Search is not available for this dataset
text
stringlengths 8
240k
|
---|
عشق را باید داشت .
|
عشق خواستنی نیست .
|
عشق چیزی نیست که
|
هر وقت خواستی بیاید و
|
هر وقت خواستی برود .
|
تقدیم به توای عاشق .
|
لحظات شادی . خدا را ستایش کن
|
لحظات سختی . خدا را جست و جو کن
|
لحظات آرامش . خدا را مناجات کن
|
لحظات درد آوربه . خدا اعتماد کن
|
و در تمام لحظات خدا را شکر کن
|
پشتورو ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟
|
خرس پشت و رو نداره
|
تقدیم به شما
|
میخوابم تا در خوابم تورا ببینم
|
آخه توچه به عاشقی ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! !
|
ای پدر عشق بسوزه
|
وای که اینا تو جگرت برن
|
این منما خوشگلم نه ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟
|
بهشحسرت میخورید نه ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟
|
ای قاتل سنگ دل ! ! ! ! ! ! ! ! !
|
میدونی فرق آموزگار با روزگار چیه ؟
|
اینه که آموزگار اول درس میده بعد امتحان میگیره . .
|
اما روزگار اول امتحان میگیره بعد درس میده !
|
همه با هم عاشق هم دیدید شعر گفتم
|
همه چیزا رو باید قشنگ ببینیم .
|
در خرابات مغان گر گذر افتد بازم
|
حاصل خرقه و سجاده روان دربازم
|
حلقه توبه گر امروز چو زهاد زنم
|
خازن میکده فردا نکند در بازم
|
ور چو پروانه دهد دست فراغ بالی
|
جز بدان عارض شمعی نبود پروازم
|
صحبت حور نخواهم که بود عین قصور
|
با خیال تو اگر با دگری پردازم
|
سر سودای تو در سینه بماندی پنهان
|
چشم تردامن اگر فاش نگردی رازم
|
مرغ سان از قفس خاک هوایی گشتم
|
به هوایی که مگر صید کند شهبازم
|
همچو چنگ ار به کناری ندهی کام دلم
|
از لب خویش چو نی یک نفسی بنوازم
|
ماجرای دل خون گشته نگویم با کس
|
زان که جز تیغ غمت نیست کسی دمسازم
|
گر به هر موی سری بر تن حافظ باشد
|
همچو زلفت همه را در قدمت اندازم
|
بازگشت ! ! !
|
من دوباره اومدم
|
آرزو دارم دلت مثل بهار پر شود از لحظههای ماندگار زندگیات خالی از اندوه و غم لحظههای شادمانی بیشمار خانهً قلبت پر از گلهای یاس نغمه خوان خانهً قلبت هزار باغ احساست پر از گلهای ناز همچو یک قالی پر از نقش و نگار روزهایت هر یکی بهتر ز قبل خوش بود بر کام تو این روزگار
|
مامان جونم روزت مبارک
|
تولد ریحانه رسول و روز مادر مبارک الهی همیشه زنده باشی مامان جونم اینا
|
مادر ، ای لطیفترین گل بوستان هستی ، ای باغبان هستی من ، گاه روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند . گاه پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد . گاه بیماری ام ، طبیبی بودی که دردم را میشناسد و درمانم میکند . گاه اندرزم ، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد . گاه تعلیمم ، معلمی خستگیناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه میکند .
|
گاه تردیدم ، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد . مادر تو شگفتی خلقتی ، تو لبریز از عظمتی تو را سپاس میگویم و میستایمت
|
من کیم ؟ گنج مهر و وفایم
|
من کیم ؟ آسمان سخایم
|
من کیم ؟ چهرهیی آشنایم
|
مادرم ، جلوه گاه خدایم
|
من کیم ؟ عاشق روی فرزند
|
جان من پر کشد سوی فرزند
|
بر نخیزد دل از کوی فرزند
|
عاشقم ، عاشقی مبتلایم
|
دوست ! ! !
