sentence1
stringlengths 1
291
| sentence2
stringlengths 1
382
|
---|---|
او هنوز زنده است، درست است | او هنوز زنده است، نه |
من باید معاهده را بررسی کنم و هر تغییری که لازم بدانم ایجاد کنم. | من به معاهده نگاه خواهم کرد و هر تغییری که لازم بدانم ایجاد خواهم کرد. |
او بود. | او است |
این در مورد قدرت و نفوذ است. | این قدرت و نفوذ است. |
آیا این دید من بود که او در سکوت فکر کرد. | این دید من بود که او تعجب کرد. |
میشه لطفا با آمبولانس تماس بگیرید | لطفا با آمبولانس تماس بگیرید |
شما او را مجبور به فکر کردن در مورد دانشگاه کرده اید | آیا او را به فکر دانشگاه واداشتی؟ |
بله، می دانم که بلرسویل پنجمین شهر بزرگ ایالت است، اما از اینکه دوباره به من یادآوری کردید متشکرم. | بله، می دانم که پنجمین شهر بزرگ بلرزویل در ایالت وجود دارد، اما از اینکه دوباره به من یادآوری کردید متشکرم. |
آره وحشتناکه | بله، وحشتناک است |
بخشی از آن طاقچه گم شده بود. | بخشی از این طاقچه کم بود. |
برگشتم ولی خونه نیستم | من برگشتم اما نه در خانه |
در نتیجه، یک رویکرد هماهنگ و حمایتی در سطح اتحادیه اروپا برای اقدامات بهداشت عمومی بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا می تواند مزایای قابل توجهی را ارائه دهد. | در نتیجه، یک رویکرد هماهنگ و حمایتی در سطح اتحادیه اروپا برای اقدامات بهداشت عمومی در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا مزایای قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. |
شما حتی نمی دانید چرا اشتباه بود. | تو حتی نمیدونی چرا بد بود |
و شما فکر نمی کنید که این یک تصادف است. | و شما آن را تصادفی نمی دانید. |
چون فردا شب باید یک داستان در مورد راینا برای مجله بسازم. | چون باید برای مجله داستانی درباره راینا و فردا شب بسازم. |
بهتر است به کشتی برویم. | به کشتی برویم |
آنها فقط یک پیرزن و یک دختر نیستند | او فقط یک پیرزن و یک دختر نیست |
مادرت چه فکری خواهد کرد | مادرت چطور |
هود فکر کرد که کمتر از پنجاه و پنج سال پس از مرگ هیتلر، هیولاها می توانند در واقع به یک نیروی سیاسی در ایالات متحده تبدیل شوند. | هود فکر می کرد که پنجاه سال پس از مرگ هیتلر، آن موجودات واقعاً می توانند به یک نیروی سیاسی در ایالات متحده تبدیل شوند. |
پس شانس آوردی، یکی زدی. | تو خوش شانس بودی، یکی گرفتی |
در واقع، سیاستهای یکجانبه هرگز نمیتوانند در جهانی جهانی که بیشتر و بیشتر با نگرانیهای مشترک به جای منافع ملی تعریف میشود، موفق شوند. | در واقع، سیاست های یکجانبه هرگز نمی توانند در جهانی جهانی که به طور فزاینده ای موضوعات مشترک را تعریف می کند، نه منافع ملی، موفق شوند. |
میدونی که بابا چقدر بحث خوب رو دوست داره. | شما می دانید که چگونه بابا یک مناظره خوب را دوست دارد. |
حالا برو از اینجا | از اینجا برو بیرون. |
ما فقط زمان داریم تا یک قسمت را شرکت کنیم. | ما وقت داریم که یک قسمت را بگیریم. |
چون من و نیکی در یکی از آن مجلات عجیب و غریبی که او دوست دارد، نظرسنجی جنسی انجام دادیم. | چون من و نیکی در یکی از آن مجلات عجیب و غریبی که او دوست دارد کمی جست و جوی جنسی انجام می دهیم. |
ما می دانستیم که محافظت از شما خطرناک است... ...اما عهد کردیم که این کار را انجام دهیم، حتی اگر به قیمت جانمان تمام شود. | ما می دانستیم که محافظت از شما همیشه خطرناک خواهد بود، اما عهد کردیم که این کار را انجام دهیم، حتی اگر به قیمت جان ما تمام شود. |
ربطی به این نداشت | ربطی به این نداره |
ما در دنیایی به دنیا آمدیم که توسط ترس و قوانین کنترل می شد. | ما در جهانی به دنیا آمدیم که ترس و قانون بر آن حاکم است. |
ویلی، من به تو گفتم که او را تماشا کن. | ویلی، بهت گفتم دنبالش بیای. |
