چون خم می در جوشم,حافظ,419 +غزل,2,1,مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم,حافظ,419 +غزل,3,0,قصد جان است طمع در لب جانان کردن,حافظ,419 +غزل,4,1,تو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم,حافظ,419 +غزل,5,0,من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم,حافظ,419 +غزل,6,1,هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم,حافظ,419 +غزل,7,0,حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش,حافظ,419 +غزل,8,1,این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم,حافظ,419 +غزل,9,0,هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا,حافظ,419 +غزل,10,1,فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم,حافظ,419 +غزل,11,0,پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت,حافظ,419 +غزل,12,1,من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم,حافظ,419 +غزل,13,0,خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست,حافظ,419 +غزل,14,1,پرده‌ای بر سر صد عیب نهان می‌پوشم,حافظ,419 +غزل,15,0,من که خواهم که ننوشم به جز از راوق خم,حافظ,419 +غزل,16,1,چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم,حافظ,419 +غزل,17,0,گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق,حافظ,419 +غزل,18,1,شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم,حافظ,419 +غزل,1,0,گر من از سرزنش مدعیان اندیشم,حافظ,420 +غزل,2,1,شیوه مستی و رندی نرود از پیشم,حافظ,420 +غزل,3,0,زهد رندان نوآموخته راهی بدهیست,حافظ,420 +غزل,4,1,من که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم,حافظ,420 +غزل,5,0,شاه شوریده سران خوان من بی‌سامان را,حافظ,420 +غزل,6,1,زان که در کم خردی ��ز همه عالم بیشم,حافظ,420 +غزل,7,0,بر جبین نقش کن از خون دل من خالی,حافظ,420 +غزل,8,1,تا بدانند که قربان تو کافرکیشم,حافظ,420 +غزل,9,0,اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا,حافظ,420 +غزل,10,1,تا در این خرقه ندانی که چه نادرویشم,حافظ,420 +غزل,11,0,شعر خونبار من ای باد بدان یار رسان,حافظ,420 +غزل,12,1,که ز مژگان سیه بر رگ جان زد نیشم,حافظ,420 +غزل,13,0,من اگر باده خورم ور نه چه کارم با کس,حافظ,420 +غزل,14,1,حافظ راز خود و عارف وقت خویشم,حافظ,420 +غزل,1,0,حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم,حافظ,421 +غزل,2,1,خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم,حافظ,421 +غزل,3,0,چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست,حافظ,421 +غزل,4,1,روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم,حافظ,421 +غزل,5,0,عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم,حافظ,421 +غزل,6,1,دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم,حافظ,421 +غزل,7,0,چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس,حافظ,421 +غزل,8,1,که در سراچه ترکیب تخته بند تنم,حافظ,421 +غزل,9,0,اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید,حافظ,421 +غزل,10,1,عجب مدار که همدرد نافه ختنم,حافظ,421 +غزل,11,0,طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع,حافظ,421 +غزل,12,1,که سوزهاست نهانی درون پیرهنم,حافظ,421 +غزل,13,0,بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار,حافظ,421 +غزل,14,1,که با وجود تو کس نشنود ز من که منم,حافظ,421 +غزل,1,0,چل سال بیش رفت که من لاف می‌زنم,حافظ,422 +غزل,2,1,کز چاکران پیر مغان کمترین منم,حافظ,422 +غزل,3,0,هرگز به یمن عاطفت پیر می فروش,حافظ,422 +غزل,4,1,ساغر تهی نشد ز می صاف روشنم,حافظ,422 +غزل,5,0,از جاه عشق و دولت رندان پاکباز,حافظ,422 +غزل,6,1,پیوسته صدر مصطبه‌ها بود مسکنم,حافظ,422 +غزل,7,0,در شان من به دردکشی ظن بد مبر,حافظ,422 +غزل,8,1,کآلوده گشت جامه ولی پاکدامنم,حافظ,422 +غزل,9,0,شهباز دست پادشهم این چه حالت است,حافظ,422 +غزل,10,1,کز یاد برده‌اند هوای نشیمنم,حافظ,422 +غزل,11,0,حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس,حافظ,422 +غزل,12,1,با این لسان عذب که خامش چو سوسنم,حافظ,422 +غزل,13,0,آب و هوای فارس عجب سفله پرور است,حافظ,422 +غزل,14,1,کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم,حافظ,422 +غزل,15,0,حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشی,حافظ,422 +غزل,16,1,در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم,حافظ,422 +غزل,17,0,تورانشه خجسته که در من یزید فضل,حافظ,422 +غزل,18,1,شد منت مواهب او طوق گردنم,حافظ,422 +غزل,1,0,عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنم,حافظ,423 +غزل,2,1,دست شفاعت هر زمان در نیک نامی می‌زنم,حافظ,423 +غزل,3,0,بی ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خود,حافظ,423 +غزل,4,1,دامی به راهی می‌نهم مرغی به دامی می‌زنم,حافظ,423 +غزل,5,0,اورنگ کو گلچهر کو نقش وفا و مهر کو,حافظ,423 +غزل,6,1,حالی من اندر عاشقی داو تمامی می‌زنم,حافظ,423 +غزل,7,0,تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی,حافظ,423 +غزل,8,1,گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی می‌زنم,حافظ,423 +غزل,9,0,هر چند کان آرام دل دانم نبخشد کام دل,حافظ,423 +غزل,10,1,نقش خیالی می‌کشم فال دوامی می‌زنم,حافظ,423 +غزل,11,0,دانم سر آرد غصه را رنگین برآرد قصه را,حافظ,423 +غزل,12,1,این آه خون افشان که من هر صبح و شامی می‌زنم,حافظ,423 +غزل,13,0,با آن که از وی غایبم و از می چو حافظ تایبم,حافظ,423 +غزل,14,1,در مجلس روحانیان گه گاه جامی می‌زنم,حافظ,423 +غزل,1,0,بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم,حافظ,424 +غزل,2,1,زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم,حافظ,424 +غزل,3,0,آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویت,حافظ,424 +غزل,4,1,نیست چون آینه‌ام روی ز آهن چه کنم,حافظ,424 +غزل,5,0,برو ای ناصح و بر دردکشان خرده مگیر,حافظ,424 +غزل,6,1,کارفرمای قدر می‌کند این من چه کنم,حافظ,424 +غزل,7,0,برق غیرت چو چنین می‌جهد از مکمن غیب,حافظ,424 +غزل,8,1,تو بفرما که من سوخته خرمن چه کنم,حافظ,424 +غزل,9,0,شاه ترکان چو پسندید و به چاهم انداخت,حافظ,424 +غزل,10,1,دستگیر ار نشود لطف تهمتن چه کنم,حافظ,424 +غزل,11,0,مددی گر به چراغی نکند آتش طور,حافظ,424 +غزل,12,1,چاره تیره شب وادی ایمن چه کنم,حافظ,424 +غزل,13,0,حافظا خلد برین خانه موروث من است,حافظ,424 +غزل,14,1,اندر این منزل ویرانه نشیمن چه کنم,حافظ,424 +غزل,1,0,من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم,حافظ,425 +غزل,2,1,محتسب داند که من این کارها کمتر کنم,حافظ,425 +غزل,3,0,من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها,حافظ,425 +غزل,4,1,توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم,حافظ,425 +غزل,5,0,عشق دردانه‌ست و من غواص و دریا میکده,حافظ,425 +غزل,6,1,سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم,حافظ,425 +غزل,7,0,لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق,حافظ,425 +غزل,8,1,داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم,حافظ,425 +غزل,9,0,بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب من,حافظ,425 +غزل,10,1,تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم,حافظ,425 +غزل,11,0,من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج‌ها,حافظ,425 +غزل,12,1,کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم,حافظ,425 +غزل,13,0,چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست,حافظ,425 +غزل,14,1,کجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم,حافظ,425 +غزل,15,0,عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار,حافظ,425 +غزل,16,1,عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم,حافظ,425 +غزل,17,0,من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست,حافظ,425 +غزل,18,1,کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم,حافظ,425 +غزل,19,0,گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم,حافظ,425 +غزل,20,1,گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم,حافظ,425 +غزل,21,0,عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطف دوست,حافظ,425 +غزل,22,1,تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم,حافظ,425 +غزل,23,0,دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی,حافظ,425 +غزل,24,1,من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم,حافظ,425 +غزل,1,0,صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم,حافظ,426 +غزل,2,1,تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم,حافظ,426 +غزل,3,0,دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود,حافظ,426 +غزل,4,1,مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم,حافظ,426 +غزل,5,0,آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات,حافظ,426 +غزل,6,1,در یکی نامه محال است که تحریر کنم,حافظ,426 +غزل,7,0,با سر زلف تو مجموع پریشانی خود,حافظ,426 +غزل,8,1,کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم,حافظ,426 +غزل,9,0,آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد,حافظ,426 +غزل,10,1,در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم,حافظ,426 +غزل,11,0,گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد,حافظ,426 +غزل,12,1,دین و دل را همه دربازم و توفیر کنم,حافظ,426 +غزل,13,0,دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی,حافظ,426 +غزل,14,1,من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم,حافظ,426 +غزل,15,0,نیست امید صلاحی ز فساد حافظ,حافظ,426 +غزل,16,1,چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم,حافظ,426 +غزل,1,0,دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم,حافظ,427 +غزل,2,1,و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم,حافظ,427 +غزل,3,0,از دل تنگ گنهکار برآرم آهی,حافظ,427 +غزل,4,1,کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم,حافظ,427 +غزل,5,0,مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاست,حافظ,427 +غزل,6,1,می‌کنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم,حافظ,427 +غزل,7,0,بگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاه,حافظ,427 +غزل,8,1,تا چو زلفت سر سودازده در پا فکنم,حافظ,427 +غزل,9,0,خورده‌ام تیر فلک باده بده تا سرمست,حافظ,427 +غزل,10,1,عقده دربند کمر ترکش جوزا فکنم,حافظ,427 +غزل,11,0,جرعه جام بر این تخت روان افشانم,حافظ,427 +غزل,12,1,غلغل چنگ در این گنبد مینا فکنم,حافظ,427 +غزل,13,0,حافظا تکیه بر ایام چو سهو است و خطا,حافظ,427 +غزل,14,1,من چرا عشرت امروز به فردا فکنم,حافظ,427 +غزل,1,0,دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم,حافظ,428 +غزل,2,1,گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم,حافظ,428 +غزل,3,0,قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم,حافظ,428 +غزل,4,1,دوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم,حافظ,428 +غزل,5,0,نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار,حافظ,428 +غزل,6,1,عشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم,حافظ,428 +غزل,7,0,زردرویی می‌کشم زان طبع نازک بی‌گناه,حافظ,428 +غزل,8,1,ساقیا جامی بده تا چهره را گلگون کنم,حافظ,428 +غزل,9,0,ای نسیم منزل لیلی خدا را تا به کی,حافظ,428 +غزل,10,1,ربع را برهم زنم اطلال را جیحون کنم,حافظ,428 +غزل,11,0,من که ره بردم به گنج حسن بی‌پایان دوست,حافظ,428 +غزل,12,1,صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم,حافظ,428 +غزل,13,0,ای مه صاحب قران از بنده حافظ یاد کن,حافظ,428 +غزل,14,1,تا دعای دولت آن حسن روزافزون کنم,حافظ,428 +غزل,1,0,به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم,حافظ,429 +غزل,2,1,بهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم,حافظ,429 +غزل,3,0,سخن درست بگویم نمی‌توانم دید,حافظ,429 +غزل,4,1,که می خورند حریفان و من نظاره کنم,حافظ,429 +غزل,5,0,چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاه,حافظ,429 +غزل,6,1,پیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم,حافظ,429 +غزل,7,0,به دور لاله دماغ مرا علاج کنید,حافظ,429 +غزل,8,1,گر از میانه بزم طرب کناره کنم,حافظ,429 +غزل,9,0,ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفت,حافظ,429 +غزل,10,1,حواله سر دشمن به سنگ خاره کنم,حافظ,429 +غزل,11,0,گدای میکده‌ام لیک وقت مستی بین,حافظ,429 +غزل,12,1,که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم,حافظ,429 +غزل,13,0,مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی,حافظ,429 +غزل,14,1,چرا ملامت رند شرابخواره کنم,حافظ,429 +غزل,15,0,به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی,حافظ,429 +غزل,16,1,ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم,حافظ,429 +غزل,17,0,ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ,حافظ,429 +غزل,18,1,به بانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم,حافظ,429 +غزل,1,0,حاشا که من به موسم گل ترک می کنم,حافظ,430 +غزل,2,1,من لاف عقل می‌زنم این کار کی کنم,حافظ,430 +غزل,3,0,مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم,حافظ,430 +غزل,4,1,در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم,حافظ,430 +غزل,5,0,از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت,حافظ,430 +غزل,6,1,یک چند نیز خدمت معشوق و می کنم,حافظ,430 +غزل,7,0,کی بود در زمانه وفا جام می بیار,حافظ,430 +غزل,8,1,تا من حکایت جم و کاووس کی کنم,حافظ,430 +غزل,9,0,از نامه سیاه نترسم که روز حشر,حافظ,430 +غزل,10,1,با فیض لطف او صد از این نامه طی کنم,حافظ,430 +غزل,11,0,کو پیک صبح تا گله‌های شب فراق,حافظ,430 +غزل,12,1,با آن خجسته طالع فرخنده پی کنم,حافظ,430 +غزل,13,0,این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست,حافظ,430 +غزل,14,1,روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم,حافظ,430 +غزل,1,0,روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,2,1,در لباس فقر کار اهل دولت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,3,0,تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام,حافظ,431 +غزل,4,1,در کمینم و انتظار وقت فرصت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,5,0,واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن,حافظ,431 +غزل,6,1,در حضورش نیز می‌گویم نه غیبت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,7,0,با صبا افتان و خیزان می‌روم تا کوی دوست,حافظ,431 +غزل,8,1,و از رفیقان ره استمداد همت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,9,0,خاک کویت زحمت ما برنتابد بیش از این,حافظ,431 +غزل,10,1,لطف‌ها کردی بتا تخفیف زحمت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,11,0,زلف دلبر دام راه و غمزه‌اش تیر بلاست,حافظ,431 +غزل,12,1,یاد دار ای دل ��ه چندینت نصیحت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,13,0,دیده بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش,حافظ,431 +غزل,14,1,زین دلیری‌ها که من در کنج خلوت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,15,0,حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی,حافظ,431 +غزل,16,1,بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم,حافظ,431 +غزل,1,0,من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنم,حافظ,432 +غزل,2,1,صد بار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم,حافظ,432 +غزل,3,0,باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور,حافظ,432 +غزل,4,1,با خاک کوی دوست برابر نمی‌کنم,حافظ,432 +غزل,5,0,تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است,حافظ,432 +غزل,6,1,گفتم کنایتی و مکرر نمی‌کنم,حافظ,432 +غزل,7,0,هرگز نمی‌شود ز سر خود خبر مرا,حافظ,432 +غزل,8,1,تا در میان میکده سر بر نمی‌کنم,حافظ,432 +غزل,9,0,ناصح به طعن گفت که رو ترک عشق کن,حافظ,432 +غزل,10,1,محتاج جنگ نیست برادر نمی‌کنم,حافظ,432 +غزل,11,0,این تقویم تمام که با شاهدان شهر,حافظ,432 +غزل,12,1,ناز و کرشمه بر سر منبر نمی‌کنم,حافظ,432 +غزل,13,0,حافظ جناب پیر مغان جای دولت است,حافظ,432 +غزل,14,1,من ترک خاک بوسی این در نمی‌کنم,حافظ,432 +غزل,1,0,به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم,حافظ,433 +غزل,2,1,بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم,حافظ,433 +غزل,3,0,الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد,حافظ,433 +غزل,4,1,مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم,حافظ,433 +غزل,5,0,جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد,حافظ,433 +غزل,6,1,که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم,حافظ,433 +غزل,7,0,ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل,حافظ,433 +غزل,8,1,بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم,حافظ,433 +غزل,9,0,جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی,حافظ,433 +غزل,10,1,که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم,حافظ,433 +غزل,11,0,اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست,حافظ,433 +غزل,12,1,حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم,حافظ,433 +غزل,13,0,صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز,حافظ,433 +غزل,14,1,که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم,حافظ,433 +غزل,15,0,شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین,حافظ,433 +غزل,16,1,اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم,حافظ,433 +غزل,17,0,حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد,حافظ,433 +غزل,18,1,همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم,حافظ,433 +غزل,1,0,حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم,حافظ,434 +غزل,2,1,که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم,حافظ,434 +غزل,3,0,جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم,حافظ,434 +غزل,4,1,یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم,حافظ,434 +غزل,5,0,جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم,حافظ,434 +غزل,6,1,تا حریفان دغا را به جهان کم بینم,حافظ,434 +غزل,7,0,سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو,حافظ,434 +غزل,8,1,گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم,حافظ,434 +غزل,9,0,بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح,حافظ,434 +غزل,10,1,شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم,حافظ,434 +غزل,11,0,سینه تنگ من و بار غم او هیهات,حافظ,434 +غزل,12,1,مرد این بار گران نیست دل مسکینم,حافظ,434 +غزل,13,0,من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر,حافظ,434 +غزل,14,1,این متاعم که همی‌بینی و کمتر زینم,حافظ,434 +غزل,15,0,بنده آصف عهدم دلم از راه مبر,حافظ,434 +غزل,16,1,که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کینم,حافظ,434 +غزل,17,0,بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند,حافظ,434 +غزل,18,1,که مکدر شود آیینه مهرآیینم,حافظ,434 +غزل,1,0,گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم,حافظ,435 +غزل,2,1,ز جام وصل می‌نوشم ز باغ عیش گل چینم,حافظ,435 +غزل,3,0,شراب تلخ صوفی سوز بنیادم بخواهد برد,حافظ,435 +غزل,4,1,لبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم,حافظ,435 +غزل,5,0,مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روز,حافظ,435 +غزل,6,1,سخن با ماه می‌گویم پری در خواب می‌بینم,حافظ,435 +غزل,7,0,لبت شکر به مستان داد و چشمت می به میخواران,حافظ,435 +غزل,8,1,منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم,حافظ,435 +غزل,9,0,چو هر خاکی که باد آورد فیضی برد از انعامت,حافظ,435 +غزل,10,1,ز حال بنده یاد آور که خدمتگار دیرینم,حافظ,435 +غزل,11,0,نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتد,حافظ,435 +غزل,12,1,تذرو طرفه من گیرم که چالاک است شاهینم,حافظ,435 +غزل,13,0,اگر باور نمی‌داری رو از صورتگر چین پرس,حافظ,435 +غزل,14,1,که مانی نسخه می‌خواهد ز نوک کلک مشکینم,حافظ,435 +غزل,15,0,وفاداری و حق گویی نه کار هر کسی باشد,حافظ,435 +غزل,16,1,غلام آصف ثانی جلال الحق و الدینم,حافظ,435 +غزل,17,0,رموز مستی و رندی ز من بشنو نه از واعظ,حافظ,435 +غزل,18,1,که با جام و قدح هر دم ندیم ماه و پروینم,حافظ,435 +غزل,1,0,در خرابات مغان نور خدا می‌بینم,حافظ,436 +غزل,2,1,این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم,حافظ,436 +غزل,3,0,جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو,حافظ,436 +غزل,4,1,خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم,حافظ,436 +غزل,5,0,خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن,حافظ,436 +غزل,6,1,فکر دور است همانا که خطا می‌بینم,حافظ,436 +غزل,7,0,سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب,حافظ,436 +غزل,8,1,این همه از نظر لطف شما می‌بینم,حافظ,436 +غزل,9,0,هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال,حافظ,436 +غزل,10,1,با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم,حافظ,436 +غزل,11,0,کس ندیده‌ست ز مشک ختن و نافه چین,حافظ,436 +غزل,12,1,آن چه من هر سحر از باد صبا می‌بینم,حافظ,436 +غزل,13,0,دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید,حافظ,436 +غزل,14,1,که من او را ز محبان شما می‌بینم,حافظ,436 +غزل,1,0,غم زمانه که هیچش کران نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,2,1,دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,3,0,به ترک خدمت پیر مغان نخواهم گفت,حافظ,437 +غزل,4,1,چرا که مصلحت خود در آن نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,5,0,ز آفتاب قدح ارتفاع عیش بگیر,حافظ,437 +غزل,6,1,چرا که طالع وقت آن چنان نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,7,0,نشان اهل خدا عاشقیست با خود دار,حافظ,437 +غزل,8,1,که در مشایخ شهر این نشان نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,9,0,بدین دو دیده حیران من هزار افسوس,حافظ,437 +غزل,10,1,که با دو آینه رویش عیان نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,11,0,قد تو تا بشد از جویبار دیده من,حافظ,437 +غزل,12,1,به جای سرو جز آب روان نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,13,0,در این خمار کسم جرعه‌ای نمی‌بخشد,حافظ,437 +غزل,14,1,ببین که اهل دلی در میان نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,15,0,نشان موی میانش که دل در او بستم,حافظ,437 +غزل,16,1,ز من مپرس که خود در میان نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,17,0,من و سفینه حافظ که جز در این دریا,حافظ,437 +غزل,18,1,بضاعت سخن درفشان نمی‌بینم,حافظ,437 +غزل,1,0,خرم آن روز کز این منزل ویران بروم,حافظ,438 +غزل,2,1,راحت جان طلبم و از پی جانان بروم,حافظ,438 +غزل,3,0,گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب,حافظ,438 +غزل,4,1,من به بوی سر آن زلف پریشان بروم,حافظ,438 +غزل,5,0,دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت,حافظ,438 +غزل,6,1,رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم,حافظ,438 +غزل,7,0,چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت,حافظ,438 +غزل,8,1,به هواداری آن سرو خرامان بروم,حافظ,438 +غزل,9,0,در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت,حافظ,438 +غزل,10,1,با دل زخم کش و دیده گریان بروم,حافظ,438 +غزل,11,0,نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی,حافظ,438 +غزل,12,1,تا در میکده شادان و غزل خوان بروم,حافظ,438 +غزل,13,0,به هواداری او ذره صفت رقص کنان,حافظ,438 +غزل,14,1,تا لب چشمه خورشید درخشان بروم,حافظ,438 +غزل,15,0,تازیان را غم احوال گران باران نیست,حافظ,438 +غزل,16,1,پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم,حافظ,438 +غزل,17,0,ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون,حافظ,438 +غزل,18,1,همره کوکبه آصف دوران بروم,حافظ,438 +غزل,1,0,گر از این منزل ویران به سوی خانه روم,حافظ,439 +غزل,2,1,دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم,حافظ,439 +غزل,3,0,زین سفر گر به سلامت به وطن بازرسم,حافظ,439 +غزل,4,1,نذر کردم که هم از راه به میخانه روم,حافظ,439 +غزل,5,0,تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک,حافظ,439 +غزل,6,1,به در صومعه با بربط و پیمانه روم,حافظ,439 +غزل,7,0,آشنایان ره عشق گرم خون بخورند,حافظ,439 +غزل,8,1,ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم,حافظ,439 +غزل,9,0,بعد از این دست من و زلف چو زنجیر نگار,حافظ,439 +غزل,10,1,چند و چند از پی کام دل دیوانه روم,حافظ,439 +غزل,11,0,گر ببینم خم ابروی چو محرابش باز,حافظ,439 +غزل,12,1,سجده شکر کنم و از پی شکرانه روم,حافظ,439 +غزل,13,0,خرم آن دم که چو حافظ به تولای وزیر,حافظ,439 +غزل,14,1,سرخوش از میکده با دوست به کاشانه روم,حافظ,439 +غزل,1,0,آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم,حافظ,440 +غزل,2,1,خاک می‌بوسم و عذر قدمش می‌خواهم,حافظ,440 +غزل,3,0,من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا,حافظ,440 +غزل,4,1,بنده معتقد و چاکر دولتخواهم,حافظ,440 +غزل,5,0,بسته‌ام در خم گیسوی تو امید دراز,حافظ,440 +غزل,6,1,آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم,حافظ,440 +غزل,7,0,ذره خاکم و در کوی توام جای خوش است,حافظ,440 +غزل,8,1,ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم,حافظ,440 +غزل,9,0,پیر میخانه سحر جام جهان بینم داد,حافظ,440 +غزل,10,1,و اندر آن آینه از حسن تو کرد آگاهم,حافظ,440 +غزل,11,0,صوفی صومعه عالم قدسم لیکن,حافظ,440 +غزل,12,1,حالیا دیر مغان است حوالتگاهم,حافظ,440 +غزل,13,0,با من راه نشین خیز و سوی میکده آی,حافظ,440 +غزل,14,1,تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم,حافظ,440 +غزل,15,0,مست بگذشتی و از حافظت اندیشه نبود,حافظ,440 +غزل,16,1,آه اگر دامن حسن تو بگیرد آهم,حافظ,440 +غزل,17,0,خوشم آمد که سحر خسرو خاور می‌گفت,حافظ,440 +غزل,18,1,با همه پادشهی بنده تورانشاهم,حافظ,440 +غزل,1,0,دیدار شد میسر و بوس و کنار هم,حافظ,441 +غزل,2,1,از بخت شکر دارم و از روزگار هم,حافظ,441 +غزل,3,0,زاهد برو که طالع اگر طالع من است,حافظ,441 +غزل,4,1,جامم به دست باشد و زلف نگار هم,حافظ,441 +غزل,5,0,ما عیب کس به مستی و رندی نمی‌کنیم,حافظ,441 +غزل,6,1,لعل بتان خوش است و می خوشگوار هم,حافظ,441 +غزل,7,0,ای دل بشارتی دهمت محتسب نماند,حافظ,441 +غزل,8,1,و از می جهان پر است و بت میگسار هم,حافظ,441 +غزل,9,0,خاطر به دست تفرقه دادن نه زیرکیست,حافظ,441 +غزل,10,1,مجموعه‌ای بخواه و صراحی بیار هم,حافظ,441 +غزل,11,0,بر خاکیان عشق فشان جرعه لبش,حافظ,441 +غزل,12,1,تا خاک لعل گون شود و مشکبار هم,حافظ,441 +غزل,13,0,آن شد که چشم بد نگران بودی از کمین,حافظ,441 +غزل,14,1,خصم از میان برفت و سرشک از کنار هم,حافظ,441 +غزل,15,0,چون کائنات جمله به بوی تو زنده‌اند,حافظ,441 +غزل,16,1,ای آفتاب سایه ز ما برمدار هم,حافظ,441 +غزل,17,0,چون آب روی لاله و گل فیض حسن توست,حافظ,441 +غزل,18,1,ای ابر لطف بر من خاکی ببار هم,حافظ,441 +غزل,19,0,حافظ اسیر زلف تو شد از خدا بترس,حافظ,441 +غزل,20,1,و از انتصاف آصف جم اقتدار هم,حافظ,441 +غزل,21,0,برهان ملک و دین که ز دست وزارتش,حافظ,441 +غزل,22,1,ایام کان یمین شد و دریا یسار هم,حافظ,441 +غزل,23,0,بر یاد رای انور او آسمان به صبح,حافظ,441 +غزل,24,1,جان می‌کند فدا و کواکب نثار هم,حافظ,441 +غزل,25,0,گوی زمین ربوده چوگان عدل اوست,حافظ,441 +غزل,26,1,وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم,حافظ,441 +غزل,27,0,عزم سبک عنان تو در جنبش آورد,حافظ,441 +غزل,28,1,این پایدار مرکز عالی مدار هم,حافظ,441 +غزل,29,0,تا از نتیجه فلک و طور دور اوست,حافظ,441 +غزل,30,1,تبدیل ماه و سال و خزان و بهار هم,حافظ,441 +غزل,31,0,خالی مباد کاخ جلالش ز سروران,حافظ,441 +غزل,32,1,و از ساقیان سروقد گلعذار هم,حافظ,441 +غزل,1,0,دردم از یار است و درمان نیز هم,حافظ,442 +غزل,2,1,دل فدای او شد و جان نیز هم,حافظ,442 +غزل,3,0,این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن,حافظ,442 +غزل,4,1,یار ما این دارد و آن نیز هم,حافظ,442 +غزل,5,0,یاد باد آن کو به قصد خون ما,حافظ,442 +غزل,6,1,عهد را بشکست و پیمان نیز هم,حافظ,442 +غزل,7,0,دوستان در پرده می‌گویم سخن,حافظ,442 +غزل,8,1,گفته خواهد شد به دستان نیز هم,حافظ,442 +غزل,9,0,چون سر آمد دولت شب‌های وصل,حافظ,442 +غزل,10,1,بگذرد ایام هجران نیز هم,حافظ,442 +غزل,11,0,هر دو عالم یک فروغ روی اوست,حافظ,442 +غزل,12,1,گفتمت پیدا و پنهان نیز هم,حافظ,442 +غزل,13,0,اعتمادی نیست بر کار جهان,حافظ,442 +غزل,14,1,بلکه بر گردون گردان نیز هم,حافظ,442 +غزل,15,0,عاشق از قاضی نترسد می بیار,حافظ,442 +غزل,16,1,بلکه از یرغوی دیوان نیز هم,حافظ,442 +غزل,17,0,محتسب داند که حافظ عاشق است,حافظ,442 +غزل,18,1,و آصف ملک سلیمان نیز هم,حافظ,442 +غزل,1,0,ما بی غمان مست دل از دست داده‌ایم,حافظ,443 +غزل,2,1,همراز عشق و همنفس جام باده‌ایم,حافظ,443 +غزل,3,0,بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند,حافظ,443 +غزل,4,1,تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم,حافظ,443 +غزل,5,0,ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای,حافظ,443 +غزل,6,1,ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم,حافظ,443 +غزل,7,0,پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد,حافظ,443 +غزل,8,1,گو باده صاف کن که به عذر ایستاده‌ایم,حافظ,443 +غزل,9,0,کار از تو می‌رود مددی ای دلیل راه,حافظ,443 +غزل,10,1,کانصاف می‌دهیم و ز راه اوفتاده‌ایم,حافظ,443 +غزل,11,0,چون لاله می مبین و قدح در میان کار,حافظ,443 +غزل,12,1,این داغ بین که بر دل خونین نهاده‌ایم,حافظ,443 +غزل,13,0,گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست,حافظ,443 +غزل,14,1,نقش غلط مبین که همان لوح ساده‌ایم,حافظ,443 +غزل,1,0,ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم,حافظ,445 +غزل,2,1,از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم,حافظ,445 +غزل,3,0,ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم,حافظ,445 +غزل,4,1,تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم,حافظ,445 +غزل,5,0,سبزه خط تو دیدیم و ز بستان بهشت,حافظ,445 +غزل,6,1,به طلبکاری این مهرگیاه آمده‌ایم,حافظ,445 +غزل,7,0,با چنین گنج که شد خازن او روح امین,حافظ,445 +غزل,8,1,به گدایی به در خانه شاه آمده‌ایم,حافظ,445 +غزل,9,0,لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست,حافظ,445 +غزل,10,1,که در این بحر کرم غرق گناه آمده‌ایم,حافظ,445 +غزل,11,0,آبرو می‌رود ای ابر خطاپوش ببار,حافظ,445 +غزل,12,1,که به دیوان عمل نامه سیاه آمده‌ایم,حافظ,445 +غزل,13,0,حافظ این خرقه پشمینه بینداز که ما,حافظ,445 +غزل,14,1,از پی قافله با آتش آه آمده‌ایم,حافظ,445 +غزل,1,0,فتوی پیر مغان دارم و قولیست قدیم,حافظ,446 +غزل,2,1,که حرام است می آن جا که نه یار است ندیم,حافظ,446 +غزل,3,0,چاک خواهم زدن این دلق ریایی چه کنم,حافظ,446 +غزل,4,1,روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم,حافظ,446 +غزل,5,0,تا مگر جرعه فشاند لب جانان بر من,حافظ,446 +غزل,6,1,سال‌ها شد که منم بر در میخانه مقیم,حافظ,446 +غزل,7,0,مگرش خدمت دیرین من از یاد برفت,حافظ,446 +غزل,8,1,ای نسیم سحری یاد دهش عهد قدیم,حافظ,446 +غزل,9,0,بعد صد سال اگر بر سر خاکم گذری,حافظ,446 +غزل,10,1,سر برآرد ز گلم رقص کنان عظم رمیم,حافظ,446 +غزل,11,0,دلبر از ما به صد امید ستد اول دل,حافظ,446 +غزل,12,1,ظاهرا عهد فرامش نکند خلق کریم,حافظ,446 +غزل,13,0,غنچه گو تنگ دل از کار فروبسته مباش,حافظ,446 +غزل,14,1,کز دم صبح مدد یابی و انفاس نسیم,حافظ,446 +غزل,15,0,فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن,حافظ,446 +غزل,16,1,درد عاشق نشود به به مداوای حکیم,حافظ,446 +غزل,17,0,گوهر معرفت آموز که با خود ببری,حافظ,446 +غزل,18,1,که نصیب دگران است نصاب زر و سیم,حافظ,446 +غزل,19,0,دام سخت است مگر یار شود لطف خدا,حافظ,446 +غزل,20,1,ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم,حافظ,446 +غزل,21,0,حافظ ار سیم و زرت نیست چه شد شاکر باش,حافظ,446 +غزل,22,1,چه به از دولت لطف سخن و طبع سلیم,حافظ,446 +غزل,1,0,خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,2,1,به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,3,0,زاد راه حرم وصل نداریم مگر,حافظ,447 +غزل,4,1,به گدایی ز در میکده زادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,5,0,اشک آلوده ما گر چه روان است ولی,حافظ,447 +غزل,6,1,به رسالت سوی او پاک نهادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,7,0,لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام,حافظ,447 +غزل,8,1,اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,9,0,نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد,حافظ,447 +غزل,10,1,مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,11,0,عشوه‌ای از لب شیرین تو دل خواست به جان,حافظ,447 +غزل,12,1,به شکرخنده لبت گفت مزادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,13,0,تا بود نسخه عطری دل سودازده را,حافظ,447 +غزل,14,1,از خط غالیه سای تو سوادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,15,0,چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد,حافظ,447 +غزل,16,1,ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,17,0,بر در مدرسه تا چند نشینی حافظ,حافظ,447 +غزل,18,1,خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم,حافظ,447 +غزل,1,0,ما ز یاران چشم یاری داشتیم,حافظ,448 +غزل,2,1,خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم,حافظ,448 +غزل,3,0,تا درخت دوستی بر کی دهد,حافظ,448 +غزل,4,1,حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم,حافظ,448 +غزل,5,0,گفت و گو آیین درویشی نبود,حافظ,448 +غزل,6,1,ور نه با تو ماجراها داشتیم,حافظ,448 +غزل,7,0,شیوه‌ی چشمت فریب جنگ داشت,حافظ,448 +غزل,8,1,ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم,حافظ,448 +غزل,9,0,گلبن حسنت نه خود شد دلفروز,حافظ,448 +غزل,10,1,ما دم همت بر او بگماشتیم,حافظ,448 +غزل,11,0,نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد,حافظ,448 +غزل,12,1,جانب حرمت فرونگذاشتیم,حافظ,448 +غزل,13,0,گفت خود دادی به ما دل حافظا,حافظ,448 +غزل,14,1,ما محصل بر کسی نگماشتیم,حافظ,448 +غزل,1,0,ما درس سحر در ره میخانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,2,1,محصول دعا در ره جانانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,3,0,در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش,حافظ,450 +غزل,4,1,این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,5,0,سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد,حافظ,450 +غزل,6,1,تا روی در این منزل ویرانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,7,0,در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را,حافظ,450 +غزل,8,1,مهر لب او بر در این خانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,9,0,در خرقه از این بیش منافق نتوان بود,حافظ,450 +غزل,10,1,بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,11,0,چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر,حافظ,450 +غزل,12,1,جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,13,0,المنه لله که چو ما بی‌دل و دین بود,حافظ,450 +غزل,14,1,آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,15,0,قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ,حافظ,450 +غزل,16,1,یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم,حافظ,450 +غزل,1,0,بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم,حافظ,453 +غزل,2,1,فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم,حافظ,453 +غزل,3,0,اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد,حافظ,453 +غزل,4,1,من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم,حافظ,453 +غزل,5,0,شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم,حافظ,453 +غزل,6,1,نسیم عطرگردان را شکر در مجمر اندازیم,حافظ,453 +غزل,7,0,چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش,حافظ,453 +غزل,8,1,که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم,حافظ,453 +غزل,9,0,صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز,حافظ,453 +غزل,10,1,بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم,حافظ,453 +غزل,11,0,یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد,حافظ,453 +غزل,12,1,بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم,حافظ,453 +غزل,13,0,بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه,حافظ,453 +غزل,14,1,که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم,حافظ,453 +غزل,15,0,سخندانی و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز,حافظ,453 +غزل,16,1,بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم,حافظ,453 +غزل,1,0,صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم,حافظ,454 +غزل,2,1,وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم,حافظ,454 +غزل,3,0,نذر و فتوح صومعه در وجه می‌نهیم,حافظ,454 +غزل,4,1,دلق ریا به آب خرابات برکشیم,حافظ,454 +غزل,5,0,فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند,حافظ,454 +غزل,6,1,غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم,حافظ,454 +غزل,7,0,بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان,حافظ,454 +غزل,8,1,غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم,حافظ,454 +غزل,9,0,عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان,حافظ,454 +غزل,10,1,روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم,حافظ,454 +غزل,11,0,سر خدا که در تتق غیب منزویست,حافظ,454 +غزل,12,1,مستانه‌اش نقاب ز رخسار برکشیم,حافظ,454 +غزل,13,0,کو جلوه‌ای ز ابروی او تا چو ماه نو,حافظ,454 +غزل,14,1,گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم,حافظ,454 +غزل,15,0,حافظ نه حد ماست چنین لاف‌ها زدن,حافظ,454 +غزل,16,1,پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم,حافظ,454 +غزل,1,0,دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم,حافظ,455 +غزل,2,1,سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم,حافظ,455 +غزل,3,0,نیست در کس کرم و وقت طرب می‌گذرد,حافظ,455 +غزل,4,1,چاره آن است که سجاده به می بفروشیم,حافظ,455 +غزل,5,0,خوش هواییست فرح بخش خدایا بفرست,حافظ,455 +غزل,6,1,نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم,حافظ,455 +غزل,7,0,ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است,حافظ,455 +غزل,8,1,چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم,حافظ,455 +غزل,9,0,گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی,حافظ,455 +غزل,10,1,لاجرم ز آتش حرمان و هوس می‌جوشیم,حافظ,455 +غزل,11,0,می‌کشیم از قدح لاله شرابی موهوم,حافظ,455 +غزل,12,1,چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم,حافظ,455 +غزل,13,0,حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما,حافظ,455 +غزل,14,1,بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم,حافظ,455 +غزل,1,0,ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم,حافظ,456 +غزل,2,1,غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم,حافظ,456 +غزل,3,0,دل بیمار شد از دست رفیقان مددی,حافظ,456 +غزل,4,1,تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم,حافظ,456 +غزل,5,0,آن که بی جرم برنجید و به تیغم زد و رفت,حافظ,456 +غزل,6,1,بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم,حافظ,456 +غزل,7,0,خشک شد بیخ طرب راه خرابات کجاست,حافظ,456 +غزل,8,1,تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنیم,حافظ,456 +غزل,9,0,مدد از خاطر رندان طلب ای دل ور نه,حافظ,456 +غزل,10,1,کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم,حافظ,456 +غزل,11,0,سایه طایر کم حوصله کاری نکند,حافظ,456 +غزل,12,1,طلب از سایه میمون همایی بکنیم,حافظ,456 +غزل,13,0,دلم از پرده بشد حافظ خوشگوی کجاست,حافظ,456 +غزل,14,1,تا به قول و غزلش ساز نوایی بکنیم,حافظ,456 +غزل,1,0,ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم,حافظ,457 +غزل,2,1,جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم,حافظ,457 +غزل,3,0,عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است,حافظ,457 +غزل,4,1,کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم,حافظ,457 +غزل,5,0,رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم,حافظ,457 +غزل,6,1,سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم,حافظ,457 +غزل,7,0,شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد,حافظ,457 +غزل,8,1,التفاتش به می صاف مروق نکنیم,حافظ,457 +غزل,9,0,خوش برانیم جهان در نظر راهروان,حافظ,457 +غزل,10,1,فکر اسب سیه و زین مغرق نکنیم,حافظ,457 +غزل,11,0,آسمان کشتی ارباب هنر می‌شکند,حافظ,457 +غزل,12,1,تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم,حافظ,457 +غزل,13,0,گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید,حافظ,457 +غزل,14,1,گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم,حافظ,457 +غزل,15,0,حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او,حافظ,457 +غزل,16,1,ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم,حافظ,457 +غزل,1,0,سرم خوش است و به بانگ بلند می‌گویم,حافظ,458 +غزل,2,1,که من نسیم حیات از پیاله می‌جویم,حافظ,458 +غزل,3,0,عبوس زهد به وجه خمار ننشیند,حافظ,458 +غزل,4,1,مرید خرقه دردی کشان خوش خویم,حافظ,458 +غزل,5,0,شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست,حافظ,458 +غزل,6,1,کشید در خم چوگان خویش چون گویم,حافظ,458 +غزل,7,0,گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید,حافظ,458 +غزل,8,1,کدام در بزنم چاره از کجا جویم,حافظ,458 +غزل,9,0,مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی,حافظ,458 +غزل,10,1,چنان که پرورشم می‌دهند می‌رویم,حافظ,458 +غزل,11,0,تو خانقاه و خرابات در میانه مبین,حافظ,458 +غزل,12,1,خدا گواه که هر جا که هست با اویم,حافظ,458 +غزل,13,0,غبار راه طلب کیمیای بهروزیست,حافظ,458 +غزل,14,1,غلام دولت آن خاک عنبرین بویم,حافظ,458 +غزل,15,0,ز شوق نرگس مست بلندبالایی,حافظ,458 +غزل,16,1,چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم,حافظ,458 +غزل,17,0,بیار می که به فتوی حافظ از دل پاک,حافظ,458 +غزل,18,1,غبار زرق به فیض قدح فروشویم,حافظ,458 +غزل,1,0,بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم,حافظ,459 +غزل,2,1,که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم,حافظ,459 +غزل,3,0,در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند,حافظ,459 +غزل,4,1,آن چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم,حافظ,459 +غزل,5,0,من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست,حافظ,459 +غزل,6,1,که از آن دست که او می‌کشدم می‌رویم,حافظ,459 +غزل,7,0,دوستان عیب من بی‌دل حیران مکنید,حافظ,459 +غزل,8,1,گوهری دارم و صاحب نظری می‌جویم,حافظ,459 +غزل,9,0,گر چه با دلق ملمع می گلگون عیب است,حافظ,459 +غزل,10,1,مکنم عیب کز او رنگ ریا می‌شویم,حافظ,459 +غزل,11,0,خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است,حافظ,459 +غزل,12,1,می‌سرایم به شب و وقت سحر می‌مویم,حافظ,459 +غزل,13,0,حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی,حافظ,459 +غزل,14,1,گو مکن عیب که من مشک ختن می‌بویم,حافظ,459 +غزل,1,0,گر چه ما بندگان پادشهیم,حافظ,460 +غزل,2,1,پادشاهان ملک صبحگهیم,حافظ,460 +غزل,3,0,گنج در آستین و کیسه تهی,حافظ,460 +غزل,4,1,جام گیتی نما و خاک رهیم,حافظ,460 +غزل,5,0,هوشیار حضور و مست غرور,حافظ,460 +غزل,6,1,بحر توحید و غرقه گنهیم,حافظ,460 +غزل,7,0,شاهد بخت چون کرشمه کند,حافظ,460 +غزل,8,1,ماش آیینه رخ چو مهیم,حافظ,460 +غزل,9,0,شاه بیدار بخت را هر شب,حافظ,460 +غزل,10,1,ما نگهبان افسر و کلهیم,حافظ,460 +غزل,11,0,گو غنیمت شمار صحبت ما,حافظ,460 +غزل,12,1,که تو در خواب و ما به دیده گهیم,حافظ,460 +غزل,13,0,شاه منصور واقف است که ما,حافظ,460 +غزل,14,1,روی همت به هر کجا که نهیم,حافظ,460 +غزل,15,0,دشمنان را ز خون کفن سازیم,حافظ,460 +غزل,16,1,دوستان را قبای فتح دهیم,حافظ,460 +غزل,17,0,رنگ تزویر پیش ما نبود,حافظ,460 +غزل,18,1,شیر سرخیم و افعی سیهیم,حافظ,460 +غزل,19,0,وام حافظ بگو که بازدهند,حافظ,460 +غزل,20,1,کر��ه‌ای اعتراف و ما گوهیم,حافظ,460 +غزل,1,0,فاتحه‌ای چو آمدی بر سر خسته‌ای بخوان,حافظ,461 +غزل,2,1,لب بگشا که می‌دهد لعل لبت به مرده جان,حافظ,461 +غزل,3,0,آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و می‌رود,حافظ,461 +غزل,4,1,گو نفسی که روح را می‌کنم از پی اش روان,حافظ,461 +غزل,5,0,ای که طبیب خسته‌ای روی زبان من ببین,حافظ,461 +غزل,6,1,کاین دم و دود سینه‌ام بار دل است بر زبان,حافظ,461 +غزل,7,0,گر چه تب استخوان من کرد ز مهر گرم و رفت,حافظ,461 +غزل,8,1,همچو تبم نمی‌رود آتش مهر از استخوان,حافظ,461 +غزل,9,0,حال دلم ز خال تو هست در آتشش وطن,حافظ,461 +غزل,10,1,چشمم از آن دو چشم تو خسته شده‌ست و ناتوان,حافظ,461 +غزل,11,0,بازنشان حرارتم ز آب دو دیده و ببین,حافظ,461 +غزل,12,1,نبض مرا که می‌دهد هیچ ز زندگی نشان,حافظ,461 +غزل,13,0,آن که مدام شیشه‌ام از پی عیش داده است,حافظ,461 +غزل,14,1,شیشه‌ام از چه می‌برد پیش طبیب هر زمان,حافظ,461 +غزل,15,0,حافظ از آب زندگی شعر تو داد شربتم,حافظ,461 +غزل,16,1,ترک طبیب کن بیا نسخه شربتم بخوان,حافظ,461 +غزل,1,0,چندان که گفتم غم با طبیبان,حافظ,462 +غزل,2,1,درمان نکردند مسکین غریبان,حافظ,462 +غزل,3,0,آن گل که هر دم در دست بادیست,حافظ,462 +غزل,4,1,گو شرم بادش از عندلیبان,حافظ,462 +غزل,5,0,یا رب امان ده تا بازبیند,حافظ,462 +غزل,6,1,چشم محبان روی حبیبان,حافظ,462 +غزل,7,0,درج محبت بر مهر خود نیست,حافظ,462 +غزل,8,1,یا رب مبادا کام رقیبان,حافظ,462 +غزل,9,0,ای منعم آخر بر خوان جودت,حافظ,462 +غزل,10,1,تا چند باشیم از بی نصیبان,حافظ,462 +غزل,11,0,حافظ نگشتی شیدای گیتی,حافظ,462 +غزل,12,1,گر می‌شنیدی پند ادیبان,حافظ,462 +غزل,1,0,می‌سوزم از فراقت روی از جفا بگردان,حافظ,463 +غزل,2,1,هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان,حافظ,463 +غزل,3,0,مه جلوه می‌نماید بر سبز خنگ گردون,حافظ,463 +غزل,4,1,تا او به سر درآید بر رخش پا بگردان,حافظ,463 +غزل,5,0,مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل,حافظ,463 +غزل,6,1,گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان,حافظ,463 +غزل,7,0,یغمای عقل و دین را بیرون خرام سرمست,حافظ,463 +غزل,8,1,در سر کلاه بشکن در بر قبا بگردان,حافظ,463 +غزل,9,0,ای نور چشم مستان در عین انتظارم,حافظ,463 +غزل,10,1,چنگ حزین و جامی بنواز یا بگردان,حافظ,463 +غزل,11,0,دوران همی‌نویسد بر عارضش خطی خوش,حافظ,463 +غزل,12,1,یا رب نوشته بد از یار ما بگردان,حافظ,463 +غزل,13,0,حافظ ز خوبرویان بختت جز این قدر نیست,حافظ,463 +غزل,14,1,گر نیستت رضایی حکم قضا بگردان,حافظ,463 +غزل,1,0,یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان,حافظ,464 +غزل,2,1,وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان,حافظ,464 +غزل,3,0,دل آزرده ما را به نسیمی بنواز,حافظ,464 +غزل,4,1,یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان,حافظ,464 +غزل,5,0,ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند,حافظ,464 +غزل,6,1,یار مه روی مرا نیز به من بازرسان,حافظ,464 +غزل,7,0,دیده‌ها در طلب لعل یمانی خون شد,حافظ,464 +غزل,8,1,یا رب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان,حافظ,464 +غزل,9,0,برو ای طایر میمون همایون آثار,حافظ,464 +غزل,10,1,پیش عنقا سخن زاغ و زغن بازرسان,حافظ,464 +غزل,11,0,سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات,حافظ,464 +غزل,12,1,بشنو ای پیک خبرگیر و سخن بازرسان,حافظ,464 +غزل,13,0,آن که بودی وطنش دیده حافظ یا رب,حافظ,464 +غزل,14,1,به مرادش ز غریبی به وطن بازرسان,حافظ,464 +غزل,1,0,خدا را کم نشین با خرقه پوشان,حافظ,465 +غزل,2,1,رخ از رندان بی‌سامان مپوشان,حافظ,465 +غزل,3,0,در این خرقه بسی آلودگی هست,حافظ,465 +غزل,4,1,خوشا وقت قبای می فروشان,حافظ,465 +غزل,5,0,در این صوفی وشان دردی ندیدم,حافظ,465 +غزل,6,1,که صافی باد عیش دردنوشان,حافظ,465 +غزل,7,0,تو نازک طبعی و طاقت نیاری,حافظ,465 +غزل,8,1,گرانی‌های مشتی دلق پوشان,حافظ,465 +غزل,9,0,چو مستم کرده‌ای مستور منشین,حافظ,465 +غزل,10,1,چو نوشم داده‌ای زهرم منوشان,حافظ,465 +غزل,11,0,بیا و از غبن این سالوسیان بین,حافظ,465 +غزل,12,1,صراحی خون دل و بربط خروشان,حافظ,465 +غزل,13,0,ز دلگرمی حافظ بر حذر باش,حافظ,465 +غزل,14,1,که دارد سینه‌ای چون دیگ جوشان,حافظ,465 +غزل,1,0,شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان,حافظ,466 +غزل,2,1,که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان,حافظ,466 +غزل,3,0,مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت,حافظ,466 +غزل,4,1,گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان,حافظ,466 +غزل,5,0,تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود,حافظ,466 +غزل,6,1,بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان,حافظ,466 +غزل,7,0,کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز,حافظ,466 +غزل,8,1,تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان,حافظ,466 +غزل,9,0,بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری,حافظ,466 +غزل,10,1,شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان,حافظ,466 +غزل,11,0,پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد,حافظ,466 +غزل,12,1,گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان,حافظ,466 +غزل,13,0,دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل,حافظ,466 +غزل,14,1,مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان,حافظ,466 +غزل,15,0,با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم,حافظ,466 +غزل,16,1,که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان,حافظ,466 +غزل,17,0,گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم,حافظ,466 +غزل,18,1,از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان,حافظ,466 +غزل,1,0,بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن,حافظ,467 +غزل,2,1,به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن,حافظ,467 +غزل,3,0,رسید باد صبا غنچه در هواداری,حافظ,467 +غزل,4,1,ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن,حافظ,467 +غزل,5,0,طریق صدق بیاموز از آب صافی دل,حافظ,467 +غزل,6,1,به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن,حافظ,467 +غزل,7,0,ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر,حافظ,467 +غزل,8,1,شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمن,حافظ,467 +غزل,9,0,عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد,حافظ,467 +غزل,10,1,بعینه دل و دین می‌برد به وجه حسن,حافظ,467 +غزل,11,0,صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار,حافظ,467 +غزل,12,1,برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن,حافظ,467 +غزل,13,0,حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو,حافظ,467 +غزل,14,1,به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن,حافظ,467 +غزل,1,0,چو گل هر دم به بویت جامه در تن,حافظ,468 +غزل,2,1,کنم چاک از گریبان تا به دامن,حافظ,468 +غزل,3,0,تنت را دید گل گویی که در باغ,حافظ,468 +غزل,4,1,چو مستان جامه را بدرید بر تن,حافظ,468 +غزل,5,0,من از دست غمت مشکل برم جان,حافظ,468 +غزل,6,1,ولی دل را تو آسان بردی از من,حافظ,468 +غزل,7,0,به قول دشمنان برگشتی از دوست,حافظ,468 +غزل,8,1,نگردد هیچ کس با دوست دشمن,حافظ,468 +غزل,9,0,تنت در جامه چون در جام باده,حافظ,468 +غزل,10,1,دلت در سینه چون در سیم آهن,حافظ,468 +غزل,11,0,ببار ای شمع اشک از چشم خونین,حافظ,468 +غزل,12,1,که شد سوز دلت بر خلق روشن,حافظ,468 +غزل,13,0,مکن کز سینه‌ام آه جگرسوز,حافظ,468 +غزل,14,1,برآید همچو دود از راه روزن,حافظ,468 +غزل,15,0,دلم را مشکن و در پا مینداز,حافظ,468 +غزل,16,1,که دارد در سر زلف تو مسکن,حافظ,468 +غزل,17,0,چو دل در زلف تو بسته‌ست حافظ,حافظ,468 +غزل,18,1,بدین سان کار او در پا میفکن,حافظ,468 +غزل,1,0,افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن,حافظ,469 +غزل,2,1,مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن,حافظ,469 +غزل,3,0,خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی,حافظ,469 +غزل,4,1,تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن,حافظ,469 +غزل,5,0,خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمت,حافظ,469 +غز��,6,1,کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن,حافظ,469 +غزل,7,0,تا ابد معمور باد این خانه کز خاک درش,حافظ,469 +غزل,8,1,هر نفس با بوی رحمان می‌وزد باد یمن,حافظ,469 +غزل,9,0,شوکت پور پشنگ و تیغ عالمگیر او,حافظ,469 +غزل,10,1,در همه شهنامه‌ها شد داستان انجمن,حافظ,469 +غزل,11,0,خنگ چوگانی چرخت رام شد در زیر زین,حافظ,469 +غزل,12,1,شهسوارا چون به میدان آمدی گویی بزن,حافظ,469 +غزل,13,0,جویبار ملک را آب روان شمشیر توست,حافظ,469 +غزل,14,1,تو درخت عدل بنشان بیخ بدخواهان بکن,حافظ,469 +غزل,15,0,بعد از این نشگفت اگر با نکهت خلق خوشت,حافظ,469 +غزل,16,1,خیزد از صحرای ایذج نافه مشک ختن,حافظ,469 +غزل,17,0,گوشه گیران انتظار جلوه خوش می‌کنند,حافظ,469 +غزل,18,1,برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن,حافظ,469 +غزل,19,0,مشورت با عقل کردم گفت حافظ می بنوش,حافظ,469 +غزل,20,1,ساقیا می ده به قول مستشار مؤتمن,حافظ,469 +غزل,21,0,ای صبا بر ساقی بزم اتابک عرضه دار,حافظ,469 +غزل,22,1,تا از آن جام زرافشان جرعه‌ای بخشد به من,حافظ,469 +غزل,1,0,خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن,حافظ,470 +غزل,2,1,تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن,حافظ,470 +غزل,3,0,غم دل چند توان خورد که ایام نماند,حافظ,470 +غزل,4,1,گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن,حافظ,470 +غزل,5,0,مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او,حافظ,470 +غزل,6,1,رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن,حافظ,470 +غزل,7,0,باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش,حافظ,470 +غزل,8,1,اعتبار سخن عام چه خواهد بودن,حافظ,470 +غزل,9,0,دست رنج تو همان به که شود صرف به کام,حافظ,470 +غزل,10,1,دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن,حافظ,470 +غزل,11,0,پیر میخانه همی‌خواند معمایی دوش,حافظ,470 +غزل,12,1,از خط جام که فرجام چه خواهد بودن,حافظ,470 +غزل,13,0,بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل,حافظ,470 +غزل,14,1,تا جزای من بدنام چه خواهد بودن,حافظ,470 +غزل,1,0,دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن,حافظ,471 +غزل,2,1,در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن,حافظ,471 +غزل,3,0,از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن,حافظ,471 +غزل,4,1,از دوستان جانی مشکل توان بریدن,حافظ,471 +غزل,5,0,خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ,حافظ,471 +غزل,6,1,وان جا به نیک نامی پیراهنی دریدن,حافظ,471 +غزل,7,0,گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن,حافظ,471 +غزل,8,1,گه سر عشقبازی از بلبلان شنیدن,حافظ,471 +غزل,9,0,بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار,حافظ,471 +غزل,10,1,کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن,حافظ,471 +غزل,11,0,فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل,حافظ,471 +غزل,12,1,چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن,حافظ,471 +غزل,13,0,گویی برفت حافظ از یاد شاه یحیی,حافظ,471 +غزل,14,1,یا رب به یادش آور درویش پروریدن,حافظ,471 +غزل,1,0,منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن,حافظ,472 +غزل,2,1,منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن,حافظ,472 +غزل,3,0,وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم,حافظ,472 +غزل,4,1,که در طریقت ما کافریست رنجیدن,حافظ,472 +غزل,5,0,به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات,حافظ,472 +غزل,6,1,بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن,حافظ,472 +غزل,7,0,مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست,حافظ,472 +غزل,8,1,به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن,حافظ,472 +غزل,9,0,به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب,حافظ,472 +غزل,10,1,که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن,حافظ,472 +غزل,11,0,به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه,حافظ,472 +غزل,12,1,کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن,حافظ,472 +غزل,13,0,عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس,حافظ,472 +غزل,14,1,که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن,حافظ,472 +غزل,15,0,ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب,حافظ,472 +غزل,16,1,که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن,حافظ,472 +غزل,17,0,مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ,حافظ,472 +غزل,18,1,که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن,حافظ,472 +غزل,1,0,ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن,حافظ,473 +غزل,2,1,خال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن,حافظ,473 +غزل,3,0,در چشم پرخمار تو پنهان فسون سحر,حافظ,473 +غزل,4,1,در زلف بی‌قرار تو پیدا قرار حسن,حافظ,473 +غزل,5,0,ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی,حافظ,473 +غزل,6,1,سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن,حافظ,473 +غزل,7,0,خرم شد از ملاحت تو عهد دلبری,حافظ,473 +غزل,8,1,فرخ شد از لطافت تو روزگار حسن,حافظ,473 +غزل,9,0,از دام زلف و دانه خال تو در جهان,حافظ,473 +غزل,10,1,یک مرغ دل نماند نگشته شکار حسن,حافظ,473 +غزل,11,0,دایم به لطف دایه طبع از میان جان,حافظ,473 +غزل,12,1,می‌پرورد به ناز تو را در کنار حسن,حافظ,473 +غزل,13,0,گرد لبت بنفشه از آن تازه و تر است,حافظ,473 +غزل,14,1,کآب حیات می‌خورد از جویبار حسن,حافظ,473 +غزل,15,0,حافظ طمع برید که بیند نظیر تو,حافظ,473 +غزل,16,1,دیار نیست جز رخت اندر دیار حسن,حافظ,473 +غزل,1,0,گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن,حافظ,474 +غزل,2,1,یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن,حافظ,474 +غزل,3,0,بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را,حافظ,474 +غزل,4,1,چون شیشه‌های دیده ما پرگلاب کن,حافظ,474 +غزل,5,0,ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد,حافظ,474 +غزل,6,1,ساقی به دور باده گلگون شتاب کن,حافظ,474 +غزل,7,0,بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را,حافظ,474 +غزل,8,1,و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن,حافظ,474 +غزل,9,0,بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر,حافظ,474 +غزل,10,1,بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن,حافظ,474 +غزل,11,0,زان جا که رسم و عادت عاشق‌کشی توست,حافظ,474 +غزل,12,1,با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن,حافظ,474 +غزل,13,0,همچون حباب دیده به روی قدح گشای,حافظ,474 +غزل,14,1,وین خانه را قیاس اساس از حباب کن,حافظ,474 +غزل,15,0,حافظ وصال می‌طلبد از ره دعا,حافظ,474 +غزل,16,1,یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن,حافظ,474 +غزل,1,0,صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن,حافظ,475 +غزل,2,1,دور فلک درنگ ندارد شتاب کن,حافظ,475 +غزل,3,0,زان پیشتر که عالم فانی شود خراب,حافظ,475 +غزل,4,1,ما را ز جام باده گلگون خراب کن,حافظ,475 +غزل,5,0,خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد,حافظ,475 +غزل,6,1,گر برگ عیش می‌طلبی ترک خواب کن,حافظ,475 +غزل,7,0,روزی که چرخ از گل ما کوزه‌ها کند,حافظ,475 +غزل,8,1,زنهار کاسه سر ما پرشراب کن,حافظ,475 +غزل,9,0,ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم,حافظ,475 +غزل,10,1,با ما به جام باده صافی خطاب کن,حافظ,475 +غزل,11,0,کار صواب باده پرستیست حافظا,حافظ,475 +غزل,12,1,برخیز و عزم جزم به کار صواب کن,حافظ,475 +غزل,1,0,کرشمه‌ای کن و بازار ساحری بشکن,حافظ,478 +غزل,2,1,به غمزه رونق و ناموس سامری بشکن,حافظ,478 +غزل,3,0,به باد ده سر و دستار عالمی یعنی,حافظ,478 +غزل,4,1,کلاه گوشه به آیین سروری بشکن,حافظ,478 +غزل,5,0,به زلف گوی که آیین دلبری بگذار,حافظ,478 +غزل,6,1,به غمزه گوی که قلب ستمگری بشکن,حافظ,478 +غزل,7,0,برون خرام و ببر گوی خوبی از همه کس,حافظ,478 +غزل,8,1,سزای حور بده رونق پری بشکن,حافظ,478 +غزل,9,0,به آهوان نظر شیر آفتاب بگیر,حافظ,478 +غزل,10,1,به ابروان دوتا قوس مشتری بشکن,حافظ,478 +غزل,11,0,چو عطرسای شود زلف سنبل از دم باد,حافظ,478 +غزل,12,1,تو قیمتش به سر زلف عنبری بشکن,حافظ,478 +غزل,13,0,چو عندلیب فصاحت فروشد ای حافظ,حافظ,478 +غزل,14,1,تو قدر او به سخن گفتن دری بشکن,حافظ,478 +غزل,1,0,بالابلند عشوه گر نقش باز من,حافظ,479 +غزل,2,1,کوتاه کرد قصه زهد دراز من,حافظ,479 +غزل,3,0,دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم,حافظ,479 +غزل,4,1,با من چه کرد دیده معشوقه باز من,حافظ,479 +غزل,5,0,می‌ترسم از خرابی ایمان که می‌برد,حافظ,479 +غزل,6,1,محراب ابروی تو حضور نماز من,حافظ,479 +غزل,7,0,گفتم به دلق زرق بپوشم نشان عشق,حافظ,479 +غزل,8,1,غماز بود اشک و عیان کرد راز من,حافظ,479 +غزل,9,0,مست است یار و یاد حریفان نمی‌کند,حافظ,479 +غزل,10,1,ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من,حافظ,479 +غزل,11,0,یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن,حافظ,479 +غزل,12,1,گردد شمامه کرمش کارساز من,حافظ,479 +غزل,13,0,نقشی بر آب می‌زنم از گریه حالیا,حافظ,479 +غزل,14,1,تا کی شود قرین حقیقت مجاز من,حافظ,479 +غزل,15,0,بر خود چو شمع خنده زنان گریه می‌کنم,حافظ,479 +غزل,16,1,تا با تو سنگ دل چه کند سوز و ساز من,حافظ,479 +غزل,17,0,زاهد چو از نماز تو کاری نمی‌رود,حافظ,479 +غزل,18,1,هم مستی شبانه و راز و نیاز من,حافظ,479 +غزل,19,0,حافظ ز گریه سوخت بگو حالش ای صبا,حافظ,479 +غزل,20,1,با شاه دوست پرور دشمن گداز من,حافظ,479 +غزل,1,0,چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من,حافظ,480 +غزل,2,1,ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من,حافظ,480 +غزل,3,0,روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل,حافظ,480 +غزل,4,1,ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من,حافظ,480 +غزل,5,0,چشم خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببین,حافظ,480 +غزل,6,1,گفت می‌خواهی مگر تا جوی خون راند ز من,حافظ,480 +غزل,7,0,او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود,حافظ,480 +غزل,8,1,کام بستانم از او یا داد بستاند ز من,حافظ,480 +غزل,9,0,گر چو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست,حافظ,480 +غزل,10,1,بس حکایت‌های شیرین باز می‌ماند ز من,حافظ,480 +غزل,11,0,گر چو شمعش پیش میرم بر غمم خندان شود,حافظ,480 +غزل,12,1,ور برنجم خاطر نازک برنجاند ز من,حافظ,480 +غزل,13,0,دوستان جان داده‌ام بهر دهانش بنگرید,حافظ,480 +غزل,14,1,کو به چیزی مختصر چون باز می‌ماند ز من,حافظ,480 +غزل,15,0,صبر کن حافظ که گر زین دست باشد درس غم,حافظ,480 +غزل,16,1,عشق در هر گوشه‌ای افسانه‌ای خواند ز من,حافظ,480 +غزل,1,0,نکته‌ای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین,حافظ,481 +غزل,2,1,عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین,حافظ,481 +غزل,3,0,عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش,حافظ,481 +غزل,4,1,گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین,حافظ,481 +غزل,5,0,حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست,حافظ,481 +غزل,6,1,جان صد صاحب دل آن جا بسته یک مو ببین,حافظ,481 +غزل,7,0,عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند,حافظ,481 +غزل,8,1,ای ملامتگو خدا را رو مبین آن رو ببین,حافظ,481 +غزل,9,0,زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد,حافظ,481 +غزل,10,1,با هواداران ره رو حیله هندو ببین,حافظ,481 +غزل,11,0,این که من در جست و جوی او ز خود فارغ شدم,حافظ,481 +غزل,12,1,کس ندیده‌ست و نبیند مثلش از هر سو ببین,حافظ,481 +غزل,13,0,حافظ ار در گوشه محراب می‌نالد رواست,حافظ,481 +غزل,14,1,ای نصیحتگو خدا را آن خم ابرو ببین,حافظ,481 +غزل,15,0,از مراد شاه منصور ای فلک سر برمتاب,حافظ,481 +غزل,16,1,تیزی شمشیر بنگر قوت بازو ببین,حافظ,481 +غزل,1,0,شراب لعل کش و روی مه جبینان بین,حافظ,482 +غزل,2,1,خلاف مذهب آنان جمال اینان بین,حافظ,482 +غزل,3,0,به زیر دلق ملمع کمندها دارند,حافظ,482 +غزل,4,1,درازدستی این کوته آستینان بین,حافظ,482 +غزل,5,0,به خرمن دو جهان سر فرو نمی‌آرند,حافظ,482 +غزل,6,1,دماغ و کبر گدایان و خوشه چینان بین,حافظ,482 +غزل,7,0,بهای نیم کرشمه هزار جان طلبند,حافظ,482 +غزل,8,1,نیاز اهل دل و ناز نازنینان بین,حافظ,482 +غزل,9,0,حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت,حافظ,482 +غزل,10,1,وفای صحبت یاران و همنشینان بین,حافظ,482 +غزل,11,0,اسیر عشق شدن چاره خل��ص من است,حافظ,482 +غزل,12,1,ضمیر عاقبت اندیش پیش بینان بین,حافظ,482 +غزل,13,0,کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست,حافظ,482 +غزل,14,1,صفای همت پاکان و پاکدینان بین,حافظ,482 +غزل,1,0,می‌فکن بر صف رندان نظری بهتر از این,حافظ,483 +غزل,2,1,بر در میکده می کن گذری بهتر از این,حافظ,483 +غزل,3,0,در حق من لبت این لطف که می‌فرماید,حافظ,483 +غزل,4,1,سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این,حافظ,483 +غزل,5,0,آن که فکرش گره از کار جهان بگشاید,حافظ,483 +غزل,6,1,گو در این کار بفرما نظری بهتر از این,حافظ,483 +غزل,7,0,ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق,حافظ,483 +غزل,8,1,برو ای خواجه عاقل هنری بهتر از این,حافظ,483 +غزل,9,0,دل بدان رود گرامی چه کنم گر ندهم,حافظ,483 +غزل,10,1,مادر دهر ندارد پسری بهتر از این,حافظ,483 +غزل,11,0,من چو گویم که قدح نوش و لب ساقی بوس,حافظ,483 +غزل,12,1,بشنو از من که نگوید دگری بهتر از این,حافظ,483 +غزل,13,0,کلک حافظ شکرین میوه نباتیست بچین,حافظ,483 +غزل,14,1,که در این باغ نبینی ثمری بهتر از این,حافظ,483 +غزل,1,0,به جان پیر خرابات و حق صحبت او,حافظ,484 +غزل,2,1,که نیست در سر من جز هوای خدمت او,حافظ,484 +غزل,3,0,بهشت اگر چه نه جای گناهکاران است,حافظ,484 +غزل,4,1,بیار باده که مستظهرم به همت او,حافظ,484 +غزل,5,0,چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد,حافظ,484 +غزل,6,1,که زد به خرمن ما آتش محبت او,حافظ,484 +غزل,7,0,بر آستانه میخانه گر سری بینی,حافظ,484 +غزل,8,1,مزن به پای که معلوم نیست نیت او,حافظ,484 +غزل,9,0,بیا که دوش به مستی سروش عالم غیب,حافظ,484 +غزل,10,1,نوید داد که عام است فیض رحمت او,حافظ,484 +غزل,11,0,مکن به چشم حقارت نگاه در من مست,حافظ,484 +غزل,12,1,که نیست معصیت و زهد بی مشیت او,حافظ,484 +غزل,13,0,نمی‌کند دل من میل زهد و توبه ولی,حافظ,484 +غزل,14,1,به نام خواجه بکوشیم و فر دولت او,حافظ,484 +غزل,15,0,مدام خرقه حافظ به باده در گرو است,حافظ,484 +غزل,16,1,مگر ز خاک خرابات بود فطرت او,حافظ,484 +غزل,1,0,گفتا برون شدی به تماشای ماه نو,حافظ,485 +غزل,2,1,از ماه ابروان منت شرم باد رو,حافظ,485 +غزل,3,0,عمریست تا دلت ز اسیران زلف ماست,حافظ,485 +غزل,4,1,غافل ز حفظ جانب یاران خود مشو,حافظ,485 +غزل,5,0,مفروش عطر عقل به هندوی زلف ما,حافظ,485 +غزل,6,1,کان جا هزار نافه مشکین به نیم جو,حافظ,485 +غزل,7,0,تخم وفا و مهر در این کهنه کشته زار,حافظ,485 +غزل,8,1,آن گه عیان شود که بود موسم درو,حافظ,485 +غزل,9,0,ساقی بیار باده که رمزی بگویمت,حافظ,485 +غزل,10,1,از سر اختران کهن سیر و ماه نو,حافظ,485 +غزل,11,0,شکل هلال هر سر مه می‌دهد نشان,حافظ,485 +غزل,12,1,از افسر سیامک و ترک کلاه زو,حافظ,485 +غزل,13,0,حافظ جناب پیر مغان مامن وفاست,حافظ,485 +غزل,14,1,درس حدیث عشق بر او خوان و ز او شنو,حافظ,485 +غزل,1,0,مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو,حافظ,486 +غزل,2,1,یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو,حافظ,486 +غزل,3,0,گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید,حافظ,486 +غزل,4,1,گفت با این همه از سابقه نومید مشو,حافظ,486 +غزل,5,0,گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک,حافظ,486 +غزل,6,1,از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو,حافظ,486 +غزل,7,0,تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار,حافظ,486 +غزل,8,1,تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو,حافظ,486 +غزل,9,0,گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش,حافظ,486 +غزل,10,1,دور خوبی گذران است نصیحت بشنو,حافظ,486 +غزل,11,0,چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن,حافظ,486 +غزل,12,1,بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو,حافظ,486 +غزل,13,0,آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق,حافظ,486 +غزل,14,1,خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو,حافظ,486 +غزل,15,0,آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت,حافظ,486 +غزل,16,1,حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو,حافظ,486 +غزل,1,0,ای آفتاب آینه دار جمال تو,حافظ,487 +غزل,2,1,مشک سیاه مجمره گردان خال تو,حافظ,487 +غزل,3,0,صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود,حافظ,487 +غزل,4,1,کاین گوشه نیست درخور خیل خیال تو,حافظ,487 +غزل,5,0,در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن,حافظ,487 +غزل,6,1,یا رب مباد تا به قیامت زوال تو,حافظ,487 +غزل,7,0,مطبوعتر ز نقش تو صورت نبست باز,حافظ,487 +غزل,8,1,طغرانویس ابروی مشکین مثال تو,حافظ,487 +غزل,9,0,در چین زلفش ای دل مسکین چگونه‌ای,حافظ,487 +غزل,10,1,کآشفته گفت باد صبا شرح حال تو,حافظ,487 +غزل,11,0,برخاست بوی گل ز در آشتی درآی,حافظ,487 +غزل,12,1,ای نوبهار ما رخ فرخنده فال تو,حافظ,487 +غزل,13,0,تا آسمان ز حلقه به گوشان ما شود,حافظ,487 +غزل,14,1,کو عشوه‌ای ز ابروی همچون هلال تو,حافظ,487 +غزل,15,0,تا پیش بخت بازروم تهنیت کنان,حافظ,487 +غزل,16,1,کو مژده‌ای ز مقدم عید وصال تو,حافظ,487 +غزل,17,0,این نقطه سیاه که آمد مدار نور,حافظ,487 +غزل,18,1,عکسیست در حدیقه بینش ز خال تو,حافظ,487 +غزل,19,0,در پیش شاه عرض کدامین جفا کنم,حافظ,487 +غزل,20,1,شرح نیازمندی خود یا ملال تو,حافظ,487 +غزل,21,0,حافظ در این کمند سر سرکشان بسیست,حافظ,487 +غزل,22,1,سودای کج مپز که نباشد مجال تو,حافظ,487 +غزل,1,0,ای خونبهای نافه چین خاک راه تو,حافظ,488 +غزل,2,1,خورشید سایه پرور طرف کلاه تو,حافظ,488 +غزل,3,0,نرگس کرشمه می‌برد از حد برون خرام,حافظ,488 +غزل,4,1,ای من فدای شیوه چشم سیاه تو,حافظ,488 +غزل,5,0,خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال,حافظ,488 +غزل,6,1,از دل نیایدش که نویسد گناه تو,حافظ,488 +غزل,7,0,آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی,حافظ,488 +غزل,8,1,زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو,حافظ,488 +غزل,9,0,با هر ستاره‌ای سر و کار است هر شبم,حافظ,488 +غزل,10,1,از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو,حافظ,488 +غزل,11,0,یاران همنشین همه از هم جدا شدند,حافظ,488 +غزل,12,1,ماییم و آستانه دولت پناه تو,حافظ,488 +غزل,13,0,حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت,حافظ,488 +غزل,14,1,آتش زند به خرمن غم دود آه تو,حافظ,488 +غزل,1,0,ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو,حافظ,489 +غزل,2,1,زینت تاج و نگین از گوهر والای تو,حافظ,489 +غزل,3,0,آفتاب فتح را هر دم طلوعی می‌دهد,حافظ,489 +غزل,4,1,از کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو,حافظ,489 +غزل,5,0,جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا,حافظ,489 +غزل,6,1,سایه‌اندازد همای چتر گردون سای تو,حافظ,489 +غزل,7,0,از رسوم شرع و حکمت با هزاران اختلاف,حافظ,489 +غزل,8,1,نکته‌ای هرگز نشد فوت از دل دانای تو,حافظ,489 +غزل,9,0,آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد,حافظ,489 +غزل,10,1,طوطی خوش لهجه یعنی کلک شکرخای تو,حافظ,489 +غزل,11,0,گر چه خورشید فلک چشم و چراغ عالم است,حافظ,489 +غزل,12,1,روشنایی بخش چشم اوست خاک پای تو,حافظ,489 +غزل,13,0,آن چه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار,حافظ,489 +غزل,14,1,جرعه‌ای بود از زلال جام جان افزای تو,حافظ,489 +غزل,15,0,عرض حاجت در حریم حضرتت محتاج نیست,حافظ,489 +غزل,16,1,راز کس مخفی نماند با فروغ رای تو,حافظ,489 +غزل,17,0,خسروا پیرانه سر حافظ جوانی می‌کند,حافظ,489 +غزل,18,1,بر امید عفو جان بخش گنه فرسای تو,حافظ,489 +غزل,1,0,مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو,حافظ,491 +غزل,2,1,جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو,حافظ,491 +غزل,3,0,غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی,حافظ,491 +غزل,4,1,نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو,حافظ,491 +غزل,5,0,هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش,حافظ,491 +غزل,6,1,که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ا��رو,حافظ,491 +غزل,7,0,رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم,حافظ,491 +غزل,8,1,هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو,حافظ,491 +غزل,9,0,روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست,حافظ,491 +غزل,10,1,که بر طرف سمن زارش همی‌گردد چمان ابرو,حافظ,491 +غزل,11,0,دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی,حافظ,491 +غزل,12,1,که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو,حافظ,491 +غزل,13,0,تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم,حافظ,491 +غزل,14,1,که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو,حافظ,491 +غزل,15,0,اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری,حافظ,491 +غزل,16,1,به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو,حافظ,491 +غزل,1,0,خط عذار یار که بگرفت ماه از او,حافظ,492 +غزل,2,1,خوش حلقه‌ایست لیک به در نیست راه از او,حافظ,492 +غزل,3,0,ابروی دوست گوشه محراب دولت است,حافظ,492 +غزل,4,1,آن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او,حافظ,492 +غزل,5,0,ای جرعه نوش مجلس جم سینه پاک دار,حافظ,492 +غزل,6,1,کآیینه‌ایست جام جهان بین که آه از او,حافظ,492 +غزل,7,0,کردار اهل صومعه‌ام کرد می پرست,حافظ,492 +غزل,8,1,این دود بین که نامه من شد سیاه از او,حافظ,492 +غزل,9,0,سلطان غم هر آن چه تواند بگو بکن,حافظ,492 +غزل,10,1,من برده‌ام به باده فروشان پناه از او,حافظ,492 +غزل,11,0,ساقی چراغ می به ره آفتاب دار,حافظ,492 +غزل,12,1,گو برفروز مشعله صبحگاه از او,حافظ,492 +غزل,13,0,آبی به روزنامه اعمال ما فشان,حافظ,492 +غزل,14,1,باشد توان سترد حروف گناه از او,حافظ,492 +غزل,15,0,حافظ که ساز مطرب عشاق ساز کرد,حافظ,492 +غزل,16,1,خالی مباد عرصه این بزمگاه از او,حافظ,492 +غزل,17,0,آیا در این خیال که دارد گدای شهر,حافظ,492 +غزل,18,1,روزی بود که یاد کند پادشاه از او,حافظ,492 +غزل,1,0,گلبن عیش می‌دمد ساقی گلعذار کو,حافظ,493 +غزل,2,1,باد بهار می‌وزد باده خوشگوار کو,حافظ,493 +غزل,3,0,هر گل نو ز گلرخی یاد همی‌کند ولی,حافظ,493 +غزل,4,1,گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو,حافظ,493 +غزل,5,0,مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست,حافظ,493 +غزل,6,1,ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو,حافظ,493 +غزل,7,0,حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا,حافظ,493 +غزل,8,1,دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو,حافظ,493 +غزل,9,0,شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد,حافظ,493 +غزل,10,1,خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو,حافظ,493 +غزل,11,0,گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو,حافظ,493 +غزل,12,1,مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو,حافظ,493 +غزل,13,0,حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است,حافظ,493 +غزل,14,1,از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو,حافظ,493 +غزل,1,0,ای پیک راستان خبر یار ما بگو,حافظ,494 +غزل,2,1,احوال گل به بلبل دستان سرا بگو,حافظ,494 +غزل,3,0,ما محرمان خلوت انسیم غم مخور,حافظ,494 +غزل,4,1,با یار آشنا سخن آشنا بگو,حافظ,494 +غزل,5,0,برهم چو می‌زد آن سر زلفین مشکبار,حافظ,494 +غزل,6,1,با ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو,حافظ,494 +غزل,7,0,هر کس که گفت خاک در دوست توتیاست,حافظ,494 +غزل,8,1,گو این سخن معاینه در چشم ما بگو,حافظ,494 +غزل,9,0,آن کس که منع ما ز خرابات می‌کند,حافظ,494 +غزل,10,1,گو در حضور پیر من این ماجرا بگو,حافظ,494 +غزل,11,0,گر دیگرت بر آن در دولت گذر بود,حافظ,494 +غزل,12,1,بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو,حافظ,494 +غزل,13,0,هر چند ما بدیم تو ما را بدان مگیر,حافظ,494 +غزل,14,1,شاهانه ماجرای گناه گدا بگو,حافظ,494 +غزل,15,0,بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان,حافظ,494 +غزل,16,1,با این گدا حکایت آن پادشا بگو,حافظ,494 +غزل,17,0,جان‌ها ز دام زلف چو بر خاک می‌فشاند,حافظ,494 +غزل,18,1,بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو,حافظ,494 +غزل,19,0,جان پرور است قصه‌ی ارباب معرفت,حافظ,494 +غزل,20,1,رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو,حافظ,494 +غزل,21,0,حافظ گرت به مجلس او راه می‌دهند,حافظ,494 +غزل,22,1,می نوش و ترک زرق ز بهر خدا بگو,حافظ,494 +غزل,1,0,عیشم مدام است از لعل دلخواه,حافظ,496 +غزل,2,1,کارم به کام است الحمدلله,حافظ,496 +غزل,3,0,ای بخت سرکش تنگش به بر کش,حافظ,496 +غزل,4,1,گه جام زر کش گه لعل دلخواه,حافظ,496 +غزل,5,0,ما را به رندی افسانه کردند,حافظ,496 +غزل,6,1,پیران جاهل شیخان گمراه,حافظ,496 +غزل,7,0,از دست زاهد کردیم توبه,حافظ,496 +غزل,8,1,و از فعل عابد استغفرالله,حافظ,496 +غزل,9,0,جانا چه گویم شرح فراقت,حافظ,496 +غزل,10,1,چشمی و صد نم جانی و صد آه,حافظ,496 +غزل,11,0,کافر مبیناد این غم که دیده‌ست,حافظ,496 +غزل,12,1,از قامتت سرو از عارضت ماه,حافظ,496 +غزل,13,0,شوق لبت برد از یاد حافظ,حافظ,496 +غزل,14,1,درس شبانه ورد سحرگاه,حافظ,496 +غزل,1,0,گر تیغ بارد در کوی آن ماه,حافظ,497 +غزل,2,1,گردن نهادیم الحکم لله,حافظ,497 +غزل,3,0,آیین تقوا ما نیز دانیم,حافظ,497 +غزل,4,1,لیکن چه چاره با بخت گمراه,حافظ,497 +غزل,5,0,ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم,حافظ,497 +غزل,6,1,یا جام باده یا قصه کوتاه,حافظ,497 +غزل,7,0,من رند و عاشق در موسم گل,حافظ,497 +غزل,8,1,آن گاه توبه استغفرالله,حافظ,497 +غزل,9,0,مهر تو عکسی بر ما نیفکند,حافظ,497 +غزل,10,1,آیینه رویا آه از دلت آه,حافظ,497 +غزل,11,0,الصبر مر و العمر فان,حافظ,497 +غزل,12,1,یا لیت شعری حتام القاه,حافظ,497 +غزل,13,0,حافظ چه نالی گر وصل خواهی,حافظ,497 +غزل,14,1,خون بایدت خورد در گاه و بی‌گاه,حافظ,497 +غزل,1,0,وصال او ز عمر جاودان به,حافظ,498 +غزل,2,1,خداوندا مرا آن ده که آن به,حافظ,498 +غزل,3,0,به شمشیرم زد و با کس نگفتم,حافظ,498 +غزل,4,1,که راز دوست از دشمن نهان به,حافظ,498 +غزل,5,0,به داغ بندگی مردن بر این در,حافظ,498 +غزل,6,1,به جان او که از ملک جهان به,حافظ,498 +غزل,7,0,خدا را از طبیب من بپرسید,حافظ,498 +غزل,8,1,که آخر کی شود این ناتوان به,حافظ,498 +غزل,9,0,گلی کان پایمال سرو ما گشت,حافظ,498 +غزل,10,1,بود خاکش ز خون ارغوان به,حافظ,498 +غزل,11,0,به خلدم دعوت ای زاهد مفرما,حافظ,498 +غزل,12,1,که این سیب زنخ زان بوستان به,حافظ,498 +غزل,13,0,دلا دایم گدای کوی او باش,حافظ,498 +غزل,14,1,به حکم آن که دولت جاودان به,حافظ,498 +غزل,15,0,جوانا سر متاب از پند پیران,حافظ,498 +غزل,16,1,که رای پیر از بخت جوان به,حافظ,498 +غزل,17,0,شبی می‌گفت چشم کس ندیده‌ست,حافظ,498 +غزل,18,1,ز مروارید گوشم در جهان به,حافظ,498 +غزل,19,0,اگر چه زنده رود آب حیات است,حافظ,498 +غزل,20,1,ولی شیراز ما از اصفهان به,حافظ,498 +غزل,21,0,سخن اندر دهان دوست شکر,حافظ,498 +غزل,22,1,ولیکن گفته حافظ از آن به,حافظ,498 +غزل,1,0,ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه,حافظ,499 +غزل,2,1,مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه,حافظ,499 +غزل,3,0,زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب,حافظ,499 +غزل,4,1,این چنین با همه درساخته‌ای یعنی چه,حافظ,499 +غزل,5,0,شاه خوبانی و منظور گدایان شده‌ای,حافظ,499 +غزل,6,1,قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه,حافظ,499 +غزل,7,0,نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی,حافظ,499 +غزل,8,1,بازم از پای درانداخته‌ای یعنی چه,حافظ,499 +غزل,9,0,سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان,حافظ,499 +غزل,10,1,و از میان تیغ به ما آخته‌ای یعنی چه,حافظ,499 +غزل,11,0,هر کس از مهره مهر تو به نقشی مشغول,حافظ,499 +غزل,12,1,عاقبت با همه کج باخته‌ای یعنی چه,حافظ,499 +غزل,13,0,حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار,حافظ,499 +غزل,14,1,خانه از غیر نپرداخته‌ای یعنی چه,حافظ,499 +غزل,1,0,ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای,حافظ,501 +غزل,2,1,فرصتت باد که دیوانه نواز آمده‌ای,حافظ,501 +غزل,3,0,ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت,حافظ,501 +غزل,4,1,چون به پرسیدن ارباب نیاز آمده‌ای,حافظ,501 +غزل,5,0,پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ,حافظ,501 +غزل,6,1,چون به هر حال برازنده ناز آمده‌ای,حافظ,501 +غزل,7,0,آب و آتش به هم آمیخته‌ای از لب لعل,حافظ,501 +غزل,8,1,چشم بد دور که بس شعبده بازآمده‌ای,حافظ,501 +غزل,9,0,آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب,حافظ,501 +غزل,10,1,کشته غمزه خود را به نماز آمده‌ای,حافظ,501 +غزل,11,0,زهد من با تو چه سنجد که به یغمای دلم,حافظ,501 +غزل,12,1,مست و آشفته به خلوتگه راز آمده‌ای,حافظ,501 +غزل,13,0,گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده‌ست,حافظ,501 +غزل,14,1,مگر از مذهب این طایفه بازآمده‌ای,حافظ,501 +غزل,1,0,دوش رفتم به در میکده خواب آلوده,حافظ,502 +غزل,2,1,خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده,حافظ,502 +غزل,3,0,آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش,حافظ,502 +غزل,4,1,گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده,حافظ,502 +غزل,5,0,شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام,حافظ,502 +غزل,6,1,تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده,حافظ,502 +غزل,7,0,به هوای لب شیرین پسران چند کنی,حافظ,502 +غزل,8,1,جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده,حافظ,502 +غزل,9,0,به طهارت گذران منزل پیری و مکن,حافظ,502 +غزل,10,1,خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده,حافظ,502 +غزل,11,0,پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی,حافظ,502 +غزل,12,1,که صفایی ندهد آب تراب آلوده,حافظ,502 +غزل,13,0,گفتم ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست,حافظ,502 +غزل,14,1,که شود فصل بهار از می ناب آلوده,حافظ,502 +غزل,15,0,آشنایان ره عشق در این بحر عمیق,حافظ,502 +غزل,16,1,غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده,حافظ,502 +غزل,17,0,گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش,حافظ,502 +غزل,18,1,آه از این لطف به انواع عتاب آلوده,حافظ,502 +غزل,1,0,از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای,حافظ,503 +غزل,2,1,آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای,حافظ,503 +غزل,3,0,از دامن تو دست ندارند عاشقان,حافظ,503 +غزل,4,1,پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای,حافظ,503 +غزل,5,0,از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک,حافظ,503 +غزل,6,1,در دلبری به غایت خوبی رسیده‌ای,حافظ,503 +غزل,7,0,منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان,حافظ,503 +غزل,8,1,معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای,حافظ,503 +غزل,9,0,آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا,حافظ,503 +غزل,10,1,بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای,حافظ,503 +غزل,1,0,دامن کشان همی‌شد در شرب زرکشیده,حافظ,504 +غزل,2,1,صد ماه رو ز رشکش جیب قصب دریده,حافظ,504 +غزل,3,0,از تاب آتش می بر گرد عارضش خوی,حافظ,504 +غزل,4,1,چون قطره‌های شبنم بر برگ گل چکیده,حافظ,504 +غزل,5,0,لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک,حافظ,504 +غزل,6,1,رویی لطیف زیبا چشمی خوش کشیده,حافظ,504 +غزل,7,0,یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده,حافظ,504 +غزل,8,1,شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده,حافظ,504 +غزل,9,0,آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب,حافظ,504 +غزل,10,1,وان رفتن خوشش بین وان گام آرمیده,حافظ,504 +غزل,11,0,آن آهوی سیه چشم از دام ما برون شد,حافظ,504 +غزل,12,1,یاران چه چاره سازم با این دل رمیده,حافظ,504 +غزل,13,0,زنهار تا توانی اهل نظر میازار,حافظ,504 +غزل,14,1,دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده,حافظ,504 +غزل,15,0,تا کی کشم عتیبت از چشم دلفریبت,حافظ,504 +غزل,16,1,روزی کرشمه‌ای کن ای یار برگزیده,حافظ,504 +غزل,17,0,گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ,حافظ,504 +غزل,18,1,بازآ که توبه کردیم از گفته و شنیده,حافظ,504 +غزل,19,0,بس شکر بازگویم در بندگی خواجه,حافظ,504 +غزل,20,1,گر اوفتد به دستم آن میوه رسیده,حافظ,504 +غزل,1,0,از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه,حافظ,505 +غزل,2,1,انی رایت دهرا من هجرک القیامه,حافظ,505 +غزل,3,0,دارم من از فراقش در دیده صد علامت,حافظ,505 +غزل,4,1,لیست دموع عینی هذا لنا العلامه,حافظ,505 +غزل,5,0,هر چند کآزمودم از وی نبود سودم,حافظ,505 +غزل,6,1,من جرب المجرب حلت به الندامه,حافظ,505 +غزل,7,0,پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا,حافظ,505 +غزل,8,1,فی بعدها عذاب فی قربها السلامه,حافظ,505 +غزل,9,0,گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم,حافظ,505 +غزل,10,1,و الله ما راینا حبا بلا ملامه,حافظ,505 +غزل,11,0,حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین,حافظ,505 +غزل,12,1,حتی یذوق منه کاسا من الکرامه,حافظ,505 +غزل,1,0,چراغ روی تو را شمع گشت پروانه,حافظ,506 +غزل,2,1,مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه,حافظ,506 +غزل,3,0,خرد که قید مجانین عشق می‌فرمود,حافظ,506 +غزل,4,1,به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه,حافظ,506 +غزل,5,0,به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد,حافظ,506 +غزل,6,1,هزار جان گرامی فدای جانانه,حافظ,506 +غزل,7,0,من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش,حافظ,506 +غزل,8,1,نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه,حافظ,506 +غزل,9,0,چه نقشها که برانگیختیم و سود نداشت,حافظ,506 +غزل,10,1,فسون ما بر او گشته است افسانه,حافظ,506 +غزل,11,0,بر آتش رخ زیبای او به جای سپند,حافظ,506 +غزل,12,1,به غیر خال سیاهش که دید به دانه,حافظ,506 +غزل,13,0,به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی,حافظ,506 +غزل,14,1,ز شمع روی تواش چون رسید پروانه,حافظ,506 +غزل,15,0,مرا به دور لب دوست هست پیمانی,حافظ,506 +غزل,16,1,که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه,حافظ,506 +غزل,17,0,حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز,حافظ,506 +غزل,18,1,فتاد در سر حافظ هوای میخانه,حافظ,506 +غزل,1,0,سحرگاهان که مخمور شبانه,حافظ,507 +غزل,2,1,گرفتم باده با چنگ و چغانه,حافظ,507 +غزل,3,0,نهادم عقل را ره توشه از می,حافظ,507 +غزل,4,1,ز شهر هستیش کردم روانه,حافظ,507 +غزل,5,0,نگار می فروشم عشوه‌ای داد,حافظ,507 +غزل,6,1,که ایمن گشتم از مکر زمانه,حافظ,507 +غزل,7,0,ز ساقی کمان ابرو شنیدم,حافظ,507 +غزل,8,1,که ای تیر ملامت را نشانه,حافظ,507 +غزل,9,0,نبندی زان میان طرفی کمروار,حافظ,507 +غزل,10,1,اگر خود را ببینی در میانه,حافظ,507 +غزل,11,0,برو این دام بر مرغی دگر نه,حافظ,507 +غزل,12,1,که عنقا را بلند است آشیانه,حافظ,507 +غزل,13,0,که بندد طرف وصل از حسن شاهی,حافظ,507 +غزل,14,1,که با خود عشق بازد جاودانه,حافظ,507 +غزل,15,0,ندیم و مطرب و ساقی همه اوست,حافظ,507 +غزل,16,1,خیال آب و گل در ره بهانه,حافظ,507 +غزل,17,0,بده کشتی می تا خوش برانیم,حافظ,507 +غزل,18,1,از این دریای ناپیداکرانه,حافظ,507 +غزل,19,0,وجود ما معماییست حافظ,حافظ,507 +غزل,20,1,که تحقیقش فسون است و فسانه,حافظ,507 +غزل,1,0,ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می,حافظ,508 +غزل,2,1,طامات تا به چند و خرافات تا به کی,حافظ,508 +غزل,3,0,بگذر ز کبر و ناز که دیده‌ست روزگار,حافظ,508 +غزل,4,1,چین قبای قیصر و طرف کلاه کی,حافظ,508 +غزل,5,0,هشیار شو که مرغ چمن مست گشت هان,حافظ,508 +غزل,6,1,بیدار شو که خواب عدم در پی است هی,حافظ,508 +غزل,7,0,خوش نازکانه می‌چمی ای شاخ نوبهار,حافظ,508 +غزل,8,1,کآشفتگی مبادت از آشوب باد دی,حافظ,508 +غزل,9,0,بر مهر چرخ و شیوه او اعتماد نیست,حافظ,508 +غزل,10,1,ای وای بر کسی که شد ایمن ز مکر وی,حافظ,508 +غزل,11,0,فردا شراب کوثر و حور از برای ماست,حافظ,508 +غزل,12,1,و امروز نیز ساقی مه روی و جام می,حافظ,508 +غزل,13,0,باد صبا ز عهد صبی یاد می‌دهد,حافظ,508 +غزل,14,1,جان دارویی که غم ببرد درده ای صبی,حافظ,508 +غزل,15,0,حشمت مبین و سلطنت گل که بسپرد,حافظ,508 +غزل,16,1,فراش باد هر ورقش را به زیر پی,حافظ,508 +غزل,17,0,درده به یاد حاتم طی جام یک منی,حافظ,508 +غزل,18,1,تا نامه سیاه بخیلان کنیم طی,حافظ,508 +غزل,19,0,زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان,حافظ,508 +غزل,20,1,بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی,حافظ,508 +غزل,21,0,مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان,حافظ,508 +غزل,22,1,استاده است سرو و کمر بسته است نی,حافظ,508 +غزل,23,0,حافظ حدیث سحرفریب خوشت رسید,حافظ,508 +غزل,24,1,تا حد مصر و چین و به اطراف روم و ری,حافظ,508 +غزل,1,0,به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می,حافظ,509 +غزل,2,1,علاج کی کنمت آخرالدواء الکی,حافظ,509 +غزل,3,0,ذخیره‌ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار,حافظ,509 +غزل,4,1,که می‌رسند ز پی رهزنان بهمن و دی,حافظ,509 +غزل,5,0,چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو,حافظ,509 +غزل,6,1,منه ز دست پیاله چه می‌کنی هی هی,حافظ,509 +غزل,7,0,شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد,حافظ,509 +غزل,8,1,ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی,حافظ,509 +غزل,9,0,خزینه داری میراث خوارگان کفر است,حافظ,509 +غزل,10,1,به قول مطرب و ساقی به فتوی دف و نی,حافظ,509 +غزل,11,0,زمانه هیچ نبخشد که بازنستاند,حافظ,509 +غزل,12,1,مجو ز سفله مروت که شیئه لا شی,حافظ,509 +غزل,13,0,نوشته‌اند بر ایوان جنه الماوی,حافظ,509 +غزل,14,1,که هر که عشوه دنیی خرید وای به وی,حافظ,509 +غزل,15,0,سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست,حافظ,509 +غزل,16,1,بده به شادی روح و روان حاتم طی,حافظ,509 +غزل,17,0,بخیل بوی خدا نشنود بیا حافظ,حافظ,509 +غزل,18,1,پیاله گیر و کرم ورز و الضمان علی,حافظ,509 +غزل,1,0,مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی,حافظ,511 +غزل,2,1,پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی,حافظ,511 +غزل,3,0,وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید,حافظ,511 +غزل,4,1,مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی,حافظ,511 +غزل,5,0,شد حلقه قامت من تا بعد از این رقیبت,حافظ,511 +غزل,6,1,زین در دگر نراند ما را به هیچ بابی,حافظ,511 +غزل,7,0,در انتظار رویت ما و امیدواری,حافظ,511 +غزل,8,1,در عشوه وصالت ما و خیال و خوابی,حافظ,511 +غزل,9,0,مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی,حافظ,511 +غزل,10,1,بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی,حافظ,511 +غزل,11,0,حافظ چه می‌نهی دل تو در خیال خوبان,حافظ,511 +غزل,12,1,کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی,حافظ,511 +غزل,1,0,ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی,حافظ,512 +غزل,2,1,لطف کردی سایه‌ای بر آفتاب انداختی,حافظ,512 +غزل,3,0,تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت,حافظ,512 +غزل,4,1,حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی,حافظ,512 +غزل,5,0,گوی خوبی بردی از خوبان خلخ شاد باش,حافظ,512 +غزل,6,1,جام کیخسرو طلب کافراسیاب انداختی,حافظ,512 +غزل,7,0,هر کسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت,حافظ,512 +غزل,8,1,زان میان پروانه را در اضطراب انداختی,حافظ,512 +غزل,9,0,گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما,حافظ,512 +غزل,10,1,سایه دولت بر این کنج خراب انداختی,حافظ,512 +غزل,11,0,زینهار از آب آن عارض که شیران را از آن,حافظ,512 +غزل,12,1,تشنه لب کردی و گردان را در آب انداختی,حافظ,512 +غزل,13,0,خواب بیداران ببستی وان گه از نقش خیال,حافظ,512 +غزل,14,1,تهمتی بر شب روان خیل خواب انداختی,حافظ,512 +غزل,15,0,پرده از رخ برفکندی یک نظر در جلوه گاه,حافظ,512 +غزل,16,1,و از حیا حور و پری را در حجاب انداختی,حافظ,512 +غزل,17,0,باده نوش از جام عالم بین که بر اورنگ جم,حافظ,512 +غزل,18,1,شاهد مقصود را از رخ نقاب انداختی,حافظ,512 +غزل,19,0,از فریب نرگس مخمور و لعل می پرست,حافظ,512 +غزل,20,1,حافظ خلوت نشین را در شراب انداختی,حافظ,512 +غزل,21,0,و از برای صید دل در گردنم زنجیر زلف,حافظ,512 +غزل,22,1,چون کمند خسرو مالک رقاب انداختی,حافظ,512 +غزل,23,0,داور دارا شکوه‌ای آن که تاج آفتاب,حافظ,512 +غزل,24,1,از سر تعظیم بر خاک جناب انداختی,حافظ,512 +غزل,25,0,نصره الدین شاه یحیی آن که خصم ملک را,حافظ,512 +غزل,26,1,از دم شمشیر چون آتش در آب انداختی,حافظ,512 +غزل,1,0,ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی,حافظ,513 +غزل,2,1,وان گه برو که رستی از نیستی و هستی,حافظ,513 +غزل,3,0,گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو,حافظ,513 +غزل,4,1,هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی,حافظ,513 +غزل,5,0,با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش,حافظ,513 +غزل,6,1,بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی,حافظ,513 +غزل,7,0,در مذهب طریقت خامی نشان کفر است,حافظ,513 +غزل,8,1,آری طریق دولت چالاکی است و چستی,حافظ,513 +غزل,9,0,تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی,حافظ,513 +غزل,10,1,یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی,حافظ,513 +غزل,11,0,در آستان جانان از آسمان میندیش,حافظ,513 +غزل,12,1,کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی,حافظ,513 +غزل,13,0,خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد,حافظ,513 +غزل,14,1,سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی,حافظ,513 +غزل,15,0,صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز,حافظ,513 +غزل,16,1,ای کوته آستینان تا کی درازدستی,حافظ,513 +غزل,1,0,ای قصه بهشت ز کویت حکایتی,حافظ,516 +غزل,2,1,شرح جمال حور ز رویت روایتی,حافظ,516 +غزل,3,0,انفاس عیسی از لب لعلت لطیفه‌ای,حافظ,516 +غزل,4,1,آب خضر ز نوش لبانت کنایتی,حافظ,516 +غزل,5,0,هر پاره از دل من و از غصه قصه‌ای,حافظ,516 +غزل,6,1,هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی,حافظ,516 +غزل,7,0,کی عطرسای مجلس روحانیان شدی,حافظ,516 +غزل,8,1,گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی,حافظ,516 +غزل,9,0,در آرزوی خاک در یار سوختیم,حافظ,516 +غزل,10,1,یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی,حافظ,516 +غزل,11,0,ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت,حافظ,516 +غزل,12,1,صد مایه داشتی و نکردی کفایتی,حافظ,516 +غزل,13,0,بوی دل کباب من آفاق را گرفت,حافظ,516 +غزل,14,1,این آتش درون بکند هم سرایتی,حافظ,516 +غزل,15,0,در آتش ار خیال رخش دست می‌دهد,حافظ,516 +غزل,16,1,ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی,حافظ,516 +غزل,17,0,دانی مراد حافظ از این درد و غصه چیست,حافظ,516 +غزل,18,1,از تو کرشمه‌ای و ز خسرو عنایتی,حافظ,516 +غزل,1,0,سبت سلمی بصدغیها فؤادی,حافظ,517 +غزل,2,1,و روحی کل یوم لی ینادی,حافظ,517 +غزل,3,0,نگارا بر من بی‌دل ببخشای,حافظ,517 +غزل,4,1,و واصلنی علی رغم الاعادی,حافظ,517 +غزل,5,0,حبیبا در غم سودای عشقت,حافظ,517 +غزل,6,1,توکلنا علی رب العباد,حافظ,517 +غزل,7,0,امن انکرتنی عن عشق سلمی,حافظ,517 +غزل,8,1,تزاول آن روی نهکو بوادی,حافظ,517 +غزل,9,0,که همچون مت به بوتن دل و ای ره,حافظ,517 +غزل,10,1,غریق العشق فی بحر الوداد,حافظ,517 +غزل,11,0,به پی ماچان غرامت بسپریمن,حافظ,517 +غزل,12,1,غرت یک وی روشتی از امادی,حافظ,517 +غزل,13,0,غم این دل بواتت خورد ناچار,حافظ,517 +غزل,14,1,و غر نه او بنی آنچت نشادی,حافظ,517 +غزل,15,0,دل حافظ شد اندر چین زلفت,حافظ,517 +غزل,16,1,بلیل مظلم و الله هادی,حافظ,517 +غزل,1,0,دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی,حافظ,518 +غزل,2,1,کز عکس روی او شب هجران سر آمدی,حافظ,518 +غزل,3,0,تعبیر رفت یار سفرکرده می‌رسد,حافظ,518 +غزل,4,1,ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی,حافظ,518 +غزل,5,0,ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من,حافظ,518 +غزل,6,1,کز در مدام با قدح و ساغر آمدی,حافظ,518 +غزل,7,0,خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش,حافظ,518 +غزل,8,1,تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی,حافظ,518 +غزل,9,0,فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست,حافظ,518 +غزل,10,1,آب خضر نصیبه اسکندر آمدی,حافظ,518 +غزل,11,0,آن عهد یاد باد که از بام و در مرا,حافظ,518 +غزل,12,1,هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی,حافظ,518 +غزل,13,0,کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم,حافظ,518 +غزل,14,1,مظلومی ار شبی به در داور آمدی,حافظ,518 +غزل,15,0,خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق,حافظ,518 +غزل,16,1,دریادلی بجوی دلیری سرآمدی,حافظ,518 +غزل,17,0,آن کو تو را به سنگ دلی کرد رهنمون,حافظ,518 +غزل,18,1,ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی,حافظ,518 +غزل,19,0,گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم,حافظ,518 +غزل,20,1,مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی,حافظ,518 +غزل,1,0,سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی,حافظ,519 +غزل,2,1,خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی,حافظ,519 +غزل,3,0,دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است,حافظ,519 +غزل,4,1,بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی,حافظ,519 +غزل,5,0,قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز,حافظ,519 +غزل,6,1,ورای حد تقریر است شرح آرزومندی,حافظ,519 +غزل,7,0,الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور,حافظ,519 +غزل,8,1,پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی,حافظ,519 +غزل,9,0,جهان پیر رعنا را ترحم در جبلت نیست,حافظ,519 +غزل,10,1,ز مهر او چه می‌پرسی در او همت چه می‌بندی,حافظ,519 +غزل,11,0,همایی چون تو عالی قدر حرص استخوان تا کی,حافظ,519 +غزل,12,1,دریغ آن سایه همت که بر نااهل افکندی,حافظ,519 +غزل,13,0,در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است,حافظ,519 +غزل,14,1,خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی,حافظ,519 +غزل,15,0,به شعر حافظ شیراز می‌رقصند و می‌نازند,حافظ,519 +غزل,16,1,سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی,حافظ,519 +غزل,1,0,چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی,حافظ,520 +غزل,2,1,که حال ما نه چنین بودی ار چنان بودی,حافظ,520 +غزل,3,0,بگفتمی که چه ارزد نسیم طره دوست,حافظ,520 +غزل,4,1,گرم به هر سر مویی هزار جان بودی,حافظ,520 +غزل,5,0,برات خوشدلی ما چه کم شدی یا رب,حافظ,520 +غزل,6,1,گرش نشان امان از بد زمان بودی,حافظ,520 +غزل,7,0,گرم زمانه سرافراز داشتی و عزیز,حافظ,520 +غزل,8,1,سریر عزتم آن خاک آستان بودی,حافظ,520 +غزل,9,0,ز پرده کاش برون آمدی چو قطره اشک,حافظ,520 +غزل,10,1,که بر دو دیده ما حکم او روان بودی,حافظ,520 +غزل,11,0,اگر نه دایره عشق راه بربستی,حافظ,520 +غزل,12,1,چو نقطه حافظ سرگشته در میان بودی,حافظ,520 +غزل,1,0,به جان او که گرم دسترس به جان بودی,حافظ,521 +غزل,2,1,کمینه پیشکش بندگانش آن بودی,حافظ,521 +غزل,3,0,بگفتمی که بها چیست خاک پایش را,حافظ,521 +غزل,4,1,اگر حیات گران مایه جاودان بودی,حافظ,521 +غزل,5,0,به بندگی قدش سرو معترف گشتی,حافظ,521 +غزل,6,1,گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی,حافظ,521 +غزل,7,0,به خواب نیز نمی‌بینمش چه جای وصال,حافظ,521 +غزل,8,1,چو این نبود و ندیدیم باری آن بودی,حافظ,521 +غزل,9,0,اگر دلم نشدی پایبند طره او,حافظ,521 +غزل,10,1,کی اش قرار در این تیره خاکدان بودی,حافظ,521 +غزل,11,0,به رخ چو مهر فلک بی‌نظیر آفاق است,حافظ,521 +غزل,12,1,به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی,حافظ,521 +غزل,13,0,درآمدی ز درم کاشکی چو لمعه نور,حافظ,521 +غزل,14,1,که بر دو دیده ما حکم او روان بودی,حافظ,521 +غزل,15,0,ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی,حافظ,521 +غزل,16,1,اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی,حافظ,521 +غزل,1,0,چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری,حافظ,522 +غزل,2,1,خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری,حافظ,522 +غزل,3,0,ز کفر زلف تو هر حلقه‌ای و آشوبی,حافظ,522 +غزل,4,1,ز سحر چشم تو هر گوشه‌ای و بیماری,حافظ,522 +غزل,5,0,مرو چو بخت من ای چشم مست یار به خواب,حافظ,522 +غزل,6,1,که در پی است ز هر سویت آه بیداری,حافظ,522 +غزل,7,0,نثار خاک رهت نقد جان من هر چند,حافظ,522 +غزل,8,1,که نیست نقد ��وان را بر تو مقداری,حافظ,522 +غزل,9,0,دلا همیشه مزن لاف زلف دلبندان,حافظ,522 +غزل,10,1,چو تیره رای شوی کی گشایدت کاری,حافظ,522 +غزل,11,0,سرم برفت و زمانی به سر نرفت این کار,حافظ,522 +غزل,12,1,دلم گرفت و نبودت غم گرفتاری,حافظ,522 +غزل,13,0,چو نقطه گفتمش اندر میان دایره آی,حافظ,522 +غزل,14,1,به خنده گفت که ای حافظ این چه پرگاری,حافظ,522 +غزل,1,0,شهریست پرظریفان و از هر طرف نگاری,حافظ,523 +غزل,2,1,یاران صلای عشق است گر می‌کنید کاری,حافظ,523 +غزل,3,0,چشم فلک نبیند زین طرفه‌تر جوانی,حافظ,523 +غزل,4,1,در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری,حافظ,523 +غزل,5,0,هرگز که دیده باشد جسمی ز جان مرکب,حافظ,523 +غزل,6,1,بر دامنش مبادا زین خاکیان غباری,حافظ,523 +غزل,7,0,چون من شکسته‌ای را از پیش خود چه رانی,حافظ,523 +غزل,8,1,کم غایت توقع بوسیست یا کناری,حافظ,523 +غزل,9,0,می بی‌غش است دریاب وقتی خوش است بشتاب,حافظ,523 +غزل,10,1,سال دگر که دارد امید نوبهاری,حافظ,523 +غزل,11,0,در بوستان حریفان مانند لاله و گل,حافظ,523 +غزل,12,1,هر یک گرفته جامی بر یاد روی یاری,حافظ,523 +غزل,13,0,چون این گره گشایم وین راز چون نمایم,حافظ,523 +غزل,14,1,دردی و سخت دردی کاری و صعب کاری,حافظ,523 +غزل,15,0,هر تار موی حافظ در دست زلف شوخی,حافظ,523 +غزل,16,1,مشکل توان نشستن در این چنین دیاری,حافظ,523 +غزل,1,0,صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری,حافظ,525 +غزل,2,1,به یادگار بمانی که بوی او داری,حافظ,525 +غزل,3,0,دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست,حافظ,525 +غزل,4,1,توان به دست تو دادن گرش نکو داری,حافظ,525 +غزل,5,0,در آن شمایل مطبوع هیچ نتوان گفت,حافظ,525 +غزل,6,1,جز این قدر که رقیبان تندخو داری,حافظ,525 +غزل,7,0,نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد,حافظ,525 +غزل,8,1,که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داری,حافظ,525 +غزل,9,0,به جرعه تو سرم مست گشت نوشت باد,حافظ,525 +غزل,10,1,خود از کدام خم است این که در سبو داری,حافظ,525 +غزل,11,0,به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز,حافظ,525 +غزل,12,1,که گر بدو رسی از شرم سر فروداری,حافظ,525 +غزل,13,0,دم از ممالک خوبی چو آفتاب زدن,حافظ,525 +غزل,14,1,تو را رسد که غلامان ماه رو داری,حافظ,525 +غزل,15,0,قبای حسن فروشی تو را برازد و بس,حافظ,525 +غزل,16,1,که همچو گل همه آیین رنگ و بو داری,حافظ,525 +غزل,17,0,ز کنج صومعه حافظ مجوی گوهر عشق,حافظ,525 +غزل,18,1,قدم برون نه اگر میل جست و جو داری,حافظ,525 +غزل,1,0,بیا با ما مورز این کینه داری,حافظ,526 +غزل,2,1,که حق صحبت دیرینه داری,حافظ,526 +غزل,3,0,نصیحت گوش کن کاین در بسی به,حافظ,526 +غزل,4,1,از آن گوهر که در گنجینه داری,حافظ,526 +غزل,5,0,ولیکن کی نمایی رخ به رندان,حافظ,526 +غزل,6,1,تو کز خورشید و مه آیینه داری,حافظ,526 +غزل,7,0,بد رندان مگو ای شیخ و هش دار,حافظ,526 +غزل,8,1,که با حکم خدایی کینه داری,حافظ,526 +غزل,9,0,نمی‌ترسی ز آه آتشینم,حافظ,526 +غزل,10,1,تو دانی خرقه پشمینه داری,حافظ,526 +غزل,11,0,به فریاد خمار مفلسان رس,حافظ,526 +غزل,12,1,خدا را گر می‌دوشینه داری,حافظ,526 +غزل,13,0,ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ,حافظ,526 +غزل,14,1,به قرآنی که اندر سینه داری,حافظ,526 +غزل,1,0,ای که مهجوری عشاق روا می‌داری,حافظ,528 +غزل,2,1,عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری,حافظ,528 +غزل,3,0,تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب,حافظ,528 +غزل,4,1,به امیدی که در این ره به خدا می‌داری,حافظ,528 +غزل,5,0,دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن,حافظ,528 +غزل,6,1,به از این دار نگاهش که مرا می‌داری,حافظ,528 +غزل,7,0,ساغر ما که حریفان دگر می‌نوشند,حافظ,528 +غزل,8,1,ما تحمل نکنیم ار تو روا می‌داری,حافظ,528 +غزل,9,0,ای مگس حضرت ��یمرغ نه جولانگه توست,حافظ,528 +غزل,10,1,عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری,حافظ,528 +غزل,11,0,تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم,حافظ,528 +غزل,12,1,از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری,حافظ,528 +غزل,13,0,حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند,حافظ,528 +غزل,14,1,سعی نابرده چه امید عطا می‌داری,حافظ,528 +غزل,1,0,روزگاریست که ما را نگران می‌داری,حافظ,529 +غزل,2,1,مخلصان را نه به وضع دگران می‌داری,حافظ,529 +غزل,3,0,گوشه چشم رضایی به منت باز نشد,حافظ,529 +غزل,4,1,این چنین عزت صاحب نظران می‌داری,حافظ,529 +غزل,5,0,ساعد آن به که بپوشی تو چو از بهر نگار,حافظ,529 +غزل,6,1,دست در خون دل پرهنران می‌داری,حافظ,529 +غزل,7,0,نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ,حافظ,529 +غزل,8,1,همه را نعره زنان جامه دران می‌داری,حافظ,529 +غزل,9,0,ای که در دلق ملمع طلبی نقد حضور,حافظ,529 +غزل,10,1,چشم سری عجب از بی‌خبران می‌داری,حافظ,529 +غزل,11,0,چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ,حافظ,529 +غزل,12,1,سر چرا بر من دلخسته گران می‌داری,حافظ,529 +غزل,13,0,گوهر جام جم از کان جهانی دگر است,حافظ,529 +غزل,14,1,تو تمنا ز گل کوزه گران می‌داری,حافظ,529 +غزل,15,0,پدر تجربه ای دل تویی آخر ز چه روی,حافظ,529 +غزل,16,1,طمع مهر و وفا زین پسران می‌داری,حافظ,529 +غزل,17,0,کیسه سیم و زرت پاک بباید پرداخت,حافظ,529 +غزل,18,1,این طمع‌ها که تو از سیمبران می‌داری,حافظ,529 +غزل,19,0,گر چه رندی و خرابی گنه ماست ولی,حافظ,529 +غزل,20,1,عاشقی گفت که تو بنده بر آن می‌داری,حافظ,529 +غزل,21,0,مگذران روز سلامت به ملامت حافظ,حافظ,529 +غزل,22,1,چه توقع ز جهان گذران می‌داری,حافظ,529 +غزل,1,0,خوش کرد یاوری فلکت روز داوری,حافظ,530 +غزل,2,1,تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری,حافظ,530 +غزل,3,0,آن کس که اوفتاد خدایش گرفت دست,حافظ,530 +غزل,4,1,گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری,حافظ,530 +غزل,5,0,در کوی عشق شوکت شاهی نمی‌خرند,حافظ,530 +غزل,6,1,اقرار بندگی کن و اظهار چاکری,حافظ,530 +غزل,7,0,ساقی به مژدگانی عیش از درم درآی,حافظ,530 +غزل,8,1,تا یک دم از دلم غم دنیا به دربری,حافظ,530 +غزل,9,0,در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسیست,حافظ,530 +غزل,10,1,آن به کز این گریوه سبکبار بگذری,حافظ,530 +غزل,11,0,سلطان و فکر لشکر و سودای تاج و گنج,حافظ,530 +غزل,12,1,درویش و امن خاطر و کنج قلندری,حافظ,530 +غزل,13,0,یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است,حافظ,530 +غزل,14,1,ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری,حافظ,530 +غزل,15,0,نیل مراد بر حسب فکر و همت است,حافظ,530 +غزل,16,1,از شاه نذر خیر و ز توفیق یاوری,حافظ,530 +غزل,17,0,حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی,حافظ,530 +غزل,18,1,کاین خاک بهتر از عمل کیمیاگری,حافظ,530 +غزل,1,0,طفیل هستی عشقند آدمی و پری,حافظ,531 +غزل,2,1,ارادتی بنما تا سعادتی ببری,حافظ,531 +غزل,3,0,بکوش خواجه و از عشق بی‌نصیب مباش,حافظ,531 +غزل,4,1,که بنده را نخرد کس به عیب بی‌هنری,حافظ,531 +غزل,5,0,می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند,حافظ,531 +غزل,6,1,به عذر نیم شبی کوش و گریه سحری,حافظ,531 +غزل,7,0,تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار,حافظ,531 +غزل,8,1,که در برابر چشمی و غایب از نظری,حافظ,531 +غزل,9,0,هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت,حافظ,531 +غزل,10,1,که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری,حافظ,531 +غزل,11,0,ز من به حضرت آصف که می‌برد پیغام,حافظ,531 +غزل,12,1,که یاد گیر دو مصرع ز من به نظم دری,حافظ,531 +غزل,13,0,بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم,حافظ,531 +غزل,14,1,گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری,حافظ,531 +غزل,15,0,کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن,حافظ,531 +غزل,16,1,که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج س��ی,حافظ,531 +غزل,17,0,به بوی زلف و رخت می‌روند و می‌آیند,حافظ,531 +غزل,18,1,صبا به غالیه سایی و گل به جلوه گری,حافظ,531 +غزل,19,0,چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی,حافظ,531 +غزل,20,1,که جام جم نکند سود وقت بی‌بصری,حافظ,531 +غزل,21,0,دعای گوشه نشینان بلا بگرداند,حافظ,531 +غزل,22,1,چرا به گوشه چشمی به ما نمی‌نگری,حافظ,531 +غزل,23,0,بیا و سلطنت از ما بخر به مایه حسن,حافظ,531 +غزل,24,1,و از این معامله غافل مشو که حیف خوری,حافظ,531 +غزل,25,0,طریق عشق طریقی عجب خطرناک است,حافظ,531 +غزل,26,1,نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری,حافظ,531 +غزل,27,0,به یمن همت حافظ امید هست که باز,حافظ,531 +غزل,28,1,اری اسامر لیلای لیله القمر,حافظ,531 +غزل,1,0,ای که دایم به خویش مغروری,حافظ,532 +غزل,2,1,گر تو را عشق نیست معذوری,حافظ,532 +غزل,3,0,گرد دیوانگان عشق مگرد,حافظ,532 +غزل,4,1,که به عقل عقیله مشهوری,حافظ,532 +غزل,5,0,مستی عشق نیست در سر تو,حافظ,532 +غزل,6,1,رو که تو مست آب انگوری,حافظ,532 +غزل,7,0,روی زرد است و آه دردآلود,حافظ,532 +غزل,8,1,عاشقان را دوای رنجوری,حافظ,532 +غزل,9,0,بگذر از نام و ننگ خود حافظ,حافظ,532 +غزل,10,1,ساغر می‌طلب که مخموری,حافظ,532 +غزل,1,0,ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی,حافظ,533 +غزل,2,1,از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی,حافظ,533 +غزل,3,0,چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن,حافظ,533 +غزل,4,1,که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی,حافظ,533 +غزل,5,0,ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است,حافظ,533 +غزل,6,1,که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی,حافظ,533 +غزل,7,0,به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی,حافظ,533 +غزل,8,1,به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی,حافظ,533 +غزل,9,0,چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست,حافظ,533 +غزل,10,1,مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی,حافظ,533 +غزل,11,0,طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن,حافظ,533 +غزل,12,1,کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی,حافظ,533 +غزل,13,0,سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی,حافظ,533 +غزل,14,1,که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی,حافظ,533 +غزل,15,0,ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست,حافظ,533 +غزل,16,1,مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی,حافظ,533 +غزل,17,0,می‌ای دارم چو جان صافی و صوفی می‌کند عیبش,حافظ,533 +غزل,18,1,خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی,حافظ,533 +غزل,19,0,جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع,حافظ,533 +غزل,20,1,که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی,حافظ,533 +غزل,21,0,به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم,حافظ,533 +غزل,22,1,بیا ساقی که جاهل را هنیتر می‌رسد روزی,حافظ,533 +غزل,23,0,می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش,حافظ,533 +غزل,24,1,که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی,حافظ,533 +غزل,25,0,نه حافظ می‌کند تنها دعای خواجه تورانشاه,حافظ,533 +غزل,26,1,ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی,حافظ,533 +غزل,27,0,جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده,حافظ,533 +غزل,28,1,جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی,حافظ,533 +غزل,1,0,عمر بگذشت به بی‌حاصلی و بوالهوسی,حافظ,534 +غزل,2,1,ای پسر جام می‌ام ده که به پیری برسی,حافظ,534 +غزل,3,0,چه شکرهاست در این شهر که قانع شده‌اند,حافظ,534 +غزل,4,1,شاهبازان طریقت به مقام مگسی,حافظ,534 +غزل,5,0,دوش در خیل غلامان درش می‌رفتم,حافظ,534 +غزل,6,1,گفت ای عاشق بیچاره تو باری چه کسی,حافظ,534 +غزل,7,0,با دل خون شده چون نافه خوشش باید بود,حافظ,534 +غزل,8,1,هر که مشهور جهان گشت به مشکین نفسی,حافظ,534 +غزل,9,0,لمع البرق من الطور و آنست به,حافظ,534 +غزل,10,1,فلعلی لک آت بش��اب قبس,حافظ,534 +غزل,11,0,کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش,حافظ,534 +غزل,12,1,وه که بس بی‌خبر از غلغل چندین جرسی,حافظ,534 +غزل,13,0,بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن,حافظ,534 +غزل,14,1,حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی,حافظ,534 +غزل,15,0,تا چو مجمر نفسی دامن جانان گیرم,حافظ,534 +غزل,16,1,جان نهادیم بر آتش ز پی خوش نفسی,حافظ,534 +غزل,17,0,چند پوید به هوای تو ز هر سو حافظ,حافظ,534 +غزل,18,1,یسر الله طریقا بک یا ملتمسی,حافظ,534 +غزل,1,0,نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی,حافظ,535 +غزل,2,1,که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی,حافظ,535 +غزل,3,0,من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش,حافظ,535 +غزل,4,1,که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی,حافظ,535 +غزل,5,0,چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی,حافظ,535 +غزل,6,1,وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی,حافظ,535 +غزل,7,0,در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است,حافظ,535 +غزل,8,1,حیف باشد که ز کار همه غافل باشی,حافظ,535 +غزل,9,0,نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف,حافظ,535 +غزل,10,1,گر شب و روز در این قصه مشکل باشی,حافظ,535 +غزل,11,0,گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست,حافظ,535 +غزل,12,1,رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی,حافظ,535 +غزل,13,0,حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد,حافظ,535 +غزل,14,1,صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی,حافظ,535 +غزل,1,0,هزار جهد بکردم که یار من باشی,حافظ,536 +غزل,2,1,مرادبخش دل بی‌قرار من باشی,حافظ,536 +غزل,3,0,چراغ دیده شب زنده دار من گردی,حافظ,536 +غزل,4,1,انیس خاطر امیدوار من باشی,حافظ,536 +غزل,5,0,چو خسروان ملاحت به بندگان نازند,حافظ,536 +غزل,6,1,تو در میانه خداوندگار من باشی,حافظ,536 +غزل,7,0,از آن عقیق که خونین دلم ز عشوه او,حافظ,536 +غزل,8,1,اگر کنم گله‌ای غمگسار من باشی,حافظ,536 +غزل,9,0,در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند,حافظ,536 +غزل,10,1,گرت ز دست برآید نگار من باشی,حافظ,536 +غزل,11,0,شبی به کلبه احزان عاشقان آیی,حافظ,536 +غزل,12,1,دمی انیس دل سوکوار من باشی,حافظ,536 +غزل,13,0,شود غزاله خورشید صید لاغر من,حافظ,536 +غزل,14,1,گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی,حافظ,536 +غزل,15,0,سه بوسه کز دو لبت کرده‌ای وظیفه من,حافظ,536 +غزل,16,1,اگر ادا نکنی قرض دار من باشی,حافظ,536 +غزل,17,0,من این مراد ببینم به خود که نیم شبی,حافظ,536 +غزل,18,1,به جای اشک روان در کنار من باشی,حافظ,536 +غزل,19,0,من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم,حافظ,536 +غزل,20,1,مگر تو از کرم خویش یار من باشی,حافظ,536 +غزل,1,0,ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی,حافظ,537 +غزل,2,1,بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی,حافظ,537 +غزل,3,0,در مقامی که صدارت به فقیران بخشند,حافظ,537 +غزل,4,1,چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی,حافظ,537 +غزل,5,0,در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن,حافظ,537 +غزل,6,1,شرط اول قدم آن است که مجنون باشی,حافظ,537 +غزل,7,0,نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن,حافظ,537 +غزل,8,1,ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی,حافظ,537 +غزل,9,0,کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش,حافظ,537 +غزل,10,1,کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی,حافظ,537 +غزل,11,0,تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای,حافظ,537 +غزل,12,1,ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی,حافظ,537 +غزل,13,0,ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان,حافظ,537 +غزل,14,1,چند و چند از غم ایام جگرخون باشی,حافظ,537 +غزل,15,0,حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است,حافظ,537 +غزل,16,1,هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی,حافظ,537 +غزل,1,0,زین خوش رقم که بر گل رخسار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,2,1,خط بر صحیفه گل و گلزار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,3,0,اشک حرم نشین نهانخانه مرا,حافظ,538 +غزل,4,1,زان سوی هفت پرده به بازار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,5,0,کاهل روی چو باد صبا را به بوی زلف,حافظ,538 +غزل,6,1,هر دم به قید سلسله در کار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,7,0,هر دم به یاد آن لب میگون و چشم مست,حافظ,538 +غزل,8,1,از خلوتم به خانه خمار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,9,0,گفتی سر تو بسته فتراک ما شود,حافظ,538 +غزل,10,1,سهل است اگر تو زحمت این بار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,11,0,با چشم و ابروی تو چه تدبیر دل کنم,حافظ,538 +غزل,12,1,وه زین کمان که بر من بیمار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,13,0,بازآ که چشم بد ز رخت دفع می‌کند,حافظ,538 +غزل,14,1,ای تازه گل که دامن از این خار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,15,0,حافظ دگر چه می‌طلبی از نعیم دهر,حافظ,538 +غزل,16,1,می می‌خوری و طره دلدار می‌کشی,حافظ,538 +غزل,1,0,کتبت قصة شوقی و مدمعی باکی,حافظ,540 +غزل,2,1,بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی,حافظ,540 +غزل,3,0,بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیده خود,حافظ,540 +غزل,4,1,ایا منازل سلمی فاین سلماک,حافظ,540 +غزل,5,0,عجیب واقعه‌ای و غریب حادثه‌ای,حافظ,540 +غزل,6,1,انا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکی,حافظ,540 +غزل,7,0,که را رسد که کند عیب دامن پاکت,حافظ,540 +غزل,8,1,که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی,حافظ,540 +غزل,9,0,ز خاک پای تو داد آب روی لاله و گل,حافظ,540 +غزل,10,1,چو کلک صنع رقم زد به آبی و خاکی,حافظ,540 +غزل,11,0,صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز,حافظ,540 +غزل,12,1,و هات شمسة کرم مطیب زاکی,حافظ,540 +غزل,13,0,دع التکاسل تغنم فقد جری مثل,حافظ,540 +غزل,14,1,که زاد راهروان چستی است و چالاکی,حافظ,540 +غزل,15,0,اثر نماند ز من بی شمایلت آری,حافظ,540 +غزل,16,1,اری مآثر محیای من محیاک,حافظ,540 +غزل,17,0,ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند,حافظ,540 +غزل,18,1,که همچو صنع خدایی ورای ادراکی,حافظ,540 +غزل,1,0,یا مبسما یحاکی درجا من اللالی,حافظ,541 +غزل,2,1,یا رب چه درخور آمد گردش خط هلالی,حافظ,541 +غزل,3,0,حالی خیال وصلت خوش می‌دهد فریبم,حافظ,541 +غزل,4,1,تا خود چه نقش بازد این صورت خیالی,حافظ,541 +غزل,5,0,می ده که گر چه گشتم نامه سیاه عالم,حافظ,541 +غزل,6,1,نومید کی توان بود از لطف لایزالی,حافظ,541 +غزل,7,0,ساقی بیار جامی و از خلوتم برون کش,حافظ,541 +غزل,8,1,تا در به در بگردم قلاش و لاابالی,حافظ,541 +غزل,9,0,از چار چیز مگذر گر عاقلی و زیرک,حافظ,541 +غزل,10,1,امن و شراب بی‌غش معشوق و جای خالی,حافظ,541 +غزل,11,0,چون نیست نقش دوران در هیچ حال ثابت,حافظ,541 +غزل,12,1,حافظ مکن شکایت تا می خوریم حالی,حافظ,541 +غزل,13,0,صافیست جام خاطر در دور آصف عهد,حافظ,541 +غزل,14,1,قم فاسقنی رحیقا اصفی من الزلال,حافظ,541 +غزل,15,0,الملک قد تباهی من جده و جده,حافظ,541 +غزل,16,1,یا رب که جاودان باد این قدر و این معالی,حافظ,541 +غزل,17,0,مسندفروز دولت کان شکوه و شوکت,حافظ,541 +غزل,18,1,برهان ملک و ملت بونصر بوالمعالی,حافظ,541 +غزل,1,0,سلام الله ما کر اللیالی,حافظ,542 +غزل,2,1,و جاوبت المثانی و المثالی,حافظ,542 +غزل,3,0,علی وادی الاراک و من علیها,حافظ,542 +غزل,4,1,و دار باللوی فوق الرمال,حافظ,542 +غزل,5,0,دعاگوی غریبان جهانم,حافظ,542 +غزل,6,1,و ادعو بالتواتر و التوالی,حافظ,542 +غزل,7,0,به هر منزل که رو آرد خدا را,حافظ,542 +غزل,8,1,نگه دارش به لطف لایزالی,حافظ,542 +غزل,9,0,منال ای دل که در زنجیر زلفش,حافظ,542 +غزل,10,1,همه جمعیت است آشفته حالی,حافظ,542 +غزل,11,0,ز خطت صد جمال دیگر افزود,حافظ,542 +غزل,12,1,که عمرت باد صد سال جلالی,حافظ,542 +غزل,13,0,تو می‌باید که باشی ور نه سهل است,حافظ,542 +غزل,14,1,زیان مایه جاهی و مالی,حافظ,542 +غزل,15,0,بر آن نقاش قدرت آفرین باد,حافظ,542 +غزل,16,1,که گرد مه کشد خط هلالی,حافظ,542 +غزل,17,0,فحبک راحتی فی کل حین,حافظ,542 +غزل,18,1,و ذکرک مونسی فی کل حال,حافظ,542 +غزل,19,0,سویدای دل من تا قیامت,حافظ,542 +غزل,20,1,مباد از شوق و سودای تو خالی,حافظ,542 +غزل,21,0,کجا یابم وصال چون تو شاهی,حافظ,542 +غزل,22,1,من بدنام رند لاابالی,حافظ,542 +غزل,23,0,خدا داند که حافظ را غرض چیست,حافظ,542 +غزل,24,1,و علم الله حسبی من سؤالی,حافظ,542 +غزل,1,0,بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی,حافظ,543 +غزل,2,1,خوش باش زان که نبود این هر دو را زوالی,حافظ,543 +غزل,3,0,در وهم می‌نگنجد کاندر تصور عقل,حافظ,543 +غزل,4,1,آید به هیچ معنی زین خوبتر مثالی,حافظ,543 +غزل,5,0,شد حظ عمر حاصل گر زان که با تو ما را,حافظ,543 +غزل,6,1,هرگز به عمر روزی روزی شود وصالی,حافظ,543 +غزل,7,0,آن دم که با تو باشم یک سال هست روزی,حافظ,543 +غزل,8,1,وان دم که بی تو باشم یک لحظه هست سالی,حافظ,543 +غزل,9,0,چون من خیال رویت جانا به خواب بینم,حافظ,543 +غزل,10,1,کز خواب می‌نبیند چشمم به جز خیالی,حافظ,543 +غزل,11,0,رحم آر بر دل من کز مهر روی خوبت,حافظ,543 +غزل,12,1,شد شخص ناتوانم باریک چون هلالی,حافظ,543 +غزل,13,0,حافظ مکن شکایت گر وصل دوست خواهی,حافظ,543 +غزل,14,1,زین بیشتر بباید بر هجرت احتمالی,حافظ,543 +غزل,1,0,رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی,حافظ,544 +غزل,2,1,آمد به گوش ناگهم آواز بلبلی,حافظ,544 +غزل,3,0,مسکین چو من به عشق گلی گشته مبتلا,حافظ,544 +غزل,4,1,و اندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی,حافظ,544 +غزل,5,0,می‌گشتم اندر آن چمن و باغ دم به دم,حافظ,544 +غزل,6,1,می‌کردم اندر آن گل و بلبل تاملی,حافظ,544 +غزل,7,0,گل یار حسن گشته و بلبل قرین عشق,حافظ,544 +غزل,8,1,آن را تفضلی نه و این را تبدلی,حافظ,544 +غزل,9,0,چون کرد در دلم اثر آواز عندلیب,حافظ,544 +غزل,10,1,گشتم چنان که هیچ نماندم تحملی,حافظ,544 +غزل,11,0,بس گل شکفته می‌شود این باغ را ولی,حافظ,544 +غزل,12,1,کس بی بلای خار نچیده‌ست از او گلی,حافظ,544 +غزل,13,0,حافظ مدار امید فرج از مدار چرخ,حافظ,544 +غزل,14,1,دارد هزار عیب و ندارد تفضلی,حافظ,544 +غزل,1,0,این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی,حافظ,545 +غزل,2,1,وین دفتر بی‌معنی غرق می ناب اولی,حافظ,545 +غزل,3,0,چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم,حافظ,545 +غزل,4,1,در کنج خراباتی افتاده خراب اولی,حافظ,545 +غزل,5,0,چون مصلحت اندیشی دور است ز درویشی,حافظ,545 +غزل,6,1,هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی,حافظ,545 +غزل,7,0,من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت,حافظ,545 +غزل,8,1,این قصه اگر گویم با چنگ و رباب اولی,حافظ,545 +غزل,9,0,تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست,حافظ,545 +غزل,10,1,در سر هوس ساقی در دست شراب اولی,حافظ,545 +غزل,11,0,از همچو تو دلداری دل برنکنم آری,حافظ,545 +غزل,12,1,چون تاب کشم باری زان زلف به تاب اولی,حافظ,545 +غزل,13,0,چون پیر شدی حافظ از میکده بیرون آی,حافظ,545 +غزل,14,1,رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی,حافظ,545 +غزل,1,0,زان می عشق کز او پخته شود هر خامی,حافظ,546 +غزل,2,1,گر چه ماه رمضان است بیاور جامی,حافظ,546 +غزل,3,0,روزها رفت که دست من مسکین نگرفت,حافظ,546 +غزل,4,1,زلف شمشادقدی ساعد سیم اندامی,حافظ,546 +غزل,5,0,روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل,حافظ,546 +غزل,6,1,صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی,حافظ,546 +غزل,7,0,مرغ زیرک به در خانقه اکنون نپرد,حافظ,546 +غزل,8,1,که نهاده‌ست به هر مجلس وعظی دامی,حافظ,546 +غزل,9,0,گله از زاهد بدخو نکنم رسم این است,حافظ,546 +غزل,10,1,که چو صبحی بدمد در پی اش افتد شامی,حافظ,546 +غزل,11,0,یار من چون بخرامد به تماشای چمن,حافظ,546 +غزل,12,1,برسانش ز من ای پیک صبا پیغامی,حافظ,546 +غزل,13,0,آن حریفی که شب و روز می صاف کشد,حافظ,546 +غزل,14,1,بود آیا که کند یاد ز دردآشامی,حافظ,546 +غزل,15,0,حافظا گر ندهد داد دلت آصف عهد,حافظ,546 +غزل,16,1,کام دشوار به دست آوری از خودکامی,حافظ,546 +غزل,1,0,که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی,حافظ,547 +غزل,2,1,که به کوی می فروشان دو هزار جم به جامی,حافظ,547 +غزل,3,0,شده‌ام خراب و بدنام و هنوز امیدوارم,حافظ,547 +غزل,4,1,که به همت عزیزان برسم به نیک نامی,حافظ,547 +غزل,5,0,تو که کیمیافروشی نظری به قلب ما کن,حافظ,547 +غزل,6,1,که بضاعتی نداریم و فکنده‌ایم دامی,حافظ,547 +غزل,7,0,عجب از وفای جانان که عنایتی نفرمود,حافظ,547 +غزل,8,1,نه به نامه‌ای پیامی نه به خامه‌ای سلامی,حافظ,547 +غزل,9,0,اگر این شراب خام است اگر آن حریف پخته,حافظ,547 +غزل,10,1,به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی,حافظ,547 +غزل,11,0,ز رهم میفکن ای شیخ به دانه‌های تسبیح,حافظ,547 +غزل,12,1,که چو مرغ زیرک افتد نفتد به هیچ دامی,حافظ,547 +غزل,13,0,سر خدمت تو دارم بخرم به لطف و مفروش,حافظ,547 +غزل,14,1,که چو بنده کمتر افتد به مبارکی غلامی,حافظ,547 +غزل,15,0,به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت,حافظ,547 +غزل,16,1,که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی,حافظ,547 +غزل,17,0,بگشای تیر مژگان و بریز خون حافظ,حافظ,547 +غزل,18,1,که چنان کشنده‌ای را نکند کس انتقامی,حافظ,547 +غزل,1,0,اتت روائح رند الحمی و زاد غرامی,حافظ,548 +غزل,2,1,فدای خاک در دوست باد جان گرامی,حافظ,548 +غزل,3,0,پیام دوست شنیدن سعادت است و سلامت,حافظ,548 +غزل,4,1,من المبلغ عنی الی سعاد سلامی,حافظ,548 +غزل,5,0,بیا به شام غریبان و آب دیده من بین,حافظ,548 +غزل,6,1,به سان باده صافی در آبگینه شامی,حافظ,548 +غزل,7,0,اذا تغرد عن ذی الاراک طائر خیر,حافظ,548 +غزل,8,1,فلا تفرد عن روضها انین حمامی,حافظ,548 +غزل,9,0,بسی نماند که روز فراق یار سر آید,حافظ,548 +غزل,10,1,رایت من هضبات الحمی قباب خیام,حافظ,548 +غزل,11,0,خوشا دمی که درآیی و گویمت به سلامت,حافظ,548 +غزل,12,1,قدمت خیر قدوم نزلت خیر مقام,حافظ,548 +غزل,13,0,بعدت منک و قد صرت ذائبا کهلال,حافظ,548 +غزل,14,1,اگر چه روی چو ماهت ندیده‌ام به تمامی,حافظ,548 +غزل,15,0,و ان دعیت بخلد و صرت ناقض عهد,حافظ,548 +غزل,16,1,فما تطیب نفسی و ما استطاب منامی,حافظ,548 +غزل,17,0,امید هست که زودت به بخت نیک ببینم,حافظ,548 +غزل,18,1,تو شاد گشته به فرماندهی و من به غلامی,حافظ,548 +غزل,19,0,چو سلک در خوشاب است شعر نغز تو حافظ,حافظ,548 +غزل,20,1,که گاه لطف سبق می‌برد ز نظم نظامی,حافظ,548 +غزل,1,0,سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی,حافظ,549 +غزل,2,1,دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی,حافظ,549 +غزل,3,0,چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو,حافظ,549 +غزل,4,1,ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی,حافظ,549 +غزل,5,0,زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت,حافظ,549 +غزل,6,1,صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی,حافظ,549 +غزل,7,0,سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل,حافظ,549 +غزل,8,1,شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی,حافظ,549 +غزل,9,0,در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست,حافظ,549 +غزل,10,1,ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی,حافظ,549 +غزل,11,0,اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست,حافظ,549 +غزل,12,1,رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی,حافظ,549 +غزل,13,0,آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست,حافظ,549 +غزل,14,1,عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی,حافظ,549 +غزل,15,0,خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم,حافظ,549 +غزل,16,1,کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی,حافظ,549 +غزل,17,0,گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق,حافظ,549 +غزل,18,1,کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی,حافظ,549 +غزل,1,0,ز دلبرم که رساند نوازش قلمی,حافظ,550 +غزل,2,1,کجاست پیک صبا گر همی‌کند کرمی,حافظ,550 +غزل,3,0,قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق,حافظ,550 +غزل,4,1,چو شبنمی است که بر بحر می‌کشد رقمی,حافظ,550 +غزل,5,0,بیا که خرقه من گر چه رهن میکده‌هاست,حافظ,550 +غزل,6,1,ز مال وقف نبینی به نام من درمی,حافظ,550 +غزل,7,0,حدیث چون و چرا درد سر دهد ای دل,حافظ,550 +غزل,8,1,پیاله گیر و بیاسا ز عمر خویش دمی,حافظ,550 +غزل,9,0,طبیب راه نشین درد عشق نشناسد,حافظ,550 +غزل,10,1,برو به دست کن ای مرده دل مسیح دمی,حافظ,550 +غزل,11,0,دلم گرفت ز سالوس و طبل زیر گلیم,حافظ,550 +غزل,12,1,به آن که بر در میخانه برکشم علمی,حافظ,550 +غزل,13,0,بیا که وقت شناسان دو کون بفروشند,حافظ,550 +غزل,14,1,به یک پیاله می صاف و صحبت صنمی,حافظ,550 +غزل,15,0,دوام عیش و تنعم نه شیوه عشق است,حافظ,550 +غزل,16,1,اگر معاشر مایی بنوش نیش غمی,حافظ,550 +غزل,17,0,نمی‌کنم گله‌ای لیک ابر رحمت دوست,حافظ,550 +غزل,18,1,به کشته زار جگرتشنگان نداد نمی,حافظ,550 +غزل,19,0,چرا به یک نی قندش نمی‌خرند آن کس,حافظ,550 +غزل,20,1,که کرد صد شکرافشانی از نی قلمی,حافظ,550 +غزل,21,0,سزای قدر تو شاها به دست حافظ نیست,حافظ,550 +غزل,22,1,جز از دعای شبی و نیاز صبحدمی,حافظ,550 +غزل,1,0,احمد الله علی معدلة السلطان,حافظ,551 +غزل,2,1,احمد شیخ اویس حسن ایلخانی,حافظ,551 +غزل,3,0,خان بن خان و شهنشاه شهنشاه نژاد,حافظ,551 +غزل,4,1,آن که می‌زیبد اگر جان جهانش خوانی,حافظ,551 +غزل,5,0,دیده نادیده به اقبال تو ایمان آورد,حافظ,551 +غزل,6,1,مرحبا ای به چنین لطف خدا ارزانی,حافظ,551 +غزل,7,0,ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند,حافظ,551 +غزل,8,1,دولت احمدی و معجزه سبحانی,حافظ,551 +غزل,9,0,جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا,حافظ,551 +غزل,10,1,چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی,حافظ,551 +غزل,11,0,برشکن کاکل ترکانه که در طالع توست,حافظ,551 +غزل,12,1,بخشش و کوشش خاقانی و چنگزخانی,حافظ,551 +غزل,13,0,گر چه دوریم به یاد تو قدح می‌گیریم,حافظ,551 +غزل,14,1,بعد منزل نبود در سفر روحانی,حافظ,551 +غزل,15,0,از گل پارسیم غنچه عیشی نشکفت,حافظ,551 +غزل,16,1,حبذا دجله بغداد و می ریحانی,حافظ,551 +غزل,17,0,سر عاشق که نه خاک در معشوق بود,حافظ,551 +غزل,18,1,کی خلاصش بود از محنت سرگردانی,حافظ,551 +غزل,19,0,ای نسیم سحری خاک در یار بیار,حافظ,551 +غزل,20,1,که کند حافظ از او دیده دل نورانی,حافظ,551 +غزل,1,0,وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی,حافظ,552 +غزل,2,1,حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی,حافظ,552 +غزل,3,0,کام بخشی گردون عمر در عوض دارد,حافظ,552 +غزل,4,1,جهد کن که از دولت داد عیش بستانی,حافظ,552 +غزل,5,0,باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت باد,حافظ,552 +غزل,6,1,گر به جای من سروی غیر دوست بنشانی,حافظ,552 +غزل,7,0,زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت,حافظ,552 +غزل,8,1,عاقلا مکن کاری کآورد پشیمانی,حافظ,552 +غزل,9,0,محتسب نمی‌داند این قدر که صوفی را,حافظ,552 +غزل,10,1,جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی,حافظ,552 +غزل,11,0,با دعای شبخیزان ای شکردهان مستیز,حافظ,552 +غزل,12,1,در پناه یک اسم است خاتم سلیمانی,حافظ,552 +غزل,13,0,پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ,حافظ,552 +غزل,14,1,کاین همه نمی‌ارزد شغل عالم فانی,حافظ,552 +غزل,15,0,یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی,حافظ,552 +غزل,16,1,کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی,حافظ,552 +غزل,17,0,پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت,حافظ,552 +غزل,18,1,با طبیب نامحرم حال درد پنهانی,حافظ,552 +غزل,19,0,می‌روی و مژگانت خون خلق می‌ریزد,حافظ,552 +غزل,20,1,تیز می‌روی جانا ترسمت فرومانی,حافظ,552 +غزل,21,0,دل ز ناوک چشمت گوش داشتم لیکن,حافظ,552 +غزل,22,1,ابروی کماندارت می‌برد به پیشانی,حافظ,552 +غزل,23,0,جمع کن به احسانی حافظ پریشان را,حافظ,552 +غزل,24,1,ای شکنج گیسویت مجمع پریشانی,حافظ,552 +غزل,25,0,گر تو فارغی از ما ای نگار سنگین دل,حافظ,552 +غزل,26,1,حال خود بخواهم گفت پیش آصف ثانی,حافظ,552 +غزل,1,0,هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی,حافظ,553 +غزل,2,1,که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی,حافظ,553 +غزل,3,0,ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق,حافظ,553 +غزل,4,1,نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی,حافظ,553 +غزل,5,0,بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور,حافظ,553 +غزل,6,1,که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی,حافظ,553 +غزل,7,0,گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است,حافظ,553 +غزل,8,1,خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی,حافظ,553 +غزل,9,0,ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد,حافظ,553 +غزل,10,1,که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی,حافظ,553 +غزل,11,0,چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است,حافظ,553 +غزل,12,1,مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی,حافظ,553 +غزل,13,0,دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت,حافظ,553 +غزل,14,1,ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی,حافظ,553 +غزل,15,0,ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست,حافظ,553 +غزل,16,1,بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی,حافظ,553 +غزل,17,0,خیال چنبر زلفش فریبت می‌دهد حافظ,حافظ,553 +غزل,18,1,نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی,حافظ,553 +غزل,1,0,گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی,حافظ,554 +غزل,2,1,چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی,حافظ,554 +غزل,3,0,شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم,حافظ,554 +غزل,4,1,ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی,حافظ,554 +غزل,5,0,تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه,حافظ,554 +غزل,6,1,هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی,حافظ,554 +غزل,7,0,صد بار بگفتی که دهم زان دهنت کام,حافظ,554 +غزل,8,1,چون سوسن آزاده چرا جمله زبانی,حافظ,554 +غزل,9,0,گویی بدهم کامت و جانت بستانم,حافظ,554 +غزل,10,1,ترسم ندهی کامم و جانم بستانی,حافظ,554 +غزل,11,0,چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند,حافظ,554 +غزل,12,1,بیمار که دیده‌ست بدین سخت کمانی,حافظ,554 +غزل,13,0,چون اشک بیندازیش از دیده مردم,حافظ,554 +غزل,14,1,آن را که دمی از نظر خویش برانی,حافظ,554 +غزل,1,0,نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی,حافظ,555 +غزل,2,1,گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی,حافظ,555 +غزل,3,0,تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت,حافظ,555 +غزل,4,1,به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی,حافظ,555 +غزل,5,0,بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را,حافظ,555 +غزل,6,1,ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی,حافظ,555 +غزل,7,0,من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست,حافظ,555 +غزل,8,1,تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی,حافظ,555 +غزل,9,0,خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است,حافظ,555 +غزل,10,1,اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی,حافظ,555 +غزل,11,0,امید در کمر زرکشت چگونه ببندم,حافظ,555 +غزل,12,1,دقیقه‌ایست نگارا در آن میان که تو دانی,حافظ,555 +غزل,13,0,یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ,حافظ,555 +غزل,14,1,حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی,حافظ,555 +غزل,1,0,دو یار زیرک و از باده کهن دومنی,حافظ,556 +غزل,2,1,فراغتی و کتابی و گوشه چمنی,حافظ,556 +غزل,3,0,من این مقام به دنیا و آخرت ندهم,حافظ,556 +غزل,4,1,اگر چه در پی ام افتند هر دم انجمنی,حافظ,556 +غزل,5,0,هر آن که کنج قناعت به گنج دنیا داد,حافظ,556 +غزل,6,1,فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی,حافظ,556 +غزل,7,0,بیا که رونق این کارخانه کم نشود,حافظ,556 +غزل,8,1,به زهد همچو تویی یا به فسق همچو منی,حافظ,556 +غزل,9,0,ز تندباد حوادث نمی‌توان دیدن,حافظ,556 +غزل,10,1,در این چمن که گلی بوده است یا سمنی,حافظ,556 +غزل,11,0,ببین در آینه جام نقش بندی غیب,حافظ,556 +غزل,12,1,که کس به یاد ندارد چنین عجب زمنی,حافظ,556 +غزل,13,0,از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت,حافظ,556 +غزل,14,1,عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی,حافظ,556 +غزل,15,0,به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند,حافظ,556 +غزل,16,1,چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی,حافظ,556 +غزل,17,0,مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ,حافظ,556 +غزل,18,1,کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی,حافظ,556 +غزل,1,0,صبح است و ژاله می‌چکد از ابر بهمنی,حافظ,558 +غزل,2,1,برگ صبوح ساز و بده جام یک منی,حافظ,558 +غزل,3,0,در بحر مایی و منی افتاده‌ام بیار,حافظ,558 +غزل,4,1,می تا خلاص بخشدم از مایی و منی,حافظ,558 +غزل,5,0,خون پیاله خور که حلال است خون او,حافظ,558 +غزل,6,1,در کار یار باش که کاریست کردنی,حافظ,558 +غزل,7,0,ساقی به دست باش که غم در کمین ماست,حافظ,558 +غزل,8,1,مطرب نگاه دار همین ره که می‌زنی,حافظ,558 +غزل,9,0,می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت,حافظ,558 +غزل,10,1,خوش بگذران و بشنو از این پیر منحنی,حافظ,558 +غزل,11,0,ساقی به بی‌نیازی رندان که می بده,حافظ,558 +غزل,12,1,تا بشنوی ز صوت مغنی هوالغنی,حافظ,558 +غزل,1,0,ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی,حافظ,559 +غزل,2,1,سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی,حافظ,559 +غزل,3,0,دردمندان بلا زهر هلاهل دارند,حافظ,559 +غزل,4,1,قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی,حافظ,559 +غزل,5,0,رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم,حافظ,559 +غزل,6,1,شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی,حافظ,559 +غزل,7,0,دیده ما چو به امید تو دریاست چرا,حافظ,559 +غزل,8,1,به تفرج گذری بر لب دریا نکنی,حافظ,559 +غزل,9,0,نقل هر جور که از خلق کریمت کردند,حافظ,559 +غزل,10,1,قول صاحب غرضان است تو آن‌ها نکنی,حافظ,559 +غزل,11,0,بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد,حافظ,559 +غزل,12,1,از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی,حافظ,559 +غزل,13,0,حافظا سجده به ابروی چو محرابش بر,حافظ,559 +غزل,14,1,که دعایی ز سر صدق جز آن جا نکنی,حافظ,559 +غزل,1,0,بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی,حافظ,560 +غزل,2,1,خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی,حافظ,560 +غزل,3,0,آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد,حافظ,560 +غزل,4,1,حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی,حافظ,560 +غزل,5,0,گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است,حافظ,560 +غزل,6,1,عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی,حافظ,560 +غزل,7,0,تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف,حافظ,560 +غزل,8,1,مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی,حافظ,560 +غزل,9,0,اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان,حافظ,560 +غزل,10,1,گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی,حافظ,560 +غزل,11,0,خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات,حافظ,560 +غزل,12,1,مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی,حافظ,560 +غزل,13,0,کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ,حافظ,560 +غزل,14,1,ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی,حافظ,560 +غزل,15,0,ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن,حافظ,560 +غزل,16,1,که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی,حافظ,560 +غزل,1,0,ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی,حافظ,561 +غزل,2,1,اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی,حافظ,561 +غزل,3,0,چوگان حکم در کف و گویی نمی‌زنی,حافظ,561 +غزل,4,1,باز ظفر به دست و شکاری نمی‌کنی,حافظ,561 +غزل,5,0,این خون که موج می‌زند اندر جگر تو را,حافظ,561 +غزل,6,1,در کار رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی,حافظ,561 +غزل,7,0,مشکین از آن نشد دم خلقت که چون صبا,حافظ,561 +غزل,8,1,بر خاک کوی دوست گذاری نم��‌کنی,حافظ,561 +غزل,9,0,ترسم کز این چمن نبری آستین گل,حافظ,561 +غزل,10,1,کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی,حافظ,561 +غزل,11,0,در آستین جان تو صد نافه مدرج است,حافظ,561 +غزل,12,1,وان را فدای طره یاری نمی‌کنی,حافظ,561 +غزل,13,0,ساغر لطیف و دلکش و می افکنی به خاک,حافظ,561 +غزل,14,1,و اندیشه از بلای خماری نمی‌کنی,حافظ,561 +غزل,15,0,حافظ برو که بندگی پادشاه وقت,حافظ,561 +غزل,16,1,گر جمله می‌کنند تو باری نمی‌کنی,حافظ,561 +غزل,1,0,سحرگه ره روی در سرزمینی,حافظ,562 +غزل,2,1,همی‌گفت این معما با قرینی,حافظ,562 +غزل,3,0,که ای صوفی شراب آن گه شود صاف,حافظ,562 +غزل,4,1,که در شیشه برآرد اربعینی,حافظ,562 +غزل,5,0,خدا زان خرقه بیزار است صد بار,حافظ,562 +غزل,6,1,که صد بت باشدش در آستینی,حافظ,562 +غزل,7,0,مروت گر چه نامی بی‌نشان است,حافظ,562 +غزل,8,1,نیازی عرضه کن بر نازنینی,حافظ,562 +غزل,9,0,ثوابت باشد ای دارای خرمن,حافظ,562 +غزل,10,1,اگر رحمی کنی بر خوشه چینی,حافظ,562 +غزل,11,0,نمی‌بینم نشاط عیش در کس,حافظ,562 +غزل,12,1,نه درمان دلی نه درد دینی,حافظ,562 +غزل,13,0,درون‌ها تیره شد باشد که از غیب,حافظ,562 +غزل,14,1,چراغی برکند خلوت نشینی,حافظ,562 +غزل,15,0,گر انگشت سلیمانی نباشد,حافظ,562 +غزل,16,1,چه خاصیت دهد نقش نگینی,حافظ,562 +غزل,17,0,اگر چه رسم خوبان تندخوییست,حافظ,562 +غزل,18,1,چه باشد گر بسازد با غمینی,حافظ,562 +غزل,19,0,ره میخانه بنما تا بپرسم,حافظ,562 +غزل,20,1,مآل خویش را از پیش بینی,حافظ,562 +غزل,21,0,نه حافظ را حضور درس خلوت,حافظ,562 +غزل,22,1,نه دانشمند را علم الیقینی,حافظ,562 +غزل,1,0,تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی,حافظ,563 +غزل,2,1,ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی,حافظ,563 +غزل,3,0,به خدایی که تویی بنده بگزیده او,حافظ,563 +غزل,4,1,که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی,حافظ,563 +غزل,5,0,گر امانت به سلامت ببرم باکی نیست,حافظ,563 +غزل,6,1,بی دلی سهل بود گر نبود بی‌دینی,حافظ,563 +غزل,7,0,ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد,حافظ,563 +غزل,8,1,آفرین بر تو که شایسته صد چندینی,حافظ,563 +غزل,9,0,عجب از لطف تو ای گل که نشستی با خار,حافظ,563 +غزل,10,1,ظاهرا مصلحت وقت در آن می‌بینی,حافظ,563 +غزل,11,0,صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم,حافظ,563 +غزل,12,1,عاشقان را نبود چاره به جز مسکینی,حافظ,563 +غزل,13,0,باد صبحی به هوایت ز گلستان برخاست,حافظ,563 +غزل,14,1,که تو خوشتر ز گل و تازه‌تر از نسرینی,حافظ,563 +غزل,15,0,شیشه بازی سرشکم نگری از چپ و راست,حافظ,563 +غزل,16,1,گر بر این منظر بینش نفسی بنشینی,حافظ,563 +غزل,17,0,سخنی بی‌غرض از بنده مخلص بشنو,حافظ,563 +غزل,18,1,ای که منظور بزرگان حقیقت بینی,حافظ,563 +غزل,19,0,نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد,حافظ,563 +غزل,20,1,بهتر آن است که با مردم بد ننشینی,حافظ,563 +غزل,21,0,سیل این اشک روان صبر و دل حافظ برد,حافظ,563 +غزل,22,1,بلغ الطاقه یا مقله عینی بینی,حافظ,563 +غزل,23,0,تو بدین نازکی و سرکشی ای شمع چگل,حافظ,563 +غزل,24,1,لایق بندگی خواجه جلال الدینی,حافظ,563 +غزل,1,0,ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی,حافظ,564 +غزل,2,1,من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی,حافظ,564 +غزل,3,0,بوی یک رنگی از این نقش نمی‌آید خیز,حافظ,564 +غزل,4,1,دلق آلوده صوفی به می ناب بشوی,حافظ,564 +غزل,5,0,سفله طبع است جهان بر کرمش تکیه مکن,حافظ,564 +غزل,6,1,ای جهان دیده ثبات قدم از سفله مجوی,حافظ,564 +غزل,7,0,دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر,حافظ,564 +غزل,8,1,از در عیش درآ و به ره عیب مپوی,حافظ,564 +غزل,9,0,شکر آن را که دگربار رسیدی به بهار,حافظ,564 +غزل,10,1,بیخ نیکی بنشان و ره تحقیق بجوی,حافظ,564 +غزل,11,0,روی جانان طلبی آینه را قابل ساز,حافظ,564 +غزل,12,1,ور نه هرگز گل و نسرین ندمد ز آهن و روی,حافظ,564 +غزل,13,0,گوش بگشای که بلبل به فغان می‌گوید,حافظ,564 +غزل,14,1,خواجه تقصیر مفرما گل توفیق ببوی,حافظ,564 +غزل,15,0,گفتی از حافظ ما بوی ریا می‌آید,حافظ,564 +غزل,16,1,آفرین بر نفست باد که خوش بردی بوی,حافظ,564 +غزل,1,0,بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی,حافظ,565 +غزل,2,1,می‌خواند دوش درس مقامات معنوی,حافظ,565 +غزل,3,0,یعنی بیا که آتش موسی نمود گل,حافظ,565 +غزل,4,1,تا از درخت نکته توحید بشنوی,حافظ,565 +غزل,5,0,مرغان باغ قافیه سنجند و بذله گوی,حافظ,565 +غزل,6,1,تا خواجه می خورد به غزل‌های پهلوی,حافظ,565 +غزل,7,0,جمشید جز حکایت جام از جهان نبرد,حافظ,565 +غزل,8,1,زنهار دل مبند بر اسباب دنیوی,حافظ,565 +غزل,9,0,این قصه عجب شنو از بخت واژگون,حافظ,565 +غزل,10,1,ما را بکشت یار به انفاس عیسوی,حافظ,565 +غزل,11,0,خوش وقت بوریا و گدایی و خواب امن,حافظ,565 +غزل,12,1,کاین عیش نیست درخور اورنگ خسروی,حافظ,565 +غزل,13,0,چشمت به غمزه خانه مردم خراب کرد,حافظ,565 +غزل,14,1,مخموریت مباد که خوش مست می‌روی,حافظ,565 +غزل,15,0,دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر,حافظ,565 +غزل,16,1,کای نور چشم من به جز از کشته ندروی,حافظ,565 +غزل,17,0,ساقی مگر وظیفه حافظ زیاده داد,حافظ,565 +غزل,18,1,کاشفته گشت طره دستار مولوی,حافظ,565 +غزل,1,0,ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی,حافظ,566 +غزل,2,1,تا راهرو نباشی کی راهبر شوی,حافظ,566 +غزل,3,0,در مکتب حقایق پیش ادیب عشق,حافظ,566 +غزل,4,1,هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی,حافظ,566 +غزل,5,0,دست از مس وجود چو مردان ره بشوی,حافظ,566 +غزل,6,1,تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی,حافظ,566 +غزل,7,0,خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد,حافظ,566 +غزل,8,1,آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی,حافظ,566 +غزل,9,0,گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد,حافظ,566 +غزل,10,1,بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی,حافظ,566 +غزل,11,0,یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر,حافظ,566 +غزل,12,1,کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی,حافظ,566 +غزل,13,0,از پای تا سرت همه نور خدا شود,حافظ,566 +غزل,14,1,در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی,حافظ,566 +غزل,15,0,وجه خدا اگر شودت منظر نظر,حافظ,566 +غزل,16,1,زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی,حافظ,566 +غزل,17,0,بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود,حافظ,566 +غزل,18,1,در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی,حافظ,566 +غزل,19,0,گر در سرت هوای وصال است حافظا,حافظ,566 +غزل,20,1,باید که خاک درگه اهل هنر شوی,حافظ,566 +غزل,1,0,سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی,حافظ,567 +غزل,2,1,گفت بازآی که دیرینه این درگاهی,حافظ,567 +غزل,3,0,همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان,حافظ,567 +غزل,4,1,پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی,حافظ,567 +غزل,5,0,بر در میکده رندان قلندر باشند,حافظ,567 +غزل,6,1,که ستانند و دهند افسر شاهنشاهی,حافظ,567 +غزل,7,0,خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای,حافظ,567 +غزل,8,1,دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهی,حافظ,567 +غزل,9,0,سر ما و در میخانه که طرف بامش,حافظ,567 +غزل,10,1,به فلک بر شد و دیوار بدین کوتاهی,حافظ,567 +غزل,11,0,قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن,حافظ,567 +غزل,12,1,ظلمات است بترس از خطر گمراهی,حافظ,567 +غزل,13,0,اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل,حافظ,567 +غزل,14,1,کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی,حافظ,567 +غزل,15,0,تو دم فقر ندانی زدن از دست مده,حافظ,567 +غزل,16,1,مسند خواجگی و مجلس تورانشاهی,حافظ,567 +غزل,17,0,حافظ خام طمع شرمی از این قصه بدار,حافظ,567 +غزل,18,1,عملت چیست که فردوس برین می‌خواهی,حافظ,567 +غزل,1,0,در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی,حافظ,569 +غزل,2,1,خرقه ��ایی گرو باده و دفتر جایی,حافظ,569 +غزل,3,0,دل که آیینه شاهیست غباری دارد,حافظ,569 +غزل,4,1,از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی,حافظ,569 +غزل,5,0,کرده‌ام توبه به دست صنم باده فروش,حافظ,569 +غزل,6,1,که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی,حافظ,569 +غزل,7,0,نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج,حافظ,569 +غزل,8,1,نروند اهل نظر از پی نابینایی,حافظ,569 +غزل,9,0,شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان,حافظ,569 +غزل,10,1,ور نه پروانه ندارد به سخن پروایی,حافظ,569 +غزل,11,0,جوی‌ها بسته‌ام از دیده به دامان که مگر,حافظ,569 +غزل,12,1,در کنارم بنشانند سهی بالایی,حافظ,569 +غزل,13,0,کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست,حافظ,569 +غزل,14,1,گشت هر گوشه چشم از غم دل دریایی,حافظ,569 +غزل,15,0,سخن غیر مگو با من معشوقه پرست,حافظ,569 +غزل,16,1,کز وی و جام می‌ام نیست به کس پروایی,حافظ,569 +غزل,17,0,این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می‌گفت,حافظ,569 +غزل,18,1,بر در میکده‌ای با دف و نی ترسایی,حافظ,569 +غزل,19,0,گر مسلمانی از این است که حافظ دارد,حافظ,569 +غزل,20,1,آه اگر از پی امروز بود فردایی,حافظ,569 +غزل,1,0,به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی,حافظ,570 +غزل,2,1,خیال سبزخطی نقش بسته‌ام جایی,حافظ,570 +غزل,3,0,امید هست که منشور عشقبازی من,حافظ,570 +غزل,4,1,از آن کمانچه ابرو رسد به طغرایی,حافظ,570 +غزل,5,0,سرم ز دست بشد چشم از انتظار بسوخت,حافظ,570 +غزل,6,1,در آرزوی سر و چشم مجلس آرایی,حافظ,570 +غزل,7,0,مکدر است دل آتش به خرقه خواهم زد,حافظ,570 +غزل,8,1,بیا ببین که کرا می‌کند تماشایی,حافظ,570 +غزل,9,0,به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید,حافظ,570 +غزل,10,1,که می‌رویم به داغ بلندبالایی,حافظ,570 +غزل,11,0,زمام دل به کسی داده‌ام من درویش,حافظ,570 +غزل,12,1,که نیستش به کس از تاج و تخت پروایی,حافظ,570 +غزل,13,0,در آن مقام که خوبان ز غمزه تیغ زنند,حافظ,570 +غزل,14,1,عجب مدار سری اوفتاده در پایی,حافظ,570 +غزل,15,0,مرا که از رخ او ماه در شبستان است,حافظ,570 +غزل,16,1,کجا بود به فروغ ستاره پروایی,حافظ,570 +غزل,17,0,فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب,حافظ,570 +غزل,18,1,که حیف باشد از او غیر او تمنایی,حافظ,570 +غزل,19,0,درر ز شوق برآرند ماهیان به نثار,حافظ,570 +غزل,20,1,اگر سفینه حافظ رسد به دریایی,حافظ,570 +غزل,1,0,سلامی چو بوی خوش آشنایی,حافظ,571 +غزل,2,1,بدان مردم دیده روشنایی,حافظ,571 +غزل,3,0,درودی چو نور دل پارسایان,حافظ,571 +غزل,4,1,بدان شمع خلوتگه پارسایی,حافظ,571 +غزل,5,0,نمی‌بینم از همدمان هیچ بر جای,حافظ,571 +غزل,6,1,دلم خون شد از غصه ساقی کجایی,حافظ,571 +غزل,7,0,ز کوی مغان رخ مگردان که آن جا,حافظ,571 +غزل,8,1,فروشند مفتاح مشکل گشایی,حافظ,571 +غزل,9,0,عروس جهان گر چه در حد حسن است,حافظ,571 +غزل,10,1,ز حد می‌برد شیوه بی‌وفایی,حافظ,571 +غزل,11,0,دل خسته من گرش همتی هست,حافظ,571 +غزل,12,1,نخواهد ز سنگین دلان مومیایی,حافظ,571 +غزل,13,0,می صوفی افکن کجا می‌فروشند,حافظ,571 +غزل,14,1,که در تابم از دست زهد ریایی,حافظ,571 +غزل,15,0,رفیقان چنان عهد صحبت شکستند,حافظ,571 +غزل,16,1,که گویی نبوده‌ست خود آشنایی,حافظ,571 +غزل,17,0,مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع,حافظ,571 +غزل,18,1,بسی پادشایی کنم در گدایی,حافظ,571 +غزل,19,0,بیاموزمت کیمیای سعادت,حافظ,571 +غزل,20,1,ز همصحبت بد جدایی جدایی,حافظ,571 +غزل,21,0,مکن حافظ از جور دوران شکایت,حافظ,571 +غزل,22,1,چه دانی تو ای بنده کار خدایی,حافظ,571 +غزل,1,0,ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی,حافظ,572 +غزل,2,1,دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی,حافظ,572 +غزل,3,0,دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند,حافظ,572 +غزل,4,1,دریاب ضعیفان را در وقت توانایی,حافظ,572 +غزل,5,0,دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم,حافظ,572 +غزل,6,1,گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی,حافظ,572 +غزل,7,0,صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند,حافظ,572 +غزل,8,1,این است حریف ای دل تا باد نپیمایی,حافظ,572 +غزل,9,0,مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد,حافظ,572 +غزل,10,1,کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی,حافظ,572 +غزل,11,0,یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم,حافظ,572 +غزل,12,1,رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی,حافظ,572 +غزل,13,0,ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست,حافظ,572 +غزل,14,1,شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی,حافظ,572 +غزل,15,0,ای درد توام درمان در بستر ناکامی,حافظ,572 +غزل,16,1,و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی,حافظ,572 +غزل,17,0,در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم,حافظ,572 +غزل,18,1,لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی,حافظ,572 +غزل,19,0,فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست,حافظ,572 +غزل,20,1,کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی,حافظ,572 +غزل,21,0,زین دایره مینا خونین جگرم می ده,حافظ,572 +غزل,22,1,تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی,حافظ,572 +غزل,23,0,حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد,حافظ,572 +غزل,24,1,شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی,حافظ,572 +غزل,1,0,ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی,حافظ,573 +غزل,2,1,هر جا که روی زود پشیمان به درآیی,حافظ,573 +غزل,3,0,هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش,حافظ,573 +غزل,4,1,آدم صفت از روضه رضوان به درآیی,حافظ,573 +غزل,5,0,شاید که به آبی فلکت دست نگیرد,حافظ,573 +غزل,6,1,گر تشنه لب از چشمه حیوان به درآیی,حافظ,573 +غزل,7,0,جان می‌دهم از حسرت دیدار تو چون صبح,حافظ,573 +غزل,8,1,باشد که چو خورشید درخشان به درآیی,حافظ,573 +غزل,9,0,چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت,حافظ,573 +غزل,10,1,کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی,حافظ,573 +غزل,11,0,در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد,حافظ,573 +غزل,12,1,وقت است که همچون مه تابان به درآیی,حافظ,573 +غزل,13,0,بر رهگذرت بسته‌ام از دیده دو صد جوی,حافظ,573 +غزل,14,1,تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی,حافظ,573 +غزل,15,0,حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مه رو,حافظ,573 +غزل,16,1,بازآید و از کلبه احزان به درآیی,حافظ,573 +غزل,1,0,می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی,حافظ,574 +غزل,2,1,این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی,حافظ,574 +غزل,3,0,مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را,حافظ,574 +غزل,4,1,لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی,حافظ,574 +غزل,5,0,شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن,حافظ,574 +غزل,6,1,تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی,حافظ,574 +غزل,7,0,تا غنچه خندانت دولت به که خواهد داد,حافظ,574 +غزل,8,1,ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی,حافظ,574 +غزل,9,0,امروز که بازارت پرجوش خریدار است,حافظ,574 +غزل,10,1,دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی,حافظ,574 +غزل,11,0,چون شمع نکورویی در رهگذر باد است,حافظ,574 +غزل,12,1,طرف هنری بربند از شمع نکورویی,حافظ,574 +غزل,13,0,آن طره که هر جعدش صد نافه چین ارزد,حافظ,574 +غزل,14,1,خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی,حافظ,574 +غزل,15,0,هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد,حافظ,574 +غزل,16,1,بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی,حافظ,574 +,1,0,الا ای آهوی وحشی کجایی,حافظ,575 +,2,1,مرا با توست چندین آشنایی,حافظ,575 +,3,0,دو تنها و دو سرگردان دو بی‌کس,حافظ,575 +,4,1,دد و دامت کمین از پیش و از پس,حافظ,575 +,5,0,بیا تا حال یکدیگر بدانیم,حافظ,575 +,6,1,مراد هم بجوییم ار توانیم,حافظ,575 +,7,0,که می‌بینم که این دشت مشوش,حافظ,575 +,8,1,چراگاهی ندارد خرم و خوش,حافظ,575 +,9,0,که خواهد شد بگویید ای رفیقان,حافظ,575 +,10,1,رفیق بیکسان یار غریبان,حافظ,575 +,11,0,مگر خضر مبارک پی درآید,حافظ,575 +,12,1,ز یمن همتش کاری گشاید,حافظ,575 +,13,0,مگر وقت وفا پروردن آمد,حافظ,575 +,14,1,که فالم لا تذرنی فرداً آمد,حافظ,575 +,15,0,چنینم هست یاد از پیر دانا,حافظ,575 +,16,1,فراموشم نشد، هرگز همانا,حافظ,575 +,17,0,که روزی رهروی در سرزمینی,حافظ,575 +,18,1,به لطفش گفت رندی ره‌نشینی,حافظ,575 +,19,0,که ای سالک چه در انبانه داری,حافظ,575 +,20,1,بیا دامی بنه گر دانه داری,حافظ,575 +,21,0,جوابش داد گفتا دام دارم,حافظ,575 +,22,1,ولی سیمرغ می‌باید شکارم,حافظ,575 +,23,0,بگفتا چون به دست آری نشانش,حافظ,575 +,24,1,که از ما بی‌نشان است آشیانش,حافظ,575 +,25,0,چو آن سرو روان شد کاروانی,حافظ,575 +,26,1,چو شاخ سرو می‌کن دیده‌بانی,حافظ,575 +,27,0,مده جام می و پای گل از دست,حافظ,575 +,28,1,ولی غافل مباش از دهر سرمست,حافظ,575 +,29,0,لب سر چشمه‌ای و طرف جویی,حافظ,575 +,30,1,نم اشکی و با خود گفت و گویی,حافظ,575 +,31,0,نیاز من چه وزن آرد بدین ساز,حافظ,575 +,32,1,که خورشید غنی شد کیسه پرداز,حافظ,575 +,33,0,به یاد رفتگان و دوستداران,حافظ,575 +,34,1,موافق گرد با ابر بهاران,حافظ,575 +,35,0,چنان بیرحم زد تیغ جدایی,حافظ,575 +,36,1,که گویی خود نبوده‌ست آشنایی,حافظ,575 +,37,0,چو نالان آمدت آب روان پیش,حافظ,575 +,38,1,مدد بخشش از آب دیده‌ی خویش,حافظ,575 +,39,0,نکرد آن همدم دیرین مدارا,حافظ,575 +,40,1,مسلمانان مسلمانان خدا را,حافظ,575 +,41,0,مگر خضر مبارک‌پی تواند,حافظ,575 +,42,1,که این تنها بدان تنها رساند,حافظ,575 +,43,0,تو گوهر بین و از خر مهره بگذر,حافظ,575 +,44,1,ز طرزی کآن نگردد شهره بگذر,حافظ,575 +,45,0,چو من ماهی کلک آرم به تحریر,حافظ,575 +,46,1,تو از نون والقلم می‌پرس تفسیر,حافظ,575 +,47,0,روان را با خرد درهم سرشتم,حافظ,575 +,48,1,وز آن تخمی که حاصل بود کشتم,حافظ,575 +,49,0,فرحبخشی در این ترکیب پیداست,حافظ,575 +,50,1,که نغز شعر و مغز جان اجزاست,حافظ,575 +,51,0,بیا وز نکهت این طیب امید,حافظ,575 +,52,1,مشام جان معطر ساز جاوید,حافظ,575 +,53,0,که این نافه ز چین جیب حور است,حافظ,575 +,54,1,نه آن آهو که از مردم نفور است,حافظ,575 +,55,0,رفیقان قدر یکدیگر بدانید,حافظ,575 +,56,1,چو معلوم است شرح از بر مخوانید,حافظ,575 +,57,0,مقالات نصیحت گو همین است,حافظ,575 +,58,1,که سنگ‌انداز هجران در کمین است,حافظ,575 +,1,0,بیا ساقی آن می که حال آورد,حافظ,576 +,2,1,کرامت فزاید کمال آورد,حافظ,576 +,3,0,به من ده که بس بی‌دل افتاده‌ام,حافظ,576 +,4,1,وز این هر دو بی‌حاصل افتاده‌ام,حافظ,576 +,5,0,بیا ساقی آن می که عکسش ز جام,حافظ,576 +,6,1,به کیخسرو و جم فرستد پیام,حافظ,576 +,7,0,بده تا بگویم به آواز نی,حافظ,576 +,8,1,که