|
من دلم میخواهد خانهای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو هر کسی میخواهد وارد خانه پر عشق و صفای من گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بیرنگ و ریاست بر درش برگ گلی می کوبم روی آن با قلم سبز بهار مینویسم ای یار خانه ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دگر خانه دوست کجاست ؟
|
بزرگترین شرط زندگیات را بر سر اسبی ببند که هیچ امیدی به پیروزیش نیست صادقانه بگو بر سر چه شرط می بندی ؟
|
عاشق و آگاه باشید
|
چه کسی پنیر مرا جابجا کرده ؟
|
یه مدتی پنیرم جابجا شده بود تا اومدم به تغییرات عادت کنم و همراه پنیرم حرکت کنم خیلی طول کشید ولی از این به بعد اینطور نخواهد بود
|
راستی تا حالا کتاب کی پنیر منو جابجا کرده رو خوندین ؟ اگه نخوندین توصیه میکنم حتماً بخونین و اما کی پنیر منو جابجا کرده
|
هر چه پنیرتان برای شما مهمتر باشد در حفظ آن بیشتر تلاش میکنید .
|
اگر تغییر نکنی از بین میروی .
|
اگر نمیترسیدی چه میکردی ؟
|
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است .
|
پنیر را بو کنید تا از زمان کهنه شدن آن آگاه شوید .
|
حرکت در مسیری جدید به تو کمک خواهد کرد تا پنیر جدیدی پیدا کنی .
|
غلبه بر ترس ، یعنی آزادی .
|
هر چه سریعتر پنیر کهنه را رها کنی ، زودتر پنیر تازه پیدا خواهی کرد .
|
تغییر اتفاق میافتد .
|
آنها دائماً پنیر را جابجا میکنند .
|
انتظار تغییر را داشته باشید .
|
آماده جابجا شدن پنیر باشید .
|
تغییر را کنترل کنید .
|
پنیر را دائماً بو کنید ، آن قدر که بفهمید چه وقت دارد کهنه میشود .
|
خودتان را به سرعت با تغییر تطبیق بدهید .
|
هر چه سریعتر پنیر کهنه را رها کنید ، زودتر میتوانید از پنیر تازه لذت ببرید .
|
تغییر کنید .
|
با پنیر حرکت کنید .
|
از تغییر لذت ببرید .
|
از ماجراجویی لذت ببرید و لذت ببرید از مزه پنیر تازه .
|
همیشه آماده تغییر سریع باشید و هر بار از آن لذت ببرید .
|
آنها دائماً پنیر را جابجا میکنند .
|
با پنیر حرکت کنید از آن لذت ببرید .
|
پسرک باهوش نگاهش خبر از کشف تازهای میداد دوان . دوان . مادر را برای دیدن خدا به حیاط خانه برد . مادر فکر میکرد پسرک جانوری غریب دیده و در تصور خود او را خدا میخواند . اما پسرک با دستان کوچکش به شبنمی اشاره کرد که بر روی گلبرگهای سرخ رنگ گل نشسته بود . مادر از تصور پاک و معصومانه کودکش اشک ریخت و او را در آغوش کشید کودک پاکترین ذره را خدا میدانست
|
خیلی دلم براتون تنگ شده بود
|
هر آنچه که من دارم یک صداست که با آن گرههای کور دروغ را بگشایم و صداقتم را با فریاد به آسمان برسانم هیچ کس را یارای تنها زیستن نیست برای گریز از تنهایی هیچ چارهای نیست جز اینکه یکدیگر را دوست بداریم چون خواهیم مرد پس باید همدیگر را دوست بداریم همه می میریم . یا علی
|
به خاطر یه مسافرت کوچولو تا آخر شهریور از بودن باهات بی نصیبم ولی امید دوباره بودن با تو بهم کمک میکنه که سرشار از انرژی برگردم
|
تولد ریحانه رسول س و روز مادر مبارک
|
روز مادر تبریک میگم به تمام فرشتههای زمینی
|
امیدوارم هیچ وقت بال پرواز نداشته باشن
|
مادر بی تو تنها وغریبم اتاق خالیم بی توچه سرد مادر ، مادر خوب و قشنگم بدون تو دل من پر درد فضای خونه بی بوی تو هیچه صدای تو هنوز اینجا می پیچه مادر مادر هنوزم تو دلم تموم قصه هات جوونه خاله سوسکه دیگه ، شعرآشتی مثل قدیما نمیخونه مادر ، مادر ، شبا با صدای لالاییهای تو خوابیدم لالایی مادرم حالا نوبت توست ، تو بخواب امیدم مادر ، مادر مادر ، مادر
|
یادم باشد ! ! !
|
یادم باشد حر فی نزنم که به کسی بر بخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد راهی نروم که بیراه باشد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را یادم باشد روز و روزگار خوب است و خوش است و بر وفق مراد تنها دل من دل نیست
|
زندگی به شرط خنده
|