من مانند آب ریخته شده ام، نیرویم در خاک... مرگ خشکیده است. | زندگی مثل آب از من سرازیر شد، نیرویم در غبار مرگ خشکید. |
من به او یک ملکه می دهم و او به من ارتش می دهد. | من ملکه را به او می دهم و او به من ارتش می دهد. |
مامور اسکالی گم شده است. | مامور اسکالی گم شده است |
برای تشخیص چربی های خارجی مختلف، جدول 2 فرمول های مختلف تری گلیسیرید را نشان می دهد. | در جدول 2، الگوهای مختلف تری گلیسیرید برای تشخیص چربی های خارجی مختلف نشان داده شده است. |
خیلی خوب. این مکان عالی است. | این مکان عالی است |
نیازی به گفتن این حرف نیست، خلبان. | شما نیازی به گفتن آن ندارید، خلبان |
من بله، نه من قدردانی می کنم... | بله، من از آن قدردانی می کنم. |
فقط یک فرمانده می تواند باشد. | او فقط می تواند یک فرمانده باشد. |
چیزی خیلی بزرگتر از شما | چیزی بزرگتر از تو |
آنقدر مطمئن بودم که او خیانت می کند، تصمیم گرفتم دنبالش بروم. | مطمئن بودم که او به من خیانت می کند، بنابراین تصمیم گرفتم او را دنبال کنم. |
اما، فالوس درون گل رز، در زنان، فقط "در حالت افراطی". | اما، کاذب در داخل گل رز، برای زنان، فقط "در افراط". |
به هم چسبیده. | ما به هم می چسبیم |
زیرا این چیزی است که شما بدست خواهید آورد | زیرا این چیزی است که شما بدست می آورید |
ما در تلاش برای تبادل نظر، همکاری متقابل و ارتباط متقابل با مردم هستیم. | ما به دنبال تبادل نظر، همکاری متقابل و ارتباط متقابل با مردم هستیم. |
آیا شما شنا کرده اید | شنا کردی |
همانطور که مدودف اشاره کرد، یک اقتصاد مبتنی بر مواد خام همیشه در برابر قیمت های نوسان کالاها آسیب پذیر است. | همانطور که مدودف اشاره کرد، اقتصاد مبتنی بر مواد خام همیشه در برابر نوسانات قیمت کالاها آسیب پذیر خواهد بود. |
شما باید آن کامپیوتر را نابود کنید و سپس از اینجا خارج شوید. | شما باید آن کامپیوتر را نابود کنید و از اینجا بروید. |
دیو، این جان است. | دیو، جان است. |
من فقط روی مبل او می خوابم. | روی مبل میخوابم |
مردم را لمس می کنند. | آنها مردم را لمس کردند. |
ما نمی دانیم به چه کسی دیگری گفته است. | ما نمی دانیم که او به چه کسی دیگری گفته است. |
و اگر نباشد، بالاخره می توانم به آماندا بگویم چه احساسی دارم. | و... اگر اینطور باشد، بالاخره می توانم به آماندا بگویم چه احساسی دارم. |
تو فکر میکنی لعنتی میتونی درستش کنی، ها | فکر میکنی لعنتی میتونی درستش کنی |
آره تو شبیه مرد واقعی هستی | بله، شما شبیه یک مرد واقعی هستید. |
کمی جلوتر. | کمی دورتر |
همه بچه ها مرا راستا نوک پستان صدا می کردند. | همه بچه ها مرا راستابراداوکا صدا می زدند. |
مقررات مربوط به کیفیت هدف استاندارد، تعریف الزامات کیفی تره فرنگی، پس از آماده سازی و بسته بندی است. | مقررات مربوط به کیفیت هدف این استاندارد تعریف الزامات کیفیت مرحله پس از بسته بندی و بسته بندی است. |
و شوهرت به خاطر آن از تو متنفر خواهد شد. | و شوهرت به خاطر او از تو متنفر خواهد شد |
اتحادیه باید از ظرفیت کمکهای بشردوستانه کافی در مواجهه با افزایش تعداد و بزرگی بحرانهای بشردوستانه، چه بلایای طبیعی و چه بحرانهای انسانساز، اطمینان حاصل کند. | اتحادیه باید کمک های بشردوستانه کافی را برای رسیدگی به تعداد و دامنه بیشتر بحران های بشردوستانه، چه بلایای طبیعی و چه بحران های ناشی از انسان، ارائه دهد. |
اما گفتند که من دزد بدی هستم. | اما آنها گفتند من یک دزد کثیف هستم. |
یه چیزی هست که باید بهت بدم | چیزی هست که باید به تو بدهم |
جلوی من جلو و عقب می رفت و دم طوسی بلندش را عصبی می چرخاند. | او جلوی من رفت و برگشت و عصبی دم خاکستری بلندی را تکان داد. |
تو عاشق من شدی | تو عاشق من شده ای |