جمشید کی بود و کاووس کی,حافظ,576 +,9,0,بیا ساقی آن کیمیای فتوح,حافظ,576 +,10,1,که با گنج قارون دهد عمر نوح,حافظ,576 +,11,0,بده تا به رویت گشایند باز,حافظ,576 +,12,1,در کامرانی و عمر دراز,حافظ,576 +,13,0,بده ساقی آن می کز او جام جم,حافظ,576 +,14,1,زند لاف بینایی اندر عدم,حافظ,576 +,15,0,به من ده که گردم به تایید جام,حافظ,576 +,16,1,چو جم آگه از سر عالم تمام,حافظ,576 +,17,0,دم از سیر این دیر دیرینه زن,حافظ,576 +,18,1,صلایی به شاهان پیشینه زن,حافظ,576 +,19,0,همان منزل است این جهان خراب,حافظ,576 +,20,1,که دیده‌ست ایوان افراسیاب,حافظ,576 +,21,0,کجا رای پیران لشکرکشش,حافظ,576 +,22,1,کجا شیده آن ترک خنجرکشش,حافظ,576 +,23,0,نه تنها شد ایوان و قصرش به باد,حافظ,576 +,24,1,که کس دخمه نیزش ندارد به یاد,حافظ,576 +,25,0,همان مرحله‌ست این بیابان دور,حافظ,576 +,26,1,که گم شد در او لشکر سلم و تور,حافظ,576 +,27,0,بده ساقی آن می که عکسش ز جام,حافظ,576 +,28,1,به کیخسرو و جم فرستد پیام,حافظ,576 +,29,0,چه خوش گفت جمشید با تاج و گنج,حافظ,576 +,30,1,که یک جو نیرزد سرای سپنج,حافظ,576 +,31,0,بیا ساقی آن آتش تابناک,حافظ,576 +,32,1,که زردشت می‌جویدش زیر خاک,حافظ,576 +,33,0,به من ده که در کیش رندان مست,حافظ,576 +,34,1,چه آتش‌پرست و چه دنیاپرست,حافظ,576 +,35,0,بیا ساقی آن بکر مستور مست,حافظ,576 +,36,1,که اندر خرابات دارد نشست,حافظ,576 +,37,0,به من ده که بدنام خواهم شدن,حافظ,576 +,38,1,خراب می و جام خواهم شدن,حافظ,576 +,39,0,بیا ساقی آن آب اندیشه‌سوز,حافظ,576 +,40,1,که گر شیر نوشد شود بیشه‌سوز,حافظ,576 +,41,0,بده تا روم بر فلک شیر گیر,حافظ,576 +,42,1,به هم بر زنم دام این گرگ پیر,حافظ,576 +,43,0,بیا ساقی آن می که حور بهشت,حافظ,576 +,44,1,عبیر ملایک در آن می سرشت,حافظ,576 +,45,0,بده تا بخوری در آتش کنم,حافظ,576 +,46,1,مشام خرد تا ابد خوش کنم,حافظ,576 +,47,0,بده ساقی آن می که شاهی دهد,حافظ,576 +,48,1,به پاکی او دل گواهی دهد,حافظ,576 +,49,0,می‌ام ده مگر گردم از عیب پاک,حافظ,576 +,50,1,بر آرم به عشرت سری زین مغاک,حافظ,576 +,51,0,چو شد باغ روحانیان مسکنم,حافظ,576 +,52,1,در اینجا چرا تخته‌بند تنم,حافظ,576 +,53,0,شرابم ده و روی دولت ببین,حافظ,576 +,54,1,خرابم کن و گنج حکمت ببین,حافظ,576 +,55,0,من آنم که چون جام گیرم به دست,حافظ,576 +,56,1,ببینم در آن آینه هر چه هست,حافظ,576 +,57,0,به مستی دم پادشاهی زنم,حافظ,576 +,58,1,دم خسروی در گدایی زنم,حافظ,576 +,59,0,به مستی توان در اسرار سفت,حافظ,576 +,60,1,که در بیخودی راز نتوان نهفت,حافظ,576 +,61,0,که حافظ چو مستانه سازد سرود,حافظ,576 +,62,1,ز چرخش دهد زهره آواز رود,حافظ,576 +,63,0,مغنی کجایی به گلبانگ رود,حافظ,576 +,64,1,به یاد آور آن خسروانی سرود,حافظ,576 +,65,0,که تا وجد را کارسازی کنم,حافظ,576 +,66,1,به رقص آیم و خرقه‌بازی کنم,حافظ,576 +,67,0,به اقبال دارای دیهیم و تخت,حافظ,576 +,68,1,بهین میوه‌ی خسروانی درخت,حافظ,576 +,69,0,خدیو زمین پادشاه زمان,حافظ,576 +,70,1,مه برج دولت شه کامران,حافظ,576 +,71,0,که تمکین اورنگ شاهی از اوست,حافظ,576 +,72,1,تن آسایش مرغ و ماهی از اوست,حافظ,576 +,73,0,فروغ دل و دیده‌ی مقبلان,حافظ,576 +,74,1,ولی نعمت جان صاحبدلان,حافظ,576 +,75,0,الا ای همای همایون نظر,حافظ,576 +,76,1,خجسته سروش مبارک خبر,حافظ,576 +,77,0,فلک را گهر در صدف چون تو نیست,حافظ,576 +,78,1,فریدون و جم را خلف چون تو نیست,حافظ,576 +,79,0,به جای سکندر بمان سالها,حافظ,576 +,80,1,به دانادلی کشف کن حالها,حافظ,576 +,81,0,سر فتنه دارد دگر روزگار,حافظ,576 +,82,1,من و مستی و فتنه‌ی چشم یار,حافظ,576 +,83,0,یکی تیغ داند زدن روز کار,حافظ,576 +,84,1,یکی را قلمزن کند روزگار,حافظ,576 +,85,0,مغنی بزن آن نوآیین سرود,حافظ,576 +,86,1,بگو با حریفان به آواز رود,حافظ,576 +,87,0,مرا با عدو عاقبت فرصت است,حافظ,576 +,88,1,که از آسمان مژده‌ی نصرت است,حافظ,576 +,89,0,مغنی نوای طرب ساز کن,حافظ,576 +,90,1,به قول وغزل قصه آغاز کن,حافظ,576 +,91,0,که بار غمم بر زمین دوخت پای,حافظ,576 +,92,1,به ضرب اصولم برآور ز جای,حافظ,576 +,93,0,مغنی نوایی به گلبانگ رود,حافظ,576 +,94,1,بگوی و بزن خسروانی سرود,حافظ,576 +,95,0,روان بزرگان ز خود شاد کن,حافظ,576 +,96,1,ز پرویز و از باربد یاد کن,حافظ,576 +,97,0,مغنی از آن پرده نقشی بیار,حافظ,576 +,98,1,ببین تا چه گفت از درون پرده‌دار,حافظ,576 +,99,0,چنان برکش آواز خنیاگری,حافظ,576 +,100,1,که ناهید چنگی به رقص آوری,حافظ,576 +,101,0,رهی زن که صوفی به حالت رود,حافظ,576 +,102,1,به مستی وصلش حوالت رود,حافظ,576 +,103,0,مغنی دف و چنگ را ساز ده,حافظ,576 +,104,1,به آیین خوش نغمه آواز ده,حافظ,576 +,105,0,فریب جهان قصه‌ی روشن است,حافظ,576 +,106,1,ببین تا چه زاید شب آبستن است,حافظ,576 +,107,0,مغنی ملولم دوتایی بزن,حافظ,576 +,108,1,به یکتایی او که تایی بزن,حافظ,576 +,109,0,همی‌بینم از دور گردون شگفت,حافظ,576 +,110,1,ندانم که را خاک خواهد گرفت,حافظ,576 +,111,0,دگر رند مغ آتشی میزند,حافظ,576 +,112,1,ندانم چراغ که بر می‌کند,حافظ,576 +,113,0,در این خونفشان عرصه‌ی رستخیز,حافظ,576 +,114,1,تو خون صراحی و ساغر بریز,حافظ,576 +,115,0,به مستان نوید سرودی فرست,حافظ,576 +,116,1,به یاران رفته درودی فرست,حافظ,576 +,1,0,ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما,حافظ,577 +,2,1,بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما,حافظ,577 +,3,0,از نثار مژه چون زلف تو در زر گیرم,حافظ,577 +,4,1,قاصدی کز تو سلامی برساند بر ما,حافظ,577 +,5,0,به دعا آمده‌ام هم به دعا دست بر آر,حافظ,577 +,6,1,که وفا با تو قرین باد و خدا یاور ما,حافظ,577 +,7,0,فلک آواره به هر سو کندم می‌دانی؟,حافظ,577 +,8,1,رشک می‌آیدش از صحبت جان پرور ما,حافظ,577 +,9,0,گر همه خلق جهان بر من و تو حیف برند,حافظ,577 +,10,1,بکشد از همه انصاف ستم داور ما,حافظ,577 +,11,0,روز باشد که بیاید به سلامت بازم,حافظ,577 +,12,1,ای خوش آن روز که آید به سلامی بر ما,حافظ,577 +,13,0,به سرت گر همه آفاق به هم جمع شوند,حافظ,577 +,14,1,نتوان برد هوای تو برون از سر ما,حافظ,577 +,15,0,تا ز وصف رخ زیبای تو ما، دم زده‌ایم,حافظ,577 +,16,1,ورق گل خجل است از ورق دفتر ما,حافظ,577 +,17,0,هر که گوید که کجا رفت خدا را حافظ,حافظ,577 +,18,1,گو به زاری سفری کرد و برفت از بر ما,حافظ,577 +,1,0,اگر به لطف بخوانی مزید الطاف است,حافظ,579 +,2,1,وگر به قهر برانی درون ما صاف است,حافظ,579 +,3,0,بیان وصف تو گفتن نه حد امکان است,حافظ,579 +,4,1,چرا که وصف تو بیرون ز حد اوصاف است,حافظ,579 +,5,0,ز چشم عشق توان دید روی شاهد غیب,حافظ,579 +,6,1,که نور دیده‌ی عاشق ز قاف تا قاف است,حافظ,579 +,7,0,چو سرو سرکشی ای یار سنگدل با ما,حافظ,579 +,8,1,چه چشمهاست که از روی تو بر اطراف است,حافظ,579 +,9,0,تو را که مایه‌ی خلد است نیاز همتا نیست,حافظ,579 +,10,1,از این مثال گزینم روان در اطراف است,حافظ,579 +,11,0,ز مصحف رخ دلدار آیتی بر خوان,حافظ,579 +,12,1,که آن بیان مقامات کشف کشاف است,حافظ,579 +,13,0,عدو که منطق حافظ طمع کند در شعر,حافظ,579 +,14,1,همان حدیث هما و طریق خطاف است,حافظ,579 +,1,0,غمش تا در دلم مأوا گرفته است,حافظ,580 +,2,1,سرم چون زلف او سودا گرفته است,حافظ,580 +,3,0,لب چون آتشش آب حیات است,حافظ,580 +,4,1,از آن آب آتشی در ما گرفته است,حافظ,580 +,5,0,همای همتم عمری است کز جان,حافظ,580 +,6,1,هوای آن قد و بالا گرفته است,حافظ,580 +,7,0,شدم عاشق به بالای بلندش,حافظ,580 +,8,1,که کار عاشقان بالا گرفته است,حافظ,580 +,9,0,چو ما در سایه‌ی الطاف اوییم,حافظ,580 +,10,1,چرا او سایه از ما وا گرفته است؟,حافظ,580 +,11,0,نسیم صبح، عنبر بوست امروز,حافظ,580 +,12,1,مگر یارم ره صحرا گرفته است��,حافظ,580 +,13,0,ز دریای دو چشمم گوهر اشک,حافظ,580 +,14,1,جهان در لؤلؤ لالا گرفته است,حافظ,580 +,15,0,حدیث حافظ ای سرو سمن‌بوی,حافظ,580 +,16,1,به وصف قد تو بالا گرفته است,حافظ,580 +,1,0,صراحی دگر بارم از دست برد,حافظ,582 +,2,1,به من باز بنمود می دستبرد,حافظ,582 +,3,0,هزار آفرین بر می سرخ باد,حافظ,582 +,4,1,که از روی ما رنگ زردی ببرد,حافظ,582 +,5,0,بنازیم دستی که انگور چید,حافظ,582 +,6,1,مریزاد پایی که در هم فشرد,حافظ,582 +,7,0,برو زاهدا خورده بر ما مگیر,حافظ,582 +,8,1,که کار خدایی نه کاریست خرد,حافظ,582 +,9,0,مرا از ازل عشق شد سرنوشت,حافظ,582 +,10,1,قضای نوشته نشاید سترد,حافظ,582 +,11,0,مزن دم ز حکمت که در وقت مرگ,حافظ,582 +,12,1,ارسطو دهد جان، چو بیچاره کرد,حافظ,582 +,13,0,مکش رنج بیهوده خرسند باش,حافظ,582 +,14,1,قناعت کن ار نیست اطلس چو برد,حافظ,582 +,15,0,چنان زندگانی کن اندر جهان,حافظ,582 +,16,1,که چون مرده باشی نگویند مرد,حافظ,582 +,17,0,شود مست وحدت زجام الست,حافظ,582 +,18,1,هر آن کاو چو حافظ می صاف خورد,حافظ,582 +,1,0,من و صلاح و سلامت کس این گمان نبرد,حافظ,583 +,2,1,که کس به رند خرابات ظن آن نبرد,حافظ,583 +,3,0,من این مرقع دیرینه بهر آن دارم,حافظ,583 +,4,1,که زیر خرقه کشم می کسی گمان نبرد,حافظ,583 +,5,0,مباش غره به علم و عمل، فقیه! مدام,حافظ,583 +,6,1,که هیچکس ز قضای خدای جان نبرد,حافظ,583 +,7,0,اگر چه دیده پاسبان تو ای دل,حافظ,583 +,8,1,به هوش باش که نقد تو پاسبان نبرد,حافظ,583 +,9,0,سخن به نزد سخندان ادا مکن حافظ,حافظ,583 +,10,1,که تحفه کس در و گوهر به بحر و کان نبرد,حافظ,583 +,1,0,کارم ز دور چرخ به سامان نمی‌رسد,حافظ,584 +,2,1,خون شد دلم ز درد، به درمان نمی‌رسد,حافظ,584 +,3,0,با خاک ره ز روی مذلت برابرم,حافظ,584 +,4,1,آب رخم همی‌رود و نان نمی‌رسد,حافظ,584 +,5,0,پی‌پاره‌ای نمی‌کنم از هیچ استخوان,حافظ,584 +,6,1,تا صدهزار زخم به دندان نمی‌رسد,حافظ,584 +,7,0,سیرم ز جان خود به سر راستان ولی,حافظ,584 +,8,1,بیچاره را چه چاره چو فرمان نمی‌رسد,حافظ,584 +,9,0,از آرزوست گشته گر انبار غم دلم,حافظ,584 +,10,1,آوخ که آرزوی من ارزان نمی‌رسد,حافظ,584 +,11,0,یعقوب را دو دیده ز حسرت سپید گشت,حافظ,584 +,12,1,وآوازه‌ای ز مصر به کنعان نمی‌رسد,حافظ,584 +,13,0,از حشمت اهل جهل به کیوان رسیده‌اند,حافظ,584 +,14,1,جز آه اهل فضل به کیوان نمی‌رسد,حافظ,584 +,15,0,از دستبرد جور زمان اهل فضل را,حافظ,584 +,16,1,این غصه بس که دست سوی جان نمی رسد,حافظ,584 +,17,0,حافظ صبور باش که در راه عاشقی,حافظ,584 +,18,1,هر کس که جان نداد به جانان نمی‌رسد,حافظ,584 +,1,0,در هر هوا که جز برق اندر طلب نباشد,حافظ,585 +,2,1,گر خرمنی بسوزد چندان عجب نباشد,حافظ,585 +,3,0,مرغی که با غم دل شد الفتیش حاصل,حافظ,585 +,4,1,بر شاخسار عمرش برگ طرب نباشد,حافظ,585 +,5,0,در کارخانه‌ی عشق ازکفر ناگزیر است,حافظ,585 +,6,1,آتش که را بسوزد گر بولهب نباشد,حافظ,585 +,7,0,در کیش جان‌فروشان فضل و شرف به رندیست,حافظ,585 +,8,1,اینجا نسب نگنجد آنجا حسب نباشد,حافظ,585 +,9,0,در محفلی که خورشید اندر شمار ذره‌ست,حافظ,585 +,10,1,خود را بزرگ دیدن شرط ادب نباشد,حافظ,585 +,11,0,می خور که عمر سرمد گر درجهان توان یافت,حافظ,585 +,12,1,جز باده‌ی بهشتی هیچش سبب نباشد,حافظ,585 +,13,0,حافظ وصال جانان با چون تو تنگدستی,حافظ,585 +,14,1,روزی شود که با آن پیوند شب نباشد,حافظ,585 +,1,0,صورت خوبت نگارا خوش به آیین ب��ته‌اند,حافظ,586 +,2,1,گوییا نقش لبت از جان شیرین بسته‌اند,حافظ,586 +,3,0,از برای مقدم خیل و خیالت مردمان,حافظ,586 +,4,1,زاشک رنگین در دیار دیده آیین بسته‌اند,حافظ,586 +,5,0,کار زلف توست مشک‌افشانی و نظارگان,حافظ,586 +,6,1,مصلحت را تهمتی بر نافه‌ی چین بسته‌اند,حافظ,586 +,7,0,یارب آن روی است و در پیرامنش بند کلاه,حافظ,586 +,8,1,یا به گرد ماه تابان عقد پروین بسته‌اند,حافظ,586 +,9,0,خط سبز و عارضت را نقش بندان خطا,حافظ,586 +,10,1,سایبان از عنبر تر گرد نسرین بسته‌اند,حافظ,586 +,11,0,جمله وصف عشق من بودست و حسن روی تو,حافظ,586 +,12,1,آن حکایتها که بر فرهاد و شیرین بسته‌اند,حافظ,586 +,13,0,حافظا محض حقیقت گوی یعنی سر عشق,حافظ,586 +,14,1,غیر از این گویی خیالاتی به تخمین بسته‌اند,حافظ,586 +,1,0,مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید,حافظ,587 +,2,1,که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید,حافظ,587 +,3,0,از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش,حافظ,587 +,4,1,زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید,حافظ,587 +,5,0,زآتش وادی ایمن نه منم خرم و بس,حافظ,587 +,6,1,موسی آنجا به امید قبسی می‌آید,حافظ,587 +,7,0,هیچ کس نیست که درکوی تواش کاری نیست,حافظ,587 +,8,1,هرکس آنجا به طریق هوسی می‌آید,حافظ,587 +,9,0,کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست,حافظ,587 +,10,1,این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید,حافظ,587 +,11,0,جرعه‌ای ده که به میخانه‌ی ارباب کرم,حافظ,587 +,12,1,هر حریفی ز پی ملتمسی می‌آید,حافظ,587 +,13,0,دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است,حافظ,587 +,14,1,گو بران خوش که هنوزش نفسی می‌آید,حافظ,587 +,15,0,خبر بلبل این باغ بپرسید که من,حافظ,587 +,16,1,ناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آید,حافظ,587 +,17,0,یار دارد سر صید دل حافظ یاران,حافظ,587 +,18,1,شاهبازی به شکار مگسی می‌آید,حافظ,587 +,1,0,دلا چندم بریزی خون ز دیده شرم دار آخر,حافظ,588 +,2,1,تو نیز ای دیده خوابی کن مراد دل بر آر آخر,حافظ,588 +,3,0,منم یا رب که جانان را ز ساعد بوسه می‌چینم,حافظ,588 +,4,1,دعای صبحدم دیدی که چون آمد به کار آخر,حافظ,588 +,5,0,مراد دنیی و عقبی به من بخشید روزی‌بخش,حافظ,588 +,6,1,به گوشم قول جنگ اول به دستم زلف یار آخر,حافظ,588 +,7,0,چو باد از خرمن دونان ربودن خوشه‌ای تا چند,حافظ,588 +,8,1,ز همت توشه‌ای بردار و خود تخمی بکار آخر,حافظ,588 +,9,0,نگارستان چین دانم نخواهد شد سرایت لیک,حافظ,588 +,10,1,به نوک کلک رنگ‌آمیز نقشی می‌نگار آخر,حافظ,588 +,11,0,دلا در ملک شبخیزی گر از اندوه نگریزی,حافظ,588 +,12,1,دم صبحت بشارتها بیارد زآن دیار آخر,حافظ,588 +,13,0,بتی چون ماه زانو زد میی چون لعل پیش آورد,حافظ,588 +,14,1,تو گویی تائبم حافظ ز ساقی شرم دار آخر,حافظ,588 +,1,0,صبا به مقدم گل راح روح بخشد باز,حافظ,589 +,2,1,کجاست بلبل خوشگوی؟ گو برآر آواز!,حافظ,589 +,3,0,چه حلقه‌ها که زدم بر در دل از سر سوز,حافظ,589 +,4,1,به بوی روز وصال تو در شبان دراز,حافظ,589 +,5,0,دلا! ز هجر مکن ناله، زان که در عالم,حافظ,589 +,6,1,غم است و شادی و خار و گل و نشیب و فراز,حافظ,589 +,7,0,شبی وصال سحرگه ز بخت خواسته‌ام,حافظ,589 +,8,1,که با تو شرح سرانجام خود کنم آغاز,حافظ,589 +,9,0,به هیچ در نروم بعد از این ز حضرت دوست,حافظ,589 +,10,1,چو کعبه یافتم آیم ز بت‌پرستی باز,حافظ,589 +,11,0,ز طره‌ی تو پریشانی دلم شد فاش,حافظ,589 +,12,1,ز مشک نیست غریب آری ار بود غماز,حافظ,589 +,13,0,هزار دیده به روی تو ناظرند و تو خود,حافظ,589 +,14,1,نظر به روی کسی بر نمی‌کنی از ناز,حافظ,589 +,15,0,امید قد تو می‌داشتم ز بخت بلند,حافظ,589 +,16,1,نسیم زلف تو می‌خواستم ز عمر دراز,حافظ,589 +,17,0,غبار خاطر ما چشم خصم کور کند,حافظ,589 +,18,1,تو رخ به خاک نه ای حافظ و بر آر نماز,حافظ,589 +,1,0,جانا تو را که گفت که احوال ما مپرس,حافظ,590 +,2,1,بیگانه گرد و قصه‌ی هیچ آشنا مپرس,حافظ,590 +,3,0,ز آنجا که لطف شامل و خلق کریم توست,حافظ,590 +,4,1,جرم نکرده عفو کن و ماجرا مپرس,حافظ,590 +,5,0,خواهی که روشنت شود احوال سوز ما,حافظ,590 +,6,1,از شمع پرس قصه ز باد هوا مپرس,حافظ,590 +,7,0,من ذوق سوز عشق تو دانم نه مدعی,حافظ,590 +,8,1,از شمع پرس قصه ز باد هوا مپرس,حافظ,590 +,9,0,هیچ آگهی ز عالم درویشیش نبود,حافظ,590 +,10,1,آن کس که با تو گفت که درویش را مپرس,حافظ,590 +,11,0,از دلق‌پوش صومعه نقد طلب مجوی,حافظ,590 +,12,1,یعنی ز مفلسان سخن کیمیا مپرس,حافظ,590 +,13,0,در دفتر طبیب خرد باب عشق نیست,حافظ,590 +,14,1,ای دل به درد خو کن و نام دوا مپرس,حافظ,590 +,15,0,ما قصه‌ی سکندر و دارا نخوانده‌ایم,حافظ,590 +,16,1,از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس,حافظ,590 +,17,0,حافظ رسید موسم گل معرفت مگوی,حافظ,590 +,18,1,دریاب نقد وقت و ز چون و چرا مپرس,حافظ,590 +,1,0,به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش,حافظ,591 +,2,1,به کردگار رها کرده به مصالح خویش,حافظ,591 +,3,0,به پادشاهی عالم فرو نیارد سر,حافظ,591 +,4,1,اگر ز سر قناعت خبر شود درویش,حافظ,591 +,5,0,بنوش باده که قسام صنع قسمت کرد,حافظ,591 +,6,1,در آفرینش از انواع نوشدارو نیش,حافظ,591 +,7,0,ز سنگ تفرقه خواهی که منحنی نشوی,حافظ,591 +,8,1,مشو بسان ترازو تو در پی کم و بیش,حافظ,591 +,9,0,ریا حلال شمارند و جام باده حرام,حافظ,591 +,10,1,زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش,حافظ,591 +,11,0,ریای زاهد سالوس جان من فرسود,حافظ,591 +,12,1,قدح بیار و بنه مرهمی بر این دل ریش,حافظ,591 +,13,0,به دلربائی اگر خود سر آمدی چه عجب,حافظ,591 +,14,1,که نور حسن تو بود از اساس عالم پیش,حافظ,591 +,15,0,دهان نیک تو دلخواه جان حافظ شد,حافظ,591 +,16,1,به جان بود خطرم زین دل محال اندیش,حافظ,591 +,1,0,رهروان را عشق بس باشد دلیل,حافظ,592 +,2,1,آب چشم اندر رهش کردم سبیل,حافظ,592 +,3,0,موج اشک ما کی آرد در حساب,حافظ,592 +,4,1,آن که کشتی راند بر خون قتیل,حافظ,592 +,5,0,بی می و مطرب به فردوسم مخوان,حافظ,592 +,6,1,راحتی فی الراح لا فی السلسبیل,حافظ,592 +,7,0,اختیاری نیست بدنامی من,حافظ,592 +,8,1,ضلنی فی العشق من یهدی السبیل,حافظ,592 +,9,0,آتش روی بتان در خود مزن,حافظ,592 +,10,1,ور نه در آتش گذر کن چون خلیل,حافظ,592 +,11,0,یا بنه بر خود که مقصد گم کنی,حافظ,592 +,12,1,یا منه پای اندرین ره بی‌دلیل,حافظ,592 +,13,0,با رسوم پیلبانان یاد گیر,حافظ,592 +,14,1,یا مده هندوستان با یاد پیل,حافظ,592 +,15,0,یا مکش بر چهره نیل عاشقی,حافظ,592 +,16,1,یا فرو بر جامه‌ی تقوی به نیل,حافظ,592 +,17,0,حافظا گر معنیی داری بیار,حافظ,592 +,18,1,ورنه دعوی نیست غیر از قال و قیل,حافظ,592 +,1,0,روز عید است و من امروز در آن تدبیرم,حافظ,593 +,2,1,که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم,حافظ,593 +,3,0,چند روزیست که دورم ز رخ ساقی و جام,حافظ,593 +,4,1,بس خجالت که به روی آمد ازین تقصیرم,حافظ,593 +,5,0,من به خلوت ننشینم پس از این، ور به مثل,حافظ,593 +,6,1,زاهد صومعه بر پای نهد زنجیرم,حافظ,593 +,7,0,پند پیرانه دهد واعظ شهرم لیکن,حافظ,593 +,8,1,من نه آنم که دگر پند کسی بپذیرم,حافظ,593 +,9,0,آن که بر خاک در میکده جان داد کجاست,حافظ,593 +,10,1,تا نهم در قدم او سر و پیشش میرم,حافظ,593 +,11,0,می به زیر کش و سجاده‌ی تقوی بر دوش,حافظ,593 +,12,1,آه اگر خلق شوند آگه از این تزویرم,حافظ,593 +,13,0,خلق گویند که حافظ سخن پیر نیوش,حافظ,593 +,14,1,سالخورده میی امروز به از صد پیرم,حافظ,593 +,1,0,ای در چمن خوبی رویت چو گل خودرو,حافظ,594 +,2,1,چین شکن زلفت چون نافه‌ی چین خوش بو,حافظ,594 +,3,0,ماه است رخت یا روز؟ مشک است خطت یا شب؟,حافظ,594 +,4,1,سیم است برت یا عاج؟ سنگ است دلت یا رو؟,حافظ,594 +,5,0,لعلت به در دندان بشکست لب پسته,حافظ,594 +,6,1,زلفت به خم چوگان بربود دلم چون گو,حافظ,594 +,7,0,آن رایحه‌ی زلف است یا لخلخه‌ی عنبر؟,حافظ,594 +,8,1,یا غالیه می‌ساید در باغچه حسن او؟,حافظ,594 +,9,0,گفتی سخن خود رابا یار بباید گفت,حافظ,594 +,10,1,ای کاش توانستی گفتن سخنی با او,حافظ,594 +,11,0,بدگوی تو آن باشد کز یار کند منعت,حافظ,594 +,12,1,گر یار نکو باشد مشنو سخن بدگو,حافظ,594 +,13,0,با ما به این می‌باش تا راز نگردد فاش,حافظ,594 +,14,1,نبود بد اگر باشی با دلشدگان نیکو,حافظ,594 +,15,0,استاد سخن سعدیست پیش همه کس اما,حافظ,594 +,16,1,دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو,حافظ,594 +,1,0,ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده,حافظ,595 +,2,1,خوش‌تر ز چشم مستت چشم جهان ندیده,حافظ,595 +,3,0,همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت,حافظ,595 +,4,1,گیتی نشان نداده ایزد نیافریده,حافظ,595 +,5,0,هر زاهدی که دیده یاقوت جان فزایش,حافظ,595 +,6,1,سجاده ترک کرده پیمانه در کشیده,حافظ,595 +,7,0,بر چهره بخت نیکت تعویذ چشم زخم است,حافظ,595 +,8,1,هر دم و ان یکادی ز اخلاص بردمیده,حافظ,595 +,9,0,بر قصد خون عشاق ابرو و چشم شوخش,حافظ,595 +,10,1,گاه این کمین گشاده گاه آن کمان کشیده,حافظ,595 +,11,0,تا کی کبوتر دل باشد چو مرغ بسمل,حافظ,595 +,12,1,از زخم ناوک تو در خاک و خون تپیده,حافظ,595 +,13,0,از سوز سینه هر دم دودم به سر درآید,حافظ,595 +,14,1,چون عود چند باشم در آتش رمیده,حافظ,595 +,15,0,گر زآنک رام گردد بخت رمیده با من,حافظ,595 +,16,1,هم زان دهن برآرم کام دل رمیده,حافظ,595 +,17,0,میلی اگر ندارد با عارض تو ابرو,حافظ,595 +,18,1,پیوسته از چه باشد چون قد من خمیده,حافظ,595 +,19,0,گر بر لبم نهی لب یابم حیات باقی,حافظ,595 +,20,1,آن دم که جان شیرین باشد به لب رسیده,حافظ,595 +,21,0,تا کی فرو گذاری چون زلف خود دلم را,حافظ,595 +,22,1,سرگشته و پریشان ای نور هر دودیده,حافظ,595 +,23,0,در پای خار هجران افتاده در کشاکش,حافظ,595 +,24,1,وز گلبن وصالت هرگز گلی نچیده,حافظ,595 +,25,0,گر دست من نگیری با خواجه بازگویم,حافظ,595 +,26,1,کز عاشقان بیدل دل می برد دو دیده,حافظ,595 +,27,0,ما را بضاعت این است گر در مذاقت افتد,حافظ,595 +,28,1,درهای شعر حافظ بنویس بر جریده,حافظ,595 +,1,0,مطرب خوش نوا بگو تازه به تازه نو به نو,حافظ,597 +,2,1,باده دلگشا بجو تازه به تازه نو به نو,حافظ,597 +,3,0,با صنمی چو لعبتی خوش بنشین به خلوتی,حافظ,597 +,4,1,بوسه ستان به آرزو تازه به تازه نو به نو,حافظ,597 +,5,0,بر ز حیات کی خوری گر نه مدام می خوری,حافظ,597 +,6,1,باده بخور به یاد او تازه به تازه نو به نو,حافظ,597 +,7,0,شاهد دلربای من می کند از برای من,حافظ,597 +,8,1,نقش و نگار و رنگ و بو تازه به تازه نو به نو,حافظ,597 +,9,0,باد صبا چو بگذری بر سر کوی آن پری,حافظ,597 +,10,1,قصه حافظش بگو تازه به تازه نو به نو,حافظ,597 +,1,0,گر زلف پریشانت در دست صبا افتد,حافظ,598 +,2,1,هرجا که دلی باشد در دام بلا افتد,حافظ,598 +,3,0,ماکشتی صبرخود دربحرغم افکندیم,حافظ,598 +,4,1,تاآخر از این طوفان هر تخته کجا افتد,حافظ,598 +,5,0,هرکس به تمنائی فال ازرخ او گیرند,حافظ,598 +,6,1,بر تخته فیمروزی تا قرعه کرا افتد,حافظ,598 +,7,0,گرزلف سیاهت رامن مشک ختاگفتم,حافظ,598 +,8,1,در تاب مشو جانا در گفته خطا افتد,حافظ,598 +,9,0,آخرچه زیان افتد سلطان ممالک را,حافظ,598 +,10,1,کو را نظری روزی بر حال گدا افتد,حافظ,598 +,11,0,آن باده که دلهارااز غم دهد آزادی,حافظ,598 +,12,1,پرخون جگر گردد چون دور بما افتد,حافظ,598 +,13,0,احوال دل حافظ از دست غم هجران,حافظ,598 +,14,1,چون عاشق سرگردان کزدوست جداافتد,حافظ,598 +,1,0,ببین هلال محرم بخواه ساغر راح,حافظ,599 +,2,1,که ماه امن و امان است و سال صلح و صلاح,حافظ,599 +,3,0,نزاع بر سر دنیای دون گدا نکند,حافظ,599 +,4,1,به پادشه بنه ای نور دیده کوی فلاح,حافظ,599 +,5,0,عزیز دار زمان وصال را کان دم,حافظ,599 +,6,1,مقابل شب قدر است و روز استفتاح,حافظ,599 +,7,0,بیار باده که روزش به خیر خواهد بود,حافظ,599 +,8,1,هر آن که جام صبوحی نهد چراغ صباح,حافظ,599 +,9,0,کدام طاعت شایسته آید از من مست,حافظ,599 +,10,1,که بانگ شام ندانم ز فالق الاصباح,حافظ,599 +,11,0,دلا تو غافلی از کار خویش و می‌ترسم,حافظ,599 +,12,1,که کس درت نگشاید چو گم کنی مفتاح,حافظ,599 +,13,0,به بوی وصل چو حافظ شبی به روز آور,حافظ,599 +,14,1,که بشکفد گل بختت ز جانب فتاح,حافظ,599 +,15,0,زمان شاه شجاع است و دور حکمت و شرع,حافظ,599 +,16,1,به راحت دل و جان کوش در صباح و رواح,حافظ,599