زمان پاسخ، هم هنگام باز و هم در بسته شدن، نباید از 0.5 ثانیه تجاوز کند. | زمان پاسخ برای هر دو مرحله باز و بسته شدن نباید از 0.5 ثانیه تجاوز کند. |
او سعی میکند به تراشههای باقیماندهاش بچسبد. | او در تلاش است تا با تراشه های باقیمانده همراه شود. |
او چیزی را پنهان می کند، و من می خواهم بدانم چیست. | او چیزی را از ما پنهان می کند، و من می خواهم بدانم چیست. |
فقط اقدامات خاص، طراحی شده برای کاهش خطرات تونل خاص، در اینجا تجویز می شود. | تنها اقدامات خاصی که برای کاهش خطرات خاص در تونل ها طراحی شده اند باید در اینجا ایجاد شوند. |
میخوام برم برقصم | من میخواهم برقصم. |
شما این همه گند را اینجا می بینید | تو این اطراف را می بینی |
اما مطمئنی اون خودش بود | مطمئنی اون اون بود |
نایجل یک بیل پلاستیکی پرتاب کرد بهترین دوستم هالی. | نایجل یک بیل پلاستیکی به سمت بهترین دوستم هالی پرتاب کرد. |
من فقط آرزو دارم به کشتی خود برگردم. | من فقط می خواهم به کشتی خود برگردم. |
جواب داد | آیا او پاسخ داد |
او مامان پدرش است و گم شده است. | مامان و باباشو از دست داد |
تعجب کردم که چرا سام این اجازه را داده است و بعد متوجه شدم که او چاره دیگری ندارد. | تعجب کردم که چرا سام اجازه داده این اتفاق بیفتد، و بعد متوجه شدم که او چاره ای ندارد. |
باشه، امتحان خوبیه | تلاش خوبی بود. |
امروز یک شکست بود. | ما امروز یک عقب نشینی داشته ایم. |
خداحافظ، ممنون | متشکرم. خدا حافظ. |
مگه قرار نبود برعکس بشه | نباید برعکس باشد |
چه اتفاقی برای دولوکستین می افتد که برای درمان بیماری های دیگر استفاده می شود | وضعیت استفاده از دولوکستین برای درمان سایر بیماری ها چگونه است؟ |
لعنت به بدشانسی | لعنتی بدشانسی |
آیوی، صحبت کردن با دوست پسرت را متوقف کن و شروع به کار کن. | آیوی، صحبت کردن با دوستت را متوقف کن و شروع به کار کن. |
پیدا کردن آن نباید سخت باشد. | پیدا کردنش نباید سخت باشه |
خفه شو احمق. | خفه شو ای احمق |
شما نام و آدرس آن مرد را که من خواسته بودم، دریافت کردید | شما نام و آدرس مردی را که از شما خواستم دریافت کردید |
هجده هشتاد چی | هجدهصد و هشتاد چی |
من هرگز نتوانستم دیشب آن نوشیدنی را برای شما بخرم. | دیشب حتی برایت نوشیدنی نخریدم |
و این باید خود مرد باشد. | و این باید مرد باشد. |
حیوان باید در روز ورود به کشتارگاه یا قبل از شروع کشتار روزانه تحت بازرسی قبل از مرگ قرار گیرد. | حیوانات باید قبل از ذبح در روز ورود به کشتارگاه یا قبل از شروع کشتار روزانه بازرسی شوند. |
هیچ مهر زمانی روی آن وجود ندارد. | مهر زمانی روی آن نیست |
شما برای بیشتر آماده اید | آماده برای دیدن بیشتر |
آیا فرانسوی نه؟ | فرانسوی صحبت می کنی |
کندی مردان را در سراسر اتاق دنبال کرد و در را پشت سر آنها بست. | کندی مرد در حال رفتن را تماشا کرد و در را پشت سر آنها بست. |
در یک کارتن بسته بندی شد. | او در یک کارتن صاف پیچیده شده بود. |
با آنها صحبت کرد. | من با آنها صحبت کردم. |
چه کسی بچه را به یک بار می آورد | چه کسی بچه را به یک بار می برد |
آره خب اسمش رو چی میذاری | شما او را چه می نامید |
من چند طرح و شاید حتی چند مدل می آورم. | من چند نقشه و شاید چند مدل می گیرم. |
آنها ممکن است از ارزیابیهایی که قبلاً در چارچوب کنوانسیونهای دریایی منطقهای انجام شده است، به عنوان مبنایی برای تحلیلهای خود استفاده کنند. | به عنوان مبنایی برای تجزیه و تحلیل خود، آنها می توانند از ارزیابی قبلاً در رابطه با کنوانسیون های منطقه ای برای محیط زیست دریایی استفاده کنند. |
خوب، شما دو نفر، اینجا بمانید. | باشه، شما دوتا اینجا بمونید |
در نیویورک اواخر دهه 1970، جیک چمبرز با همین سوال درگیر شد: زنده یا مرده. | جیک چمبرز، که در اواخر دهه 1970 در نیویورک زندگی می کند، به دنبال همین سوال است: زنده یا مرده. |